بحران کشمیر آینده اى مبهم
دکتر محمد رضا حافظ نیا
کشمیر, بخشى از فلات مرتفعى است که در حد فاصل چهار یا پنج قلمرو جغرافیایى مشخص قرار گرفته است. این منطقه مرتفع که در بخش شمالى آن به پامیر یا بام جهان شهرت دارد, به صورت گره گاهى بسیار بلند در سطح کره زمین درآمده که قلمروهاى جغرافیایى مزبور را به هم پیوند مى دهد.(1)
در غرب و شرق این منطقه فلات هاى معروف ایران و تبت و در شمال و جنوب آن صحراهاى ترکستان چین و تاکلاماکان و قره قوم و شبه قاره هند قرار گرفته است. منطقه مرتفع پامیر و کشمیر بر کلیه قلمروهاى جغرافیایى یاد شده تسلط طبیعى دارد. این منطقه هم چنین سرچشمه رودخانه هاى معروف آسیاى جنوبى و مرکزى را تشکیل داده که حیات و زندگى صدها میلیون انسان به آن وابسته است: رودخانه هایى نظیر سند, پنجاب, یارکند و حوضه تاریم, سیحون و جیحون و رودخانه هاى شمال هند و شرق افغانستان.
گذر از این منطقه مرتفع مشکل است و فقط از طریق محور اسلام آباد به کاشغر امکان عبور از بخش شمالى این منطقه مقدور است. از این رو جنوب آسیا به آسیاى مرکزى و غرب چین از طریق محور مزبور به هم پیوند مى خورند, لذا از اهمیت استراتژیک فوق العاده اى برخوردار است که بهره بردارى از آن براى مقاصد ارتباطى, اقتصادى, اجتماعى و نظامى در کنترل دولت هاى پاکستان و چین قرار دارد.
منطقه مرتفع پامیر و کشمیر از نظر سیاسى بین دولت هاى پیرامونى تقسیم شده است:
بخشى از این منطقه در اختیار چین, افغانستان, تاجیکستان, پاکستان و هند مى باشد.(2) بنابراین کشورهاى مزبور در منطقه مرتفع پامیر و کشمیر با یکدیگر تماس ارضى پیدا مى کنند, اما به جز پاکستان وهند سایر دولت ها نزاع ارضى در این منطقه ندارند. از نظر ژئوپلتیکى کشمیر و پامیر قبل از فروپاشى شوروى سابق, سطح اصطکاک قدرت هاى بالقوه اتمى هند و پاکستان و داراى سلاح هاى هسته اى یعنى چین و شوروى بود که امروزه این منطقه تنها در حوزه رقابت قدرت هاى چین, هند و پاکستان قرارگرفته و تاجیکستان و افغانستان نقش تعیین کننده اى در آن ندارند.(3) این سه قدرت پیرامونى روابط نامتوازنى با یکدیگر دارند; بدین معنى که هند با چین و پاکستان هر دو مشکل داشته و به چشم رقیب و منبع تهدید به آن ها نگاه مى کند. پاکستان و چین که متحدان سنتى و استراتژیک دوره جنگ سرد به حساب مىآیند هنوز هم روابط استراتژیک و سیاسى با یکدیگر دارند که بر الگوى رابطه هند و پاکستان تاثیر مى گذارد.
