تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,327 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,284 |
نگاهی به آسیای میانه | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1373، شماره 149، اردیبهشت 1373 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
نگاهی به آسیای میانه غلامرضا گلی زواره * آسیای میانه قلمرو سیاسی یا منطقه ای جغرافیایی در پاره ای منابع جغرافیایی و تاریخی دو اصطلاح آسیای مرکزی(1) و آسیای میانه(2) به صورت مترادف بکار رفته اند، در حالی که واژه ی آسیای مرکزی از یک منطقه ی جغرافیایی که در واقع بخش مرکزی قاره ی آسیاست، حکایت می کند که پنج کشور مستقل آسیای میانه، قفقاز، بخش غربی چین، کشمیر، تبت شمالی، نواحی شمالی پاکستان، خراسان شمالی و افغانستان، این بخش از آسیا را تشکیل می دهند. به عبارت دیگر آسیای مرکزی مفهومی جغرافیایی را در اذهان تداعی می نماید ولی آسیای میانه مفهومی دیدگاهی و سیاسی را. و رژیم حاکم بر شوروی سابق به منظور محو هویت فرهنگی و تاریخی این بخش از جهان اسلام، چنین لفظی را عنوان نمود. از نظر تاریخی منطقه ی بین دو رودسیر دریا (سیحون) و آمودریا (جیحون) ماوراءالنهر نام داشت که مدتها جزو خراسان بزرگ زیر نظر دولت ایران اداره می گردید. ماوراءالنهر خود شامل دو واحد سیاسی خودمختار خانات خیوه و امیرنشین بخارا بود. مرو و تجن در جنوب نواحی مذکور قرار داشت. روسها از اوایل قرن نوزدهم شروع به دست یازی به این منطقه نمودند و با قتل عامها و فشارهای سخت در وحله ی اول نواحی تحت قلمرو قزاقها را متصرف گردیدند. از اواسط قرن نوزدهم روسها به مدت 20 سال سلطه خود را بر ماوراءالنهر، دره حاصلخیز فرغانه و حکومت خوقند ادامه دادند و تنها به خیوه و بخارا اجازه دادند به صورت نواحی دست نشانده باقی بمانند. از اواخر قرن نوزدهم تا اوایل قرن بیستم با حمله به قبایل ترکمن و قتل عام قبیله تکه در گوک تپه و تسلیم قبایل، ترکمنستان امروزی به تصرف روسها درآمد و مرز میان ایران و شوروی سابق در قرارنامه ی آخال تعیین گردید. مقارن با وقوع انقلاب اکتبر 1917م و روی کارآمدن کمونیستها سه منطقه در آسیای میانه- ی فعلی مطرح بود. نواحی تحت قلمرو قزاقها، خانات خیوه و امیرنشین بخارا که تمامی این محدوده را روسها به نام ترکستان روس نامیده بودند و در سال 1899م به نام فرمانداری کل ترکستان شناخته شده بود. بخش شرقی که زیر نظر چینی ها بود به ترکستان چین شهرت یافت و این نامگذاری استعماری تا چند سال پس از انقلاب بلشویکها ادامه داشت. در فرهنگ النسیکلوپدیک روسیه تزاری که بین سالهای 1890 تا 1904 میلادی تنظیم و انتشار یافته بود، این مجموعه که هویت اسلامی داشت و روح فرهنگ ایرانی بر آن حاکم بود، به عنوان ترکستان معرفی شده و از ماوراءالنهر در درون آن، سخن گفته شده است.(3) و مدخلی به نام آسیای میانه در این مجموعه نداریم ولی در سال 1957 میلادی وقتی کمونیستها اولین دائرة المعارف را انتشار دادند برای نخستین بار عنوان آسیای میانه(4) را مطرح کردند. در خلال هفت سال اول حاکمیت نظام جدید، رهبری شوروی همان تقسیمات اداری سابق را که نه بر اساس قومیت بلکه بر حسب شکل بندیهای تاریخی و جغرافیایی، استوار بود حفظ نمود و حکومت کل مرغزارها نام خود را به جمهوری قزاقستان تبدیل کرد، حکومت کل ترکستان نیز براساس همان مرزهای گذشته به جمهوری خودمختار ترکستان تبدیل شد. دو دولت تحت الحمایه امارات بخارا و خانات خیوه نیز جمهوریهای خلق بخارا و خوارزم نام گرفتند. ولی این وحدت ترکستان گذرا خوارزم نام گرفتند. ولی این وحدت ترکستان گذرا بود و استالین در سال 1924م منطقه را براساس قومی و زبانی به شش دولت تقسیم کرد و روی هر قومی تکیه نمود تا هیچ وقت حاضر به وحدت با قوم دیگر نشود و برای حفظ هویت خویش جنگ و ستیز بین اقوام استمرار داشته باشد، این روند، قدرت واحدهای سیاسی مذکور را به شدت تحلیل برد و آنان را از نظر سیاسی و اقتصادی به حکومت مرکزی وابسته نمود. برای دائمی نمودن شورش و تشنج در آسیای میانه عده ای از مسلمانان قفقاز و ماورای قفقاز را به دلایل گوناگون به صورت گروههای چندین هزار نفری به این نقاط کوچ داده تا گروههای چندین هزار نفری به این نقاط کوچ داده تا از اختلاف مهاجرین جدید با اقوام بومی آرامش از منطقه رخت بربندد.(5) واحدهای سیاسی بوجود آمده به شرح زیرند: 1- ازبکستان (27 اکتبر 1924م) 2- ترکمنستان (127 اکتبر 1924م) 3- تاجیکستان که نخست به صورت منطقه خودمختار و سپس به جمهوری خودمختار و در 15 اکتبر 1929م به یک جمهوری فدرال تبدیل شد. 4- جمهوری قرقیزستان که در آغاز به صورت منطقه خودمختار قراقرقیز تشکیل شد و از اول فوریه 1926م به یک جمهوری خودمختار و از 5 دسامبر 1936م به جمهوری فدرال تغییر نام یافت. 5- قزاقستان، این واحد سیاسی در 26 اوت 1920م تحت عنوان منطقه ی خودمختار قرقیز و سپس در آوریل 1925م به نام جمهوری خودمختار قرقیز و از 5 دسامبر 1936م به صورت جمهوری فدرال قزاقستان درآمد.