سخنان مقام معظم رهبرى پیرامون حوادث اخیر
آن چه مجموعا در روزهاى اخیر به وقوع پیوست, گذشته از تحلیل هاى صواب یا ناصواب و حقایق پیدا و پنهان آن و این که ریشه در کدام آبشخور دارد, یک پیامد تلخ و فاجعه عمیق آن, جریحه دار نمودن ((قلب تپنده امت اسلام)) و پیروان راستین ولایت و شادى و لبخند رضایت مند دشمن در این حوادث بود.
... و باز هم سخنان دردمندانه و هشدار دهنده حضرتش را جهت تنبه و توجه ویژه در پى مىآوریم:
بسم الله الرحمن الرحیم
برادران و خواهران عزیز! خیلى خوش آمدید.
حرف هاى گفتنى زیاد است. اما مطلبى که از نظر من مهم تر از همه است و ذهن من را مشغول کرده است, حمله به خوابگاه جوانان و دانشجویان است. این حادثه تلخ, قلب مرا جریحه دار کرد, حادثه غیر قابل قبولى در جمهورى اسلامى بود. حمله به منزل و ماوا و مسکن یک جمعى ـ به خصوص در شب یا در هنگام نماز جماعت ـ به هیچ وجه در نظام اسلامى قابل قبول نیست. جوانان این کشور ـ چه دانشجویان و چه غیر دانشجویان ـ فرزندان من هستند و هرگونه چیزى که براى این مجموعه ها مایه اضطراب و ناراحتى و اشتباه در فهم باشد, براى من بسیار سخت و سنگین است. هر کسى بوده, فرق نمى کند, چه در لباس نیروى انتظامى, چه در غیر آن. کسانى که در نظام جمهورى اسلامى تخلف مى کنند, باید با آنان برخورد بشود, اما کسى که تخلفى نکرده است, کسى که در خانه خود در حال استراحت است, آن هم در محیط جوان دانشجویى, کار بسیار خطا و ناروایى نسبت به او انجام گرفته است.
این که صد نفر یا دویست نفر از کوى دانشگاه خارج شدند و حرف هایى زدند و شعارهایى دادند, بهانه و مجوزى نمى شود براى این که کسانى, در هر لباس و با هر نامى, وارد آن محیط بشوند و کارهاى ناروایى انجام بدهند, به خصوص وقتى که نام مقدس نیروى انتظامى در میان مىآید, عملى که موجب بشود نیروى انتظامى بدنام بشود, قضیه سخت تر مى شود. شما مى دانید که امروز نیروى انتظامى در اطراف کشور, در جاده ها, در مرزها, در برخورد با اشرار, چه جانفشانى هایى مى کند و چه زحماتى مى کشد. چه قدر از این ها براى حفظ امنیت ما, جان خود را از دست مى دهند. با این حال, به وسیله چند نفر عملى انجام بشود که چهره این خدمتگزاران در نظر بعضى تیره بشود, آیا این انصاف است؟! یا آن طورى که نقل کرده اند, بعضى با آوردن نام مقدس ((یاحسین)) و ((یازهرا)) وارد اتاق دانشجوى بسیجى یا دانشجوى جانباز بشوند و او را از خواب بیرون بیاورند, یا آن طور حوادثى را به وجود بیاورند, آیا این درست است؟ این ها قلب را مى فشارد. این همه جوان مومن و عاشقان امام حسین, عاشقان فاطمه زهرا, در همه جاى کشور, در خدمت اسلام, در خدمت کشور, در طول دوران دفاع مقدس, در هر خطرى که این کشور را تهدید کند, سینه سپر مى کنند و وارد مى شوند, اما بعد کسانى با استفاده از این نام ها حوادثى را به وجود بیاورند. براى من, حادثه خیلى تلخى بود. البته من تإکید کردم که اطراف این حادثه تحقیق بشود و بروند حادثه را درست بسنجند. قرار شد رئیس جمهور محترم و مسئولان, هیإت تحقیقى را تعیین کنند, من هم ممکن است خودم کسى را در این هیإت بگذارم.
