تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,818 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,980 |
رمضان ؛ ماه خودسازى | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1389، شماره 193، اردیبهشت 1389 | ||
نویسنده | ||
سید محمدجواد مهرى | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
خودسازى از خودشناسى آغاز مى شود. نخست باید خود را شناخت تا بتوان خود را ساخت; چرا که با خودشناسى, خداشناسى تحقق مى یابد و اگر خدا را شناختیم, خود را ساخته ایم. در آغاز باید دید چرا پدید آمده ایم؟ و هدف از پیدایش و خلقت ما چیست؟ خداوند در قرآن کریم تصریح کرده است که: ((و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون; من جن و انس را نیافریدم, جز براى این که عبادت کنند)). در تفاسیر زیادى ((لیعبدون)) به معناى ((لیعرفون)) آمده است; یعنى هدف از خلقت شناخت است و گرنه عبادت فقط نماز و روزه و در سجاده نشستن و خدا را نیایش کردن نیست. نماز و روزه و ..., شعبه اى از عبادت است که شاید از عبادت اجتماعى اهمیتش کم تر باشد, زیرا در آن جا انسان فقط به خود مى اندیشد, و عبادت در معناى گسترده تر با دیگران و به دیگران اندیشیدن است. عبادت, دردشناسى و دردزدایى است. عبادت, در جمع زیستن و براى جمع زیستن است. این که عبادت بیش تر به صورت جمعى مطرح مى شود و بر مسجد و جمعه و جماعت تاکید مى شود, براى این است که شناخت انسان به خویش منحصر نشود و به دیگران نیز سرایت کند. ما آفریده نشده ایم که تنها گلیم خود را از آب بیرون بکشیم بلکه باید در متن قرار بگیریم نه در حاشیه. در جمع زندگى کنیم نه در دیر. به فکر چاره جویى از دیگران باشیم نه تنها چاره جویى از خویشتن. به هرحال, بحث ما درباره شناخت نیست که بحثى است طولانى و از آن مى گذریم. اما آن چه گفتنى است, این است که انسان چگونه باید خود را بسازد و چگونه باید خود را آماده کند تا انسانى الهى گردد; تا قابلیت خلیفه الله شدن پیدا کند. خودسازى به این است که منش خود را به گونه اى تغییر دهیم که پروردگار مى خواهد, و به عبارت دیگر: اگر هم طبیعت ما مایل به تکبر و خودخواهى است, باید نفس خویشتن را چنان ریاضت دهیم که از فراز کبر و نخوت فرودآید و به تواضع و فروتنى گراید. اگر طبیعت ما, به بخل تمایل بیش ترى دارد, چون این صفت مورد نکوهش خداوند و تمام پیامبران و اولیا و خردمندان مى باشد, پس باید از آن دست برداشت و سخاوت مند شد. خلاصه باید صفات سلبیه (منفى) را از قلب زدود, چنان که صفات ثبوتیه را چون جامه اى تمیز و زیبا در بر کرد. باید قلب را از آن چه در نظر مولا و پروردگارمان ناخوشایند و مکروه است, پاک کرد و باید تمام اعضا و جوارح را در راه رضایش به کار گرفت. خویشتن را باید با حلم و بردبارى عادت داد که درجه و مقام آدمى را والا کند و در میان مردم مایه شرف و عزت باشد و با نیکان و بزرگان هم صحبت شود و از هرچه مایه پستى و تن پرورى و تنبلى است دور سازد و آن چه که انسان را به خدایش نزدیک و مقرب مى کند, به آن سوى سوق دهد و عاقبت خیر و نیک فرجامى, ثمره و نتیجه اش باشد. باید به عفت و پاکدامنى روى آورد و از آن چه مایه نفرت و خجلت باشد و شخصیت انسان را لکه دار و ننگ بار سازد, دورى جست. باید صبر را پیشه خود ساخت تا به یقین و رضا برسد و تسلیم در برابر اوامر حق باشد و تنگناها و محنت ها و رنج ها و سختى ها و تنگدستى ها و رویدادهاى تلخ روزگار, او را از پاى درنیاورد. باید به سوى تکامل عقل و روح گام برداشت و با تکیه بر دو بال تقوا و عمل, به اوج عزت و عظمت و خداخواهى رسید. باید در مقابل لذات زودگذر دنیایى به سلاح تقوا, ورع, پارسایى و زهد مسلح شد تا رستگار شویم و به بهشت رضوان نایل آییم که: ((و رضوان من الله اکبر)). باید آن چنان بر خویشتن مسلط بود و نفس سرکش را مهار کرد که نه مدح و درود دیگران و نه فحش و ناسزاى