تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,238 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,147 |
روایت فضیلت | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1374، شماره 161، اردیبهشت 1374 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
روایت فضیلت گذرى بر زندگى و آثار و اندیشههاى آیة الله العظمى شاه آبادى آخرین قسمت غلامرضا گلى زواره
× در آشیانه اهل البیتعلیه السلام بعد از آن که مرحوم آیةاللّه العظمى حاج شیخ عبدالکریم حائرى یزدى به قم آمد و حوزه علمیه قم را تأسیس نمود، آیةالله شاهآبادى که حضور در حوزههاى علوم دینى و اقامت در جوار بارگاه مقدّس حضرتمعصومهعلیها السلام را آرزوى دیرینه خویش مىدانست در سال 1347 ه.ق به این بهشت کویر و کانون معرفت مهاجرت کرد و به مدت هفت سال به افاده و تربیت طلاب و فضلاى آن حوزه شریف همّت گماشت.20 بارزترین شخصیتى که از انوار علوم ربّانى این عارف کامل اقتباس کرده و از برکات انفاس قدسیهاش توشهها برگرفته - همان گونه که در صدر مقاله اشاره شد - رهبر کبیر انقلاب اسلامى حضرت امام خمینىقدس سره مىباشد، آن گونه که محمد شریف رازى در جلد پنجم “گنجینه دانشمندان” نوشته است: امام خمینى با نام ابواحمدالموسوى المصطفوى حکمت، فلسفه و عرفان را از مرحوم شاهآبادى و علامهرفیعى قزوینى فرا گرفته است. یکى دیگر از افرادى که محضر این دانشور جهان تشیّع را درک کرد، مرحوم آیةاللّه العظمى مرعشى نجفىرحمه الله بودند که مدّتها در بحث سیر و سلوک ایشان شرکت داشته و از آیةاللّه شاهآبادى اجازه نقل روایت گرفته است.21 مرحوم آیة اللّه العظمى حاج میرزاهاشم آملى مدتها در بحث فقه، اصول، فلسفه و عرفان ایشان شرکت داشت و در تهران و قم از محضر این بزرگوار استفاده فرمود.22 لازم به توضیح است که حوزه درس آیةاللّه شاهآبادى در قم، تنها اختصاص به سطوح عالى فقه، اصول، فلسفه و عرفانى نداشت، بلکه اگر زمینهاى براى تدریس سطوح مقدماتى هم پیش مىآمد، ایشان ابایى نداشتند و براى ایشان هیچ اهمیتى نداشت که با آن مقام علمى به تدریس دروس مقدماتى نیز بپردازند و این از تواضع و عاطفه مشارٌالیه بود که نمىتوانست تقاضاى هیچ کس را نادیده بگیرد. در این مورد آیةالله العظمى حاج میرزاهاشم آملىرحمه الله چنین مىفرماید: “یکى از خصایص استاد این بود که ایشان رحمتشان و اخلاق اجتماعىشان در میان مردم یک طور خاصّى بود که به این جهت از علماى دیگر امتیاز داشتند، اگر به ایشان مىگفتى سیوطى درس بگو سیوطى هم مىگفت، امثله هم مىگفت، رسائل و مکاسب هم مىگفت و لذا قدر ایشان بر اثر این رحم مجهول ماند...”.23 با آن مقام والاى علمى، اصرار داشت براى عموم مردم صحبت کرده و معارف الهى را به آنان تعلیم و تفهیم کند و گاهى که به ایشان عرض مىشد این مطالب را معلوم نیست غیر اهل علم بفهمند و درک کنند، جواب مىدادند بگذارید این مطالب به گوش همینها بخورد. فیلسوف شهید، استاد مرتضى مطهرىرحمه الله مىنویسد: “... آقاى آقا میرزا محمّد على شاهآبادى تهرانىالأصل، جامع المعقول و المنقول بود در فلسفه و عرفان شاگرد میرزاى جلوه و میرزاى اشکورى بوده است. در تهران به مقام مرجعیت و فتوا رسید، در سالهاى اقامت مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائرى در قم، سالها به قم مهاجرت کرد و فضلا از محضرش کمال بهره را بردند، در عرفان امتیاز بىرقیبى داشت...”