(6) در تشکیل این جمهوری ها به جای ایجاد یک ملت ترکستانی تعداد کثیری از اقوام گوناگون پدید آوردند. در ازبکستان تاجیکها را وادار نمودند که باید به عنوان ازبک ثبت نام کنند. جمهوری خودمختار قراقالپاق را که اول جزو قزاقستان بود در سال 1936م به ازبکستان دادند و این حرکت منجر به بروز اختلافات مرزی بین این دو جمهوری گردید و هنوز هم ادامه دارد. خوارزم را به دو بخش تقسیم کردند و بخشی را به ازبکستان و سهمی را به ترکمنستان دادند که بر سر اراضی واقع در سواحل رودخانه بین این دو جمهوری اختلاف وجود دارد. دره وسیع و سرسبز فرغانه را که از حاصلخیزترین مناطق آسیای میانه و محل عبور رودخانه های متعددی است به قطعاتی تقسیم و به هر کدام از جمهوری ها قطعه ای از آن داده شد و نقشه سیاسی جمهوری های مزبور در این بخش شکل پیچیده ای به خود گرفته به گونه ای که امتداد خاک هر جمهوری به صورت پیشرفتگی باریکی در داخل دره ی مزبور کشیده شده است. این منطقه به واسطه برخورداری از آب فراوان و خاک مرغوب از دیرباز به عنوان سرزمینی آباد اهمیت داشته و اکنون مهمترین کانون های شهری، فرهنگی و اقتصادی آسیای میانه در آن واقعند و همین موقع سوق الجیشی و با اهمیت، موجب آن شده که کشورهای آسیای میانه بر سرزمین و آب در قلمرو مزبور با هم در کشمکش و نزاع باشند. * ترسیمی از چهره ی جغرافیایی منطقه مجموعه ی 5 واحد سیاسی آسیای میانه حدود چهار میلیون کیلومتر مربع وسعت دارند که قریب به 50 میلیون نفر سکنه را در خود جای داده اند، تراکم نسبی جمعیت در این منطقه نزدیک به 13 نفر است. پر وسعت ترین کشور قزاقستان و کوچکترین آنها تاجیکستان می باشد. از لحاظ سکنه، بیشترین جمعیت را با 20 میلیون نفر سکنه ازبکستان دارد، در حالی که ترکمنستان با 5/3 میلیون نفر جمعیت، کم جمعیت ترین واحد سیاسی آسیای میانه است. این قلمرو از شرق با مغولستان و چین، از جنوب با ایران و افغانستان، از غرب با دریای خزر و از شمال با جنوب سیبری هم مرز می باشد. سرزمین نسبتا پروسعت آسیای میانه از نظر جغرافیایی اختلاف منظر بسیاری دارد و کوههای عظیم، دره های حاصلخیز، بیابانهای خشک، حوضه های پر آب و بستر رودخانه های بزرگ با خاک رسوبی حاصلخیز، سیمای آن را تشکیل می دهد. به طور کلی از نظر طبیعی چهار منطقه در آسیای میانه دیده می شود. منطقه استپی شمال که نیمه ی شمالی جمهوری قزاقستان را در بر می گیرد ناحیه ی نیمه بیابانی مرکز که جنوب قزاقستان را در بر می گیرد ناحیه ی نیمه بیابانی مرکز که جنوب قزاقستان و شمال ازبکستان جزء آن است، بخش خشک و بیابانی جنوب که ترکمنستان را شامل می شود. منطقه ی کوهستانی که در جنوب کوههای مرزی ایران و ترکمنستان و در جنوب شرقی کوههای آلتایی و پامیر می باشد و برفها و یخچالهای آن منبع و تغذیه کننده ی دو رودخانه ی سیردریا و آمودریاست که پس از عبور از دشتهای داخلی به بیابانهای شنی منتهی می- گردند. آمودریا از ارتفاعات شمال غربی پاکستان و سیردریا از کوههای قرقیزستان سرچشمه گرفته و به سوی شمال غربی جاری می شوند و پس از طی مسافتی نسبتا زیاد وارد دریاچه آرال می شوند. با وجود آنکه آسیای میانه در محدوده ی عرض جغرافیایی 38 درجه تا 55 درجه عرض شمالی قرار گرفته، آب و هوای خشک و صحرایی بر آن حاکم است و اختلاف دما در آن بسیار زیاد بوده و طول تابستان بین یک تا پنج ماه بر حسب موقع جغرافیایی تفاوت می کند. میانگین بارندگی سالانه حدود 200 میلی متر می باشد در حالی که معدل ریزشهای جوی مناطق کوهستانی گاهی از 1000 میلی متر متجاوز است و در صحاری خشک متوسط باران سالانه حتی به 80 میلی متر هم نمی رسد. همین خصایص طبیعی متنوع موجب آن گشته تا هم سکنه ی آسیای میانه نسبت به وسعتش کم باشد و هم نحوه ی توزیع آن یکنواخت نباشد. بخشهای وسیعی از آن به دلیل غلبه آب و هوای خشک صحرایی، شنزارها و کم آبی، خالی از سکنه است در حالی که نواحی مرکزی و شرقی به دلیل برخورداری از شرایط مطلوب جغرافیایی وجود اراضی بابرکت و زرخیز از دیرباز به عنوان کانونهای عمده جمعیت و پایگاههای فرهنگی و اقتصادی از اهمیت به سزایی برخوردار بوده است. دره سرسبز و غنی فرغانه یکی از پرتراکم ترین مناطق آسیای میانه است. تاشکند (مرکز ازبکستان) دوشنبه (مرکز تاجیکستان) بیشکک (پایتخت قرقیزستان) با فواصل کمی در مجاورت این قلمرو قرار گرفته اند. شهرهای تاریخی اندیجان، خوقند، فرغانه، و نمنگان در مدخل دره ی مزبور واقعند.(7) گرچه آسیای میانه محصور در خشکی است و به دریای آزاد راه ندارد و در مسیر راههای بزرگ تجاری جهان هم قرار نگرفته است، با این حال از نقطه نظر ناحیه ای دارای اهمیت خاصی است و به عنوان منطقه ای ژئواستراتژیک حتی در سیاستهای جهانی از اعتبار ویژه ای برخوردار است به همین دلیل غرب از روی کار آمدن نیروهای مذهبی در این مناطق به شدت نگران است و می کوشد تا مدل غربی و شیوه های تجویز شده توسط عوامل آنان در آسیای میانه پیاده شود و نیز ابرقدرتها درصدد آن هستند تا از نقش حساس ایران بر این ناحیه بکاهند و در این راستا از اهرمهای ناحیه ای از جمله ترکیه کمک می- گیرند. آسیای میانه از نقطه نظر منابع معدنی و کشاورزی غنی می باشد. در سال 1974م تولید گاز طبیعی آسیای میانه حدود 80 میلیارد متر مکعب از مجموع 261 میلیارد متر مکعب شوروی سابق بود.(8) پس از گاز طبیعی مهمترین منابع این سرزمین نفت می باشد. مس، سنگ آهن، اورانیوم، سرب، روی، قلع، ذغال سنگ، نیکل، آنتیموان، تنکستن، جیوه و سولفات سدیم از دیگر منابع معدنی این نواحی است. مهمترین محصول کشاورزی آن پنبه است که در سال 1986م 90% کل پنبه ی شوروی سابق از آسیای میانه تامین می- گردید. البته بر اثر سیاست استعماری روسها زمینهای زیر کشت غلات تحت تاثیر افزایش کشت پنبه تنزل یافت و با اشتراکی کردن مزارع و دامها، تعداد دامهای آسیای مرکزی از 23 میلیون راس در سال 1923م به 1/9 میلیون راس در سال 1933م تنزل یافت.(9) * آسیای میانه در مسیر تاریخ کشفیات باستان شناسی و پژوهشهای تاریخی قدمت تاریخی این ناحیه را به اعصار ماقبل تاریخ می رساند و از تمدنهای این منطقه حکایت می کند. تحقیقات مزبور علاوه بر آنکه هویت تاریخی آسیای میانه را به اثبات می رساند، مشترکات تاریخی و فرهنگی این سرزمین با ایران را مشخص می سازد. تمدنهای معروف و شناخته شده ی پیش از تاریخ این سرزمین عبارتند از: آثار ارزنده دوره پارینه سنگی و تمدن موسترین که کشفیات غار تشیک تاش در جنوب شرقی ترمذ موید آن می باشد. آثار مربوط به دوره ی نو سنگی (نئولیتیک) در ماوراءالنهر دارای اهمیت و اعتباری خاص هستند زیرا به گونه ای واضح اوضاع و احوال و مشخصات مربوط به زندگی اجتماعات ساکن منطقه را در این دوران بازگو می- کند و رابطه ی آن را با تمدنهای مستقر در دیگر ناحیه های سرزمین ایران مشخص می- سازد. از تمدنهای دوران نئولیتیک می توان تمدن شناخته شده در آنو واقع در 12 کیلومتری عشق آباد، تمدن مکشوف در ناحیه خوارزم، تمدم حصار واقع در تاجیکستان، محلهای باستانی ساحل چپ سیحون نیز به عنوان محل تمدن قراقوم موسوم است. در دره ی فرغانه و در بخش پایین دره زرافشان با آثار تمدنهای ارزنده ای از دوران برنز برخورد شده است.