تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,399 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,344 |
شعر و شعور | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1373، شماره 156، آذر 1373 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
شعر و شعور
قال علىٌ علیه السلام : “لَوْ ضربتُ خَیْشومَ الْمُؤمِنِ بِسَیفی هذا عَلى اَن یُبْغِضَنی ما اَبْغضَنی وَ لَوْ صَبَبْتُ الدُّنْیا بِجَمَّاتِها عَلى الْمُنافِقِ عَلى اَن یُحِبَّنی ما اَحَبَّنی؛1 اگر با شمشیر خود بر بینى مؤمن بزنم که با من دشمن گردد، دشمن نخواهد شد و اگر تمام دنیا را در پاى منافق فرو ریزم بلکه مرا دوست بدارد، دوست نخواهد داشت.” گفت با یاران خود شیرخدا آفتابِ حق علىِّ مرتضا مؤمنان را من ولىّ و رهبرم این بدن را من بمانند سرم شیر حقّم، طعمه من قلبهاست صیدگاهم بیشه روح شماست قلب هر آزادهاى در چنگ من مردِ حرّ هرگز نجوید جنگ من کارزارم با اسیران هواست صلح من با شیرمردانِ خداست گر بروى دوست شمشیرى زنم تا که جام دوستى را بشکنم بلکه با من دشمنِ خونى شود بُرّد از من مهر و بیرونى شود شعله عشقش، فزاید در نهاد آتش افزون مىشود از جور باد ورکه جمله، گنجهاى این جهان ریزم اندر پاى هر تاریک جان کان منافق دوست گردد، بىدروغ نور حق بیند دل آن بىفروغ تا که تیره دل، خدایش آفرید من نیابم قفل یزدان را کلید آفتابم، کار من تابندگى است پیش حق تابندگیّم، بندگى است چون بتابم بر زمین مرغزار از قضا آید گل و ریحان ببار سوى من از شوق مىخندد چمن چون بهشتى، لاله بگشاید دهن لیک گر رو سوى شورستان کنم تا زرحمت خاک را بستان کنم چهره پرچین سازد و گردد دژم همچو دوزخ گردد آتشناک دم از قضا، بر ناورد جز خار و خس نیست کس را بر سریرش دسترس × × × × × × × × ×
قال علىٌ علیه السلام : “العدل حیاة الأحکام؛2 زنده بودن احکام دین به عدل است.” این شریعت را یکى پیکر بخوان حکمهاى شرع چون اعضاى آن هست فرمانها و احکام خدا چون زبان و چشم و گوش و دست و پا کالبد، بیجان بیفتاده به خاک تا نیانگیزاندش آن روح پاک عدل چون روحى است در اعضاى دین زندگىِ دین حق، از عدل بین قالب ار خالى شود از عدل و داد تو نیابى بین اعضا اتّحاد پیکر دین گر شود عارى زروح کشتى ایمان شود خالى ز نوح بشکند بر آبِ دریاى زمان تختهها گم گردد اندر هر کران
1) نهج البلاغه، فیض الاسلام، کلمات قصار، شماره:42. 2) غررالحکم، ج1، شماره440، ص17.”اثر : محمد رضا مالک” | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 65 |