تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,463 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,414 |
بى تفاوتى در برابر منکرات | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1374، شماره 163، تیر 1374 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
بىتفاوتى در برابر منکرات حجةالاسلام و المسلمین محمد تقى رهبر
سه سال قبل، همزمان با عاشوراى حسینىعلیه السلام، مقام معظم رهبرى، مسأله امر به معروف و نهى از منکر و ضرورت احیاى این مسؤولیت خطیر الهى را در مقابله با تهاجم فرهنگى و حفظ دستاوردهاى انقلاب مطرح فرمودند. طى این مدت جهت پیگیرى بیانات ایشان ستادهایى تشکیل شد و حرکتهایى انجام گرفت. اما حق این است که طرح امر به معروف و نهى از منکر در مقابله با مظاهر فساد - بدان سان که انتظار مىرود - قرین موفقیت نبوده و آنچه در گذشته به عنوان مصادیق منکر از آن یاد مىشد، چندان تغییر شکل نداده و در پارهاى موارد بعد وسیعترى گرفته است. با این که آحاد مردم به این تکلیف موظفند در عمل تحرکى نشان نمىدهند و حتى نیروهاى مؤمن و مخلص در این میدان حضور چشمگیرى ندارند. که بررسى این نکته براى دست اندرکاران این موضوع شایان تأمل و بررسى است. هدف این نیست که امر به معروف و نهى از منکر تنها به عنوان یک وظیفه براى یک نهاد دولتى مطرح باشد، هرچند وجود چنین نهادى ضرورى است. بلکه هدف ایجاد انگیزه ایمانى در افراد است که با همان انگیزه در اصل انقلاب و پیروزى و تداوم آن شرکت جسته و در خنثى سازى توطئههاى گوناگون دشمن و جنگ تحمیلى هشت ساله حضور مستمر داشتهاند و باید این انگیزه براى همیشه فعّال و پویا باقى بماند ولى این میراث معنوى را به دست نسلهاى بعدى، که وامداران این نهضت الهىاند، بسپارند و به حضور در صحنه انقلاب و پاسدارى ارزشهاى آن فرا خواند. بدیهى است ایجاد چنین انگیزهاى معونهاى بیش از گفتار و شعار مىطلبد و لذا باید امورى را مورد توجه قرار داد:
1- توجه به این فریضه عظیم توجه دادن به این فریضه بزرگ نخستین نکتهاى است که نباید از نظر دور بماند. فریضهاى که در آیات و روایات و سیره رهبران دین و پیامبران خدا با اهمیّت فراوان مطرح شده است. امر به معروف و نهى از منکر راهى بود که انبیا پیمودند و صالحان رهپوى آنند و پیامبر بزرگ اسلامصلى الله علیه وآله وسلم تارک آن را ضعیف و بىدین خوانده است! قال رسول اللهصلى الله علیه وآله وسلم: “انّ اللّه لیبغض المؤمن الضعیف الّذى لادین له. فقیل: و ماالمؤمن الضعیف الّذى لادین له؟ قال الّذى لاینهى عن المنکر؛257 خدا دشمن مىدارد آن کس را که نام مؤمن دارد اما ضعیف است و دین ندارد! پرسیدند: مؤمن ضعیف بىدین کیست؟ فرمود: آن کس که نهى از منکر نمىکند.” و بالأخره آن همه مصائب اولیاى خدا و شهادت سیّد مظلومان حسین بن على - علیهما السلام - براى احیاى امر به معروف و نهى از منکر بوده و همچنان که سایر خاندان پیامبر و شهادت مظلومانه طلایهداران هدایت و یاران ائمه و شهداى فضیلت و علما و فقهاى دین در زندانها و شکنجهگاهها و جدا شدن دست و سرها و زنده به گور شدنها در راه انجام این فریضه الهى بوده است. حال یک مسلمان چگونه مىتواند در عصر حاکمیت اسلام و در فضاى انقلابى کشور نسبت به منکرات بىتفاوت باشد؟! بطور خلاصه: بیان این مسؤولیت خطیر با ذکر اسناد و نمونههاى عینى در تریبونها و خطابهها و رسانهها ضرورى است.
