تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,219 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,135 |
گفته ها و نوشته ها | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1374، شماره 160، فروردین 1374 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
گفتهها و نوشتهها
عبرت عیسىعلیه السلام دنیا را دید در مکاشفات خویش، در صورت پیرزنى، گفت: چند شوهر دارى؟ گفت: در عدد نیاید از بسیارى! گفت: بمردند یا طلاق دادند؟ گفت: نه که ]بلکه[ همه را بکشتم! گفت: پس عجیب از این احمقان دیگر، مىبینند که با دیگران چه مىکنى وانگه در تو رغبت مىکنند و عبرت نمىگیرند! (کیمیاى سعادت، ص67) فامیل بزرگ شخص فقیرى از متموّلى وجه خطیرى خواست و در ضمن گفت ما با هم قوم و خویشیم. آن شخص تعجب کرد. سائل گفت: بلى از طرف آدم با هم پسر عمو هستیم! متمول خندید و یک شاهى پول سیاه درآورده به او داد و گفت: در این فامیل بزرگى که ما داریم اگر هر یک از پسرعموها یک شاهى به تو بدهند از تمام متمولین عالم دولتمندتر خواهى شد. (هزار و یک حکایت، ص174)
ظرافت روزى خلیفه (هارون الرّشید) بر سبیل ظرافت از بهلول پرسید: تا امروز موجودى احمقتراز خودت دیدهاى؟ بهلول گفت: نه والله، این نخستین بار است که مىبینم.
همسایگان بىآزار روزى از گورستان مىگذشتم؛ بهلول را دیدم که بالاى قبر نشسته با خاک بازى مىکند. گفتم: سبب چیست که بیشتر اوقات در گورستان بسر مىبرى؟ گفت: نزد قومى بسر مىبرم که مرا آزار نمىرسانند و اگر از پیش ایشان غایب شوم مرا غیبت نمىکنند. گفتم: نان بسیار گران شده، براى آن که ارزان شود دعا کن. گفت: از گرانى نان باک ندارم، اگرچه یک دانه گندم یا جو، به مثقالى از طلا یا نقره باشد. چون بر من است که خداى تعالى را بندگى کنم و بر اوست که روزى مرا برساند.
خوى امیرکبیر امیرنظام به آسانى به کسى قول نمىداد. اما هر آینه انجام کارى را وعده مىکرد، باید به سخنش اعتماد نمود و انجام این کار را متحقق شمرد... وى به همان اندازه پُرکار بود که غیرت مسؤولیت داشت. روزها و هفتهها مىگذشت که از بام تا شام کار مىکرد و نصیب خود را همان وظیفه مقدس مىدانست و دشواریها و نیرنگها نیز او را از کار سست و دلسرد نمىساخت... اگر امیر نظام در همه نقشه اصلاحاتش کامیاب نگردید، کاستى از دانایى و نیروى کارش نبود، تقصیر از آنان بود که در همکارى و یارى او قصور ورزیدند. (رابرت واتسون، مورّخ انگلیسى)
روز عید جمهورى اسلامى ما جاوید است دشمن ز حیات خویشتن نومید است آن روز که عالم ز ستمگر خالى است ما را و همه ستمکشان را عید است (امام خمینىقدس سره)
رفتار رهبر
یکى از مشاهیر که مشغول ساختن مدرسه علمیه بود، طى نامهاى از امام درخواست کرده بود که معظّمله اجازه دهند که ایشان وجوه شرعى را براى تکمیل ساختمان مدرسه، دریافت کنند و یا آن که خود حضرت امام از نظر مالى کمک کنند، امام بدون آن که در مورد درخواست چیزى بگویند، فرمودند: “من نمىدانم چه شده است، آقایان همه مىخواهند براى خودشان مدرسه بسازند”! (در سایه آفتاب، ص124)
هرهرى مذهب
آدم غرب زده، هرهرى مذهب است. به هیچ چیز اعتقاد ندارد. نان به نرخ روز خور است. همه چیز برایش على السّویه است. خودش باشد و خرش از پل بگذرد دیگر بود و نبود پل، هیچ است. نه ایمانى دارد، نه مسلکى، نه مرامى، نه اعتقادى، نه به خدا یا به بشریت. نه در بند تحول اجتماع است و نه در بند مذهب و لامذهبى. حتى لامذهب هم نیست. هرهرى است. گاهى به مسجد هم مىرود. همان طور که به کلوپ مىرود یا به سینما. اما همه جا فقط تماشاچى است.”غرب زدگى، ص144”
قدر زندگانى اگر مىدانستید که یک محکوم به مرگ، هنگام مجازات چه قدر در آرزوى بازگشت به زندگى است، آن گاه قدر روزهایى را که با غم و اندوه و بدخُلقى مىگذرانید، مىدانستید.(ابوعلى سینا)
شبیه انسان
روز عید نوروز که جمعى به دیدن یکى از امرا آمده بودند، صحبت از آن شد که کدام یک از حیوانات به انسان شبیه است؟ یکى گفت: از حیث صورت، میمون. دیگرى گفت: از حیث سیرت، فیل. دیگرى گفت: اسب. امیر به شاعرى که در آن مجمع راه یافته بود رو کرده، گفت: به عقیده شما کدام حیوان بیشتر شبیه به انسان است؟ گفت: دربان شما!(هزار و یک حکایت، ص183)
سرماى بهار
گفت پیغمبر زسرماى بهار تن مپوشانید یاران زینهار زآنک با جان شما آن مىکند کان بهاران با درختان مىکند لیک بگریزید از سرد خزان کان کند کو کرد با باغ و وزان (جلال الدین مولوى)
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 63 |