.24 ایشان در جاى دیگر مىگوید: “... یادم آمد در سال 1356 قمرى بود، اولین سال طلبگى ما در قم بود... آن جا ذکر خیر مرحوم آقامیرزا محمد على شاهآبادى تهرانى را زیاد مىشنیدیم، بسیارى از بزرگان حوزه علمیه قم دست پرورده این مرد بزرگ بودند... خیلى مشتاق زیارت این مرد بزرگ بودیم”.25
× در سنگر مسجد آیةاللّه العظمى شاه آبادى پس از هفت سال اقامت در شهر مقدّس قم به سال 1354ه.ق در اثر اصرار بیش از حد مردم تهران که به طور دسته جمعى به قم آمده و از ایشان تقاضاى مراجعت به تهران مىکردند، به تهران بازگشت. در ابتدا حدود دو سال در مسجد امین الدّوله واقع در بازار چهل تن و پس از آن در شبستان مسجد جامع، اقامه نماز جماعت فرمود تا بتدریج مسجد جامع تهران آباد گردید، ایشان در مدت اقامت در تهران، مسجد جمعه این شهر را پایگاه ترویج دین، تدریس فقه، اصول، فلسفه و حکمت قرار داد و از آن به عنوان سنگر مبارزه با رضاخان قلدر استفاده کرد، در همین مکان جلسات تفسیر قرآن را برقرار نمود و مبانى علمى خویش تدوین کرد و دانستهها و اندیشههاى خود را قلمبند نمود.26 شهید مطهرى مىنویسد: “مرحوم شاه آبادى که در مسجد جمعه تهران نماز مىخواند و یک مرد مجهولالقدرى بود، مردم تهران به او به چشم یک پیش نماز نگاه مىکردند ولى یک پیشنماز درجه اول، از این بیشتر نه در صورتى که مرحوم شاهآبادى از نظر حدود مقام خیلى بزرگتر بود... بعد از دو سال که از قم برگشتم تهران که مىخواستم بروم مشهد با اشتیاق فراوان رفتم مسجد جمعه که مرحوم شاهآبادى را پیدا کنم، یکى از خاطراتى که دارم این است که من آن وقت تقریباً تازه یک جوان بیست سالهاى بودم، توى مسجدجمعه... دیدم دو نفر با همدیگر حرف مىزنند، یکى ]که [معلوم بود از شهرستان آمده بود، به دیگرى گفت: حال که ما چند سال توى این شهر آمدیم توحیدى از این مرد (یعنى شاهآبادى) آموختیم همیشه من فکر مىکنم که چقدر خوب است براى انسان که بتواند لااقل یک نفر را زنده کند و احیا کند”.27 مرحوم شاه آبادى با قاطعیت در برابر رضاخان ایستاد، مبارزات ایشان در این سالها به اوج خود رسید و در شرایطى که رضاخان تمام مساجد و منابر را تعطیل کرده بود، هیچگاه مسجد و منبر ایشان تعطیل نشد از این رو رضاخان دستور داد منبر مسجد ایشان را بردارند، فرزند شهید آیةاللّه شاهآبادى - مرحوم حاج شیخ مهدى شاه آبادى - از مبارزات والدِ ماجد خویش چنین یاد مىکند: “وقتى که رضاخان دستور داد منبر را از مسجد ایشان بردارند تا بدین وسیله مانع سخنرانى ایشان شود آیةاللّه شاهآبادى دست از سخنرانى برنداشت و به طور ایستاده سخنرانى مىکرد و به نظام فاسدى که بر جامعه حاکم بود اعتراض مىنمود و یک بار که مأمورین براى دستگیرى ایشان به مسجد آمدند چون با کفش وارد مسجد شده بودند، به