تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,151 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,077 |
رهنمود های مقام معظّم رهبری | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1374، شماره 163، تیر 1374 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
مقام معظم رهبرى حضرت آیة الله العظمى خامنهاى
انقلاب اسلامى پیام و حرف منطقى و راه روشن دارد که اکنون در مقابل چشم ملتهاست. ملتها آن را مىبینند و اگر بپسندند، آن را مىپذیرند و از همان راه مىروند؛ ما هم پیام انقلاب خود را بر آنها تحمیل نمىکنیم. ملتهایى که این راه روشن را دیدهاند و شناختهاند و در پیمودن این مسیر مصممند، کم نیستند. بنابراین وجهه جهانى و بینالمللى انقلاب، عبارت است از پیام “معنویت” در سطح جهان. دنیا غرق در مادّیت است، دستهاى سردمداران و شبکههاى اختاپوسى مادى، از یکى دو قرن پیش، دنیا را به سمت مادیگرى سوق داده و ملتها را غرق در منجلاب مادیگرى کردهاند. دنیاى امروز در جهتگیرى خود و در راهى که قدرتها و دولتها براى آن پیشبینى مىکنند، از “معنویت” بىبهره است. علت این که در بسیارى از کشورها، نسل جوان به ستوه مىآید، خودکشى زیاد مىشود، خانوادهها متلاشى مىشوند و جوانها به آوارگى مىافتند، همین کمبود “معنویت” است. معنویت براى بشر، غذا و تغذیه روحى است؛ مگر مىشود انسان بدون معنویت مدت طولانىاى راحت زندگى کند. پیام دیگر انقلاب، پیام “عدالت” است. هر جا که در دنیا نداى عدالتخواهى بلند شده است، این انقلاب آن جا را با خود و از خود و متناسب با خود یافته است و اعلام کرده است که با حقجویان و عدالت خواهان عالم همراهى مىکند. پیام بزرگ انقلاب ما احیاى هویت اسلامى در ملتهاى مسلمان بود. امروز همه کسانى که مسلمانند، در اروپا، آمریکا، آسیا و در نقاط دیگر دنیا، به مسلمانى خود افتخار مىکنند. امروز در قلب اروپا دختر محجبه دبستانى افتخار مىکند و مىگوید من مسلمانم و مىخواهم با حجاب به مدرسه بروم و بر این اعتقاد پافشارى مىکند. امروز ملتى مثل ملت بوسنى و هرزهگوین در قلب اروپا با وجود این همه دشمنى و فشار که علیه او به کار مىرود، مىایستد و مىگوید من مسلمانم. او خسارت این مسلمانى را هم تحمل مىکند، ولى همچنان مقاوم مىایستد. امروز رؤساى کشورهاى اسلامى به خاطر رویکرد ملتهایشان به اسلام، مجبورند اظهار مسلمانى کنند و از آن دم بزنند. امروز رؤساى کشورهاى مستکبر هم براى این که دل مسلمانان را به خودشان جلب کنند، مىگویند ما با اسلام موافقیم و طرفدار اسلامیم. البته دروغ مىگویند اما براى تظاهر هم که شده این حرف را مىزنند چرا؟ چون امروز اسلام زنده و عزیز است و هویت اسلامى ارجمند و بزرگ مىباشد. ملت ایران بداند امروز بزرگترین تلاش و جهاد این است که ایران اسلامى آباد و ساخته شود و برکاتش آشکار گردد. زندگى در این کشور، مایه رشک ملتهاى دیگر شود و از آن درس بگیرند. این، آن چیزى است که دشمن را محکوم مىکند. دشمن مىخواهد وانمود کند که اگر کشور و ملتى به آغوش اسلام پناه برد، باید در فقر زندگى کند و از پیشرفتهاى علمى محروم بماند و نتواند خود را اداره کند. پیام انقلاب اسلامى پیام معنویت، اخلاق و توجه خدا و وارد کردن این عنصر در زندگى انسانهاست. هر جا که نام و پیام انقلاب و امام آن نفوذ کردهاند “معنویت” را با خود همراه بردهاند؛ حتى در برخى جوامع مسیحى و غیر مسلمان نیز که به انقلاب اسلامى روى خوش نشان دادهاند و از آن درس گرفتهاند و بهرهها بردهاند. عنصر “معنویت” را مشاهده مىکنید. ردپاى انقلاب بزرگ اسلامى ما “معنویت” است و این معنویت، اولین پیام این انقلاب و این امام معنوى است، آن امامى که خود یک انسان والا، عارف، فقیه، دین شناس، متعبد و قائم باللیل بود و نیمه شب خود را در حالت تضرع، با خدا خلوت مىکرد.74/3/16
مردم و مسؤولان
