تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,412 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,363 |
دیدگاهها | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1374، شماره 166، مهر 1374 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
دیدگاهها اشاره بسیارى از خوانندگان در عرصههاى سیاسى، اجتماعى و فرهنگى، انتقادها، پیشنهادها و راهحلهایى ارائه مىکردند که در قالب مقاله مطرح نمىشد و از طرفى دریغمان آمد، درخواستهاى آنان را بىپاسخ بگذاریم و مسؤولان امر را از دیدگاههاى آنان مطلع نکنیم. از این رو صفحه “دیدگاهها” را گشودیم تا محملى باشد براى تعاطى و تضارب افکار و بهرهجستن مسؤولان ذىربط از پیشنهادها و راهحلهاى درست آنان و پاسخگویى به انتقادهاى کسانى که داراى شبهاتى هستند و مایلند به دور از غرضورزى، با مسؤولان در میان بگذارند.”واحد فرهنگى مجله”
با تشکر از این که به مسائل فرهنگى و هنرى اهتمام مىورزید، لطفاً این سؤال را هم مطرح کنید که چرا در هنگامى که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى بحق، فرد ناصالحى را از بازیگرى در فیلمهاى سینمایى منع مىکند، صدا و سیما از وى براى بازى در سریالهاى تلویزیونى - که به مراتب بیش از سینما مخاطب دارند - دعوت مىکند؟ چرا نباید مسؤولان محترم فرهنگى، لااقل در حوزه مسائل مربوط به خود از وحدت رویه و سیاست گذارى واحدى برخوردار باشند؟ “تهران، اصغرهاشمیان” مىدانیم که زکات از مالیاتهاى عمده جامعه اسلامى است و دادن آن یکى از اکیدترین دستورات الهى است و در اکثر مواضع، در قرآن، پس از نماز به آن امر شده. حال باید پرسید: آیا این قانون بزرگ الهى مخصوص صدر اسلام بوده و در شرایط حاضر، هیچ جایگاهى ندارد و تنها مخصوص قشر محدودى از جامعه است که خود داوطلبانه آن را مىپردازند! مسلماً چنین نیست! پس چرا نظام اسلامى پس از هفده سال، هیچ طرح و برنامهاى براى اجرا و پیاده نمودن این قانون مهم ندارد؟ آیا عدم اجراى قانون خمس و زکات، موجب نامشروع بودن تصرفات مالى، که پیامدهاى منفى آن از جمله شیوع گناه، قساوت قلب و دهها بلاى دیگر است، نمىشود؟ علماى اخلاق اسلامى، یکى از گامهاى خودسازى را خوردن لقمه حلال مىدانند، و معلوم است کسى که خمس و زکات واجب مالش را نداده است خود و خانوادهاش لقمه حلال نمىخورند! پس چطور انتظار داریم چنین کسانى در برابر تهاجم فرهنگى دشمن سر بندگى فرود نیاورند و بلاها و آسیبها دامنگیر جامعه نشود. “مشهد، مریم یزدان دوست” گرچه چند ماهى از دومین جشنواره مطبوعات مىگذرد ولى طرح سؤالى، که تاکنون ارباب جراید مطرح نکردهاند، شاید برگزار کنندگان را به اندیشه و تجدید نظر در سیاستهایشان، براى سالهاى آینده وادارد. چند سالى است که بعضى از مجلهها و روزنامهها (مخصوصاً در سال 1373) مقالههاى ارزشمندى درباره “تهاجم فرهنگى” و “دفاع مقدس” به چاپ مىرساندند ولى شگفتآور است که در این دو مقوله هیچ مقالهاى برگزیده نشد، با این که به جرأت مىتوان گفت که برخى از مقالههاى برگزیده شده در جشنواره امسال، به مراتب در سطح علمى پایینترى از آنها قرار داشتند. سؤال مهمتر این است که چرا در حوزه علوم اسلامى مانند تفسیر، فقه، کلام و غیره، هیچ مقالهاى انتخاب نشد، آیا مؤلفان این گونه آثار در این جشنواره شرکت نکرده بودند که بعید است و اگر شرکت فرمودهاند - که على القاعده چنین است - زیرا آثار ارزشمندى از آنان در مطبوعات به چاپ رسیده، عدم تقدیر از آن فرزانگان چگونه توجیه مىشود!؟”