مأمورین پرخاش نمود که همگى آنها ترسیدند و از مسجد بیرون رفتند و پس از آن که آیةاللّه شاهآبادى از مسجد خارج شدند، مأمورین به دنبال ایشان راه افتادند و از ایشان مىخواستند که به همراه آنان به کلانترى برود ولى ایشان با همان لهجه اصفهانى خود به مأمورین مىفرمودند: “برو به بزرگترت بگو بیاد” و بالأخره وقتى که مسیر آنها به جایى رسید که راه منزل ایشان از راه کلانترى جدا مىشد ناگهان دستشان را به طرف مأمورین آوردند و چند بار فریاد زدند: “بگیرید مرا، مىگویم مرا بگیرید” و مأمورین آن چنان از این عمل ایشان رعب و وحشت در دلشان افتاد که چند قدم عقب رفتند و بدون آن که بتوانند کوچکترین عکسالعملى از خود نشان بدهند مراجعت کردند”.28 آیةاللّه العظمى میرزاهاشم آملى درباره مبارزات استاد خود چنین فرموده است: “آیةاللّه شاه آبادى از آن خبیث - رضاخان - تعبیر مىکرد به قاطرچى و چاروادار و در سخنرانیهاى خود هم به همین گونه یاد مىنمود”.29 او همیشه به اصل و ریشه نظام فاسد یعنى رضاخان حمله مىکرد و در زمانى که برخى از مبارزین به جاى اعتراض به ریشه فساد به شاخ و برگهاى آن مىتاختند سرچشمه تمامى انحرافات را مورد حمله قرار داد.
مقامات علمى و اخلاقى در عظمت مقام علمى ایشان همین بس که مرحوم میرزا محمد تقى شیرازى فقط به شش نفر اجازه اجتهاد داده که یکى از آنان مرحوم آیةالله العظمى شاهآبادى است که در آن از وى به عنوان عماد العلما و فخار الفقهایاد شده است، آیة اللّه العظمى میرزاهاشم در توصیف مقامات علمى استاد خود چنین فرموده است: “حضرت آیةاللّه العظمى آقاى میرزا محمد على شاه آبادى، استاد معظم ما و مردى فقیه و اصولى و فیلسوف و عارف بودند، حقیر در تهران، مدت مدیدى در محضر ایشان افتخار تلمّذ داشتم، شروع درس ما خدمت ایشان ریاض و فصول بود، یعنى بعد از لمعتین به ریاض و فصول رجوع کردیم، ایشان مهارتشان تنها در فلسفه و عرفان نیست، مهارت ایشان در فقه و اصول بیش از فلسفه است، لکن فقه و اصول ایشان را آن جنبه عرفان ایشان مستور کرد و سبب شد که معروفیت ایشان در فقه و اصول مکشوف نشود”.30 مهارت فوق العادهاى در تدریس عرفان داشت و مطالب را به تعبیر حضرت امام از شارح فصوص بهتر بیان مىکرد و در عرفان اسلامى کم نظیر بود. او علاوه بر اندیشههاى علمى به مسایل اجتماعى توجه داشت و در یکى از نوشتههاى خود پیشنهاد داده بود براى نجات مسلمین باید موارد ذیل صورت گیرد: الف - تأسیس مجله دیانتى براى ترویج مقاصد مذهبى. ب - اقتصاد در امر معیشت. ج - ایجاد شرکت از روى قواعد علمیه براى ترقّى تجارت مشروعه. د - ایجاد اساس مقتضى تمکّن دادن قرضالحسنه و سد باب قرض ربوى. ه - دفاع از صدمات غیرمشروعه به حقوق افراد جمعیت و غیره... . تألیفات و آثار علمى آن مرحوم که حاکى از مقام والاى علمى و جهاد فکرى و احاطه فقهى ایشان است عبارتند از: 1- شذرات المعارف؛ نام دیگر این کتاب مرام الاسلام است که به فارسى تحریر یافته و چندین بار به زیور طبع آراسته شده است. این کتاب که مشتمل بر چهار شذره (قطعههاى مروارید) است اولین بار در زمان حیات ایشان به سال 1365 ه.