تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,420 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,370 |
چشمه جوشان حکمت | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1374، شماره 163، تیر 1374 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
چشمه جوشان حکمت گذرى بر زندگى، آثار و اندیشههاى استاد علامه آیة الله حسن زاده آملى آخرین قسمت
× در محضر علاّمه رفیعى قزوینى استاد حسن زاده آملى به هدایت علامه شعرانى به حضور شریف مرحوم آیة الله حاج میرزا سید ابوالحسن رفیعى قزوینى تشریف فرما گردید و چند سالى در محضر مبارکش به فراگیرى علوم عقلى و نقلى پرداخت، جالب این که آیة الله قزوینى دو درس به نامهاى مصباح الانس و اجتهاد و تقلید در اصول را به صورت اختصاصى براى این شاگرد خود تدریس و تقریر مىنمود، ایشان شرح علامه فنارى بر مصباح الانس صدرالدین قونوى و دروس خارج فقه و اصول را نیز نزد مرحوم قزوینى آموخت. وى در مقدمه رساله “اتحاد عاقل به معقول” مرحوم قزوینى، در معرفى استاد خود چنین نگاشته است: “... آیة الله علامه رفیعى نابغهاى است که در علوم عقلیه و نقلیه از مفاخر امامیه و از اعاظم شیعه است و در این عصر از بزرگترین استادان حکمت متعالیه در حوزههاى علمى اسلامى به شمار مىرفته است. آن جناب در حدت ذکاء و قوّت حافظه و حسن و لطف تقریر، و جودت و فصاحت گفتار و حلاوت و سلاست بیان، زبانزد خواص بوده است و بویژه در تعبیر و تفسیر آراء و افکار ملاصدرا و حل معضلات اسفار تبحّر و تمهّرى شگفت داشت.”1 و در جاى دیگر نوشته است: “... چند سالى که برایم ایّام اللّه و لیالى قدر بود، روز و شب از محضر انور استاد أرفع مرحوم آیة اللّه حاج میرزا سیّد ابوالحسن رفیعى قزوینى (روحى فداه) در تهران به تحصیل انوار معارف عقلى و نقلى موفق و مرزوق بودم. گاه گاهى بعضى از افادات فائض از قلم رصین و وزین علمى خویش را به نگارنده ارائه مىداد که با کسب اجازه از آن جناب به استنساخ برخى از آنها توفیق یافتم.”2 درباره مرحوم قزوینى نوشتهاند که بسیارى از حواشى خود بر مباحث و مسائل حکمى و فلسفى را با الهامات غیبى و استمداد از نفوس زکیه ائمه طاهرینعلیهم السلام مرقوم داشته است.3 هنگامى که مرحوم رفیعى قزوینى براى بار دوم به شهر مقدّس قم مشرّف گردید، حضرت آیة الله العظمى بروجردىرحمه الله فرموده بود: “مرد بزرگى بدین شهر وارد شده، بر فضلا لازم است که از ایشان استفاده کنند.”4 استاد حسن زاده آملى در محضر عارف ربانى و حکیم الهى مرحوم میرزا مهدى الهى قمشهاى به مدت یازده سال مشغول تلمّذ بود و تمام حکمت منظومه سبزوارى، مبحث انفس اسفار و حدود نصف شرح خواجه بر اشارت شیخ الرئیس را نزد ایشان فرا گرفت و نیز از مجلس تفسیر قرآن آن مرحوم فیض برد. مرحوم قمشهاى نخست با بیان جمله: “من وقت ندارم” از پذیرش این شاگرد امتناع مىکند ولى وقتى با اصرار و الحاح او مواجه