بحران کشمیر, از آن جهت که در بخش جنوبى منطقه مرتفع مورد اشاره قرار دارد, مساله اى مربوط به جنوب آسیا تلقى مى شود که بازیگران آن نیز متعلق به قلمرو جغرافیایى جنوب آسیا مى باشند. ریشه بحران کشمیر نیز به زمان تقسیم شبه قاره; یعنى اوت سال 1947م برمى گردد(4) که انگلستان در طرح تقسیم, تکلیف این منطقه را روشن نکرد و در هاله اى از ابهام باقى گذاشت و زمینه را براى شکل گیرى نزاع مستمر بین پاکستان و هند فراهم کرد. به طورى که تاکنون این دو کشور براى سه بار; یعنى سالهاى 1948, 1965, 1971(5) و چهارمین بار در سال 1999 با یکدیگر درگیرى نظامى پیدا کرده و در طول این مدت نیز بارها درگیرىهاى پراکنده مرزى در منطقه کشمیر داشته اند. از سوئى دیگر این بحران به رقابت تسلیحاتى گسترده در جنوب آسیا و دو قدرت مزبور کمک نموده و نوعى تکامل سلاح هسته اى را باعث گردیده است که در یک سال گذشته رقابت آزمایش هاى موشکى و اتمى نگرانى هایى را براى صلح و امنیت منطقه جنوب آسیا و نیز کل جهان به وجود آورده است. از سویى دیگر دولت هاى هند و پاکستان بارها با یکدیگر بر سر اختلافات دوجانبه مذاکره نموده و حتى پس از جنگ 1971 موافقت نامه معروف سیملا را در 1972 به امضا رساندند(6) و سازمان ملل متحد نیز طى دو قطعنامه در سال هاى 1948 و 1949, سرنوشت مردم کشمیر را به عهده خود آن ها گذاشت.(7) ولى هند از انجام آن استنکاف ورزیده و هر نوع دخالت دولت ها و مجامع بین المللى را در امور کشمیر رد مى نماید, زیرا آن را مسئله داخلى خود تلقى مى کند.
منطقه کشمیر را در حال حاضر مى توان به سه بخش تقسیم کرد:
1ـ منطقه شمالى که جزو سرزمین و خاک دولت پاکستان شناخته مى شود و از همان آغاز تشکیل کشور پاکستان در 1947 جزو آن به حساب آمده و مورد ادعاى دولت هاى دیگر نیز نمى باشد. این بخش شامل محور ارتباطى اسلام آباد ـ کاشغر (درغرب چین) و مناطق بلتستان, اسکردو, گلکیت و جز این ها مى باشد که عموما مسلمان و اکثریت شیعه مذهب هستند.
2ـ منطقه کشمیر آزاد که در اختیار مجاهدین کشمیرى بوده و مرکز آن مظفرآباد است و در شرق اسلام آباد قرار داشته و در حوزه نفوذ پاکستان قرار گرفته است.
3ـ منطقه جامو و سرینکر که در شمال هند قرار داشته و در اشغال و کنترل دولت هند واقع است. در این منطقه هر چه به شمال حرکت کنیم به اکثریت مسلمانان مى رسیم. چنان که اکثریت قریب به اتفاق مردم سرینکر مسلمان هستند.
این منطقه با قلمروهاى سه گانه مزبور صحنه رویارویى نیروهاى دفاعى پاکستان و هند مى باشد که خط حائل را در حد بین کشمیر اشغالى با منطقه شمالى پاکستان و نیز منطقه کشمیر آزاد تشکیل مى دهد و عموما رویارویى نیروهاى مزبور در مناطق سیاچین و بلندترین مرتفعات منطقه مى باشد; یعنى جاهایى که زمین بین 8100 تا 8600متر ارتفاع دارد.(8) به واقع هریک از طرفین سعى بر کنترل مرتفع ترین نقاط منطقه را داشته که از ارزش نظامى برخوردار است.
منطقه کشمیر به دو دلیل جزو مناطق توسعه نیافته و عقب مانده تلقى مى شود:
1ـ انزواى جغرافیایى و توپوگرافى بسیار پیچیده و صعب العبور و به عبارتى برخوردارى از موقعیت حاشیه اى در کشورهاى مربوطه به طورى که دولت هاى مختلف منطقه اعم از پاکستان, هند, چین, تاجیکستان و افغانستان این منطقه را به صورت حاشیه اى مى بینند و کمتر براى توسعه آن فکر مى کنند و لذا منطقه شاهد برخوردارى از کمک هاى برون دولتى نظیر امریکا و تشکیلات آقاخان و عربستان سعودى مى باشد.
2ـ مورد منازعه بودن منطقه و به زعم دولت هاى هند و پاکستان فقدان امنیت و آرامش که پیش نیازهاى توسعه و سرمایه گذارى مى باشند.