آنها در روحیه فولادین و باصلابتش تاثیر گذارد. باید خود نگهدار بود از آن چه نارضایتى حق در بردارد, نه آن چه خویشتن بخواهد یا نخواهد که در برابر امر مولا خودى نیست که مطرح باشد. باید از شر و بدى و رذایل اخلاقى و عادت هاى ناپسند و منش هاى زشت و کارهاى قبیح, دور شد چنان که به خیرخواهى و راست گویى و امانت و فضیلت و اخلاق نیکو و خصال پسندیده, متخلق شد. باید به فکر امروز و فرداى خود بود و براى فردا که دیرهم نیست آماده شد و براى جهان جاویدان و ابدى, توشه برداشت. باید با استقامت و پایدارى, نه از حوادث و رویدادهاى تلخ ترسید و نه از ملامت ملامت کنندگان و سرزنش نادانان, خم به ابرو آورد, بلکه فقط خدا را در نظر داشت و راه خدا را دنبال کرد و پیوسته از او خواست که توفیق هدایت در صراط مستقیمش به وى بخشد: ((اهدنا الصراط المستقیم)). باید محبت, دوستى, همکارى, غم خوارى, ایثار, گذشت, بخشش و نرمش را جاىگزین نفرت, خشم, کینه, خودپسندى, خودمحورى, آز و تندخویى نمود. باید از زندگى دیگران عبرت گرفت, نه خود عبرت دیگران شد. و ده ها باید و نباید در این جا خودنمایى مى کند که اگر انسان به فطرت و سرشت خویش بنگرد, به آنها پى خواهدبرد, و ماه رمضان, هنگام آن است که انسان را متوجه خویشتن کند و فطرت خفته اش را بیدار سازد و از راه تفکر و اندیشیدن ـ که برترین عبادت است ـ او را به خودسازى وادارد. برادران ! خواهران ! ماه خدا فرا رسیده است; جا دارد که بیش ترین استفاده را از آن بنماییم. نگذارید ساعتى, بلکه لحظه اى از این ماه مبارک به هدر رود. در این ماه سرنوشت یک ساله, بلکه سرنوشت تمام عمر تعیین مى شود. هشیار باشیم, مبادا ساعتى بى انگیزه, بى توجه و بى هدف بگذرد و از عیدى و جایزه الهى در روز عید فطرـ خداى نخواستهـ بى بهره و محروم بمانیم که هیچ زیانى از آن سخت تر و زیان بارتر نیست! در روایت آمده است که رسول خداـ صلى الله علیه و آله و سلمـ قبل از ماه رمضان خطبه اى خواند و در آن خطبه فرمود: ((اى مردم! جبرئیل به دیدار من آمد و گفت: یا محمد! هرکه نام تو را بشنود و بر تو صلوات نفرستد, از رحمت خدا دور باشد. یا محمد! هر که ماه رمضان را دریابد و مورد مغفرت و آمرزش پروردگار قرار نگیرد و از دنیا برود, خداوند او را از رحمتش دور خواهد کرد. اى پیامبر آمین بگو. من هم آمین گفتم)).(1) در این ماه خودسازى درهاى بهشت بر روى مومنان گشوده مى شود و درهاى جهنم بسته مى شود, نباید کارى کرد که در اثر آن کار, درهاى بهشت بر رویمان بسته و درهاى دوزخ گشوده شود. در این ماه پربرکت ـ چنان که از روایات استفاده مى شود ـ بهشت را زینت مى دهند و پاداش کارهاى خیر و عبادت ها و راز و نیازها دوبرابر مى گردد. رسول خداـ صلى الله علیه و آله وسلم ـ فرمود: ((شهر رمضان شهرالله عزو جل و هو شهر یضاعف الله فیه الحسنات و یمحو فیه السیئات, و هو شهر البرکه, و هو شهرالانابه, و هو شهر التوبه, و هو شهرالمغفره, و هو شهرالعتق من النار و الفوز بالجنه. إلا فاجتنبوا فیه کل حرام و اکثروا فیه من تلاوه القرآن و سلوا فیه حوائجکم و اشتغلوا فیه بذکر ربکم و لا یکونن شهر رمضان عندکم کغیره من الشهور فان له عندالله حرمه و فضلا على سائر الشهور, و لایکونن شهر رمضان, یوم صومکم کیوم فطرکم)).(2) ماه رمضان, ماه خداى ـ عزوجل ـ است که در آن پاداش کارهاى نیک دوبرابر مى شود و گناهان زدوده مى شود. ماه رمضان, ماه برکت و افزایش است. ماه رمضان, ماه بازگشت و انابه است. ماه رمضان, ماه توبه است. ماه رمضان, ماه آمرزش گناهان و مغفرت است. ماه رمضان, ماه آزادى و رهایى از جهنم و دست یابى به بهشت است. پس اى مردم! در ماه رمضان از هر کار بد و حرامى دورى کنید و در آن بسیار قرآن بخوانید و تمام اوقاتش را به یاد و ذکر پروردگارتان مشغول شوید. مبادا ماه رمضان نزد شما مانند دیگر ماه ها باشد, چرا که بر دیگر ماه ها حرمت و برترى دارد. حضرت امیرالمومنین