تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,383 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,323 |
رهنمود های مقام معظّم رهبری | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1374، شماره 164، مرداد 1374 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
مقام معظم رهبرى حضرت آیة الله العظمى خامنهاى
اگر ملتى خطر پذیر باشد و عافیت طلبى نکند و دنبال راحتى خودش نباشد و حاضر باشد در میدانهایى وارد شود، مسلّماً تأثیر خودش را خواهد گذاشت. همچنین اگر ملتى صبور و یا مهمان دوست باشد و یا عادت داشته باشد که به بزرگترهاى خود احترام بگذارد، خلقیات مثبت اجتماعى خود را نشان داده است. همه اینها به مقوله اخلاق شخصى و اجتماعى مربوط مىشود و سرنوشت یک ملت را تغییر مىدهد. عموم آن چیزهایى که ملل اروپایى به برکت آنها توانستند پیشرفتى در زندگى خودشان به وجود آورند، در اسلام مورد توجه واقع شده است. تصادفى نبود که یک ملتى در قعر ظلمات جهل و خرافه و عقب ماندگى زندگى کند و نه کتاب و کتابخانه داشته باشد و نه از اوّلیّات علم و معرفت برخوردار باشد، ولى ناگهان در ظرف مدت نزدیک به یک قرن، خودش را از اعماق منجلاب بیرون بکشد. البته در زمینههاى مادى، متأسفانه حرکت اروپا با حرکت به اصطلاح روشنفکرى همراه شد که عملاً به حذف دین از صحنه زندگى مردم منجر شد و به تفکر اصالةالانسان در فلسفه و روش، بهاى بیشترى داده شد. عیب کار آنها همین بود و الا اگر معنویت را کنار نمىگذاشتند، بلاشک زندگى آنها امروز به مراتب بهتر از گذشته بود و نورانیت علم در آن ناحیه، صدها و هزارها برابر مىشد، ولى به هر حال به نقاط مثبتى در زندگى توجه داشتند که توانست آنها را از منجلاب بیرون آورد. خصوصیاتى که ما امروز کمبود آنها را در میان ملت خود احساس مىکنیم، ریشه در گذشته تاریخ ما دارد متأسفانه آن روزى که در داخل کشور ما حرکت روشنفکرى به وجود آمد و عدهاى احساس کردند که باید رو به غرب کنند و از آنها یاد بگیرند، نقاط مثبت آنها را یاد نگرفتند. مکرر گفتهام که روشنفکرى در ایران، از اول بیمار متولد شد. هنوز هم گریبان روشنفکران ما در قبضه همان بیمارى است. متأسفانه هنوز هم آثار و تبعاتش وجود دارد. به جاى آن که خلقیات مثبت را از آنها یاد بگیرند و ترویج کنند. چیزهاى ظاهرى و کم ارزش و مضر و یا آزادى جنسى و اختلاط زن و مرد و بىاعتنایى به معنویت و حذف دین و بدگویى به روحانیت را ترویج مىکنند و به مسائلى مثل لباس و میز و صندلى و این قبیل چیزها که یا خیلى کم اهمیت است و یا اصلاً اهمیت ندارد و یا حتى مضر است، دامن مىزنند. اگر بتوانیم اخلاق و فرهنگ را اسلامى کنیم و مردم را با خلقیات اسلامى پرورش دهیم و صفاتى که توانست از یک جماعت کوچک در صدر اسلام، ملتى عظیم و مقتدر درست کند، در ملتمان زنده کنیم، شاهد بزرگترین دستاورد خواهیم بود. این نکته را توجه داشته باشید آنچه که در صدر اسلام به وجود آمد ناشى از همان ارزشها و اخلاقیاتى بود که اسلام به مردم داده بود. آنها دنبال علم و کار را گرفتند و تلاش و سعى کردند و دست به نوآورى زدند. ما که بحث تهاجم فرهنگى را مطرح مىکنیم و بر او پاى مىفشاریم، معنایش این نیست که یک فرهنگ نباید از محیط خارج از خود، چیزى را به خود بیفزاید. بر عکس، باید فرهنگها با یکدیگر تبادل داشته باشند. منتها این اتفاق در ایران نیفتاد. در اواخر دوران قاجار که به فرهنگ غرب توجه شد و در دوران منحوس پهلوى که این جریان شدت گرفت. تبادل و تعاطى و تکامل فرهنگى در رابطه با غرب انجام نشد.74/4/20
اشرف موجودات
