
تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,408 |
تعداد مقالات | 34,617 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,341,463 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,871,561 |
وعده و وعید الهی | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1372، شماره 147، اسفند 1372 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 04 اسفند 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
تفسیر سوره رعد وعده و وعید الهی «öqs9ur ¨br& $ZR#uäöè% ôNuÉiß ÏmÎ/ ãA$t6Éfø9$# ÷rr& ôMyèÏeÜè% ÏmÎ/ ÞÚöF{$# ÷rr& tLÍj>ä. ÏmÎ/ 4tAöqyJø9$# 3 @t/ °! ãøBF{$# $·èÏHsd 3 öNn=sùr& ħt«÷($t úïÏ%©!$# (#þqãZtB#uä br& öq©9 âä!$t±o ª!$# yygs9 }¨$¨Z9$# $YèÏHsd 3 wur ãA#tt tûïÏ%©!$# (#rãxÿx. Nåkâ:ÅÁè? $yJÎ/ (#qãèoY|¹ îptãÍ$s% ÷rr& @çtrB $Y7Ìs% `ÏiB öNÏdÍ#y 4Ó®Lym uÎAù't ßôãur «!$# 4 ¨bÎ) ©!$# w ß#Î=øä y$yèÎRùQ$#» (سوره رعد- آیه 31) و اگر از برکت قرآن، کوهها به حرکت درآید یا زمین به صورت دشت پهن دربیاید یا مردهها زنده شوند و سخن بگویند (بازهم کفار ایمان نمی آورند) البته در تمام موارد، امر، امر خدا است. پس چرا مؤمنین(از ایمان آوردن کفار) ناامید نمی شوند. اگر خدا بخواهد همه مردم را می تواند هدایت کند (ولی چنین ایمانی، نافع نیستند) و همواره برای کافرانی که این همه آسیب می رسانند، حادثه کوبنده در پیش است یا در دیار خودشان با این حوادث مواجه خواهند بود تا وقتی که وعده الهی برسد و همانا وعده خداوند تخلف ناپذیر است. این آیه مبارکه اموری را دربردارد: اول- اگر به پیشنهاد کفار عمل شود و به برکت قرآن کریم، کوهها کنده شود و زمین به صورت یک دشت پهناور دربیاید و همچنین چشمهها از زمین بجوشد و رودها جاری گردد و از این روی زمین قطع قطعه شود، یا به برکت قرآن کریم، مردهها زنده شوند و با مردم سخن بگویند و سخن بشنوند؛ اگر خداوند اینگونه معجزات چشمگیر را هم به دست رسول اکرم(ص) انجام بدهد، هرگز این کفار، ایمان نمیآورند زیرا وقتی قلب تیره شد و انسان گرفتار سیئات و گناه ها شد، توفیق ایمان پیدا کردن را از دست می دهد. دوم- مؤمنین توقع داشتند که رسول خدا(ص) به این پیشنهادها عمل کند،تا شاید کفار مؤمن شوند و به پیامبر ایمان بیاورند. در اینجا خدای سبحان به مؤمنین خطاب می کند که شما باید از ایمان آوردن کفار ناامید و مأیوس شده باشید زیرا حجت بالغه حق را اینها دیدهاند و معجزات الهی را دیدهاند و با این حال ایمان نیاوردهاند. پس شما توقع نداشته باشید که رسول خدا(ص) به پیشنهاد کفار عمل کند زیرا هیچ اثری ندارد. زیرا این کفار، اعجاز را ملعبه و بازیچه قرار داده اند و هرگز با دیدن معجزه، توبه کار نمیشوند و ایمان نمیاورند. معجزه کفار را به ایمان وانمی دارد خدای سبحان میخواهد هر انسانی با حسن اختیار خود ایمان بیاورد، و معجزه تنها زمینه ایمان را فراهم می کند نه اینکه علت تامه باشد. و بهرحال خداوند به اندازه کافی، حجت بالغه را به اینها نشان داده است. این بیان را خداون هم نسبت به رسولش و هم نسبت به مؤمنین می فرماید. به رسولش می فرماید که اگر تو حریص باشی بر ایمان اینها،اینان ایمان نمیآورند،البته اگر خدا بخواهد به اجبار،همه را مؤمن میکند و تمام افراد بشر را یک امت قرار میدهد، همانطور که پیروان انبیا را امت واحده قرار داد، همه افراد بشر را نیز میتواند یک امت قرار دهد ولی آن نحوه ایمان