تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,434 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,376 |
پدیده وحى | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1373، شماره 157، دی 1373 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
پدیده وحى قسمت سوم آیة الله محمدهادى معرفت
در نوبت پیشین درباره اولین کیفیت وحى که از طریق رؤیاى صادق بود، مطالبى گفته شد و اینک ادامه بحث: × × × × × × × × × × × ×
× 2 - وحى به پیامبر به وسیله جبرئیل فرشتهاى که بر پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم نازل مىشد و وحى را به وى ابلاغ مىکرد، جبرئیل بود. جبرئیل، کلام خدا را از راه گوش به پیامبر القا مىکرد. پیامبر گاهى او را مىدید؛ دوبار او را به صورت و هیأت اصلى و بارها او را به صورت “دُحْیة خلیفه کلبى” رؤیت کرد. گاهى نیز پیامبر جبرئیل را نمىدید و کلام وحى بر قلبش نازل مىشد، چنان که در قرآن آمده است: “نَزَلَ بِه الرُّوحُ الاَمین عَلى قَلْبِکَ؛1 جبرئیل، وحى را بر قلب تو نازل کرد. کلام خداوند، در این زمینه، در قرآن این چنین است: “وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى اِنْ هُوَ اِلاَّ وَحْىٌ یُوْحى × عَلَّمَه شَدیدُ الْقُوى ذُومَرَّةٍ فَاسْتَوى × وَ هُوَ بِالاُفُقِ الاَعْلى × ثُمَّ دَنى فَتَدَلّى × فَکانَ قابَ قَوْسَیْن أَوْ أَدْنى × فَأَوْحى اِلى عَبْدِه ما أَوْحى × ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى × أَفَتُمارُونَّه عَلى ما یَرى وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرى عِنْدَ سِدْرَة الْمُنْتَهى × عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوى اِذْ یَغْشَى السِّدْرَةَ ما یَغْشى ما زاغَ الْبَصَرُ وَ ما طَغى؛2 سخن از سر هوس نمىگوید، نیست این سخن جز از آنچه به او وحى مىشود. او را آن فرشته بس نیرومند تعلیم داده است، صاحب نیرویى که استیلا یافت. و او به کناره بلند آسمان بود، سپس نزدیک شد، بسیار نزدیک شد، تا به قدر دو کمان یا نزدیکتر، و خدا به بنده خود هر چه باید وحى کند وحى کرد، دل آنچه را که دید دروغ نشمارد، آیا در آنچه مىبیند با او جدال مىکنید او را دیگر بار هم بدید، نزد سدرة المنتهى که بهشت آرامگاه نزد آن ]درخت[ است، وقتى که سدره را چیزى در خود مىپوشید، چشم خطا نکرد و از حدّ در نگذشت”. و نیز خداوند فرموده است: “إِنَّهُ لَقولُ رسولٍ کَریم × ذى قُوَّةٍ عِنْدَ ذِى الْعَرْشِ مَکینٍ × مُطاعٍ ثمَّ أَمین × وَ ما صاحِبُکُمْ بِمَجْنُون × وَ لَقَدْ رَآهُ بِالأُفُقِ الْمُبین؛3 این سخن رسولى بزرگوار است، نیرومند در نزد خداوند عرش، صاحب مکانت، آن جا مطاع امین است، و همصحبت شما دیوانه نیست، هر آینه او را در افق روشن دیده است”. ابن مسعود مىگوید: “پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم فقط دوبار، جبرئیل را به صورت حقیقى و اصلى خود دید، یک بار خواست که وى را در صورت اصلى ببیند. هنگامى که او خود را به صورت اصلى نشان داد تمامى افق را پوشاند. اما بار دوم در شب معراج بود که جبرئیل حضرتش را به عالم بالا برد و آن، در افق أعلى بود”.4 صحیح این است که پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم یکبار جبرئیلعلیه السلام را در ابتداى وحى، در غار حرا دید. در آن جا جبرئیلعلیه السلام در صورت اصلى که آفریده