(10) حفریات مربوط به انئولیت و عصر مفرغ که در ترکمنستان جنوبی صورت گرفته و سفالهای منقوش به دست آمده آن با سفالهای تپه سیالک ایران شباهت دارد. معروفترین مجموعه اشیاء مختلفی که از آسیای میانه مربوط به هخامنشیان کشف شده، گنجینه ی نفیس جیحون است که در موزه بریتانیا نگاهداری می شود. در سالهای اخیر در شهر نسا (نزدیک شهر عشق آباد) که مقر سلاطین اشکانی بوده آرشیو بزرگی شامل اسناد مالی که بر روی پاره های سفال نوشته شده، به دست آمده، که به زبان اشکانی است.(11) زبان نوشتاری هپتالیان فارسی میانه بوده در ناحیه بالای جیحون مملکتی بنیان نهادند ولی از 565م از قوای مشترک ساسانی و ترکان شکست خوردند.(12) سکاها که غالبا آریایی بودند، قبل از هخامنشیان و در زمان آنان بین ترکستان چین و دریاچه آرال پراکنده بوده اند، اینان نیز زبان فارسی میانه داشتند.(13) سغدیان در مرکنده (سمرقند) استقرار داشتند و ایرانی الاصل بودند و از زمان داریوش تابع دولت ایران قرار گرفتند، زبان سغدی که از زبانهای معروف آسیای میانه می باشد تا قرن ششم هجری رواج داشته است.(14) جوامع آسیای میانه در ادوار باستانی غالبا کوچ نشین بوده و زندگی دامداری داشته اند. چنانچه در منابع تاریخی آمده، در سرزمینهای خوارزم، سغد، مارگیان (بین سیحون و مرغاب) در هزار چهارم و سوم ق.م شکارچیان، دامداران و ماهیگیران نیمه کوچ نشین زندگی می کرده اند که در جوامع طایفه ای گرد آمده بودند.(15) گسترش اسلام در مناطقی که به آسیای میانه موسوم است در قرن اول هجری صورت گرفت. سپاهیان اسلام در سال 56 هجری بخارا را فتح نمودند و در فاصله سالهای 87 تا 98 هجری بر سراسر قلمرو یکجانشینهای جنوب سیحون فایق آمده و سرانجام در قرن چهارم هجری، اسلام به عنوان مذهب آسیای میانه قلمداد گردید. و از این تاریخ سرزمین یاد شده به یکی از معتبرترین کانونهای فرهنگی جهان اسلام تبدیل شد. در عصر عباسیان خراسان و ماوراءالنهر به طاهریان تعلق داشت و در اوایل فتوحات اسلام در این نواحی مرو و بلخ کرسی خراسان بود. در آن سوی جیحون بلاد چغانیان، قبادیان، ختلان، خشاب، نسف، بخارا، سمرقند، اشروسنه و فرغانه تحت فرمان امیرخراسان بود.(16) در قرن چهارم هجری بخشی از آسیای میانه تابع دولت قراخانیان شد و از نیمه دوم قرن ششم دولت خوارزم به تدریج کسب اهمیت نمود و در عصر سلطان علاءالدین محمد خوارزمشاه به اوج اقتدار خود رسید. وی توانست قراختائیان را از ماوراءالنهر و جنوب قزاقستان بیرون راند. ترکمانان در عهد سلجوقیان در آسیای مرکزی و بخش وسیعی از غرب آسیا پراکنده شده و در آسیای صغیر دولت سلاجقه روم را تشکیل دادند. در قرون نهم و دهم هجری بخشی از اراضی آسیای میانه به تصرف قبایل کوچ نشین ازبک درآمد. در راس این قبایل محمد خان شیبانی قرار داشت که در سال 897 هجری تصرف ماوراءالنهر را آغاز کرد و در اوایل قرن دهم هجری پس از جنگ با نوادگان تیمور، شهر سمرقند را فتح نمود و دولت شیبانیان را تاسیس کرد. در سال 915 هجری شاه اسماعیل صفوی به قصد رهایی خراسان و ماوراءالنهر در راس قوای ایران با خان ازبک جنگید و در پیکاری که حوالی مرو رخ داد ازبکان مقهور گشته و خان شیبانی کشته شد. با این حال شیبانیان تا سال 1007 هجری بر بخشی از اراضی آسیای میانه فرمانروایی داشتند. از این تاریخ دودمان هشترخان قدرت را به دست گرفتند. بعد از آن نادرشاه افشار بخارا را به تصرف خود درآورد. از قرن نوزدهم میلادی فعالیت دولت روس در این اراضی شدت گرفت و سرزمین مزبور به چند خان نشین منقسم گردید. در زمان بلشویکها، خان نشینان مزبور تحت سیطره کامل مسکو درآمدند و با فروپاشی شوروی سابق به استقلال دست یافتند. * هویت راستین فرهنگی آسیای میانه پس از طلوع و نشر اسلام در آسیای میانه، توسعه ی این آیین در قلمرو یاد شده با ایجاد تحول در سنتهای اجتماعی و گرایشهای فکری و شیوه های قومی همچنان ادامه یافت و مبانی ارزشمند این آیین از قبیله های وحشی، انسانهای نیک اندیش و درست کردار و دانشورانی فاضل پدید آورد. اسلام موجب آن گشت تا مردمان آسیای میانه خود را کشف و به جای عقیده به سنتهای جاهلی و خرافات، بت پرستی و چندگانگی در باورها به توحید بگراید. نیروی معنوی اسلام موجب اتحاد قبایل با یکدیگر شد و آنان را در مقابل هجوم سلطه گران مقاوم نمود. مردمان این سرزمین با شکوفایی شگفت انگیزی که ارمغان دین اسلام بود به فرهنگ و اندیشه روی آوردند و با شکستن حصار اسارت آور جهل توانایی- های فکری و نبوغ علمی خویش را بروز دادند و زمینه انتقال کمالات علمی در بین این اقوام به نحو جالبی فراهم شد. آسیای میانه با بهره مندی از فروغ معنوی اسلام در پی ریزی تمدن اسلام نقشی مهم را ایفا کرد. دو شهر بخارا و سمرقند زادگاه بزرگترین متفکران علم و ادب اسلامی و ایرانی شد. در دربار سامانیان (در بخارا) بود که نخستین متون تاریخی و دینی که جنبه های ادبی خوبی داشت همچون تاریخ بلعمی و ترجمه تفسیر طبری و تاریخ طبری پدید آمد. ابوعلی سینا، فارابی، ابوریحان بیرونی، محمد بن موس خوارزمی و دهها دانشور نامدار دیگر که از افتخارات جهان اسلام و ایران می باشند از این خطه برخاسته اند. روی آوردن به اسلام، بین مردم آسیای میانه و کشورهای اسلامی دیگر پیوندهایی