تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,409 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,362 |
بررسى کنفرانس جمعیت و توسعه | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1373، شماره 155، آبان 1373 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
بررسى کنفرانس جمعیت و توسعه میناهاشمى
کنفرانس بین المللى “جمعیت و توسعه” از چهاردهم شهریور سال جارى، برابر سپتامبر 1994 به مدت نه روز در قاهره و با هدف تعیین جدولِ کارى در بیست سال آینده تشکیل شد. این کنفرانس جزو سلسله جلساتى است که از سال 1934 میلادى (1313 ه. ش) شروع شده است و در سال آینده نیز ادامه مىیابد. پیش نویس سند کنفرانس که طى کنفرانس 1353( 1974 ه. ش) در “بخارست” و 1363( 1984ه.ش) در “مکزیکوسیتى” و سه اجلاس دیگر تنظیم شده بود، حاوى نکتههاى جنجال برانگیزى در میانمحافلمختلفسیاسى ومذهبى جهان بود و اعتراض گسترده مردم در نقاط مختلف دنیا را بهدنبالداشت. با توجه به ابعاد اعتقادى، فرهنگى، سیاسى و اجتماعى این کنفرانس - بویژه آن که با عَلَم جانبدارى از حقوق زن همراه بود - برآنیم تا به بررسى موضوع بپردازیم.
1- بررسى انگیزه تشکیلکنفرانس قاهره: چندى پیش انستیتوى بینالمللى محیط زیست هشدار داد که جهان در آستانه دوران گرسنگى است. بنا به گفته “کاترین برتینى”، مدیر اجرایى “برنامه تغذیه جهانى”، - وابسته به سازمان ملل - تنها در آفریقا در سال جارى میلادى، بیش از 24 میلیون انسان به کمکهاى غذایى انسان دوستانه نیازمند خواهند بود. در مقیاس کلّىتر، 35 میلیون انسان در 46 کشور جهان در سال 1994 به کمک غذایى اضطرارى (بخور و نمیر) نیاز دارند. صندوق جمعیت سازمان ملل نیز گزارش تکان دهندهاى در مورد سرعت رشد جمعیت در دنیا انتشار داده است. بنابر این گزارش در پایان قرن بیستم، جمعیت جهان به رقم شش میلیارد و سیصد میلیون نفر خواهد رسید و با روند فعلى میزان رشد جمعیت، در هفت سال آینده افزایش جمعیت، به میزان یک میلیارد نفر پیش بینى مىگردد. بین سالهاى 1950 تا 1992؛ یعنى تنها 42 سال جمعیت جهان تا بیش از دو برابر افزایش یافته است؛ یعنى از دو میلیارد و پانصد نفر به پنج میلیارد و پانصد نفر رسیده است! همچنین آخرین برآورد سازمان ملل متحد حاکى است که جمعیت جهان تا سال 2025 به 8/5 میلیارد نفر و تا سال 2050 به ده میلیارد نفر بالغ خواهد شد. هشدار دهندهتر آن که در حال حاضر 59% جمعیت فعلى جهان در آسیا و 12% در آفریقا و مابقى در آمریکاى لاتین و اروپا و آمریکاى شمالى و استرالیا سکنى دارند؛ که با توجه به وضع توسعه نیافته کشورهاى این دو قاره جهان، نسبت به سایر قارهها، روشن است که اکثر جمعیت جهان را محرومین تشکیل مىدهند! هنوز در دنیا 960 میلیون بىسواد وجود دارد؛ یعنى از هر 5/5 آدم یک نفر بىسواد است که 23 آنان، زنان هستند. 15 مردم دنیا؛ یعنى 1/1 میلیارد نفر با روزى کمتر از یک دلار زندگى مىکنند و تنها 75% مردم جهان به آب آشامیدنى سالم دسترسى دارند. آمار مىگوید با میزان فعلى رشد جمعیت، جهان به سوى فاجعه بزرگ تردید نیست که بانى این کنفرانس، آمریکا و همدستانش بودهاند و تجربه نشان مىدهد که آمریکا به هیچ اقدامى جز با انگیزههاى شوم سیاسى دست نمىزند حتى اگر در قالب حقوق بشر، آزادى،تنظیمخانوادهو...باشد.