2- هماهنگى قول و فعل دعوت به خیر و امر و نهى بیش از آن که به گفتار وابسته باشد در گرو کردار است و این خود یک اصل روانى است که در آیات و روایات نیز بدان تصریح شده است. قرآن کریم قول بدون فعل را گناهى بزرگ مىشمارد:”کبر مقتاً عنداللّه ان تقولوا ما لاتفعلون”258 و امام صادقعلیه السلام مىفرماید: “کونوا دعاة للناس بالخیر بغیر ألسنتکم لیروا منکم الاجتهاد والصدق والورع؛259 مردم را با غیر زبانهایتان به خیر و نیکى فرا خوانید تا از شما جد و جهد و صدق و راستى و پرهیزکارى و ورع ببینند ]و به نیکى راغب شوند[. امروز چشم مردم به مسؤولین نظام، بویژه روحانیت، است و عملکرد آنها را ملاک داورى قرار مىدهند و از آنها تأثیر مىپذیرند. قطع نظر از پارهاى قشرها که به مبانى اسلام یا نظام عقیده ندارند، اکثریّت قاطع این ملت، نظام اسلامى را از خود مىدانند و به مسؤولین ایمان دارند و این ایمان را به راههاى گوناگون به نمایش گذاشته و مىگذارند. اما نکته اساسى این است که به همین نسبت که به نظام و مسؤولان مؤمنند انتظار و توقع نیز دارند و این توقّع و انتظار بجا را نباید به گذشتههاى این کشور قیاس کرد که قیاسى خطاست. چه، مردم از رژیم حاکم پیشین هیچ گونه انتظارى نداشتهاند و حتى در نفى و نابودى آن مىکوشیدند. اما این نظام را به بهاى مجاهدتها و خون عزیزانشان به دست آوردهاند. بنابراین به توقّعات و انتظارات توده مؤمن باید توجّه داشت که عمل چه مقدار با قول هماهنگى دارد. باید به ارزیابى و داورى پرداخت که کارها تا چه اندازه در جهت مصالح پابرهنگان و محرومان و ایثارگران و شهیددادگان - که همواره مورد سفارش رهبر کبیر انقلاب امام خمینىقدس سره بودند و صاحبان این اصلى انقلابند - بوده است. واقعاً از روند امور چه کسانى بیشتر سود جسته و در عرصه رقابت پول و مقام برنده بودهاند؟ فرصت طلبان یا فرزندان اصیل این انقلاب؟ باید به داورى نشست که عملکردها چه مقدار وجدان عمومى را در اهداف و آرمانهایش ارضا کرده و مىکند. این ارزیابیها مىتواند در درک واقعیات راهگشا و سودمند باشد! 3 - سرنوشت عدالت اجتماعى آرمان ما عدالت اجتماعى بود. شکاف طبقاتى را نشانه ظلم و بىعدالتى مىدانستیم که نظام اسلامى آن را تحمّل نخواهد کرد. امیرالمؤمنینعلیه السلام مىفرمود: “خداوند از عالمان پیمان گرفته که پرخورى ظالم و گرسنگى مظلوم را تحمّل نکنند.”260 و نیز مىفرمود: “خداوند بر رهبران عدالت