مىگردد، پس از تحقیق و تفحّص از طلبههاى دیگر در خصوص میزان علایق و تواناییها و استعدادهاى ایشان براى قبول درس استخارهاى از قرآن کریم مىکند که آیه شریفه “و مما رزقناهم ینفقون” مىآید و از این جهت آیة الله حسن زاده را به عنوان شاگرد خود مىپذیرد. بعدها روابط استاد و شاگرد شکلى کاملاً عاطفى و صمیمى به خود گرفته و از پیوندهاى معنوى سرشار مىگردد. استاد حسن زاده درباره مرحوم قمشهاى چنین مىنگارد: “رضوان جایگاه جناب استاد عارف بزرگوار و شاعر مفلق نامدار و حکیم متأله و مفسر متضلّع حاج میرزا مهدى الهى قمشهاى شبى در جلسه درس به این تلمیذ کوچک خود فرمود: آقا شما خیر مىبینید عرض کردم الهى آمین، اما جنابعالى از کجا این بشارت را به این کمترین مىفرمایید؟ فرمود از بسکه شما را نسبت به اساتیدت متواضع مىبینم...”5 و چون مرحومین شعرانى و الهى قمشهاى ایشان را به عنوان شاگرد خود پذیرفتند، زبان حالش به این اشعار مترنّم گردید: نورى از روزنه اقبال درافتاد مرا که از آن خانه دل شد طرب آباد مرا ظلمت آباد دلم گشت چنان نورانى کآفتاب فلکى خود بشد از یاد مرا6 دیگر از نامداران عرصه اندیشه که آیة الله حسن زاده آملى توفیق استفاضه از محضرشان را کسب نمود، آیة الله مرحوم حاج شیخ محمد تقى آملى است، ایشان از این استاد خود به عنوان جامع معقول و منقول نام مىبرد.7 حضرت آیة الله عبدالله جوادى آملى که از محضر پرفیض این عالم ربانى در تهران بهرهمند بوده مرحوم آملى را چنین معرفى مىنماید: “...بسیارى از مشکلات شرح منظومه را که در محضر ایشان مطرح مىکردم بخوبى حل مىکردند، چون تقریر بسیار خوبى داشتند، قلم شریفشان در شرح تعلیمى و شرح منظومه کاملاً مشهود است، هم به مبانى فلسفه آگاهى کامل داشتند و هم در فقه و اصول متبحّر بودند. وقتى سال تحصیلى به 1334 و 1335 رسید با کسب اجازه از محضر آن بزرگوار عازم قم شدم و به ایشان عرض کردم عازم حوزه علمیه قم هستم، فرمود: هجرت خوبى و قصد مبارکى است زیرا در کنار قبر فاطمه معصومهعلیها السلام و دیگر علماى ربانى فیوضى از فیوضات الهى فراوان است. کنار قبر بزرگان بحث کردن، درس گفتن و درس خواندن با برکات عینى همراه است...”8 استاد حسن زاده آملى از چشمه جوشان حکیم گرانمایه شیخ محمد حسین فاضل تونى جرعههایى نوشید. ایشان در نوشتارى مخطوط، که تصویرى از آن در اختیار نگارنده است، درباره این حکیم متشرّع چنین مىنویسد: “این کمترین، شرح قیصرى بر فصوص الحکم و قسمتى از اوائل طبیعیات شفاى شیخالرئیس را در محضر مبارکش درس خوانده است و مَدْرَس یا دارالعلم آن جناب اعنى سراى آن سرور در کوچه میرزا محمود وزیر جنب سرچشمه تهران بود که به فرمان آن بزرگوار صبح هر روز اول طلوع آفتاب از مدرسه مروى بدان جا براى درس حاضر مىشدیم... حقاً جناب استاد فاضل تونى ادیبى به تمام و کمال بود و قلمى شیوا و رسا داشت و بویژه قلم فارسى او بسیار دلنشین بود و در انشاى نثر فارسى