“عمده این است که همه ماها بدانیم که مسؤول هستیم پیش خداى تبارک و تعالى و همه بدانیم که عقل هم اقتضا مىکند که به همانطورى که اسلام دستور داده با مردم رفتار بشود. حکومتها همان طور رفتار بکنند. وقتى که در صدر اسلام مأمورین را مىفرستادند، همان که سردار بود، همان که استاندار بود امام جماعت هم بود؛ یعنى این قدر مورد اعتماد مردم بود و مردم او را به عدالت مىشناختند که به او اقتدا مىکردند و با او نماز مىخواندند و همان هم جنگ مىرفت و مردم هم به او احترام مىکردند.” “جدیت بکنید که با مردم رفتارتان خوب باشد. اینها بندگان خدا هستند، با اینها رفتارتان خوب باشد. همه جا و همه کس همه مردم با هم جدّیت بکنند که همه با هم خوب باشند، یک محیط برادرى ایجاد بشود. در مملکت اگر یک محیط برادرى ایجاد شد، محیطى که قرآن کریم مىفرماید که مؤمنین اخوه هستند، برادر هستند، همه مؤمنها با هم برادر هستند، وقتى یک محیط برادرى پیدا شد، صلح و صفا پیدا شد، دیگر این طور ناراحتیها و این طور چیزها در کار بشود، نمىشود.”58/3/31 “این جدایى دولتها از ملتها منشأ همه گرفتاریهایى است که در یک کشورى تحقق پیدا مىکند. اگر آن طورى که اسلام طرح دارد راجع به حکومت و راجع به ملت، حقوق ملت بر حکومت، حقوق حکومت بر ملت، اگر آن ملاحظه بشود و مردم به آن عمل بکنند همه در رفاه هستند، نه مردم از حکومت مىترسند. براى این که حکومت ظالم نیست که از آن بترسند، همه پشتیبانش هستند و نه حکومت فرمانفرمایى مىخواهد بکند، حکومت هم خدمت مىخواهد بکند. مسأله، مسأله خدمتگزارى دولت به ملت است نه فرمانفرمایى دولت به ملت. همین فرمانفرمایى جدا مىکند شما را از ملت و ملت را از شما و منشأ مفاسد زیاد مىشود.”58/4/26 “ما باید ببینیم که این ملتى که ماها را به این مقامها رساندهاند، از ما چه مىخواهند و ما باید براى آنها چه بکنیم. از ما مىخواند که تمام این ارگانهایى که هستند، تمام این رؤسایى که هستند... وزارتخانهها و هر چه در آنها هست، اینها مىخواهند که اینها همه در راه اسلام که خواست ملت بود و همه کوشششان براى اسلام بود و اسلام آنها را موفق کرد، اینها هم در همان طریق اسلامى راه بروند. طریق اسلامى این است که مستضعفین را حمایت کنند، بیشتر توجهشان به آنها باشد. در طول تاریخ، حمایت حکومتها از قلدرها بوده است. شما هر حکومتى را که در این 2500 سال دوران ظلمت در نظر بگیرید، هر حکومتى، هرچه عادل بوده، هر چه جنّت مکان بوده در نظر بگیرید، آن وقت بروید سراغ وزراى او که از چه طایفهاى بودهاند، آنهایى که بهره برمىداشتند از این ملتهاى ضعیف، چه اشخاصى بودند، پیدا نمىکنید یک حکومتى که براى مستضعفان باشد، براى این کوچه و بازاریها باشد.”59/6/20 “آن که همه چیز است به دست آوردن رضاى خداست و آن به این است که رضاى مخلوق خدا را به دست بیاورید. با مردم که شما سر و کار دارید این مردم را باید رضایشان را به دست بیاورید. همین مردم کوچه و بازار و کشاورزهاى بسیار عزیز و کارمندان و کسانى که در کارخانهها زحمت مىکشند اینها هستند که مایه افتخار یک ملت و مایه پیروزى یک ملت است. پیروزى را براى ما و شما اینها به دست آوردند و اینها ولى نعمت ما هستند و ما باید این معنا را در قلبمان احساس کنیم که با این ولى نعمتهاى خودمان رفتارى بکنیم که خدا از آن رفتار راضى باشد. گمان نکند آن کسى که فرماندار یک جایى است باید به رعیت آن جا، به مردم عادى آن جا، به بازارى آن جا یک وقت خداى نخواسته یک بالاترى بفروشد آن طورى که ساخت فرمانداران زمان سابق بود. فرق مابین جمهورى اسلامى و شاهنشاهى این است که جمهورى اسلامى از مردم است و جمهورى اسلامى رهین همین مردم عادى کشور است و شاهنشاهى مىگفت نه، من این طور نیست که به مردم کار داشته باشم. ما خودمان باید کارها را، مردم باید تحت سلطه ما باشند و با مردم آن طور مىکردند. با بندگان خدا رفتار خوب بکنید و پیروزى از آنها به دست ما آمده است.” 62/10/13
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 65 |