واجب ساخته که زندگى خود را با مردمان ضعیف همسان سازند تا تهى دستى، مستمندان را رنج ندهد.”261 و نیز “نعمتى انباشته ندیدیم مگر آن که در کنارش حقى پایمال شده است.” این بود شعار ما، اما مع الاسف امروز در چهره عمومى اجتماع، فاصله طبقاتى و یکه تازى ثروت اندوزان را شاهدیم. این شکاف طبقاتى را در ساختمانها و برجهاى فرعونى و ثروتهاى قارونى در کنار قشرهاى بىخانمان و اجاره بهاى کمرشکن مىبینیم، و در اتومبیلهاى لوکس و متنوع خارجى و ولخرجیهاى مرفهان در کنار زندگى ریاضت آمیز قشرهاى کم درآمد و محروم، و در وضع پسران و دختران جوانى که از تهیه یک فرش ماشینى درجه دو - که اخیراً در تنظیم بازار! به هفتاد هزار تومان رسیده - و یخچال هفت فوت هفتاد هزار تومان قیمت گذارى شده! براى جهیزیه و زندگىشان عاجزند و در لباس و تجمّل و مصرف کالاى لوکس تجمّل پرستان در برابر کسانى که با گرانى زایدالوصف ضروریات زندگى چون برنج و نخود و عدس روبرویند. امروز، همانند گذشته، سرمایهداران و دلالان، به مکیدن خون مستضعفان سرگرمند و با استفاده از نوسانات نامعقول ارز و طلا و تجارت خارجى و داخلى و قاچاق و احتکار و نیرنگ و کلاهبردارى حتى از بانکهاى کشور، و استفاده از توصیه و نفوذ صاحبان عنوان و دلسوزان گرهگشا! صاحب میلیاردها ثروت بادآورده شدهاند، اقتصاد کشور را قبضه کرده و ابتکار عمل را از کف برنامهریزان اقتصادى ربودهاند، و ما با سیاست بازار آزاد و تشویق و حمایت از تولیدکنندگان از تئورى عدالت اجتماعى و مبارزه با استثمار و تکاثر، دم مىزنیم، لذا عدالت آرمانى ما به افسانهاى بدل گشته است. البته انصاف باید داد که دولت در سراسر کشور بویژه در نقاط محروم و روستاها، خدمات ارزشمندى داشته و براى بازسازى کشور طرحها و پروژههاى عظیم و بنیادین در دست اجرا دارد که آینده کشور به اینها وابستگى دارد، اما اینها براى تحقق عدالت اجتماعى کافى نیست و مادام که برنامهاى اساسى و طرح جدّى جهت گرفتن گلوى حریص و جهنّمى ثروت اندوزان و تاراجگران و فرصت طلبان و سوء استفادهچىها نباشد عدالت آرمانى ما در ذهنیّت باقى خواهد ماند. به فرموده علىعلیه السلام پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله وسلم این سخن را بسیار تکرار مىفرمودند: “لن تقدس امة لایوخذ للضعیف فیها حقّه من القوى غیر متعتع؛262 هرگز ملتى تقدیس ندارد که حق ضعفا از اقویا در آن ملت بىچون و چرا گرفته نشود.”