ـ علیه السلام ـ مى فرماید: ((علیکم فى شهر رمضان بکثره الاستغفار والدعإ, فاما الدعإ فیدفع البلإ عنکم و اما الاستغفار فتمحى به ذنوبکم;(3) بر شما باد, در ماه رمضان, به بسیار دعاکردن و استغفارنمودن چرا که دعا بلا را از شما دور مى سازد و استغفار, گناهانتان را مى زداید)). به هر حال, ماه رمضان ماه خودسازى است و کم ترین خودسازى به این است که انسان خودى را براى خویشتن نشناسد و خدا را مالک خود بداند که اگر چنین بود, خدا را خواهد شناخت و حق عبودیت پروردگار را ادا خواهد کرد و از هر چه رنگ ضد خدایى دارد, دور خواهد شد. خودسازى و جداشدن از تعلقات و هواهاى نفسانى, منشا تمام کمالات و ملکات و فضائل انسانى است و اگر کسى توانست خود را از تعلقات مادى برهاند, و به ظواهر زودگذر دنیا بى اعتنا باشد, بى گمان به خدا توجه خواهدکرد و به سوى تکامل روانه خواهد شد و این بالاترین پیروزى و سرفرازى انسان است. خدا مى داند تمام مفاسد جهان و ظلم ها و تعدىها و تجاوزها و گردن کشى ها در اثر خودبینى و هواپرستى است, لذا در قرآن کریم همواره تزکیه و تربیت مقدم بر تعلیم وآموزش ذکرشده است و خودسازى; یعنى تزکیه نفس و ماه رمضان ـ به حق ـ ماه تزکیه و تطهیر نفس است. پس بیایید باهم در این ماه بزرگ آهنگ تقرب به خدا را بجوییم تا در درگاهش ره یابیم و در روز رستاخیز سفید روى گردیم. در پایان فرازى زیبا از نیایش هاى امام سجاد ـ سلام الله علیهـ را یادآور مى شویم, باشد که صحیفه سجادیه همواره الگوى ما در زندگى باشد: ((إللهم و انت جعلت من صفایا تلک الوظائف, و خصائص تلک الفروض شهر رمضان, الذى اختصصته من سائر الشهور و تخیرته من جمیع الازمنه و الدهور, و آثرته على کل إوقات السنه بما إنزلت فیه من القرآن والنور و ضاعفت فیه من الایمان, و فرضت فیه من الصیام, و رغبت فیه من القیام, و إجللت فیه من لیله القدر التى هى خیر من إلف شهر, ثم آثرتنا به على سائر الامم واصطفیتنا بفضله دون اهل الملل, فصمنا بإمرک نهاره, و قمنا بعونک لیله, متعرضین بصیامه و قیامه لما عرضتنا له من رحمتک و نسبتنا الیه من مثوبتک و إنت الملى بما رغب فیه الیک, الجواد بما سئلت من فضلک القریب الى من حاول قربک;(4) خداوندا! از کارهاى برگزیده و واجبات ویژه, ماه رمضان را قرار دادى; ماهى که آن را از میان دیگر ماه ها برگزیدى, و از میان تمام زمان ها و روزگاران, آن را انتخاب نمودى, و بر جمیع اوقات سال برتریش بخشیدى و انتخاب آن به دلیل قرآن و نورى است که در آن ماه فرو فرستادى, و ایمان را در آن دو برابر ساختى و روزه اش را واجب و شب زنده دارى را براى عبادت در آن ترغیب فرمودى و شب قدر را که از هزار شب برتر است در آن عظمت بخشیدى و گرامى داشتى, سپس ما را به وسیله آن ماه بر تمام امتها برگزیدى و به سبب فضیلتش ما را ـ نه دیگر پیروان ادیان راـ برترى بخشیدى, پس به فرمان تو روزش را روزه مى داریم و به یارى تو شبش را به عبادت مى پردازیم, در حالى که با صیام و قیامش, خویش را مشمول دعوتى که ما را در معرض آن قرارداده اى, مى سازیم, و آن را سبب دریافت پاداش تو مى سازیم و تو برآن چه از درگاهت درخواست شود, توانایى و به آن چه که از فضل و احسانت مسإلت گردد بخشاینده اى و به کسى که آهنگ تقرب به تو جوید نزدیکى)). آخرین سخن این که رسیدن این ماه سراسر خیر و برکت را به محضر مبارک ولى الله الاعظم روحى و إرواح العالمین لتراب مقدمه الفدإ, و محضر مقام معظم رهبرى و علماى بزرگ و تمام اقشار ملت شریف و سرفراز ایران اسلامى و عموم شیعیان جهان تبریک و تهنیت مى گوئیم و امیدواریم خداوند ما را توفیق عبادت خصوصا در این ماه مبارک بخشد و مستوجب مغفرت و آمرزش درگاهش قرار دهد. پاورقی ها:پى نوشت ها: 1 ) المقنعه, ص 308 2 ) فضائل الاشهر الثلاثه, ص95 3 ) وسائل الشیعه, ج7, ص220 4 ) دعاى 45, صحیفه سجادیه | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 72 |