توانا بود و فرمود سالى در مشهد مقدّس که مشغول تحصیل بودم در ماه مبارک رمضان آن سال فقط سه تا سحر با نان و ماست به سر بردم و بقیه را بر اثر تنگدستى با نان و پیاز، ولى صفاى باطن و لذت روحى و معنوى را در همان سال یافتهام...” مرحوم آیة الله العظمى بروجردى که به اتفاق فاضل تونى در درس میرزا جهانگیر خان قشقایى شرکت مىفرمود در نامهاى که به ایشان مرقوم داشتهاند، آن مرحوم را به عنوان “عماد العلماء المتألهین” مخاطب قرار داده بودند.9 استاد حسن زاده آملى بخشى از کتاب شفاى ابوعلى سینا را نزد حکیم نامور میرزا احمد آشتیانى فرا گرفت. ایشان در این باره مىگوید: “... آقا میرزا احمد آشتیانى جامع علوم عقلى و نقلى و بزرگ مرد علم و عمل بود، در تهران قانون و طب ]تدریس[ مىفرمودند، گرچه آقاى قمشهاى و استاد شعرانى هم قانون ]تدریس[ مىفرمودند، اما معروف بود که آقاى میرزا احمد آشتیانى در قانون متفرّد است...”10
× در بهشت کویر حضرت آیة الله حسن زاده آملى در روز دوشنبه بیست و پنجم جمادى الاولى 1383ه.ق برابر با 22 مهر 1342 ه.ش به قصد اقامت در شهر مقدس قم، تهران را ترک گفت و در این مکان مبارک به مدت هفده سال از محضر علامه سید محمد حسین طباطبایىرحمه الله و برادرش سید محمد حسین الهى قاضى بهرهمند گردید ایشان از این توفیق خود، چنین یاد مىکنند: “...وقتى در محضر شریف حضرت استاد علامه آیة الله جامع علوم عقلى و نقلى مرحوم حاج شیخ محمد تقى آملى دهان باز کردم و اظهار توقعى نمودم، به من فرمودند: آقا شما بدانید اگر انسان باید در تحت تربیت کامل به جایى برسد، براى شما بهتر از آقاى طباطبایى در قم کسى را نمىشناسم...”11 در شهر مقدس قم از فروغ دانش سید مهدى قاضى طباطبایى بهرهمند شد. این دانشور گمنام در علوم غریبه همچون فن ارثماطیقى، علم حروف و اعداد و اوفاق مهارت داشت و در هنر خطاطى و خوشنویسى خصوصاً ثلث نویسى از نوادر بود، آن فرزانه عالیقدر به دلیل طى مراحل سیر و سلوک، ریاضت نفس و جهاد اکبر به مکاشفات شیرینى دست یافته بود، این وارسته به حق پیوسته مکارم اخلاقى را صاحب بود و در ولایت و محبت به خاندان رسالت و توسّل به پیشگاه آن ستارگان فروزان نمونهاى کم بدیل به شمار مىرفت. استاد حسن زاده از سال 1342 که به قم آمده و در جوار بارگاه ملکوتى حضرت فاطمه معصومهعلیها السلام رحل اقامت افکندهاند تاکنون مشغول درس و بحث، تحقیق و پژوهش و تألیف آثارى گرانسنگ بوده و مىباشند و صدها شاگرد از محضرش کسب فیض نمودهاند که اغلب آنان خود در زمره اساتید حوزه و یا نامداران عرصه اندیشه محسوب مىشوند. ایشان به دلیل ذوقى سرشار، استعدادى بس شگرف، برخوردارى از اساتید زبده و بزرگوار، در علوم گوناگونى چون فقه، اصول، ادبیات عرب و فارسى، زبان و ادبیات فرانسه، خوشنویسى، معانى و بیان، تفسیر و کلام، هیئت، نجوم و جغرافیا، طب و ریاضیات، عرفان و فلسفه مهارت دارند و در این امور صاحب نظرند.