4- تروریست اقتصادى چندى است از مبارزه با تروریستهاى اقتصادى و عملکرد خائنانه آنان صحبت مىشود سوداگرانى که سرمایه کشور را به چپاول مىبرند و دلالان ارز و طلا که با خارج کردن ثروت کشور به خارج مىگریزند و آنچه برمىگردد کالاى لوکس است یعنى بازاریابى براى خارجىها. بنا به اظهار یکى از استانداران جنوب: از چهار میلیارد دلار درآمد صادرات غیر نفتى یک سال برنامه اول فقط 900 هزار دلار به کشور برگشته، آن هم به صورت کالاهاى لوکس و قاچاق. آیا این نشانه ضعف و نداشتن برنامه درست در این گونه مسائل نبوده است؟ در ماههاى اخیر بالأخره این باور به وجود آمد که در کشور گرانى است! و این تهدیدى است بر ارزشهاى اسلام و انقلاب لذا آهنگ مبارزه ساز شد و شعار توزیع عادلانه رواج یافت، که باید این احساس مسؤولیت را به فال نیک گرفت. این یکى از مسؤولیتهاى کارگزاران نظام است. امیرالمؤمنینعلیه السلام در نامه خود به مالک اشتر مىنویسد: “در بسیارى از کسبه و تجار، ضعف ایمان و حرص و آز و احتکار و اجحاف وجود دارد که براى توده مردم زیانبار است و براى حکومت عیب و نقص، و باید مانع چنین جریانى شد.”263 آرى، این خواست ملّت است که دستگاههاى اجرایى و قضایى و قانونگذار، بطور جدّى به این مسأله بیندیشند نه مقطعى و شعارى، و دستگاههاى تولیدى و کارخانههاى دولتى و مؤسسات و نهادهاى وابسته به دولت، خود را مشمول چنین قاعدهاى بدانند نه فقط دیگران را و آنها در نرخ گذارى عادلانه و تنظیم بازار پیشگام باشند وگرنه مبارزه با گرانى و تورّم، آب درهاون کوبیدن است و رطب خورده منع رطب کردن! و دیگران از این رویه نامعقول الگو خواهند گرفت. بطور خلاصه: مبارزه با گرانى و تنظیم بازار، و قاچاق ارز و سکّه و موارد سوء استفاده از این قبیل، اگر با موفقیت انجام گیرد مایه اعتبار نظام است و پشتوانه اعتماد مردم نسبت به مسؤولان. امام علىعلیه السلام در نامه به مالک اشتر مىنویسد: “بهترین روشنایى چشم زمامداران استقرار عدل در کشور و جلب محبت ملت است. و محبت مردم جز با آرامش روانى آنها نمود نخواهد داشت.”264
5- مدرنیزم و مصرف کشورى مىتواند مستقل باشد و به نظام اقتصادى سامان یافته و به استقلال سیاسى فرهنگى برسد که از تجمّل و مصرف بپرهیزد و دائماً تلاش کند تا وابستگیها را قطع کند. اگر کشور ژاپن پس از جنگ جهانى در این پیکار پیروز شد و امروز با غولهاى جهانى چون آمریکا و اروپا رقابت مىکند بدین خاطر است که هر ژاپنى در سال بطور متوسط 2100 ساعت کار مفید مىکند؛ یعنى هر شبانهروز شش ساعت، در حالى که این آمار در کشور ما به سى دقیقه یا یک ساعت کار مفید تقلیل مىیابد. اگر کشور چین با جمعیت یک میلیاردى؛ یعنى 15 برابر جمعیت ما دوام مىآورد، براى این است که هر فرد چینى به زندگى ساده قانع است؛ الگوى مسکن را متناسب با جمعیت خود تنظیم مىکند و مجال یکهتازى به سرمایهداران را نمىدهد، دوچرخهسوار مىشود و انرژى کم مصرف مىکند و حتّى از پارچههاى کهنه و فرسوده لباس، عروسک به جهان صادر مىکند تا برسد به سایر تولیدات و صادرات خود. اگر کشورى چون کره اتومبیلهاى لوکس ده میلیونى براى ما صادر مىکند و اتومبیل سواران ما نمایش آن را مىدهند براى این است که