قم، محسن فقیهى” قرآن شریف با صراحت فرموده است: “لا اکراه فى الدین قد تبین الرشد من الغى” با این وصف چرا حزب اللهىها از بدحجابى عدهاى از خانمها ناراحت و خشمگینند. البته ما کار این بدحجابها را تأیید نمىکنیم ولى اسلام مىگوید باید دستورات دینى از روى اختیار عملى شود.”شیراز، مهران پاک نهاد” پاسدار اسلام: اولاً: لااکراه فى الدین مربوط به قبل از پذیرش دین است و بدین مفهوم مىباشدکه پذیرش دین، امرى قلبى است و در امر قلبى اجبار و اکراه نیست. لکن در مقام تشریع و قانونگذارى، غیر از اسلام و احکام آن دین دیگرى از هیچ کس پذیرفتنى نیست؛ من یبتغ غیرالاسلام دیناً فلن یقبل منه]آل عمران (3) آیه85 ]بنابراین در مقام تشریع، هیچ وقت اسلام نمىپذیرد که مسلمان به قوانین دینىاش عمل نکند. ثانیاً: شهروندان ایرانى یا مسلمانند یا غیر مسلمان؛ اگر مسلمان هستند؛ یعنى خدا و قرآن را باور دارند، رعایت حجاب دستور روشن قرآن است - و نه دستورالعمل حکومت اسلامى یا روحانیان - بنابراین باید به حکم قرآن گردن نهند و اگر هم غیر مسلمانند، حجاب و عفاف طبق قانونى است که 98/2 درصد مردم به آن رأى دادهاند و مراعات قانون بر همه آحاد و در همه دنیا امرى، لازم و مطلوب است. تازه گیرم که در دنیا از دست قانون و زبان آمران به معروف فرار کنند، در دادگاه عدل الهى چه خواهند کرد؟ پیش از این تبلیغ مىشد که باید “اشهد انّ محمّد رسول الله” گویان زیاد بشوند، چرا که پیغمبرصلى الله علیه وآله وسلم فرموده است: “من به شما مباهات مىکنم حتى به اطفال سقط شده”، ولى امروز از نسلکشى به نام کنترل جمعیت یا تنظیم خانواده حمایت مىشود و گویا تنها عیب کشور ازدیاد جمعیت است و بالاخره سخن دیروز طبق دستورات اسلامى بود یا سیاستهاى امروز؟”تهران، کامبیز روشن روان” پاسدار اسلام: برخورد با معضلاتى چون رشد جمعیت، با توجه به موقعیت کنونى کشور در جهان، نیازمند بررسیهاى دقیق، عالمانه و کارشناسانه است و دقیقاً یکى از مواردى است که بدون فهم درست از زمان و مکان، اجتهاد درباره آن نادرست مىنماید. پاسداراسلام بر اساس فقه اجتهادى و با عنایت به نقش زمان و مکان، معتقد است، در شرایط کنونى، کنترل جمعیت و تنظیم خانواده براى کشور اسلامى ایران از ضروریات اجتماعى است و این خواننده محترم باید توجه کند که واقعیت کنونى جامعه ما، در این مورد، با صدر اسلام متفاوت است؛ آن روز کمیت جمعیت، تعیین کننده بود و امروز کیفیت آن، همان طور که اکنون هم کمیت جمعیت در کشورهایى مانند بوسنى و هرزهگوین جنبه حیاتى دارد و داراى اهمیت است. ما نیز کنترل جمعیت در چنین جوامع و شرایط مکانى را غیر اسلامى مىدانیم ولى در جامعهاى اسلامى و شیعى که چنین مشکلى وجود ندارد، چه کسى مىتواند ثابت کند که پیامبر اسلامصلى الله علیه وآله وسلم به هر فردى از مسلمانان افتخار مىکند، گرچه فاقد تربیت اسلامى و غیر پاى بند به احکام شریعت باشد. اگر آن