فراتر از مشترکات ملی، قومی، تاریخی و زبانی ایجاد نمود و باورهای دینی مرزهای سیاسی و جغرافیایی را کم رنگ ساخت. اسلام در اینجا نه صرفا به عنوان آیین مشترک اقوام، بلکه همچون عالی ترین مظهر استقلال ملی و مهمترین عامل هویت بخشی به حیات سیاسی و فرهنگی مردم نقش بسیار ارزنده ای به عهده دارد. مسلمانان آسیای میانه در عین تحمل فشار حکومت کمونیستی و مرزبندیهای خشن بین اقوام این قلمرو و نیز بین آسیای میانه و نقاط همجوار، هرگز به قطع ارتباط کامل نرسیدند و فرهنگ اسلامی فراگیرتر، عمیق تر و جا افتاده تر از آن بود که در مقابل حمله های بی- محتوا و تبلیغات پوچ کمونیستی از هم بپاشد. از نظر کمونیستها دوران تاریخی فرهنگ اسلامی در آسیای میانه به سر آمده بود و آنان با این ایده ی موهوم و بی اساس شیوه ای بسیار خطرناک را برای انهدام مسلمین پیش گرفتند. تبعیدهای دسته جمعی، ایجاد اختلافات فرقه ای، از بین بردن تمایزات اعتقادی، در مقابل هم قراردادن گروههای قومی و دینی و مرزبندیهای مصنوعی به انضمام تبلیغات شدید الحادی بر علیه السلام، روشهای مبارزه با هویت دینی بود.(17) از سال 1925م موقوفات مصادره شد تا توان اقتصادی مراکز مذهبی به تحلیل رود. در همان ایام قوانین اسلامی (شریعت) و سنتهای مذهبی مورد هجوم قرار گرفت و پس از چند سال تا 1927م کلیه محاکم سنتی اسلامی برچیده شد. مراکز تعلیمات دینی تعطیل شد و حدود 8000 مکتب و مدرسه مذهبی تا اواخر سال 1928م به طور کامل از ادامه فعالیت بازداشته شدند. در آستانه انقلاب خونین اکتبر 1917م متجاوز از 26000 مسجد در آسیای میانه وجود داشت که در یورش وحشیانه ی سال 1928م که ده سال به درازا کشید تعداد مساجد فعال به 1300 باب کاهش یافت. در زمان خروشچف و در پی سیاست ضد- اسلامی وی که از سال 1953م آغاز شد تعداد مسجدهای فعال به 400 باب تنزل یافت. تعداد مبلغین دینی و روحانیون در آستانه ی سال 1927م 45000 نفر بود که تهاجم وسیع سال 1928م بر علیه آنان آغاز شد و تبلیغات گسترده ای در جهت هتک حرمت و اعتبار از آنان با اتهامات واهی صورت گرفت. برخی به عنوان ضد انقلاب! و عده ای تحت عنوان جاسوس!! ژاپن و آلمان تحت تعقیب و مورد تصفیه قرار گرفتند. در دوران نسبتا ناشناخته تصفیه سال 1953م تعداد روحانیون به حدود 2000 نفر کاهش یافت. تمامی این اقدامات به منظور شناختن انسان شوروی (Homo Sovieticus) که خالی از هرگونه هویت دینی و فرهنگی بود صورت می گرفت،(18) اما این فشارها و رفتارهای خشن سیاسی اثری معکوس به دنبال داشت و باعث غیرت و بیداری بیشتر مسلمانان شد و اسلام به عنوان وجه اشتراک ملتهای تحت فشار حکومت مسکو قلمداد گردید. اعتقادات مذهبی مقاومتها را به هم پیوست و وجه تمایز آشکار روسها و مسلمانان محسوب شد. حتی جزیی ترین سنت اجتماعی و فرهنگی فراموش نگردید و آدابی چون احترام به ریش سفیدان، طرز لباس پوشیدن و استفاده از مواد غذایی با نگرش دینی همچنان پایدار برجای ماند. رژیم مارکسیستی کوشید تا یکی از مهم ترین مناطق مسلمان نشین جهان اسلام را از پیکره- ی دنیای اسلام جدا کند اما بیشترین مقاومت در برابر استراتژی مسکو برای تخریب وحدت مسلمانان از سوی اقوام آسیای میانه صورت گرفت و حتی گروهی از اقوام آسیای میانه که شناختی کمتر نسبت به اسلام داشتند و یا کمتر به مسائل دینی پای بند بودند با اسکان اقوام تبعید شده ی قفقازی و تاتارها در نواحی تحت قلمرو آنان و تبلیغات مداوم مهاجرین، بیش از گذشته به اسلام علاقه مند شدند و در مبارزه با روسها نهضتها و جنبشهای اسلامی را ترتیب دادند. * آسیای میانه و حاکمیت سیاسی منطقه ی قومی اجتماعی (Ethno Socialzones) آسیای میانه از گذشته چهار راه برخورد چهار تمدن چین، هند، تمدن اسلامی و مسیحی بوده است، در قرون وسطی از مراکز عمده تجاری بوده که با کشف راههای دریایی به وسیله اروپائیان راه زمینی آسیای میانه از اهمیت افتاد و تجارت به آرامی جای خود را به کشاورزی و دامداری داد. سلطه بیش از 200 سال حکومت تزاری روسیه و نظام کمونیستی بر این منطقه ناگواریهای سیاسی و اقتصادی عمده ای را برای آسیای میانه به ارمغان آورد که در روند رشد و توسعه ی این کشورها تاثیری منفی گذاشته است و این منطقه را برخلاف منابع غنی و امکانات قابل توجه و ذخایر سرشار جزو نقاط عقب افتاده، قلمداد نموده است. نظام مارکسیستی با کنترل نظامی -سیاسی- آسیای میانه، استخراج منابع اولیه در مقیاس وسیع، ایجاد وابستگی اقتصادی و تکنولوژیک آسیای میانه به حکومت مرکزی، سرکوب فرهنگ و نهادهای بومی و برنامه ریزی در جهت تولید محصولات زراعی مورد نیاز کارخانجات، این منطقه را از رونق باز داشت. زینوویوف از همکاران لنین در کادر رهبری شوروی سابق در سال 1920م اعلام داشت: «ما بدون نفت آذربایجان و پنبه ی ترکستان قادر به ادامه حیات نیستیم و باید آنها را به دست آوریم». چنین سیاستها و فشارهای سیاسی اقتصادی موجب آن گشت تا کشورهای آسیای میانه پس از فروپاشی شوروی در جهت حاکمیت سیاسی و استقلال به معنای واقعی دچار مشکلات اساسی بشوند. تعیین هویت ملی، و انتخاب بین شیوه ی حکومتی با دخالت موثر عامل مذهب و نظام سکولار (Secular)، شرایط فقر، بی سوادی، رشد بی- رویه جمعیت، عدم تطابق مرزهای سیاسی با تقسیم بندیهای سیاسی دشواریهای اساسی این کشورها پس از وزیدن نسیم استقلال بر آنها، می باشد. در خصوص آسیای میانه پس از فروپاشی شوروی در غرب سه تفکر نضج گرفت: 1- روند غربزده یا وحشت نوع غربی از گسترش اسلام از همان آبشخور فهم غرب از اسلام به عنوان مانعی برای مدرن گرایی. 