تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,205 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,131 |
رهنمود های مقام معظّم رهبری | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1373، شماره 156، آذر 1373 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
مقام معظم رهبرى حضرت آیت الله خامنهاى
تولید مثل و تربیت کودک در زمره کارهاى اساسى آفرینش محسوب مىشود که بطور طبیعى زنان عهدهدار آن هستند و قوام زندگى انسانها در جهان به زنان، به همان میزانى است که به مردان وابستهاست. اسلام براى خانواده اهمیت بسیار زیادى قائل است و در جهت ممانعت از تزلزل بنیان خانواده، رعایت ضوابط و حد و مرزها را در محیط جامعه لازم و ضرورى مىداند. فرهنگ اسلامى، فرهنگ عدم اختلاط زن و مرد است و اسلام با هدف خوشبختى و پیشرفت زندگى زن و مرد بر روى این مسأله سختگیرى کرده است و این نقطه مقابل خواست قدرتمندان و زراندوزان شهوتران جهان است که براى از میان برداشتن حجاب بین زن و مرد تلاش مىکنند. امروز در دوران جمهورى اسلامى تعداد دختران دانشجو و زنان تحصیل کرده در مراکز آموزش عالى، شمار زنان شاغل به کار در مراکز پزشکى و درمانى و نهادهاى علمى و تحقیقاتى و نیز تعداد زنان حاضر در صحنه سیاست کشور و مجامع بینالمللى با گذشته، قابل مقایسه نیست. زن مسلمان ایرانى امروز در مجامع جهانى و کنفرانسهاى گوناگون علمى و سیاسى حضور قدرتمندانهاى دارد و از حقوق و کشور و ملت خود دفاع مىکند. در جوامع غربى و آمریکایى زن مورد تحقیر و ظلم شوهر و فرزندان قرار مىگیرد و از حق مادرى به معناى واقعى آن محروم است. اما در جامعه اسلامى ایران، زنان ما در سطوح عالى زندگى اجتماعى قرار دارند و ارزشهاى انسانى خود را با حضور در میدان جنگ و فعالیتهاى بازسازى و ایفاى نقش قدرت روانى خود در پیشبرد اهداف اسلام و نظام اسلامى نشان دادهاند. انبوه دختران و زنان مؤمن و حزب اللهى که در دانشگاه بهترین علوم را تدریس و بالاترین مدارج علمى را مىگذرانند و نیز شمار زیادى از بانوان جوان ایران که در آیندهاى نه چندان دور به مقامات عالى علمى، فقهى و فلسفى دست خواهند یافت، افتخارات نظام اسلامى محسوب مىشوند. فرهنگ غرب به مفهوم برهنگى و فساد فضاحتآمیزى است که امروز بر زندگى بسیارى از زنان در کشورهاى غربى سایه افکنده و بر اثر تبلیغات غلط آنها فساد و بىبند و بارى در این جوامع روز به روز در حال گسترش است. آنها قصد دارند فسادى را که خود گرفتار آن شدهاند به کشورهاى اسلامى نیز صادر کنند ولى ما آن را براى زندگى اجتماعى مضرّ مىدانیم و روش اسلامى را به عنوان بهترین روش دستور العمل خود قرار دادهایم. اسلام زن را در جایگاه حقیقى خود قرار داده است، زن در مقیاس خانواده و در ارتباط با فرزندان از حق بیشترى بهرهمند است، زیرا زحمت و رنج بیشترى را تحمل مىکند و بر اساس عدل الهى ارزش و حق بالاترى نیز به او تعلق مىگیرد.73/7/20
میلاد عدالت