آوردن، نافع و مثمر ثمر نیست زیرا باید انسان با حسن اختیار خویش، مؤمن شود. و همچنین خداوند به مؤمنین نیز میفرماید که: اگر شما متوقع،هستید که رسول خدا(ص) به پیشنهادهای این کفار عمل کند و هر روز معجزهای تازه بیاورد، اینها هرگز ایمان نخواهند آورد. کفر کفار تو را متأثر نسازد در آیه 8 سوره فاطر آمده است: «أفمن زین له سوء عمله فراه حسنا، فان الله یضل من یشاء و یهدی فلا تذهب نفسک علیهم حسرات». آیا آن کس که عمل بدی را انجام داده و آن عمل بد را نیک می داند و همانا خداوند هر که را بخواهد گمراه و هر که را بخواهد هدایت میکند، پس تو ای پیامبر لازم نیست در اثر شدت حسرت- بر ایمان نیاوردن اینان- جان خود را از دست بدهی. بنابراین،خود حضرت آنقدر حریص به ایمان آوردن افراد بود که از ایمان نیاوردنشان، بسیار غصه میخورد و متأثر میشد تا جائی که نزدیک بود از شدت تأثر، جانش برآید، و خداوند او را تسلی میدهد که لازم نیست در این راه، جانت را فدا کنی. به مؤمنین هم می فرماید که شما هم متوجه باشید اینها اهل ایمان نیستند بلکه با سوءاختیار خود کفر را پذیرفتند. در آیه 37 از سوره نحل در خطاب به رسولش میفرماید: «ان تحرص علی هداهم فان الله لایهدی من یضل و ما لهم من ناصرین» هر چند تو حریص باشی که اینها هدایت بشوند، ولی بدان که خداوند کسی را که گمراه کرد، هدایت نمی کند و این گمراهان هیچ یار و یاوری ندارند. این آیه در بحث اضلال و هدایت گذشت که خداوند هرگز کسی را به اضلال ابتدائی، گمراه نمیکند، بلکه همگان را به هدایت ابتدائی، راهنمایی کرده؛ پس اگر کسی با داشتن حجت بالغه حق، دین را پشت سرگذاشت، توفیق الهی نصیبش نمیشود و از آن به بعد گرفتار خواهد شد. و این معنای اضلال است نه اینکه خدای سبحان کسی را اضلال کند. در پایان آیه99 از سوره یونس نیز میفرماید: «ولو شاء ربک لامن من فی الارض کلهم جمیعا» واگر خدایت با اراده تکوینی بخواهد،همانا تمام مردم بر روی زمین ایمان می آورند. ولی در چنین ایمانی، کمال وجود ندارد. افرادی که در حال احساس خطر و ترس و حادثه ایمان میآورند، هرچند خالصا لوجه الله هم باشد- آن ایمان سودی ندارد. در ادامه آیه میفرماید: «أفأنت تکره الناس حتی یکونوا مؤمنین. و ما کان لنفس أن تؤمن الا بإذن الله و یجعل الرجس علی الذین لا یعقلون». آیا تو میتوانی مردم را مجبور کنی که ایمان بیاورند. بیگمان هیچ کس نمیتواند ایمان بیاورد جز با اذان و اجازه پرودگار. خداوند رجس کفر و نفاق و پلیدی را بر کسی حاکم میکند که عقل ندارد. موحد عاقل است و مشرک کافر در لسان دین، موحد و مؤمن عاقل است و مشرک و کافر، دیوانه است. در آیه 130 سوره بقره میفرماید: «ومن یرغب عن ملة ابراهیم الا من سفه نفسه». هر کس از ملت توحیدی ابراهیم اعراض کند و فاصله بگیرد، سفیه است. راوی از امام صادق(ع) میپرسد: عقل چیست؟ حضرت میفرماید: «ما عبد به الرحمن واکتسب به الجنان». (بحار- ج1 – ص 116) عقل چیزی است که بوسیله آن، خدای رحمان عبادت میشود و بهشتها تحصیل می گردد. پس اگر کسی خدا را عبادت نکرد، عاقل نیست. آن کسی که از ملت ابراهیم اعراض کند، سفیه است، چون موحد نمی باشد. در اینجا هم می فرماید: کسی که عاقل نیست، گرفتار شرک و کفر و نفاق می شود. این پلیدیها را خداوند بر کسی تحمیل می کند که عاقل نباشد. قبح خلف وعده و عدم قبح خلف وعید «ولا یزال الذین کفروا تصیبهم بما صنعوا قارعة او تحل قریبا من دارهم حتی یأتی وعدالله ان الله لایخلف المیعاد». در