حدیث از رسول خداصلى الله علیه وآله وسلم منقول است، این حدیث نیز از ایشان است که مىفرماید: “جهد البلاء کثرة العیال مع قلّة الشىء؛ بلاى خطرناک، داشتن فرزند زیاد با درآمد اندک است.” حضرت علىعلیه السلام نیز مىفرماید: “قلّة العیال احد الیسارین؛ کمى اعضاى خانواده یکى از دو عامل خوشبختى است.” در حالى که امکانات فعلى جامعه - در مسأله آموزش و پرورش، بهداشت و درمان و... - پاسخگوى همه نیازها نیست و بسیارى از والدین فرصت رسیدگى اخلاقى و تربیتى به تعداد محدودى از فرزندان را دارند (حداکثر 3 – 2) دفاع از ازدیاد نسل، نادرست و غیر منطقى است. بارى این مجال را مقالى دیگر باید و علاقهمندان را به مقاله “اسلام و تنظیم خانواده” از مجله پاسدار اسلام (ش156، آذرماه 1373) ارجاع مىدهیم. در شماره 165 “پاسدار اسلام” از نیروى انتظامى خواسته شده بود که با منکرات برخورد کند، البته ما برخورد با مفاسد را وظیفه شرعى و قانونى خود مىدانیم ولى متأسفانه بسیار اتفاق مىافتد که بعضى از این اراذل را، که لکه ننگى بر دامن جامعه اسلامى هستند، ما دستگیر مىکنیم اما دستگاه قضایى فورى آنها را آزاد مىکند، با این شرح چطور انتظار دارید که بچههاى نیروى انتظامى با دلگرمى کار کنند؟ “ح. کاویانى از نیروى انتظامى جنوب” پاسدار اسلام: تردید نیست که تأمین امنیت شهرها با برادران نیروى انتظامى است، از این رو لازم است با مستقر کردن نیروهاى مخصوص در قسمتهاى مختلف شهرها - بویژه شهرهایى که زمینه بىبند و بارى و ناهنجارى بیشترى دارند - قاطعانه با عوامل فساد برخورد کنند، دستگاه محترم قضایى کشور نیز به حکم قانون اساسى و مسؤولیتى که از جانب مقام معظم رهبرى، به آنها واگذار شده، وظیفه دارد که قانون را در مورد آنها اجرا نماید لکن در نهایت تأسف، گاه مشاهده مىشود که زنان بدحجاب وقیحانه حتى در دادگاهها حاضر مىشوند و شگفت آن که بسا تذکر لازم هم به آنها داده نمىشود، از این رو جا دارد از برخورد شایسته جناب آقاى محسنى ریاست محترم دادگاه اختلاس در بانک صادرات، تقدیر شود که بطور قاطع با این گونه افراد - در دادگاه یاد شده - برخورد کردند. انتظار مىرود ریاست محترم قوه قضائیه به این شکوائیه و گلایههاى دوستانه انقلابیون توجه کنند و دستور رسیدگى به موارد مذکور را صادر و بر اجراى آن نظارت فرمایند. × × × × × × در برههاى که دشمن با تمام قوا به تهاجم فرهنگى علیه انقلاب اسلامى و اسلام، دست یازیده و لبه تیز حملههایش، افکار جوانان این مرز و بوم را نشانه رفته است و در داخل کشور دهها روزنامه و مجله با خط مشى ضد انقلاب و اسلام منتشر مىشوند، چرا مجلات وابسته به نظام و حوزه علمیه، کمتر به رسالت عظیم کنونى خویش واقفند، البته جا دارد از مجله “پاسدار اسلام” به خاطر گامهاى بلندى که در این جهت طى تحولات اخیر، برداشته قدردانى شود اما همان هم تا رسیدن به قله انجام وظیفه، راهى بس طولانى در پیش رو دارد و باید با برنامهریزى حساب شده بدان سمت حرکت کند. بسیارى از مجلههایى که با بودجه نظام و حوزه علمیه قم چاپ مىشوند و انتظار مىرود که نسل حاضر را از نظر فرهنگ اسلامى آنچنان تغذیه نمایند که دیگر جایى براى ورود فرهنگ پوچ غرب نماند، متأسفانه مىبینیم