× آثار ماندگار آثار این حکیم فرزانه که به بیش از یکصد جلد بالغ مىگردد، افزون بر تنوع از ژرفایى و عمق برخوردارند که نیمى از آنها به زیور طبع آراسته شده و برخى از آنها به دلیل استوارى متن و شیوایى مضامین و حلاوت و سلاست نثر و نشستن بر عمق دل و جان، به چاپهاى متعددى رسیدهاند. نگاشتههاى ایشان به پنج دسته تألیف مستقل، شروح، حواشى و تعلیقات، تصحیح آثار دیگران و رسالات تقسیم مىشود که به تعدادى از آنها اشاره مىکنیم: الف - تألیفات مستقل: 1- انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه 2- دروس معرفت نفس در سه جلد 3- الهى نامه 4- هزار و یک نکته 5- هزار و یک کلمه 6- دروس اتحاد عاقل به معقول 7- نهج الولایة 8- وحدت از دیدگاه عارف و حکیم. ب - شروح: 1- شرح نهج البلاغه به نام “تکملة منهاج البراعة” به عربى در پنج مجلد 2- شرح زیج بهادرى به فارسى 3- شرح فصوص فارابى یک دوره کامل به فارسى 4- مآخذ و مصادر نهج البلاغه و استدراکات بر آن. 5- شرح باب توحید حدیقه سنایى. ج - حواشى و تعلیقات: 1- تعلیقات بر شرح قیصرى بر فصوص محى الدین عربى 2- تعلیقات بر قبله ملامظفر 3- تعلیقات و حواشى بر دوره اصول اقلیدس و شرح صدور آن به تحریر خواجه طوسى 4- تعلیقات بر هشت باب معانى شرح مطول تفتازانى 5- تعلیقات بر دوره منطق منظومه متأله سبزوارى 6- تعلیقات بر اسفار صدرالمتألهین، بخصوص از اول جواهر و اعراض تا آخر آن به تفصیل. د - تصحیح: 1- تصحیح خلاصة المنهج ملافتح الله کاشانى 2- تصحیح خزائن مرحوم نراقى با مقدمه و تعلیقات ایشان به عربى و فارسى 3- تصحیح نصاب الصبیان با مقدمه و تحشیه آن مزیّن به تقریظ استاد معظم مرحوم شعرانى 4- تصحیح کلیله و دمنه ابوالمعانى نصرالله منشى با مقدمه و حواشى و مآخذ و امثال؛ و ترجمه دو باب آن. 5- تصحیح و اعراب گذارى اصول کافى کلینى که در دو جلد به طبع رسیده است. ه - رسالات: ایشان رسالههاى متعددى به رشته تحریر درآوردهاند که ذیلاً به نمونههایى از آنها اشاره مىگردد: 1- مفاتیح المخازن که در واقع تکمیل کننده مقدمات دوازدهگانه قیصرى بر شرح فصوص ابن عربى است 2- رساله انّه الحق 3- رسالهاى در ظل (تانژانت) 4- رسالهاى در تکسیر دایره و بیان نسبت محیط به قطر دایره (یعنى بحث از پى) 5- رسالهاى در مُثُل افلاطونى 6- رسالهاى در رد جبر و تفویض و اثبات امر بینالامرین بر مبناى حکمت متعالیه 7- رسالهاى در مراتب و درجات قرآن مجید 8- رسالهاى در میل کلى و مسائل متعدد هندسى و نجومى. 9- رسالهاى در سیر و سلوک 10- رسالهاى در تفسیر بسم الله الرحمن الرحیم.
