گفتار ماه

گفتار ماه

توطئه‏هاى سازمان یافته

 در دنیاى سیاست، گاه حوادثى رخ مى‏دهند که به ظاهر، ناپیوسته و فاقد ارتباط سازمان یافته‏اند، ولى با اندک تأملى مى‏توان پیوستگى و انسجام آنها را دریافت و این همان قاعده‏اى است که در تحلیل پدیده‏هاى سیاسى، به نام “اصل ارتباط متقابل پدیده‏ها” و “اصل تسلسل حوادث” مشهور است.

 در یکى دو ماه اخیر - بویژه مرداد - رخدادهایى در داخل و خارج از کشور، چهره نمود که همگى در ترابطى وثیق، یک هدف مشخص را تعقیب مى‏کردند.

 1- بر اساس اعترافات منافقان دستگیر شده، سازمان منافقین، مأموریت مى‏یابد تا با بمب گذارى در اماکن مقدس اسلامى، ضمن ایجاد ناامنى در کشور، آتش جنگ مذهبى (شیعه و سنّى) را برافروزد و رژیم اسلامى را در داخل کشور با بحران رو به رو سازد و نیز همین گروهک، با ترور روحانیان مسیحى و انتساب قتل آنان به جمهورى اسلامى، با کمک امپریالیسم خبرى مى‏کوشد ضمن تحریک اقلیتهاى مذهبى در ایران، کشور ام القراى جهان اسلام را، بانى جنگ اسلام و مسیحیت در قرن کنونى معرفى نموده و زمینه محکومیت آن را توسّط مجامع بین‏المللى فراهم سازد؛ یعنى تضعیف پایگاه داخلى و خارجى نظام!

 براى اثبات کارگردانى این سناریو، توسط امپریالیزم کافى است به این نکته توجه شود که کارشناسان امور خبرى، سانسور گسترده مسائل ایران را در این باره، در طى پانزده سال اخیر، بى‏سابقه ارزیابى کردند و کسانى که پیوسته بزرگترین خطر دنیاى کنونى را تروریسم معرفى مى‏نمودند، پیرامون فاجعه عاشوراى مشهد، نه تنها سکوت کردند؛ بل در صدد تبرئه منافقان و محکومیت قربانىِ تروریزم (ایران اسلامى) برآمدند!

 2- در پى انفجار در مرکز صهیونیستها در “بوئنوس آیرس” (پایتخت آرژانتین) و در سفارت رژیم اشغالگر قدس در لندن، آمریکا، و اسرائیل، جمهورى اسلامى و حزب الله لبنان را به دخالت مستقیم در این انفجارها، متهم کرده و موج عظیمى از تبلیغات را سامان دادند تا حلقه محاصره را تنگتر و موقعیت نیروهاى اسلامى و مخالفان سازش با اشغالگران را تضعیف نمایند.

 در سازمان یافتگى توطئه یاد شده همین بس که وزیر خارجه آرژانتین، اعتراف کرد که دولت این کشور براى پیش داورى و معرفى طرف خاصى به عنوان عامل انفجار، تحت فشار قرار گرفته است. و قاضى مسؤول رسیدگى به پرونده نیز اعلام کرده بود: فریب گفته‏هاى “سیا” را خورده و هیچ سند و مدرکى دال بر شرکت ایران در این حادثه نداشته است. و همو گفته است که سازمانهاى “سیا” و “موساد” در انجام تحقیقات مذکور، به شدت مشارکت دارند. و این در حالى بود که “وارن کریستوفر” در جلسه کمیته روابط خارجى مجلس آمریکا، انفجارهاى اخیر را به حزب الله لبنان و ایران نسبت داد و با معرفى کردن دولت و ملت ایران به عنوان “یاغى بین المللى” خواستار تحریم همه جانبه ایران شد.

 شگفت‏تر این که پس از انفجار و بدون هیچ تحقیقى، جمهورى اسلامى متهم مى‏شود، ولى گروههاى نئونازى ضد یهود و باندهاى کاتولیک ملى گراى افراطى، که به گرایشهاى ضد یهودى، شهرت دارند بکلى فراموش مى‏شوند. آنچه در این میان، ناظران سیاسى را به تعجب واداشته، موضع گیریهاى ضد و نقیض “بوئنوس آیرس” و لندن است که آن را ناشى از واکنش وسیع آمریکا در قبال این حوادث مى‏دانند و دیگر این که چرا در روز انفجار، مقامهاى صهیونیستى در محل حاضر نبوده‏اند و کلیه آرشیوها و اسناد موجود در آن جا را به نقطه امنى انتقال داده و چند روز پیش از وقوع حادثه، اظهار داشتند: آرژانتین در روابطش با تهران، باید تجدید نظر کند!

 3- شاه حسین اردنى؛ عامل کشتار فلسطینیان در سپتامبر سیاه، به دنبال پیمانهاى ننگین کمپ دیوید و غزه - اریحا، تحت فشار آمریکا، پیمان صلح و ترک مخاصمه با رژیم غاصب را به امضا رساند، تا سلسله خیانت را تکمیل کند و بدین وسیله آمریکا و اسرائیل به ایران و گروههاى اسلامى مخالف سازش، - به زعم خود - نشان دهند که موج سازش فراگیر است و مقاومت بیهوده، و در صورت پافشارى بر مواضع، باید منتظر پیامدهاى آن نیز بود و لذا حملات وحشیانه اسرائیل به جنوب لبنان در همین راستا، صورت پذیرفت.

 حقیقت آن است که فلسفه وجودى توطئه‏هاى استکبار جهانى - که به سه موردش اشاره شد - همان است که مطبوعات عربى مانند الرأى العام، الشعب و... همزبان با سفیر سوریه در تهران بدرستى درک کرده و ابراز داشتند؛ یعنى فشارهاى غرب به جمهورى اسلامى، به خاطر مواضع اصولى تهران در قبال رژیم صهیونیستى و آمریکاست. این مطلب را اسحاق رابین نیز - در مصاحبه‏اى با کانال یک تلویزیون دولتى هند - با صراحت گفت: من این جنبش جخیزش اسلامى‏ج را خمینیسم بدون خمینى مى‏دانم.

 بنابراین پیداست تا مادامى که جمهورى اسلامى بر مواضع استراتژیک خود در قبال نظم نوین آمریکا و سازش با اسرائیل و دفاع از مسلمانان بوسنى و قره باغ و... پاى مى‏فشارد، توطئه‏ها نیز ادامه خواهد داشت و به فرموده قرآن شریف: “لن ترضى عنک الیهود و لا النصارى حتّى تتبع ملتهم.”

 ناگفته نماند این حوادث، پاسخ روشنى است به ساده لوحانى که مدّعى‏اند، مى‏توان با آمریکا کنار آمد و مسائل بین‏المللى را با تشریک مساعى این کشور حل کرد و به نفع جهان اسلام، سرنوشت بوسنى و عراق و کشمیر و... را رقم زد و وضعیت اقتصادى را سامان بخشید!

 و نیز امید است این ماجرا، درس بزرگى باشد، براى کسانى که ثروتهاى ملّى را به جیب کمپانیهاى آمریکایى سرازیر و به جاى آنها، شکلات، آدامس، سیگار و کوکاکولا وارد مى‏کنند. و فرهیختگان جامعه را - که مخالف این روندند - عوامزده و ساده لوح مى‏خوانند! این کسان باید بدانند، در میدان پیکار اگر آسانى بگیرى، حریف سخت مى‏کوبد و اگر تو بخوابى، او بیدار است.والسلام سردبیر