2- اسلام تحت کنترل درآید و از متن زندگی سیاسی اجتماعی مردم حذف شود. 3- تفکری که با پختگی بیشتری به اسلام می نگرد و آن را به عنوان بخشی از ارزشهای بشری قلمداد می کند ولی عقیده دارد باید تفکر اسلامی غیرسیاسی باشد که هیچ کدام از این تفکرات با واقعیتهای فرهنگی و تاریخی و گرایشهای دینی مردم این سامان مطابقت ندارد. دکتر الیزابت والکینر از دانشگاه کلمبیا معتقد است که غرب تمایل دارد در آسیای میانه غیرمذهبی ها روی کار آیند و ضمن اعطای وام به تکنولوژی و تسهیل نمودن ورود این کشورها به مجامع بین المللی در جهت اجرای این سیاست می کوشد، وی می افزاید: اگر بحران داخلی این کشورها عمیق تر شوند، حمایت و کمکهای غرب کافی نخواهد بود و عناصر اسلامی در راس امور سیاسی قرار خواهند گرفت و لذا باید در امور سیاسی جایگاه مذهب مشخص شود. ناظرین سیاسی غرب از پیوند سیاسی-فرهنگی ایران با آسیای میانه به شدت در هراس می باشند. صف بندیهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آسیای میانه پس از فروپاشی شوروی تحت ترفندهای قدرتهای سلطه جو آغاز شد. با گزینش و تاکید ملی گرایی و قومیت و زبان دولتمردان این کشورها با تشویق و همکاری اروپا و آمریکا سعی نمودند تا از گسترش جنبشها و گرایشهای اسلامی و اتحادیه های منطقه ای جلوگیری کنند. از طرفی ناسیونالیست های ترکیه کوشیدند تا با اشاعه و ترویج ملی گرایی منطقه ای تحت لوای زبان و سرزمین تورانی و ترک رویای قدیمی خود را زنده کنند. با مطرح کردن مساله توسعه و پشتیبانی و حمایت از سکولاریزم و علم کردن نوگرایی ترکیه به عنوان الگوی مورد پسند غربیها خواستند از گسترش نفوذ جمهوری اسلامی ایران در آسیای میانه و احتمال تشکیل حکومتهای اسلامی در این منطقه جلوگیری کنند. در این راستا فعالیتهای گسترده ای برای اثبات این مطلب که رژیم لائیک سودمندترین راه حلهاست و باز گذاشتن درها بر روی غرب تنها راه حل مشکلات آسیای میانه است، صورت می گیرد. همچنین در این کشورها جنگ خانمانسوزی علیه جنبش های اسلامی به بهانه رویارویی با تروریسم و بنیادگرایی اسلامی در جریان است. در میان هیاهوی رسانه های گروهی غرب رژیم صهیونیستی درصدد است تا بطور گسترده ای به این سرزمین ها رخنه کند، روزنامه فیگار و چاپ فرانسه طی تفسیری در این رابطه نوشت: «اسرائیل به منظور یافتن جای پا در جمهوریهای مسلمان نشین آسیای میانه فرستاده- های خود را به دورترین مناطق این جمهوری ها روانه کرده است». در بین کشورهای اسلامی، غرب دولت لائیک ترکیه را به صورت الگویی برای کشورهای سیاسی آسیای میانه توصیه می کند، مانفردورنر دبیر کل ناتو گفته است: «متحد ما ترکیه نقش تعیین کننده ای در مورد آینده و جهت گیریهای جمهوریهای مسلمان در جنوب روسیه خواهد داشت». اجرای این نقش از سوی ترکیه مورد تاکید قرار گرفته به طوری که مسعو یلماز رهبر حزب مام میهن ترکیه اظهار داشت: «ترکیه در مرکز این منطقه پرآشوب قرار دارد و می تواند به صلح این ناحیه کمک کند».(19) و وزیر دفاع ترکیه برای رویارویی با حرکتهای اسلامی در آسیای میانه به ناتو اطمینان داد، یکی از شخصیتهای سیاسی ترکیه هم اظهار داشته بود «ترکیه تنها کشور جدا کننده ی دین از سیاست و سازش دهنده ی اسلام و ارزشهای غربی است».(20) متاسفانه برخی شخصیتهای سیاسی آسیای میانه نیز گرایش خود را به ترکیه اعلام داشته اند. جوراباراموف (Jurabairamor) رئیس انستیتوی اقتصادی ترکمنستان طی اظهاراتی گفته بود: «ما ترکیه را دریچه ای به غرب می بینیم». و عبدی کولیف وزیر امور خارجه ترکمنستان می گوید: «با ترکیه ما رابطه ی دیگری داریم، ما زبان همدیگر را می فهمیم و ما دارای رفتار یکسانی نسبت به مذهب هستیم».(21) اما واقعیتهای سیاسی و فرهنگی چنین نفوذی را سست و بی اعتبار کرده است و سیاست ترکیه در سالهای اخیر مبنی بر تاسیس اتحادیه ای از کشورهای ترک زبان آسیای میانه تحت رهبری آنکارا بی تاثیر مانده است، زیرا ترکیه نه منابع اقتصادی و مالی قابل توجهی دارد که به کشورهای مورد نیاز آسیای میانه کمک کند و چالشهای اقتصادی آنان را برطرف سازد و نه گرایشهای پان ترکیزم تاثیر قدیمی تاریخی خود را حفظ کرده است.(22) تشنجات قفقاز و اختلافات جمهوریهای آذربایجان و ارمنستان از مسائل نگران کننده ی برای ترکیه است و چه بسا که در آینده مشکل آفرین باشد.(23) مسئله اکراد که بزرگترین اقلیت این کشورند و به ویژه زمزمه های استقلال طلبی آنان برای ترکیه معظلی اساسی است که در فرسایش توان سیاسی ترکیه دخالت دارد. بیداری اسلامی و هویت مذهبی مردمان آسیای میانه نیز از سیاستهای رژیم لائیک ترکیه استقبال نمی کند و از چنین الگویی گریزان است. اما موقعیت ایران نسبت به آسیای میانه با ترکیه تفاوت زیادی دارد، زمینه های فرهنگی، تاریخی و ادبی بسیار قوی بین ایران و کشورهای تازه استقلال یافته آسیای میانه و تاثیر انقلاب شکوهمند اسلامی ایران بر مردمان این سرزمین و کمک در جهت احیای هویت اسلامی در نقاط یاد شده، در تحکیم روابط سیاسی، فرهنگی ایران و کشورهای یاد شده تاثیر زیادی دارد به همین دلیل است که تایمزمالی اعتراف می کند که: «ایران برگ برنده ی مسابقه ی قدرت در آسیای میانه را در دست دارد». موسسه صلح ایالات متحده(24) معترف است که: «نزدیکی جغرافیایی و اشتراک زبانی و قرابت فرهنگی، نفوذ ایران را بر آسیای میانه تقویت می کند». به وجود آمدن شورای همکاری بحر خزر که از کشورهای ساحلی دریای مازندران تشکیل شده نیز به استحکام روابط این کشورها با ایران می افزاید. سازمان اکو (ECO) حوزه ی فعالیت خود را گسترش داده و جمهوریهای آسیای مرکزی را در کنفرانس این سازمان در تهران که در فوریه 1992م تشکیل شد، به عضویت پذیرفت. احساس وابستگی این جمهوریها به یک اتحادیه منطقه ای از دیدگاه ایران هم به حفظ استقلال و توسعه ی اقتصادی آنان کمک می کند و هم در بهسازی روابط سیاسی آنها با دول عضو اکو موثر است و در میان کشورهای عضو اکو تنها کشوری که هم مرزهای شمالی خلیج فارس را در حاکمیت خود دارد و هم عضو اکوست، ایران می باشد. بنابراین نقش جمهوری اسلامی ایران از نظر اتصال بین این جمهوریها و خلیج فارس بسیار مهم است و آنان از این طریق با دریای آزاد ارتباط می یابند، چون کوتاهترین راه بین ترکمنستان و ازبکستان با دریای آزاد از طریق راه آهن سرخس-مشهد به خلیج فارس و دریای عمان و سرانجام اقیانوس هند میسر است.