انسانى پیش مىرود. فاجعهاى که زنان به عنوان بخش مولّد بیشترین قربانیان آن خواهند بود، زیرا در هر دقیقه یک زن در آسیا، آفریقا و آمریکاى لاتین به دلیل نبود امکانات بهداشتى و درمانى در دوران باردارى و زایمان تلف مىشوند و سالانه پنجاه هزار زن در کشورهاى جهان سوم در دوران باردارى جان خود را از دست مىدهند. خطر مرگ و میر مادران باردار در کشورهاى جهان سوم نسبت به کشورهاى صنعتى، سیزده برابر است و 90% مرگ و میر سالانه زنان باردار تنها در قاره آفریقا و منطقه جنوب آسیا رخ مىدهد. این خطر بزرگ جهانى، بهانه موجّهى شد تا غربیان به سرکردگى آمریکا پا در میدان نهند و در وراى نقاب انسان دوستى و حقوق بشر، پرچمدارى مبارزه با رشد بىرویه جمعیت را در دست گیرند و غیراخلاقىترین و زشتترین عادتهاى اجتماعى خود را - که مخالف مسلّم ادیان الهى و حتى فطرت بشرى است - در قالب اخلاق و انسان دوستى تجویز کنند. در مقابل - با توجه به بیدارى و حضور ملتها - مخالفتهاى شدیدى از جانب جمعیتهاى اسلامى و مسیحى و غیر آن صورت گرفت؛ پارهاى کشورها، شرکت در کنفرانس را تحریم کردند و برخى همچون جمهورى اسلامى ایران، به امید آن که منشأ تغییراتى در پیشنویس سند کنفرانس باشند در آن شرکت کردند.
2- تأملى در مواضع مخالفان پیش نویس سند کنفرانس: به طور کلى مواضع مخالفان را مىتوان در دومحور مورد مطالعه قرار داد:
1-2 مخالفان کنترل رشد جمعیت: آنان که به انگیزه اعتقادى یا سیاسى، مخالفت با اصل کنترل جمعیت را در ظرف مقابله با کنفرانس طرح مىکردند و اعتراض این گروه به سه موضوع جنجال برانگیز پیش نویس کنفرانس (تجویز سقط جنین، آموزش جنسى کودکان و نوجوانان و همجنس بازى) در حقیقت دستاویزى براى مخالفت با اصل تنظیم خانواده و اعمال کنترل جمعیتى بود که به طور طبیعى مخالفتهاى این گروه شدت بیشترى داشت، و واتیکان و برخى حکومتها، متفکرین و مردم کشورهاى اسلامى از این قبیلند و ما در مقاله آینده به بررسى دلایل این گروه خواهیم پرداخت.
2-2 موافقان کنترلِ رشد جمعیت: که خود در دو گروه مشخص موضع نشان دادند: الف: - موافقان شرکت ایران در کنفرانس قاهره: این گروه با مردود دانستن سیاست صندلى خالى، کنفرانس قاهره را “به سود مسائل اجتماعى و انسانى ناشى از انفجار جمعیت” تحلیل نموده، از همه مدافعان ارزشهاى اسلامى دعوت کردند تا براى جبران ضعفها و تأکید بر امتیازات این کنفرانس فعالانه در آن شرکت کنند. نیز با وجود آن که نخست وزیر نروژ - در سخنرانى خود در کنفرانس قاهره - از نیّت ضددینى غربیان با جملاتى مانند “دین مانع پیشرفت زن است” پرده برداشت و حسنى مبارک نیز - پس از کنفرانس و در پى سوء استفاده سیاسى - حضور هیأت ایرانى در اجلاس قاهره را نشانگر مخالفت اسلام با تروریسم دانست و هیأت ایرانى نیز پس از کنفرانس اعلام کرد که به نیات پشت پرده آمریکا با دید مشکوک مىنگرد و نقص اساسى سند، هنوز باقى است و تلاش جبهه اسلامى فقط توانست از اثرات منفى سند جلوگیرى کند،1 این دسته، شرکت ایران در کنفرانس را یک تصمیم خوب، تحلیل مىکنند و به طور کلى راضى بوده، احساس مىنمایند که در این “واقعه بزرگ تاریخى” حضورى مثبت داشته و گرچه به تمامى خواستههایشان نرسیدهاند امّا نتایج بسیارى نیز گرفتهاند.2 ب - مخالفانحضورایراندرکنفرانسقاهره: این دسته، دلایل زیر را وجه مخالفت خود ذکر مىکنند: 1- تردید نیست که بانى این کنفرانس، آمریکا و همدستانش بودهاند و تجربه نشان مىدهد که آمریکا به هیچ اقدامى جز با انگیزههاى شوم سیاسى دست