این آیه اشاره می فرماید به اینکه: کفاری که اینهمه آسیب رساندند، همواره حادثههای کوبنده برای انها پیش می آیدیا در درون منطقه سکونت آنها، حادثه کوبنده پیش می آید تا اینکه وعده الهی برسد و همانا وعده خداوند، تخلف ناپذیر است. وعده الهی در برابر حسنات است و وعیدش در برابر سیئات. خداوند همولاره به اهل ایمان وعده می دهد که اگر فضائل را تحصیل کنند، پاداش به آنها داده می شود و همچنین به کفار و تهبکاران وعید می دهد که کیفر می بینند. البته ممکن است خدای سبحان نسبت به فردی که او را تهدید کرد، تهدید را نادیده بگیرد، چون خلف وعید قبیح نیست، بلکه خلف وعده است که قبیح می باشد و هرگز خلف وعده از خدای سبحان صادر نمی شود و اما اگر وعیدی باشد که تخلف از آن مستلزم خلف وعده باشد، در آنجا یقینا وعید را عمل میکند چرا که آن وعید دیگر عفو بردار نمیباشد. مثلا به مؤمنین وعده پیروزی برکفار را میدهد. در اینجا تنها سخن از بهشت و جهنم نیست. او نه تنها وعده بهشت به مؤمنین و رزمندگان اسلام میدهد و نه تنها به کفار وعید و تهدید به عذاب الیم و دردناک قیامت میکند، بلکه وعده پیروزی را نیز به مؤمنین بر کفار می دهد: «ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم» (سوره محمد آیه 7) اگر دین خدا را یاری کنید، خداوند شما را پیروز گرداند و ثابت قدم نماید. این یک وعدهای نسبت به مؤمنین است و وعیدی نسبت به کفار. اگر فرمودند: ما کفار را سرنگون و سرکوب میکنیم، یک وعید محض نیست که خلف او بیمانع باشد زیرا به مؤمنین نیز فرمود: ما شما را بر آنها پیروز میگردانیم. این پیروزی را به عنوان وعده نسبت به مؤمنین روا داشت و آن شکست را به عنوان وعید نسبت به کفار. و در اینجا هرگز خداوند وعدهاش را تخلف نمیکند. بنابراین، آن نزاعی که فخر رازی در تفسیر کبیرش دارد که آیا این خلف وعید است یا نه؟ ما میگوئیم: خلف وعید نمیکند ولی به ادامه عفو، ممکن است آنها را عفو کند. این دو مطلب را باید از یکدیگر جدا کرد. یک وقت است وعید، وعید محض است، یک وقت وعیدی است که محصول وعده دیگری است. به دیگری وعده میدهد که کافر را سرکوب کند؛این وعید نسبت به کافر، وعده نسبت به مؤمنین هم هست. در اینجا یقینا تخلف نمیکند. در اینجا چون یک وعید ابتدایی محض نیست، یقینا تخلف نمیکند. وعده پیروزی مؤمنین، وعید شکست کفار است. در این آیه نیز فرمود: همواره کفار گرفتار قارعه و حادثه کوبنده هستند یا در درون آنان یا در نزدیکی آنان تا آنکه وعده نهایی برسد که شما را بر آنها پیروز کنیم. (فتح مکه) آن جریان عذاب الهی در قیامت،در جای خود محفوظ است؛ این پیروزی هم سرجای خودش محفوظ و یقینی است. اینچنین نیست که تخلف بکند. حال اگر کافری، همان سیئات نفسی را داشت و آن عقاید شخصی خود را بر کسی تحمیل کرد و راه معاصی فردی را هم ترک نکرد، ای چنین شخصی وعید محض دارد و اما در مسائل نظامی فرمود: اگر اینها به شما آسیب میرسانند، اینچنین نیستکه از قهر ما رهایی یابند. این آیه هر چند در خصوص کفار حجاز وارد شده ولی اطلاق دارد که همواره کفار گرفتار حوادث کوبنده هستند، حال یا در دورن خودشان و یا نسبت به وابستگان و پیوستگانشان. یا در منطقه زیست خویش یا نزدیک مرکز زیست خود. و این وعید قطعی و تخلف ناپذیر است؛ زیرا وعی محض نیست که فقط نسبت به کفار باشد بلکه وعده است نسبت به مؤمنین. والحمدالله رب العالمین ادامه دارد
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 442 |