خداست ظاهر شد، در حالى که افق آسمان را از مغرب تا مشرق پوشاند که پیامبر سخت در دهشت افتاد و از آن پس، جبرئیل به صورت آدمیان بر وى نازل مىشد و دیگر هیچگاه جز به صورت انسانى زیبا در برابر رسول خداصلى الله علیه وآله وسلم ظاهر نشد. بار دوم پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم خود از وى خواست که خود را به صورتى که خداوند او را آفریده است، نشان دهد. همین که جبرئیل به صورت اصلى خود، ظاهر شد، سراسر افق را پوشاند. آیه “وَ هُوَ بِالأُفُقِ الأَعْلى” ناظر به دیدن بار اوّل و آیه “وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرى” ناظر به بار دومى است که حضرتمحمّدصلى الله علیه وآله وسلم جبرئیل را در صورت اصلى دیده است.5
× 3 - وحى مستقیم وحیى که بطور مستقیم و بدون وساطت فرشته انجام مىگرفت، بیش از دو نوع دیگر رخ داده است، بطورى که اصحاب پیغمبرصلى الله علیه وآله وسلم نقل کردهاند: هنگام نزول وحى، درد شدیدى به پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم دست مىداد، حالت غش و بیهوشى بر وى ظاهر مىشد، سر او به زیر مىافتاد، رنگ صورتش تغییر مىکرد و عرق از بدنش جارى مىشد. حاضران در جلسه نیز تحت تأثیر این وضع هولناک قرار مىگرفتند و بر اثر این منظره ترسناک سرهاى آنان نیز به زیر مىافتاد. خداى متعال نیز فرموده است: “إنّا سَنُلْقى عَلَیْکَ قَوْلاً ثَقیلاً؛6 ما گفتار سنگینى را به تو القا مىکنیم”. امام صادقعلیه السلام نیز درباره ؟؟ گفته است: “کان ذلک إذا جاء الوحى و لیس بینه و بین اللّه ملک. فکانت تصیبه تلک السبتة و یغشاه ما یغشاة، لثقل الوحى علیه، أمّا اذا أتاه جبرئیل بالوحى فکان یقول: هو ذا جبرئیل أو قال لى جبرئیل...؛7 در آن هنگام که پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم مورد خطاب وحى قرار مىگرفت و بین او و خداوند فرشتهاى واسطه نبود، بر اثر سنگینى وحى بر او، حالت غشوهاى نزدیک به حال خواب، به وى دست مىداد؛ امّا وقتى که وحى به وسیله جبرئیل به او مىرسید، مىگفت: این جبرئیل است و یا مىگفت: جبرئیل به من گفت..”. صدوق نقل مىکند: “إِنّ النّبیصلى الله علیه وآله وسلم کان یکون بین أصحابه فیغمى علیه و هو ینصاب عرقاً، فإذا أفاقَ ]یقول:[ قالَ اللّه کذا و کذا و أَمَرَکم بکذا وَ نَهاکم عَنْ کذا. قال: و کان یزعم أکثر مخالفینا انّ ذلک کان عند نزول جبرائیل. فَسُئِلَ الإمامُ الصّادقعلیه السلام عن الغشیة الّتى کانت تأخذ النّبىصلى الله علیه وآله وسلم أکانت عند هبوط جبرائیل؟ فقال: لا إنّ جبرائیل کان إذا أتى النّبىّصلى الله علیه وآله وسلم لم یدخل حتّى یستأذنه، و إذا دخل علیه قعد بین یدیه قعدة العبد، و انّما ذاک عند مخاطبة اللّه - عزّوجلّ - ایّاه بغیر ترجمان و واسطة8؛ پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم بین اصحاب خود مىنشست که ناگهان حالت غش به وى دست مىداد و عرق از وى مىریخت و پس از رفع این حالت، مىگفت: خدا اینچنین فرمود و شما را به فلان کار امر نمود و از فلان کار نهى کرد. ادامه دارد
پاورقیها: 1 ) شعرا (26) آیه193. 2 ) نجم (53) آیات 3 تا 17. 3 ) تکویر (81) آیات 19 تا 21. 4 ) مجمع البیان، ج9، صفحات 173 و 175؛ تفسیر صافى، ج2، ص618. 5 ) مزّمّل (73) آیه5. 6 ) محاسن البرقى، ص338؛ امالى شیخ، ص31؛ بحارالانوار، ج18، ص271. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 64 |