پاسخ به نامه ها سوال 1- مدتی است هم نماز خوانده ام و هم روزه گرفته ام و گناههایی هم انجام داده ام. آیا آن نماز و روزه ها قضا دارند؟ 2- اول وقت تا چند ساعت بعد از اذان حساب می شود؟ 3- آیا در حال جنابت، صلوات فرستادن اشکال دارد؟ 4- قرآن می گوید: ما آن را در شب قدر نازل کردیم در صورتی که قرآن طی 23 سال بر پیامبر نازل شده است لطفا توضیح دهید؟ (جایدشت- ص- علی) پاسخ: 1- گناه موجب نمی شود نماز و روزه باطل گردد. عبادات شما ان شاءالله صحیح است و از گناهان باید توبه کنید. 2- هنگامی که یقین کردید وقت داخل شده است اول وقت است و بهتر است همان وقت نماز بخوانید و اگر نشد هرچه زودتر نماز بخوانید. 3- اشکال ندارد. 4- شاید منظور این باشد که اولین آیه در شب قدر نازل شده است یعنی شروع نزول قرآن در شب قدر بوده است. احتمالات دیگری نیز در تفسیر این آیه آمده است به تفاسیر مراجعه کنید. سوال 1- آیا کسی که تا حال دستور چگونه غسل کردن (ترتیبی و ارتماسی) را نمی دانسته و همینطور زیر آب می رفته و یا زیر دوش حمام (بدون اینکه اعمال غسل را انجام دهد) به نیت اینکه غسل می کند، آیا غسل این فرد درست است یا خیر؟ اگر درست نیست آیا اعمالی که تا حالا انجام داده (نماز، روزه و ...) صحیح می باشد یا اینکه نه و باید قضای آنها را بگیرد؟ 2- اگر فردی هنگام سحر از خواب بیدار شد و دید جنب است و در خانه حمام ندارد که غسل کند و حمامهای عمومی داخل شهر یا روستائی که زندگی می کند بسته است حالا وظیفه این فرد چیست تا بتواند روزه فردای خود را بگیرد؟ 3- آیا از پولی که خمس آن را داده ایم در بانک بگذاریم و در قرعه کشی شرکت کرده و جوایز نقدی اعم از پول یا سکه بهار آزادی به ما تعلق گرفته آیا این پول یا سکه، خمس دارند یا نه؟ (زرند کرمان- ع- ع) پاسخ 1- اگر در حوض و امثال آن غسل می کرده یا به هر نحوی که همه ی بدن او را یک باره آب فرا بگیرد غسل او به نحو ارتماسی صحیح است و لازم نیست نام آن را بداند. ولی اگر زیر دوش و مانند آن غسل می کرده و رعایت ترتیب را نکرده است مثلا قسمتی از طرف چپ را قبل از قسمتی از طرف راست یا قسمتی از طرف راست را قبل از سر و گردن می- شسته است غسل او باطل است و نمازهای او که بعد از اولین موجب غسل مانند جنابت خوانده باطل است و باید قضا کند ولی روزه های او به دلیل جهالت صحیح است. 2- غسل نیاز به حمام ندارد. با یک سطل آب گرم در توالت خانه یا هر جای دیگر می توان غسل کرد و بهرحال اگر امکان غسل کردن برای او نباشد یا حرجی باشد باید تیمم کند. 3- به جوایز بانک و مانند آن به فتوای حضرت امام خمس تعلق نمی گیرد گرچه احتیاط خوب است و به فتوای آیة الله العظمی اراکی خمس دارد. 4- در مورد سوال دیگر شما ازدواج با او به هیچ وجه جایز نیست و هیچ راه حلی ندارد. سوال: پدر و مادرم جاهل هستند، نماز که ظاهرا من می بینم طبق فتوای مراجع باطل می باشد و فعلا خودم از مال و ثروت محرومم. پس بعد از فوت پدر و مادرم این نمازهای باطل را چه باید کرد با این که من پسر بزرگ آنها هستم. (تهران- ع- ق) پاسخ: شما نباید تحقیق کنید که آنها چگونه نماز می خوانند شاید بیش از آن تکلیف نداشته باشند. و بهرحال بر فرض باطل بودن قضای نماز پدر -به فتوای حضرت امام- بر پسر بزرگتر واجب است اما قضای نماز مادر واجب نیست ولی به فتوای آیة الله العظمی اراکی قضای نماز او هم بر پسر بزرگتر واجب است. سوال: 1- من نسبت به خوراکیها و غیره که دیگران به منزل ما می آورند حساسیت نشان می- دهم و می پرسم چه کسی آورده و اگر متوجه بشوم از خانواده ای رسیده که به نظرم مطلوب نیستند نمی خورم. آیا لزومی دارد که انسان نسبت به آنچه که می خواهد مصرف کند علی الخصوص خوراکیها حساسیت نشان بدهد؟ 2- در رابطه با اجابت دعوت دیگران متاسفانه شاید سالها می گذرد و یکبار هم به منزل خواهرها و یا برادرها و دایی و ... نمی روم و اصلا از این دعوتها خوشم نمی آید و دوست ندارم که در این مجالس حاضر شوم چون هم اتلاف وقت می دانم و هم احتمال می دهم که معاصی مانند غیبت و اختلاط و ... که البته بعید هم نیست اتفاق بیفتد. اما می دانم که سفارشهای بسیار زیادی در رابطه با صله ی ارحام شده است. آیا به نظر شما چه کنم تا خدا نیز راضی باشد و مرتکب معصیت هم نشده باشم؟ 3- اگر کسی به نیت فروش اتومبیل و یا چیز دیگری جهت به دست آوردن سود آن برای خرید آن ثبت نام نماید آیا چنین کاری از نظر شرع درست است؟ و کسانی که در عرض یکسال چند بار اتومبیل و یا خانه خرید و فروش می کنند حکم شرعیش چگونه است؟ 4- یک سری مسابقات وجود دارند که با جایزه می باشد و برای ثبت نام می بایست مقداری پول واریز نمود آیا ثبت نام به این صورت اشکال ندارد؟ 5- اگر وسیله ای را در اختیار کسی قرار دهیم و او استفاده نادرست از آن نماید که موجب معصیت شود آیا ما مقصر هستیم و در نزد خدا مواخذه خواهیم شد؟ 6- در دوران دانش آموزی یکی از برادرهای بزرگم هرچند روز یکبار مقداری پول به اینجانب جهت کمک به تحصیلم می داد و اکنون که کمی بزرگتر شده ام می خواهم پولهائی را که به من داده است به او برگردانم آیا این تصمیم کار درستی است؟ (قم- ف- ه- ن) 1- لازم نیست تحقیق کنید و حتی اگر از شخص غیر مطلوبی باشد هم مصرف آن اشکال ندارد ولی اگر می خواهید از حرامهای واقعی هم اجتناب کنید کار خوبی است ولی نباید به حد افراط برسد که عکس العملهای نامطلوبی را در خود شما و دیگران موجب می شود. 2-همانگونه که قبلا در همین بخش تذکر دادیم صله ی رحم منحصر به حضور در این گونه مجالس نیست و اگر به هر نحوی به ارحام نزدیک خود اظهار محبت کنید صله رحم است و کافی است ولی حضور در این مجالس هم در صورتی که مستلزم گناه نباشد خوب است. رفت و آمد را به طور کلی ترک نکنید ولی از مجالس غیبت و گناه و اختلاط محرم و نامحرم شدیدا اجتناب کنید. متاسفانه وضعیت زنان بحدی ناهنجار است که حتی اختلاط محارم هم مشتمل بر گناه است که اگر باشد گناهش بزرگتر است زیرا گناه نگاه شهوت آلود به محارم سنگینتر از گناه نگاه به نامحرم است. 3- اشکال ندارد. 4- ظاهرا این گونه مسابقات فرقی با بلیط های بخت آزمائی ندارد و حضرت امام در تحریرالوسیله خرید و فروش آنها و گرفتن جایزه ی آنها را حرام دانسته اند و فقط یک مورد را استثنا کرده اند و آن این است که موسسه ای واقعا پول را برای کمک یا ایجاد یک موسسه خیریه مانند بیمارستان جمع کند و بلیطها به همین عنوان توزیع شود و پول دهندگان به عنوان کمک به آن موسسه پول بپردازند و موسسه ای که پول جمع آوری می کند از پیش خود یا از همان پولهای جمع آوری شده با رضایت صاحبانش پولی را به عنوان جایزه به قید قرعه به بعضی از آنها بدهد که در این صورت اشکال ندارد. 5- اگر بدانید آن وسیله را برای ارتکاب گناه می خواهد نباید به او بدهید و اگر بدهید و او در گناه به کار ببرد شریک گناه او خواهید بود. خداوند می فرماید: «و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان» بر گناه و تجاوز کمک نکنید. 6- لازم نیست به او برگردانید ولی اگر او را ناراحت نکند مانعی ندارد. - در مورد سوال دیگر شما، مقصر اصلی در آن قضیه پدر و مادر شما و تا حدودی خود شما هستید. داماد فقط با مادر همسر خویش محرم است و با خواهران همسر خود محرم نیست و هیچ فرقی با سایر نامحرمان ندارد. چرا باید او اجازه داشته باشد که در اندرون خانه وارد شود؟! بهرحال برخوردی که شما کرده اید کاملا بجا و بلکه بیشتر و شدیدتر از آن باید برخورد کنید و پدر و مادر خود را نیز متوجه حساسیت مساله بنمائید. و در مورد پدرتان ظاهرا بیش از این نمی توانید او را از عادات دیرینه ی خود بازگردانید. سوال اینجانب مدت یکسال است که به خاطر سر و سامان بخشیدن به زندگی خود به کویت عزیمت نمودم و از آنجائی که مدت یازده سال در خدمت نظام مقدس جمهوری اسلامی در بسیج مشغول خدمت بودم و فعلا جوی که بر کویت حکمفرماست از نظر بی حجابی بنده هیچگونه تحمل چنین وضعی را ندارم. یعنی اینکه وضعیت بازار کشور یاد شده طوری است که هر آن ممکن است که انسان را به گناهی بزرگ وادار کند. و احساس می کنم که هر روز بر گناهانم افزوده می شود و در ایران هم که می دانم خرج و دخل بنده به هم نمی- خورد. مثلا بچه ام دائما احتیاج به امکانات امروزه ی جامعه را دارد که در توان بنده نیست. خواهش می کنم ضمن اینکه مرا راهنمائی می کنید بفرمائید چنین وضعی از نظر اسلام چه حکمی دارد آیا مرتکب گناه می شود یا خیر؟ (دشتک شهرکرد- ک- مرادپور) پاسخ: اگر ناچارید در آنجا زندگی کنید باید سعی کنید از مراکزی که موجب به گناه افتادن است دوری نمائید و اگر به هیچ وجه دور شدن از گناه ممکن نباشد و یقین داشته باشید که رفتن آنجا موجب گناه می شود نباید بروید. این نیست بجز مقدم داشتن دنیا بر آخرت و فروختن سعادت ابدی و رضایت الهی به یک متاع بی ارزش و آن زرق و برق دنیا است. به نظر ما زندگی با قناعت و با کمترین امکانات در ایران و در سایه ی حکومت اسلامی و همراه با مومنان و صالحان و در جامعه ای که متعهد به احکام اسلام است، هزاران بار اشرف و افضل و برتر است از بهترین زندگی پر از تجمل و به گفته شما امکانات امروز جامعه در هر جای دیگر دنیا. این امکانات امروز جامعه که شما آن را برای بچه خود لازم می دانید و به خاطر آن آخرت خود را به خطر می اندازید چیزی نیست بجز توقعات نابجا که هر روز در این دنیای سردرگم گسترده تر و پیچیده تر می شود و برای انسان راهی برای نجات از این دام شیطان نیست مگر با قناعت به آن چه برای او میسر است، هرچند کمترین امکانات زندگی باشد. برای قانع ساختن خویش نگاهی به بیچارگان دنیا کنید که وضعیت افراد پائین تر از معمول در ایران به مراتب از آنها بهتر است. چرا نگاه به زندگی اشرافی و پوچ و بی ارزش قارونهای نفتی می کنید تا خود را بیچاره ببینید. قناعت گنجی است فناناپذیر. سوال و پاسخ: چنانچه بخواهم بدون مراجعه به روحانی، خودم شخصا خمس سال های قبل را حساب و پرداخت نمایم لطفا در خصوص موارد ذیل مرا راهنمائی فرمائید: (علیرضا 817) * س- خمس اموال شما چه چیزهائی می شود (وسایل، هدایا و یا جهیزیه همسر چطور)؟ * ج- جهیزیه همسر ملک اوست و خمس ندارد. و هدایا نیز به فتوای حضرت امام خمس ندارد. و وسائل خانه هم اگر با پول در عرض سال خریده باشید و به مقدار نیاز در حد معمول و متعارف باشد خمس ندارد ولی اگر اضافی باشد یا با پولی خریده باشید که سال از آن گذشته و خمس آن را نداده اید، خمس تعلق می گیرد. * س- چگونه از نظر قیمت محاسبه می گردد: * ج- چیزی که خمس در آن واجب است در واقع یک پنجم خود آن واجب است ولی می- توانید یک پنجم قیمت را بدهید و در این صورت باید قیمت عادلانه روز براساس بازار آزاد حساب کنید. س- باتوجه به گذشت چند سال، سالهای قبل را بر چه مبنائی محاسبه کنم؟ * ج- مشکل در محاسبه ی سالهای قبل این است که اگر پولی سر سال، باقی مانده باشد و خمس آن را نداده باشید و با عین آن پول معامله ای کرده باشید آن معامله صحیح نیست، زیرا با پول دیگران انجام گرفته است و مانند این است که شما با پول کسی بدون اجازه ی او معامله کنید. واضح است که در این صورت اگر او اجازه دهد معامله صحیح است و برای او واقع می شود. اینجا است که شما نیاز به مراجعه به حاکم شرع دارید و بدون مراجعه به او مشکل حل نمی شود. او باید آن معامله ها را اجازه دهد، آنگاه در رابطه با بدهکاری شما به نحوی با شما مصالحه کند. منظور از حاکم شرع مرجع تقلید است یا کسی که وکالت رسمی از سوی ایشان داشته باشد، دقت کنید. * س- آیا می توان خمس تمامی سنوات قبل و حال را در چند نوبت پرداخت؟ * ج- این مساله نیز در همان مصالحه با حاکم شرع یا نماینده ی او حل می شود. * س- آیا قروض و وام ها را باید جزء اموال حساب کنیم؟ * ج- وامی که گرفته اید و هنوز قسط آن را نپرداخته اید خمس ندارد. * س- چنانچه کمک هایی به مستمندان به نیت خمس داده باشم، آیا می توانم جزء خمس به حساب آورم؟ خمس شامل چه کسانی می شود که می توان به آنان پرداخت؟ سهم امام چیست؟ * ج- خمس یک پنجم مال است که به دو قسمت تقسیم می شود. نصف آن به مصرف سادات فقیر با شرایطی که در رساله ذکر شده است می رسد و نصف آن سهم امام علیه السلام است و در این زمان که دست ما از دامان امام زمان سلام الله علیه کوتاه است باید به مجتهد عادل که نایب عام او است برسانیم. به فتوای حضرت امام نصفی که سهم سادات است نیز باید به مجتهد داده شود ولی به نظر بعضی دیگر از مراجع، من جمله حضرت آیت الله العظمی اراکی مکلف می تواند خود به سادات مستحق برساند ولی باید در تشخیص مستحق و شرایط آن دقت کافی بشود. * ارومیه- ا- س- 27 سوال خود را از دفتر استفتا (قم- دفتر استفتاء حضرت آیة الله العظمی اراکی) با ذکر آدرس و نام کامل بپرسید و از ذکر نام خود نترسید. کافی است که سوال را به طور فرض بنویسید که چنین کسی حکمش چیست. * مازندران- برادر عبدالصمد، ع- 500 به احتمال قوی شما هیچ ناراحتی بجز خیالات ناشی از خواندن بعضی کتابها ندارید و اگر هم چیزی باشد ربطی به آن مساله ندارد و آن نوشته ها نادرست است. * برادر، ج- ن همسر پدر بزرگ محرم است هرچند مادر بزرگ شما نباشد ولی دختر او از مرد دیگر با شما نامحرم است و هیچ فرقی با سایر نامحرمان ندارد. او را خاله صدا کردن و رفتار محرمانه طی سالها داشتن هیچ تاثیری در حکم خدا ندارد و همچنان او نامحرم است و باید او را متوجه مساله بنمائید. و در شرع چیزی به نام شبه محرمیت وجود ندارد. از روزی که متوجه مساله شدید حتما باید مانند سایر نامحرمان با او رفتار کنید هرچند بر شما سخت باشد. * خوی- ع- ک- پ نمازها و روزه های فوت شده را تدریجا قضا کنید و لازم نیست خود را در زحمت و مشقت بیاندازید البته بهتر است هرچه زودتر تکلیف خود را انجام دهید. و در مورد کفاره ی روزه هایی که عمدا خورده اید هم به تدریج کفاره بدهید و کفاره ی آن را اگر بخواهید نان بدهید زیاد نیست و نان تنها هم کافی است. * کاشان- 1248- ع* قم- م- مهربان* اصفهان- برادر سید جواد حسینی* خمینی شهر- برادر ابراهیم حدادبان* زرند کرمان- برادر مهدی* شیراز- برادر محسن قنبری* ارومیه- میرچنگیز ذاکی یکانی آدرس بدهید. * برادران و خواهران * اردبیل- میر حسین حسنعلی *تهران- مرادی * شهر ری- سید احمد حجازی * ساوه- علی اصغری *اصفهان- عباس احمدی *میبد- سید هدایت جلال زاده *همدان- علی نظامی *اهواز- محمد خوشنویس زاده *اصفهان- مرادی *قروه- معصومه حسینی *تهران- محمد رضا علی گل *یزد- سید رضا حسینی. از نامه ها، مقالات، اشعار، انتقادها و پیشنهادهای ارزنده ی شما عزیزان تشکر و قدردانی می شود. امید است همچنان ما را مورد لطف و محبت خویش قرار دهید.
2- Middleasia. 3- نگاهی به آسیا و شناخت آسیای مرکزی، دکتر ناصر تکمیل همایون، مجله مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، زمستان 1371. 4- Serdnia Asia سردنیا آسیا)) 5- تحولات آسیای مرکزی، خانم دکتر دره میر حیدر، رشد آموزش جغرافیا، شماره مسلسل 35. 6- مسلمانان شوروی، گذشته، حال و آینده. الکساندر بنیگسن، مری براکس آپ، ترجمه کاوه بیات، صفحه 78. 7- نکته هایی درباره ی جغرافیای سیاسی کشورهای آسیای میانه، غلامحسین حیدری، ماهنامه اطلاعات سیاسی و اقتصادی شماره ی 62-61. 8- مروری بر وضعیت اقتصادی جمهوریهای آسیای مرکزی، سهراب شهابی، مجله مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز پائیز 1371. 9- حکومت مسکو و مساله مسلمانان آسیای مرکزی، مایل ریوکین، ترجمه ی محمود رمضان زاده، فصل چهارم. 10- سخنی چند درباره ی آثار معماری در سرزمین ماوراءالنهر، دکتر پرویز ورجاوند، مجله هنر و مردم، شماره 150. 11- تاریخ ایران باستان، م. دیاکونوف، ترجمه روحی ارباب، صفحات 11، 16 و 20. 12- مناسبات ایران و ترکان در اواخر دوره ی ساسانی، نوشته ی A.Vongabain مندرج در کتاب تاریخ ایران، جلد سوم، قسمت اول، پژوهش دانشگاه کمبریچ، گردآورنده. جی آ. بویل. ترجمه حسن انوشه، صفحه 729 تا 739. 13- فرهنگی فارسی، دکتر محمد معین. جلد پنجم. اعلام. ذیل سکاها. 14- دایرة المعارف فارسی. دکتر غلامحسین مصاحب. جلد اول، تهران 1345. ذیل سغد. 15- تاریخ جهان باستان، جلد اول شرق، گروهی از محققان خارجی. ترجمه مهندس صادق انصاری، صفحه 251 و 252. 16- تاریخ ایران بعد از اسلام. دکتر عبدالحسین زرین کوب. صفحات 488 و 489. 17- پیوندهای فرهنگی ایران و آسیای میانه، دکتر نسرین حکمی، روزنامه اطلاعات ش 19769. 18- مسلمانان شوروی، صفحات 87 تا 89. 19- ژئوپلیتیک ایران و منطقه در دوران پس از جنگ سرد، ناصر ثقفی عامری. مجله مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، پائیز 1371. 20- فصلنامه یاد، شماره 29 و 30، صفحات 419، 469 و 470. 21- مجله مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، صفحه ی 130، پاییز 1371. 22- ژئوپلیتیک ایران و منطقه در دوران پس از جنگ سرد، ناصر ثقفی عامری، مجله مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، پائیز 1371. 23- مسایل هویت و حاکمیت در آسیای میانه، پروفسور حمید مولانا. کیهان شماره ی 14920. 24- United States institute ofpeace. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,442 |