نمىزند، حتى اگر در قالب حقوق بشر، آزادى، تنظیم خانواده و... باشد و مؤیّد آن تهدید اقتصادى است که پیش از برپایى کنفرانس نسبت به کشورهاى مسلمانِ مخالف با آن، انجام داد.3 2- در سند کنفرانس تحت لواى کنترل جمعیت، سقط جنین، همجنس بازى و آموزشهاى جنسى به کودکان و نوجوانان تجویز شده بود که نه تنها با اعتقادات دینى در تضاد است، بلکه بر خلاف فطرت بشرى است. 3- با توجه به دلیل دوم، به ناچار مذهبیون - خصوصاً مسلمین - علیه کنفرانس یاد شده موضع گرفتند و در این موضعگیرى حتى پاپ مسیحى و عربستان وهابى نیز شرکت داشتند و از ملل آزاده و آزادیخواه مسلمان دنیا، گروههاى زیادى از ملت مصر و از کشورهاى دیگر مانند: پاکستان، بنگلادش، سودان، لبنان و ... کنفرانس را تحریم کرده، اعتراضات گستردهاى علیه آن انجام دادند. در این میان از جمهورى اسلامى به عنوان طلایهدار اسلام، انتظار مىرفت، به جاى شرکت و همگامى با کنفرانس، با تحریم آن در صف دیگر مخالفان قرار گرفته، آن را محکوم نموده، خود رهبرى این جریان را بر عهده بگیرد. 4- سوابق شرکت در مجالسى با نتایج از پیش تعیین شده همچون حضور ایران در کنفرانس غیر متعهدها، در مصر که منجر به تأیید طرح غزه - اریحا شد، خود مىتوانست رهنمود لازم براى تصمیمگیرى در شرکت، یا عدم شرکت ایران در کنفرانس باشد. 5- حدود بیست روز قبل از برپایى کنفرانس، رژیم مصر به واشنگتن اطمینان خاطر داده بود که این قطعنامه با مخالفت کشورهاى اسلامى مواجه نخواهد شد 4 و اگر چه وزیر خارجه رژیم مصر، در روزهاى ابتدایى تشکیل کنفرانس، سخن از تغییر پیش نویس قطعنامه راند و در ظاهر با هیأت ایرانى “کمال جدیت و همکارى را براى رسیدن به یک سند مقبول داشت”،5 لیکن مسلمانان آزاده جهان به روشنى مىدانستند که رژیم مصر بر عهد و پیمانش با آمریکا بیش از اعتقادات مردمش پاى بند است.
3 - کرانه: به هر روى تذکر چند نکته در این باب لازم به نظر مىآید: 1 - موجب شگفتى است که گروهى با آن که پیش از برگزارى کنفرانس قاهره مخالفتهاى بسیارى از خود ابراز داشتند، هنگام شرکت هیأت ایرانى در کنفرانس چنین اظهار نظر نمودند: “یا بایستى این مسأله از دستور کار اجلاس قاهره حذف شود یا آن که کشورهاى اسلامى و سایر کشورهاى معتقد به موازین الهى با حضور نیرومند خود از تصویب این پیش نویس، جلوگیرى به عمل آورند. اگر کشورهاى اسلامى با قدرت کامل در این اجلاس شرکت کنند و مواضع یکپارچهاى را مبتنى بر آموزشهاى اسلامى در پیش بگیرند، تردیدى نیست که آمریکا نخواهد توانست از دیدگاههاى ضد انسانى و ضد مذهبى خود دفاع کند... .” و آنگاه پس از اتمام کنفرانس به شماتت هیأت ایرانى پرداخته نگاشتند: “سؤال مهمى که مطرح مىشود این است که شرکت در چنین کنفرانسى که به طور طبیعى بىاعتنایى به نظرات علما و مراکز علمى معتبر جهان اسلام و برخى دولتهاى اسلامى تلقى شد، آیا به مصلحت نظام جمهورى اسلامى بود یا بىاعتنایى به برگزار کنندگان این کنفرانس، عدم شرکت در آن و همسویى با جهان اسلام؟ با توجه به این که تردیدى نیست که همسویى با جهان اسلام اساس سیاست جمهورى اسلامى را تشکیل مىدهد، پاسخ هم روشن است.” این نوع عملکرد؛ یعنى سیاست “یکى به نعل و یکى میخ”، نه تنها در شأن مطبوعات مهم و مؤثر نیست، بل همواره مورد انتقاد آنان نیز بوده است! 2 - در این جا لازم مىدانم به عنوان یک زن مسلمان، نسبت به سخنان نخست وزیر نروژ، خانم “گروهارلم بروندتلند” - در اولین روز کنفرانس قاهره - تذکراتى ارائه دهم: وى در نطق خود، هدف از اجلاس را پاسخ به یک درخواست اخلاقى عنوان کرد و خواستار توجه به مسائل انسانى شد و آن گونه که گذشت، دین را مانع پیشرفت زن خواند.6 از ایشان باید پرسید: در کدام یک از کشورهایى که در گسترش آموزشهاى جنسى کودکان و نوجوانان پیش رفتهاند، اصول اخلاقى حاکم است؟ آیا شمار زیاد کودکان نامشروع، همجنس بازى - حتى در حد مسؤولین حکومتى برخى کشورها - سوء استفاده جنسى از کودکان، گسترش تهیه و توزیع فیلمهاى مشمئز کننده، درهم ریختن بنیاد اصیل خانواده، اشاعه بیمارى خطرناک ایدز، قتل و جنایت حتى در مدارس و کلاسهاى درس و مانند آن در کشورهاى غربى جزو اخلاقیات است که دیگر ملل محروم! دنیا را به آن فرا مىخوانید؟ شما که پیشنهاد مىکنید مسلمانان و واتیکان در مورد سقط جنین واقع بین باشند! چگونه جهان را به توجه به مسائل انسانى دعوت مىکنید در حالى که خود یکى از کمترین اصول بشرى که همانا حفظ جان انسانها - کوچک یا بزرگ - است را نادیده مىانگارید؟ اگر دین در نظر شما مانع پیشرفت زن است، لابد بى دینى را سبب پیشرفت او مىدانید؛ لیکن لازم است بدانید که دین مبین اسلام، مانع تحقیر زن است، تا بتواند با آزادى از اسارت سوء استفادههاى غیر انسانى از او، به نقش عظیم و جهانى خود، یعنى تربیت نسلهایى به دور از عقدههاى روانى و با فرهنگى استوار بپردازد؛ همان چیزى که جوامع بىدین از فقدان آن رنج مىبرند و البته این به معناى قبول ظلم و ستمى که بر زنان و دختران مىشود - و دین به شدت با آن مقابله کرده - نیست. 3 - اگر چه جمهورى اسلامى، در مجامع بین المللى - براى رساندن پیام انقلاب اسلامى - شرکت مىکند، ولى به علت اسلامى بودن نظام و بیگانگى و مخالفت گردانندگان آن مجامع با اسلام، نمىتوان تصمیمات آنها را اصل گرفته، برنامههاى خود را بر آن اساس استوار ساخت و به اقدامى دست یازید که منجر به پایین آوردن شأن والاى جمهورى اسلامى گردد که از پیامدهاى آن نیز تعریف و تمجیدهاى نمایندگان کشورهاى غربى از ایران و سوء استفادههاى سیاسى بى شمار آنها و دولت خائن مصر باشد؛ تا جایى که رئیس هیأت شرکت کننده در کنفرانس اذعان نماید: “]در پى تعریفهاى غربیان [ما نیز در خود شک کردیم و واقعاً بررسى کردیم که یک جاى کار ما مىلنگد... .”7 4 - به هر روى مسؤولان محترم جمهورى اسلامى بخوبى بر این امر واقفند که: مردم و حوزههاى علمیه با تمام وجود در صحنهاند و با حساسیت و هوشیارى، اقدامات و تصمیمات را - بخصوص در سطح جهانى و آن جا که با آبروى نظام و حفظ ارزشهاى انقلاب بر اساس خط ولایت - در ارتباط مستقیم است، دنبال مىکند و حتى احتمال ایجاد روابط پنهانى با کسانى که رهبرى انقلاب اسلامى رابطه با آنان را منع نمودهاند، نمىپذیرند و از نمایندگان مجلس شوراى اسلامى انتظار حساسیت و پیگیرى جدى نسبت به اقدامات و موضع گیریهاى این چنینى را دارند.
پاورقیها: 1- روزنامه جمهورى اسلامى، شماره 1373/7/2 ،4437، گفتگوى اختصاصى با حجةالاسلام تسخیرى درباره پیامدهاى شرکت هیأت ایرانى در کنفرانس قاهره. 2- همان، شماره 1373/6/26 ،4431، به نقل از گزارش رویتر از قاهره. 3- همان، شماره 1373/5/30 ،4408. 4- همان. 5- همان - شماره 1373/7/2 ،4437، گفتگوى اختصاصى با حجةالاسلام تسخیرى در مورد پیامدهاى شرکت هیأت ایرانى در کنفرانس قاهره. 6- همان، شماره 1373/6/16 ،4423. 7- همان، شماره1373/7/2 ،4437، گفتگوى اختصاصى با حجةالاسلام تسخیرى در مورد پیامدهاى شرکت هیأت ایرانى در کنفرانس قاهره.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 457 |