در کره، نظم کار و تولید و مصرف حاکم است! ولى ما، پیش از آن که به استقلال کامل اقتصادى برسیم، مدرنیزم و مصرف را به کشور آوردیم و سیل صادرات شرقى و غربى را به جامعه سرازیر کردیم و در نمایشگاههاى بینالمللى خودمان به نمایش گذاشتیم تا رغبت تماشاگران را برانگیزیم. از اتومبیلهاى آلمانى و ژاپنى و کرهاى و حتى آمریکایى و دیگر واردات چون سیگار تحفه استعمارى، و لوازم خانگى و لوازم آرایش و لباس و پارچه و شکلات تا برسد به کره و پنیر و روغن و غیره و در و دیوار شهر و حتّى اتوبوسهاى واحد را از تبلیغاتى به شیوه غربى پر مىکنیم، که فروشگاههاى ما بهترین گواه است بر این که کشور به صورت بازار مصرف کالاهاى لوکس خارجى درآمده و ما به نظاره ایستادهایم. گزارشى مطبوعاتى مىگوید: “در طول برنامه اول 1/5 میلیارد دلار سیگار خارجى وارد کشور شد.”265 و “در هفت ماه اول 73 واردات کشور به حدود ده میلیون تن کالاى غیر نفتى رسیده که این رقم نسبت به سال گذشته 3% افزایش نشان مىدهد.”266 و بدیهى است که همه این واردات کالا ضرورى نیست. فراموش نکنیم که “تقدیر معیشت” و سیاست مصرف از فقه دین است و با پرخورى و ریخت و پاش و تجمّل و نمایش، نمىتوان یک زندگى پایدار پدید آورد. البته مردم نیز در این میان بىتقصیر نیستند، با همه مشکلاتى که بر سر راه است باز هم بسیارى نمىدانند چگونه مصرف کنند و چگونه به تقدیر معاش بپردازند؛ بطور مثال اسراف و اتلاف نان - که تنها کالایى است که به قیمت ارزان و تقریباً بلاعوض عرضه مىشود - تا بدان جاست که هر سال دو میلیون تُن نان معادل 360 میلیون دلار دور ریخته مىشود که ضایعات آن براى اقتصاد کشور چندان سبک نیست. به همین قیاس، تنوّع جویى پارهاى از افراد در مسکن، لباس، اتومبیل و تجمّل و غیره که نیاز به توجیه و تذکّر دارد. بطور خلاصه: در اوضاع و احوال کنونى علاوه بر روزه شرعى، روزه سیاسى باید گرفت تا دست نیازمان کمتر پیش دیگران دراز باشد و کاشت و برداشت و ساخت و مصرف گردد.
6- زهدآموزان و از این عجیبتر فرو افتادن در تجمل دنیا براى کسانى است که خود باید طلایهدار زهد و ریاضت و قناعت باشند. معالأسف برخى برادران! از این آفت مصون نمانده و سطح زندگىشان با توده مردم تفاوت فاحشى دارد. و گاه از عناوین خود جهت موافقت اصولى و کارخانجات تولیدى بهرهجسته و به زندگى شیک بالاى شهر و اتومبیلهاى گران قیمت و رفاه رو آوردهاند و خود با فرزندان و حاشیههایشان به دنیاى پَست! دل بستهاند که این علاوه بر مسؤولیت الهىاش براى افکار عمومى بسیار زیانبار است و تأثیر سخن آنان را خنثى مىکند؛ به قول سعدى: هر که هست از فقیه و شیخ و مرید وز زبان آوران پاک نفس چون به دنیاى دون فرو ماند به عسل دربماند پاى مگس! این که حضرت امامرحمه الله مىفرمود: کارگزاران امور باید از پابرهنگان باشند که طعم تلخ محرومیت را چشیده باشند یک واقعیت مهم و سرنوشتساز است. وقتى خانه شخصى یا سازمانى با بهاى کم در اختیار نماینده مردم یا فلان مسؤول باشد و اتومبیل خارجى یا داخلى لوکس در خدمت و تعاونى و حقوق مادام العمر و هدایاى مردمى از این سو و آن سو سرازیر شود و هر از چندگاه سیر و سفر خارجى و زیارت و سیاحت برقرار، این آقا چه مىداند در بازار چه خبر است و گرانى ارزاق عمومى و اجارهخانه چه بیداد مىکند! او فقط دستى از دور بر آتش دارد. پیشنهاد این است که یک نماینده یا مسؤول براى تنوّع هم که شده بطور ناشناس به میان مردم بیاید و صف خواربار و روغن نباتى و اتوبوس را ببیند و یا به ادارات دولتى و شهردارى و دارایى سرى بزند و افکار عمومى را بسنجد و شکوه و گلایهها را بشنود، که حتماً در تغییر بینش و روش او مؤثر خواهد افتاد. 