× در عرصه شعر و ادب یکى از جنبههاى روحى استاد حسن زاده ذوق عالى و طبع لطیف ایشان است. ایشان از طریق سرودههاى شیوا و شیرین خود دقایق عرفانى و اندیشههاى حکیمانه را به مشتاقان معرفت عرضه کردهاند. در اشعار این عارف حقایق قرآنى و سخنان گهربار اهل بیت عصمت و طهارت مطرح شده تا بدین وسیله افراد شایق به معارف قرآن و عترت مستفیض شوند و در پیمودن طریق کمال مصممتر گردند. دیوان اشعار این حکیم نامدار که مزیّن به مقدمه حکیم میرزا مهدى الهى قمشهاى به خط آن جناب است، در سال 1364 به زیور طبع آراسته شده است. این مجموعه گرانبها شامل قصاید، غزلیات، رباعیات، ترجیعبند و ضمیمهاى به نام دفتر دل مىباشد. مرحوم میرزا مهدى الهى قمشهاى در مقدمهاى که بر این اثر پرثمر نگاشتهاند، چنین نوشتهاند: “استاد دانشمند اشعار آبدارى براى نشر معارف الهى و ترغیب نفوس شیّق به کمال و روحهاى عالى طالب حقایق، این اشعار را که مضامینش همه طبق اخلاق فاضله و توحید و تزکیه و تربیت روح است بدین مقصد عالى سروده ]است[... .”12 غزل زیر را که “بحر وحدت” نام دارد از دیوان استاد حسن زاده برگزیدهام: در این دیر کهن اى دل نباشد جاى شیونها که صاحب دیر خود داند رسوم پروریدنها خوشا آن مرغ لاهوتى که با آواز داوودى بود در روضه رضوان همى اندر پریدنها غریق بحر وحدت را زساحل از چه مىپرسى که این دریا ندارد ساحلاى نادیده روشنها در این دریاى پر دُرّ الهى و تهیدستى چرا از خود نرستى اى گرفتار اهریمنها زهفتم آسمان غیب بى عیب خدا بینم گهرها ریخت کامروزم بشد هر دانه خرمنها منم آن تشنه دانش که گردانش شود آتش مرا اندر دل آتش همى باشد نشیمنها همه عشق و همه شورم همهعیشو همه سورم که از آیات قرآنى به جانم هست مخزنها فروزان از فروغ آیت الله نور اى دل چه باکش ار ندارد شب پره یاراى دیدنها بود مرد تمامى آنکه از تنها نشد تنها به تنهایى بود تنها و با تنها بود تنها دل دانا”حسن”آن بیت معمورىاست کاندر وى خدا دارد نظرها و ملایک راست مسکنها13 با رباعىاى از ایشان این گفتار را به پایان مىرسانیم: در خلوت شب، شکار مىباید کرد از بوالهوسى کنار مىباید کرد دل را به حریم یار مىباید بُرد تن را بفداى یار مىباید کرد14
پى نوشتها: 1 ) سید ابوالحسن رفیعى قزوینى، اتحاد عاقل به معقول، مقدمه و تعلیقات حسن حسن زاده آملى، چاپ دوم، 1362، مرکز انتشارات علمى و فرهنگى، ص1 و 2. 2 ) آیة الله حسن حسن زاده آملى، هزار و یک نکته، نکته 524، ص286. 3 ) براى آشنایى بیشتر با شرح حال علامه قزوینى رجوع کنید به: مجموعه رسائل و مقالات فلسفى حکیم محقق و فقیه اصولى علامه آیة الله رفیعى قزوینىقدس سره با تصحیح و مقدمه غلامحسین رضانژاد (مقدمه) دایرة المعارف تشیع ذیل آل رفیعى، مجله معارف اسلامى، شماره 9، شهریور 1348 مقاله محمد موقتیان درباره مرحوم قزوینى، و نیز گنجینه دانشمندان مجلدات چهارم و ششم. 4 ) مقدمه مجموعه رسائل و مقالات فلسفى علامه رفیعى قزوینى، ص20. 5 ) هزار و یک نکته، ص616. 6 ) حکمت عملى یا اخلاق مرتضوى، آیة الله علامه حسن حسن زاده آملى، ص27. 7 ) هزار و یک نکته، نکته 776، ص621. 8 ) نشریه صحیفه (محراب اندیشه و هنر اسلامى)، شماره 30، ص5. 9 ) مجله دانشکده ادبیات، شماره 3، سال نهم، فروردین ماه 1341، مقاله دکتر محمد خوانسارى. 10 ) مجله حوزه، شماره21، ص23. 11 ) مجله پیام انقلاب، شماره 150، ص15. 12 ) دیوان اشعار استاد حسن حسن زاده آملى، تهران، مرکز نشر فرهنگى رجاء، ص 7 و 8. 13 ) همان، ص 18 و 19. 14 ) همان، ص218. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 106 |