ق (1325 ه.ش) چاپ شد. 2- رشحات البحار، اصل این کتاب به زبان عربى است که توسط یکى از فرزندان ایشان - حاج شیخ محمد شاهآبادى - در سال 1380ه.ق ترجمه و تاکنون چندین بار به طبع رسیده است. 3- مفتاح السعادة فیاحکام العباده که رساله عملیه ایشان است و به زبان فارسى مىباشد. 4- الایمان والرجعة در 22 صفحه رقعى که ردّى است بر کتاب “اسلام و رجعت” سنگلجى.31 5- الانسان و الفطرة در 140 صفحه رقعى و با ترجمه فارسى فرزندشان حاج شیخ محمد شاهآبادى. 6- حاشیه نجاةالعباد که حواشى ایشان بر رساله شریفه نجاةالعباد صاحب جواهر مىباشد. 7- رسالة العقل و الجهل. 8- منازل السالکین در اخلاق که در هزار منزل تنظیم شده است. 9- حاشیه کفایةالاصول ملامحمد کاظم خراسانى در فقه. 10 - چهار رساله در نبوت و ولایت. 11- جزواتى در صرف و نحو و تعدادى رسالههاى دیگر که هنوز به طبع نرسیده است. آثار چاپ نشده ایشان پس از فوتش در اختیار حضرت امام بوده که در حمله ساواک به کتابخانه آن فروغ فرزانه به سال 1343 ربوده شده است.32 روش اخلاقى این استوانه علم و دانشور جهان تشیّع براى پویندگان راه اسلام و قرآن بهترین الگوست که چگونه باید در طریق هدایت و ارشاد گام نهاد و چه نوع الفت و محبت معنوى با اساتید و شاگردان باید داشت و برخورد با مسایل اجتماعى و طبقات گوناگون مردم به چه نحوى باشد. سرانجام این فقیه پارسا و مجتهد مبارز پس از 77 سال عمر بابرکت در روز پنج شنبه سوم صفر سال 1369 ه.ق (سوم آذر 1328( در تهران بدرود حیات گفت و به لقاى حق شتافت، پیکر پاکش با تجلیل و تکریم وافر به شهررى انتقال یافت و در جوار حضرت عبدالعظیم حسنى و امامزاده حمزه در کنار قبر شیخ بزرگوار و مفسّر کبیر ابوالفتوح رازى به خاک سپرده شد.33 شهید حجةالاسلام والمسلمین حاج شیخ مهدى شاهآبادى از فرزندان ایشان است، که عضو شوراى مرکزى روحانیت مبارز و نماینده مردم تهران در دوره اول و دوم مجلس شوراى اسلامى بود و در تاریخ ششم اردیبهشت 1363 که براى بازدید از جبههها به جزایر مجنون رفته بود به فیض شهادت نائل آمد.34
پى نوشتها: 20 ) پیام انقلاب، همان، ص54. 21 ) غلامحسین رضانژاد، مجموعه رسایل و مقالات فلسفى علامه رفیعى قزوینى، مقدمه. 22 ) ن.ک: على رفیعى، بر ستیغ نور، ص20، و نیز ویژهنامه آیةاللّه شاهآبادى، ص3. 23 ) ن ک: ناصر الدین انصارى قمى، ستاره فروزان، مجله نور علم، شماره 53 - 52. 24 ) ویژهنامه، همان، ص3. 25 )خدمات متقابل اسلام و ایران، شهید مرتضى مطهرى، ص616. 26 ) سرگذشتهاى ویژه از زندگى استاد شهید مرتضى مطهرى، ج اول، به روایت جمعى از فضلا و یاران، ص45. 27 ) مرحوم مدرس تبریزى، ریحانة الأدب، ج3، ص167. 28 ) سرگذشتهاى ویژه، همان، ص46. 29 ) مجله پیام انقلاب، همان، ص55. 30 ) ویژهنامه، همان، ص3. 31 ) مجله نور علم، همان، 131. 32 ) ن ک: میرکبیرخوانسارى،مناهجالمعارف،پاورقى ص520. 33 ) مجله پیام انقلاب، همان، ص73. 34 ) اختران فروزان رى و طهران، همان، ص244. 35 ) مجله سروش، شماره 283، ص22. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 75 |