“ما با کدام مؤونه و با چه سرمایهاى مىخواهیم درباره شخصیت على ابن ابىطالب، از حقیقت ناشناخته او صحبت کنیم؟ اصلاً على(ع) یک بشر ملکى و دنیایى است که ملکیان از او سخن گویند یا یک موجود ملکوتى است که ملکوتیان او را اندازهگیرى کنند؟ اهل عرفان درباره او جز با سطح عرفانى خود و فلاسفه و الهیون جز با علوم محدوده خود با چه ابزارى مىخواهند به معرفى او بنشینند؟ تا چه حد او را شناختهاند تا ما مهجوران را آگاه کنند؟ دانشمندان و اهل فضیلت و عارفان و اهل فلسفه با همه فضایل و با همه دانش ارجمندشان، آنچه از آن جلوه تام حق دریافت کردهاند، در حجاب وجود خود و در آینه محدود نفسانیت خویش است و مولا غیر از آن است. پس اولى آن است که از این وادى بگذریم و بگوئیم على ابن ابىطالب فقط بنده خدا بود و این بزرگترین شاخصه اوست که مىتوان از آن یاد کرد، و پرورش یافته و تربیت شده پیامبر عظیمالشأن است و این از بزرگترین افتخارات اوست.” (60/2/27) “من مىگویم اگر چنانچه پیغمبر اسلام صلى الله علیه وآله وسلم غیر از این موجود تربیت نکرده بود، کافى بود برایش. اگر چنانچه پیغمبر اسلام مبعوث شده بود براى این که یک همچو موجودى را تحویل جامعه بدهد، این کافى بود. یک همچو موجودى که هیچ سراغ ندارد کسى و بعدها هم سراغ ندارد کسى، یک همچو موجودى امام امت است، البته کس دیگر به پاى او نخواهد رسید و بعد از رسول اکرم کسى افضل از او در هیچ معنایى نیست و نخواهد بود.” (58/8/18) “على علیه السلام که در هر جا مىرویم اسم او هست، پیش فقها وقتى مىرویم فقه على، پیش زاهد وقتى که مىرویم زهد على، پیش صوفیها وقتى که مىرویم آنها هم مىگویند تصوف على، پیش ورزشکاران هم که مىرویم آنها هم مىگویند که على و با اسم على شروع مىکنند. این على همه چیز است، یعنى در همه ابعاد انسانیت درجه یک است و لهذا هر طایفهاى خودشان را به او نزدیک مىکنند و خاصیت هر طبقهاى را هم دارد.” (58/2/23) “بالاترین مصیبتى که بر اسلام وارد شد، همین مصیبت سلب حکومت از حضرت امیر - سلام الله علیه - بود و عزاى او از عزاى کربلا بالاتر بود. مصیبت وارده بر امیرالمؤمنین و بر اسلام بالاتر است از آن مصیبتى که بر سیدالشهدا - سلام الله علیه - وارد شد. اعظم مصیبتها این مصیبت است که نگذاشتند بفهمند مردم اسلام یعنى چه؟ اسلام حالا هم به حال ابهام دارد زندگى مىکند، الآن هم مبهم است، الآن هم نمىدانند مردم که معناى اسلام چیست؟ حکومت اسلامى چیست؟ اسلام چه مىخواسته بکند؟ چه برنامهاى اسلام داشته است در حکومتش؟ این 5 سال حکومت، یا 6 5 سال حکومت حضرت امیر، این با همه گرفتاریهایى که بوده است و با همه زحمتهایى که از براى حضرت امیر فراهم شد، سلبش عزاى بزرگ است و همین 5 ساله و 6 ساله، مسلمین تا به آخر باید برایش جشن بگیرند، جشن براى عدالت.” (50/3/6) “حضرت امیر علیه السلام یک وقتى که در خطبه جمعه آمده بودند و منبر بودند، دامنشان را حرکت مىدادند براى این که پیراهن را شسته بودند و پیراهن عوضى نداشتند. بیدار بشویم ما، دولتمردان بیدار بشوند، استاندارها بیدار بشوند، دادگاهها بیدار بشوند، ما دعوى شیعهگرى را مىکنیم، ادعا هست که ما شیعه و تابع هستیم، در مقام امتحان باز شیعه هستیم؟ تبع هستیم آن طورى که او هست؟ به اندازهاى که وسعت وجودى ما هست تبعیت مىکنیم؟ با دوستانمان، با رفقایمان، با همکیشانمان، با بشر آن طور رفتار مىکنیم؟ آن شخصى بود که وقتى یک خلخال را از پاى یک ذمیه یا یهودى یا نصارا بوده است بیرون آورده بودند اشرار، قریب به این معنا فرموده است که اگر انسان بمیرد براى این ننگى که واقع شده و این چیزى که واقع شده است، خیلى بعید نیست.” (59/10/7)
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 61 |