از این رو منطقه کشمیر على رغم طبیعت زیبا و برخوردارى از پتانسیل هاى طبیعى مناسب, جزو مناطق عقب افتاده آسیا محسوب مى شود و مردم آن از مزایاى توسعه محروم مانده اند.(نسبت به فضاهاى جغرافیایى پیرامون).
آیا منطقه کشمیر محکوم به تداوم بحران است؟
منطقه کشمیر به دلیل اختصاصات خاص خود داراى پتانسیل بلندمدت بحران است. بلاتکلیف رها شدن آن در جریان تقسیم شبه قاره در سال 1947م و تمایل بعدى حاکم تحمیلى(9) کشمیر به الحاق به هند, هم موج مخالفت اکثریت مردم مسلمان منطقه را برانگیخت و هم دولت جدیدالتاسیس پاکستان را که منافع استراتژیک خود را از چنین الحاقى در خطر مى دید وادار به واکنش شدید کرد, و اولین جنگ بین دو کشور در سال 1948م. را شکل داد و زمینه را براى پدیدار شدن جنبش هاى رهایى بخش کشمیرى که از حمایت علنى و غیر علنى پاکستان نیز برخوردار بودند, فراهم نمود.
از سوى دیگر, کشمیر داراى ویژگى هاى ژئواستراتژیک بااهمیتى است که آن را در چرخه رقابت همسایگان و قدرت هاى جهانى وارد مى کند:
1ـ کشمیر در نقطه تلاقى حداقل سه قدرت هسته اى جهان ; یعنى هند, پاکستان و چین قرار دارد که از الگوى رابطه نامتوازن نسبت به یکدیگر برخوردارند.
2ـ بزرگ ترین محور ارتباط زمینى بین جنوب آسیا با چین و آسیاى مرکزى از بخش شمالى کشمیر که جزو خاک پاکستان محسوب مى شود, عبور مى نماید. این محور ارتباطى که پاکستان و چین را به هم ارتباط داده و در بالاى سر دهلى نو مى تواند به یک اتحاد استراتژیک معنا ببخشد باعث حساسیت و نگرانى هند مى گردد و آن کشور را بیش تر نسبت به امنیت خود حساس مى نماید, به ویژه این که پاکستان و چین متحد استراتژیک و سنتى یکدیگر بوده و حتى در برنامه مذاکرات مستقیم دو کشور هند و پاکستان در دهلى نو و ارتباط با درگیرىهاى جارى (خرداد 1378) بین آن ها, ملاحظه مى گردد که سرتاج عزیز وزیر امورخارجه پاکستان, به منظور هماهنگى مواضع, قبل از ورود به دهلى نو به چین رفته و با همتاى خود در پکن دیدار و گفتگو مى نماید. سرتاج عزیز, پس از این دیدار بر سنتى بودن اتحاد چین و پاکستان و حمایت پکن از مواضع پاکستان براى پایان دادن به بحران جدید منطقه کشمیر با هند, تاکید کرد.
3ـ منطقه کشمیر به دلیل مرتفع بودن امکان تسلط دارنده آن را بر پیرامون فراهم مى کند. به ویژه این که کشور پاکستان آسیب پذیرترین همسایه آن است. زیرا شهرهاى بزرگ آن کشور نظیر لاهور, فیصلآباد, راولپندى, سیالکوت و پایتخت ; یعنى اسلامآباد به راحتى از آن تهدید مى شوند.
به علاوه این که هند نیز در درجه بعد به مرتفعات کشمیر نزدیک است به ویژه شهرهاى بزرگى چون دهلى نو, امریسار, چندیگر, جامو و غیره.
تنها, کشور چین است که سکونت گاههاى عمده شهرى و تاسیسات مهم آن, دور از دسترس منطقه کشمیر مى باشد.
4ـ وابستگى شدید منابع آبى پاکستان, به منطقه کشمیر از موارد مهمى است که همیشه پاکستان و امنیت ملى آن را نگران مى کند, زیرا به دلیل وحدت توپوگرافیک کشمیر و پاکستان و جهت گیرى دره هاى این منطقه به سوى دشتهاى پنجاب, باعث شده است که رودخانه هاى سند وپنجاب که حدود 80 % منابع آبى پاکستان به آن ها متکى است از کشمیر و به ویژه مناطق تحت کنترل هند سرچشمه بگیرند.