7- ارزشهاى معنوى و اخلاقى این ارزشها نیز عملاً تابعى از جریان کلى اجتماعند. هنگامى که فلسفه بهتر زیستن حاکم شد و هر کسى در پى دنیاى خود بود، ارزشهاى اخلاقى نیز تحتالشعاع قرار خواهد گرفت و تزلزل و تردید به باورهاى اعتقادى نیز کشیده خواهد شد و رفاه یک عده را و فقر، عدهاى دیگر را به فساد خواهد کشید. چرا امروزه امر به معروف و نهى از منکر عملاً لوث شده، تظاهر به منکرات بعد وسیعى گرفته، زنان با بدترین شیوه بدحجابى ظاهر مىشوند و اصولاً مسأله حجاب، دیگر مسألهاى نیست!، تظاهر به بدحجابى شدید زنان خودى و بیگانه در بازار و خیابان و ادارات و بیمارستانها و حتى دانشگاهها، رایج و عادى است، کسى جرأت و حتّى انگیزه امر به معروف و نهى از منکر ندارد و اگر امر و نهى کند با دهن کجى و بىاعتنایى و انزوا رو به رو مىشود. در سینماها فیلمهاى خارجى با هیأت نیمه برهنه زنان و فیلمهاى داخلى با یک حجاب مسخ شده و آرایش صورت و گردن باز و ناز و کرشمه بعضى از زنان به نمایش درمىآیند و حتى برخى از برنامهها و نمایشهاى تلویزیون، که هر ساعتش هفتاد میلیون تومان هزینه برمىدارد، به همین منوال است! چرا و چرا؟ پاسخ همه اینها را در مسخ تدریجى ارزشها باید کاوید که بازتاب عملکردها و لغزیدن در دنیا و نان خوردن به نرخ روز و توجیه به نام اسلام است.
8- مردم و انقلاب توده مردم که همه چیزشان را براى این انقلاب نثار کرده و با هزاران مشکل لاینحل باز هم وفادار به نظاماند، به چیزى جز ارزشهاى اسلام تن در نمىدهند. این مردم در روحیه انقلابى از ما جلوترند، اینها شادى خود را در مرگ ابرقدرتها و سقوط پایگاههاى استکبار مىدانند و به قول پدر شهیدى که روز عید لباس سیاه بر تن داشت: “تا آمریکا در جهان قدرت نمایى مىکند لباس سیاه بر تن ماست و هنگامى که کاخ سفید سیاه پوش شد لباس سیاه را از تن به در خواهیم کرد!” این مردم چنان که نشان دادهاند با قامتى استوار پاى آرمانهایشان ایستاده و با چنگ و دندان از آن حمایت مىکنند، این مردم را باید نگه داشت، آرامش روانى آنان را حفظ کرد، مشکلاتشان را جدّى گرفت. آنچه این ملّت را راضى مىکند حق و عدالت و شکوفایى هر چه بیشتر ارزشهاى اسلامى است و مسؤولین نظام در عملِ خود، باید خواست این ملت را لحاظ کنند هرچند رضایت قشرهاى مرفّه و ثروت اندوزان را از دست بدهند که آنان به پشیزى نمىارزند.
پاورقیها: 1 ) وسائل الشیعه، ج11، ص397. 2 ) صف (61) آیه3. 3 ) اصول کافى، ج2، ص105. 4 ) نهج البلاغه، خطبه3. 5 ) همان، خطبه 209. 6 ) همان، نامه 53. 7 ) همان، نامه 53. 8 ) همان، نامه 53. 9 ) روزنامه کیهان 73/8/1. 10 ) روزنامه همشهرى 73/8/23. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 78 |