تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,757 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,967 |
با جوانان | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1389، شماره 202، اردیبهشت 1389 | ||
نویسنده | ||
یزدى محمدتقى مصباح | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
ارزش عمر جوانان عزیز, فضاى کشور شما فضاى عطرآگینى است که بانگ تکبیر و توحید و نواى قرآن کریم و دعا و مناجات در آن طنین انداز است. دل هاى پاک شما در فضایى رشد مى کند که از هر طرف وسایل رشد و تکامل در آن فراهم است. البته در دنیا هیچ وقت همه امور به دل خواه نیست, همیشه مشکلات و کمبودهایى هست, ولى وسایل رشد و تکامل امروز خیلى بیش از زمانى است که پدران و اجداد شما زندگى مى کردند. آن روز وسایل انحراف زیاد بود, و محیط و شرایط مناسب براى تکامل معنوى و انسانى کم بود. در دبیرستان ها و مراکز علمى و دانشگاهى دین دارى افتخار نبود. بلکه گاهى هم ننگ به حساب مىآمد. آن روز خواهران شما براى حجاب مشکل داشتند و آن روز... به هر حال به برکت رهنمودهاى حضرت امام خمینى و فداکارىهاى پدرانتان این نظام اسلامى برپا شد. امروز در سایه این نظام است که شما عزیزان مى توانید بر اساس اسلام و تقوا به تحصیل و خودسازى بپردازید. از خداى متعال مى خواهیم ارواح شهدایى که براى برقرارى این نظام فداکارى کردند با اولیاى خود محشور فرماید و به مربیان شما توفیق بیش تر عنایت کند که براى پیشرفت علمى و خودسازى معنوىتان بیش از پیش تلاش کنند. عزیزان من, با فرا رسیدن دوران جوانى و تکلیف شما در آغاز یک زندگى جدید قرار گرفته اید; یعنى به شخصیت و استقلال رسیده اید; یعنى خداى متعال در سن بلوغ شما را یک انسان مستقل حساب مى کند. شما اکنون آنقدر ارزش پیدا کرده اید که مستقلا مورد خطاب خداى متعال قرار گرفته اید, از این پس ((یا ایها الذین آمنوا))هایى که در قرآن هست شامل شما هم مى شود, گویى این خداست که با شما سخن مى گوید. اى جوانان عزیز قدر عمر خود را بدانید, سرمایه گران بهایى در اختیار شماست, سعى کنید این سرمایه را در راهى به کار بگیرید که سود ابدى براى شما به بار آورد. مبادا این سرمایه گران بها صرف کارهاى بیهوده و پوچ و بى ثمر بشود. لحظات عمر شما از طلا و برلیان ارزش مندتر است. شنیده اید که مى گویند ((وقت طلا است)), این جمله بسیار نارسایى است, چون ارزش هر لحظه از وقت شما از همه این جهان بالاتر است, زیرا همه این جهان بالاخره فانى شدنى است, اما شما با هر لحظه از عمر خود مى توانید چیزى به دست آورید که براى همیشه باقى باشد. اگر عمرتان را صرف اطاعت خدا کردید, هر لحظه آن نتیجه اش پاداش بى نهایت ابدى, پایان ناپذیر و فنانشدنى است, اما همه این دنیا پایان پذیر است. پس ارزش هر لحظه عمر شما از همه این جهان بیش تر است, چون مى توانید در مقابل کارى که در یک لحظه براى خدا انجام مى دهید, سعادت ابدى را براى خود بخرید. راه هاى استفاده از هر لحظه عمر حال که این قدر لحظه ها ارزش مند است, پس چگونه از آن ها بهره بردارى کنیم؟ اى جوان عزیز, تو با لبخند محبت آمیزى که در خانه به روى پدر و مادر مى زنى, یا سخنى که از روى ادب به زبان مىآورى و یا حرکت مودبانه اى که در نزد پدر و مادر انجام مى دهى, اجر فراوان دارى. این ها همه در یک لحظه انجام مى شود و زحمت و سرمایه اى هم نمى خواهد, اما نتیجه فراوانى دارد. یا اگر در محیط مدرسه و دبیرستان و دانشگاه رفتار مودبانه اى با مربیان و معلمان و اساتید داشته باشید, از لحظه ها بهره هاى فراوان برده اید, چون مربیان و معلمان و اساتید شما حکم پدر و مادر را دارند, آن ها پدر و مادر مادى و طبیعى هستند و اینان پدر و مادر روحانى و معنوى. با رفتار خوبى که نسبت به آن ها دارید مى توانید چنین ثواب هایى براى خود بخرید. یا اگر دست فقیر و ناتوان و افتاده اى را براى رضاى خدا بگیرید, زاد و توشها بسیارى را براى خود اندوخته اید و محیط جامعه را از انسان دوستى و صفا و محبت, پر کرده اید. یا اگر علم و دانشى را بیاموزید تا بتوانید با آن, به جامعه اسلامى بیش تر خدمت کنید و مایه عزت و آبروى کشور اسلامى خود بشوید, عبادت است. در روایت مفصلى آمده است که پیامبر(ص) به ابوذر فرمودند: اى اباذر, هرچه مى توانى در تحصیل علم بکوش, چون ساعتى در جایى که سخن علمى مطرح است بنشینى و گوش فرا دهى و یا در آن شرکت کنى اجرش پیش خدا از دوازده هزار ختم قرآن بیش تر است: ((جلوس ساعه عند مذاکره العلم إحب الى الله من قرائه القرآن کله اثنى عشر الف مره)), یک ساعت نشستن در جلسه اى که بحث علمى باشد براى خدا نه خودنمایى, براى خدمت به جامعه اسلامى نه فقط براى منافع شخصى به نیت خوبى. رشد روحى در همین دوران جوانى فکر ترقى روحى و معنوى باشید, چون قلب شما مثل آیینه پاک و صاف و صیقلى است. شاید ندانید قلب سیاه و دل تاریک یعنى چه. شما پاک و درخشنده اید, نور ایمان در دل شما مى درخشد. قدر این آیینه پاک را بدانید. نگذارید گناه در آن بیفتد و آلوده بشود. دل هاى شما به مهربانى و عشق و صمیمیت و به یاد خدا عطرآگین است. اما همیشه این جور نمى ماند. مگر خودتان آن را نگه دارید. آیینه را هم باید گردگیرى کنند و غبار از روى آن بسترند وگرنه هیچ چیز را نشان نمى دهد. پس مواظب باشید آیینه دلتان به گناه آلوده نشود; حتى نگذارید خیال گناه هم بر دل پاک شما عبور کند. به جاى خیال گناه توجه به خدا و اولیاى او, فکر خدمت کردن به خلق خدا را در مغز خودتان بپرورانید. اگر گاهى فکر گناه به ذهن تان خطور کرد فورا آن را پس بزنید و به نحوى او را عقب برانید. اما اگر اجازه دادید که شیطان در مزرع پاک و خرم دل شما بچرد, کم کم خزان دل فرا مى رسد و سبزه ها پژمرده و زرد مى شوند. و شیطان در قلب شما قدرتمند مى گردد و نیروهاى الهى را عقب مى راند. او به زودى نمى تواند دل شما را تسخیر کند اما اگر راه به او دادید وقتى یک فکرى به ذهنتان آمد میدان به او دادید قدرت اش دو برابر مى شود. به همین نسبت تدریجا تسلطاش بر شما افزوده مى شود. و در نهایت کار به جایى مى رسد که تسلیم او مى شوید. گویى دیگر قدرت خود نگهدارى ندارید. اگر خداى ناکرده یک وقت گناهى هم از شما سر زد زود توبه کنید. خداى متعال به فرشتگان دستور داده که مومن اگر گناهى از او سر زد تا هفت ساعت ننویسند. اگر بعد از هفت ساعت توبه نکرد آن وقت مى نویسند. سعى کنید گناهى از شما سر نزند که اگر سر زد و عادت شد, ترکش مشکل است. پاورقی ها: | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 71 |