که کیفیت و محتواى مطالب را به پیروى از سایر مجلههاى موجود در بازار، طرحریزى مىنمایند و گاه انسان متحیر مىشود که کجاى این مجلهها، فرهنگ اسلامى جامعه را ارتقا مىدهد؛ به عنوان مثال مجلههایى که براى قشر زنان تهیه مىشوند، از میان انبوه صفحههاى گزارشى، مقالات طویل و... صفحات محدودى را به آموزش فرهنگ اسلامى، اختصاص مىدهند. این که زنان در صدر اسلام چه کارهایى انجام مىدادهاند - گرچه دانستنش بهتر از ندانستن آن است - ولى براى انبوه زنانى که در کمترین اصول اخلاقى و دینى خویش مشکلات فراوان و مهمى دارند، چه دردى را دوا مىکند؟ یا مجلههایى که براى کودکان و نوجوانان منتشر مىشوند، جز تعداد محدودى از صفحهها، که آن هم با پیام مستقیم و به دور از لطایف هنرى، چند حدیث را نقل و ترجمه مىکنند، چه بار فرهنگى را برمىدارند و به چه میزان آنان را با فرهنگ غنى اسلامى آشنا مىکنند؟ برخى از مجلههایى که به معرفى و نقد کتابها مىپردازند، اولاً: عمدةً نقد و معرفىشان متوجه منابع دست دوم و غیر مهم است ثانیاً: به جاى آن که ذهن جوانان و تحصیل کردگان را در مقابل کتابهاى ضاله موجود در بازار - که با تیراژ بالا چاپ و توزیع مىشوند - روشن کنند، به نقد و بررسى کتابهاى خطى و شبه خطى سدههاى پیشین مىپردازند که چه بسا بسیارى از مطالب آنان اکنون از طرف عالمان اسلامى مردود اعلام شده است و سخن تازهاى ندارند و فقط براى تعدادى انگشت شمار قابل استفادهاند، این که فلان نویسنده “مسؤولیت” را “مسئولیت” نوشته یا “مىنماید” را “مینماید” و امثال آن، چه مشکلى از مشکلات فرهنگى نسل جوان و جامعه امروز ایران را حل مىکند؟! یا نشریه دیگرى که مدعى تبیین معضلات فقهى نظام است، صد صفحه از شماره اخیر خود را به معرفى فهرست کتب خطى فلان کتابخانه اختصاص داده، که فقط قابل استفاده مراجعین همان کتابخانه است! آیا صرف بیت المال در چنین زمینههایى مجوز شرعى دارد؟ آیا بهتر نیست لااقل مسؤولان حوزه علمیه، شورایى از سردبیران تمام این مجلهها تشکیل دهند، تا با سیاستگذارى هماهنگ فرهنگى، هر مجلهاى به فراخور هدف و مخاطبین خود، در ترویج فرهنگ اسلامى بکوشد.”قم، زینب سادات طباطبایى” شک نیست که امر به معروف و نهى از منکر از فروع دین و یکى از اصول مسلم قانون اساسى جمهورى اسلامى است، که بارها علما و بزرگان دین مخصوصاً مقام معظم رهبرى بر آن تأکید کردهاند و سمینارها درباره آن تشکیل شده و دستورالعملهایى نیز صادر گردیده، اما عملاً مردم اجراى آن را از دولت انتظار دارند و دولتیان از مردم! در حالى که هر دو در این امر مهم سهیماند؛ مثلاً چه مانعى دارد که در خیابانها و مراکز عمومى، خانمهاى متدین زنان و دختران جوان را نسبت به رعایت پوشش اسلامى - با زبان نرم و ملایم - نصیحت کنند و در ادارات کارمندان مواظب هم باشند و یکدیگر را ارشاد کنند و... مطمئن باشید اگر این فرهنگ عملى شود، نه از بدحجابى و بىحجابى اثرى خواهید دید و نه هم شاهد اختلاسهایى از قبیل 123 میلیارد تومانى اخیر خواهیم بود. اگر امر به معروف و نهى از منکر هیچ اثرى نداشته باشد، لااقل کام گناهکار را تلخ خواهد کرد.” بابلسر، رضا جلالى” | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 70 |