“ولادت سراسر با سعادت، و هجرت با برکت حضرت خاتم النبیین و افضل المرسلین را که مبدأ نهضت اسلام و الهى و مصدر بسط عدالت و فرهنگ انسانسازى و منشأ حرکت به سوى برچیدن اساس ظلم و نابکارى و ارتقا به مقام والاى انسانى و هجرت از تمام ظلمهاو خصلتهاى شیطانى و حیوانى به سوى نور مطلق و سرچشمه کمال و مؤسس امت و امامت است به جمیع مستضعفین و محرومین و تمام ملتهاى جهان خصوصاً عموم مسلمین تبریک عرض مىکنم... انقلاب اصیل و عظیم الهى و اسلامى و ایرانى ما که ... جلوهاى از نهضت پرعظمت حضرت محمد رسول الله (ص) است که ولادت سعادتمند و هجرت حرکت بخشش در عصرى واقع شد که ظلمات جهالت سراسر جهان را فرا گرفته بود و قدرتمندان چون حیوانهاى آدمخوار، روزگار مستضعفین را تباه نموده بودند.”58/11/15 “من گمان ندارم که هیچ کس به قدر رسول اکرمصلى الله علیه وآله وسلم در آن سیزده سالى که ]در[ مکه تشریف داشتند و در آن ده سالى که در مدینه، اگر کسى درست توجه بکند به زندگى حضرت مولا رسول الله، مىبیند که شاید آدم بتواند بگوید یک روز ایشان، یک حالى که به حسب نظر ما استراحت است، ایشان نداشتهاند. آن وقتى که در مکه بودند، آنقدر فشار داشتند و آنقدر اذیت به ایشان مىکردند و آنقدر ایشان را در تنگناى همه طور و همه جانبه مىگذاشتند که بالاخره مجبور شدند که بروند در یک غارى و در آن جا هم تحت نظر اینها، بودند و زندگى ایشان آن طور گذشت.” 59/8/6 “برکت وجود رسول اکرم برکتى است که در سرتاسر عالم از اول خلق تا آخر یک همچو موجود بابرکت نیامده است و نخواهد آمد. اشرف موجودات و اکمل انسانها و بزرگتر مربى بشر این وجود مبارک است و مبیّن احکام اسلام و ایدههاى رسول اکرم ذریّه مطهر ایشان و خصوص حضرت جعفر ابن محمد صادق هستند.” 59/11/4 “پیغمبر اکرم کدام روز نشست همین طورى فقط مسأله بگوید، کارى به کار جامعه نداشته باشد؟ اینهایى که مىگویند آخوند چه کار دارد به امور سیاسى، پیغمبر اکرم کدام روزش از مسائل سیاسى خارج بود؟ دولت تشکیل مىداد، با اشخاصى که بر ضد اسلام، ستمگر بر مردم بودند، با آنها مبارزه مىکرد، جنگ مىکرد. ما را آنطور مىخواستند منزوى کنند که لباس جندى را مىگفتند با عدالت منافات دارد. حضرت امیر، لباس جندى داشت، با عدالت منافات داشت؟! حضرت سیدالشهدا نداشت لباس جندى؟ اینها با آن تبلیغات بسیار وسیعشان ما را منزوى کرده بودند؛ یعنى خود ما را، به مغزهاى ما آنقدر خوانده بودند که خودمان باور کرده بودیم که نباید ما در سیاست دخالت کنیم. نخیر، مسأله این نیست، مسأله دخالت در سیاست در رأس تعلیمات انبیاست.”60/6/18 “انبیا هم که مبعوث شدند، براى این مبعوث شدند که معنویات مردم را و آن استعدادها را شکوفا کنند که در آن استعدادها بفهمند به این که چیزى نیستیم و علاوه بر آن مردم را، ضعفا را از تحت سلطه استکبار بیرون بیاورند. از اول انبیا این دو شغل را داشتهاند، شغل معنوى که مردم را از اسارت نفس خارج کنند، از اسارت خودش خارج کنند (که شیطان بزرگ است) و مردم و ضعفا را از گیر ستمگران نجات بدهند. این دو شغل، شغل انبیاست... . قرآن دعوت به معنویات إِلى حدى که بشر مىتواند به او برسد و فوق او و بعد هم اقامه عدل. پیغمبر هم و سایر کسانى که لسان وحى بودند، آنها هم این دو رویه را داشتند. خود پیغمبر هم عملش این طور بود، تا آن روزى که حکومت تشکیل نداده بود، معنویات را تقویت مىکرد. به مجرد این که توانست حکومت تشکیل بدهد علاوه بر معنویات اقامه عدل کرد، حکومت تشکیل داد و این مستمندان را از زیر بار ستمگران تا آنقدر که اقتضا داشت وقت، نجات داد.” 62/4/21 | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 62 |