این وضعیت به هند این امکان را مى دهد که هر موقع بخواهد بر پاکستان فشار آورده و مواضع آن کشور را منفعل نماید.(10) (ژئوپلتیک آب در جهان در حال بازخیزى است.)
همان طور که ملاحظه مى شود, هند و پاکستان هر دو علائق استراتژیکى براى خود در منطقه کشمیر قائلند. هند به دلیل خصومت دیرینه خود با پاکستان و چین, نگران تحکیم روابط استراتژیکى آن دو کشور در بالاى سر آن بوده و نگران امنیت ملى خود از کاربرد منطقه کشمیر توسط آن ها مى باشد. به همین دلیل با تمام قوى کنترل منطقه را به دست گرفته و نسبت به کوچکترین حرکتى به شدت حساس بوده و واکنش نشان مى دهد و از بین المللى شدن آن پرهیز مى کند و آن را مسئله داخلى تلقى مى نماید.
پاکستان نیز نگران امنیت پایتخت و شهرهاى عمده و سلامت تامین منابع آبى حیاتى خود که در ارتباط با کشمیر قراردارد و تحت کنترل دشمن شماره یک آن ; یعنى هند واقع شده, مى باشد و سعى بر بهره گیرى از خصومت چین با هند و نیز ظرفیت مردمى مسلمان داخل کشمیر براى فشار بر هند را دارد.
بنابراین, پایان این درگیرى و رقابت چندان روشن نیست و معلوم نیست مردم منطقه کشمیر چه وقتى مى توانند رویاى تعیین سرنوشت خود را که سازمان ملل نیز آن را تایید کرده است در آغوش بگیرند.!؟
پى نوشت ها:
Encyclopedic Atlas of the world , New Barlington books , London,1991,P.B8 - 1
I did , P.142, - 2
2ـ اطلس کامل گیتاشناسى, سازمان گیتاشناسى, چاپ نهم, تهران, 1376,ص 44.
crisis, South Asran Studies Journal , volumell No.1, Jan1994,PP.125-130 Hafeznia , M.Geopolitical Analysis of kashmir -3
New Dehli, 1996,P.3 - kuteshy.k.u- Geography of pakistan,National Book, Lahor,1995,P.1 4- Singh, Gopal , AGeography of India , Atma Ram and Sons,
Dispute (1997-1990), Pakistan Study contre, Lahore, 1994,P,1(preface) Hussani Mirza, So,kashmir -5
India Relations , Centre for south Asian studies, Lahore, 1989, P.5 . Ahmad R., Pakistan -6
Hafeznia , M.,op.cit, p.125 . -7
Encyclopedic Atlas of the world, op.cit, P.138 -8
9ـ حاکم کشمیر از سیک هاى خاندان دوگره ها بود که با اقدامات استعمار انگلیس خود را به زور بر اکثریت مسلمان کشمیر تحمیل نموده بودند. گلاب سینک دو گره در سال 1846م. کشمیر را به مبلغ ناچیزى از انگلستان خریدارى کرده و بامردم مسلمان آن به شکل بردگان رفتار مى کرد و این رفتار تا دوره استقلال هند و پاکستان و حتى بعد از آن نیز ادامه یافت.
10ـ روزنامه اطلاعات, شنبه 22 / 3 / 1378, شماره 21645, ص16 ـ آخر.
11ـ مسئله آب رودخانه ها پس از استقلال دو کشور در سال 1947م., همیشه مورد اختلاف دو کشور بوده و موضوع مذاکرات دو جانبه و یا با دخالت سازمانهاى بین المللى را تشکیل داده است. هند با احداث کانال ها و سدها سعى بر کنترل آب سرشاخه هاى پنجاب را داشته و پاکستان این اقدامات را عامل روز قحطى و خشکى در سراسر پنجاب مى داند. اولین قرارداد مربوط به مسئله آب بین دو کشور در سال 1948م. منعقد گردید و بعدها نیز نشست هاى دو جانبه و یا با حضور سازمان ملل و بانک بین المللى توسعه انجام پذیرفته است.