من چند حرف دارم, یک حرف با دانشجویان, یک حرف با عموم ملت ایران, یک حرف به خصوص با شما جوانان, یک حرف هم با دشمن.
حرف من به دانشجویان این است که مراقب دشمن باشید, دشمن را خوب بشناسید, مبادا از شناسایى دشمن غفلت کنید, غریبه هایى که خود را در لباس خودى در همه جا داخل مى کنند, این ها را بشناسید, دست هاى پنهان را ببینید. هیچ کس به خاطر غفلت ستایش نمى شود. هیچ کس به خاطر چشم ها را بر هم گذاشتن, مدح نمى شود. اگر بر آدم غافل ضربه اى وارد شد, اول کسى که مسوول و مذموم است, خود اوست مراقب باشید. دانشجو, قشر فاخر و باارزشى است. دشمن, دانشجو را هدف گرفته است. چند سال است سعى مى کنند بلکه بتوانند دانشجویان را در مقابل نظام قرار بدهند, اما موفق نشدند, بعد از این هم موفق نخواهند شد. اگر یک عده نفوذى خواستند از فرصتى استفاده کنند و از آب گل آلودى ماهى بگیرند, وارد اجتماع دانشجویان شدند و شعارهایى درست کردند و حرف هایى زدند, خیال نکنند که ما اشتباه خواهیم کرد, نه ما اشتباه نخواهیم کرد, ما مخاطب و طرف خودمان را مى شناسیم.
دانشجو فرزند ماست, متعلق به ماست, متعلق به این کشور است. دشمن است که مى خواهد با نفوذ به نام دانشجو در میان دانشجویان, فساد و تباهى کند, خود دانشجویان بایستى هوشیارانه متوجه باشند.
در یک چنین موقعیت و فصل حساسى مثل این فصل سال ـ فصل امتحانات دانشجویى, فصل کنکور, که همه خانواده هایى که جوانى دارند, این فصل که مى شود, همه همت خودشان را مى گذارند که جوانشان حواسش جمع باشد و بتواند در امتحان یا در کنکور موفق بشود ـ آن کدام دستى است, آن کدام دشمن آینده این مملکت و دانشگاه این مملکت است که این طور جوانان را به یک سمت انحرافى مى کشاند و سرگرمى درست مى کند, تشویق مى کند به این که سراغ درس و سراغ امتحان نروید, اجتماع کنید؟! اول کسى که این جا باید هوشیارانه چشم خود را باز کند و تصمیم بگیرد, خود دانشجوست.
به ملت ایران هم عرض مى کنم: اى ملت بزرگ و شجاع که بیست سال است دشمنى را که انقلاب از این کشور بیرون راند, با قدرت پشت در نگه داشتید و نگذاشتید که این دشمن از هیچ منفذى وارد بشود, به هوش باشید. این معناى این حرف هاى مکررى است که من در این چند سال به ملت ایران و به مسوولان عرض کرده ام که دشمن درصدد نفوذ است. هر پنجره اى پیدا کند, وارد خواهد شد, هوشیارىتان را بیش تر کنید. دشمن, امنیت ملى ما را هدف گرفته است. امنیت ملى براى یک ملت, از همه چیز واجب تر است. اگر امنیت ملى نباشد هیچ دولتى نمى تواند کار کند, براى سازندگى, هیچ سنگى روى سنگ گذاشته نخواهد شد. وقتى که هرج و مرج و ناامنى باشد, هیچ مشکلى از مشکلات مملکت حل نخواهد شد, نه اقتصاد مردم, نه فرهنگ مردم, نه مسائل اجتماعى مردم, نه مسائل سیاسى مردم. وقتى امنیت نبود, همه این ها از بین خواهد رفت. دشمن این را هدف گرفته است. این را ملت ایران در همه جاى کشور باید بفهمند, که البته مى فهمند و مى دانند, بحمدالله ملت هوشیار است.
یک حرفى هم به شما جوانان عرض مى کنم: جوانان عزیز! شماها امیدهاى انقلاب و اسلامید. رفتار شماها مى تواند این مملکت را در جهت شکوفایى, با سرعت به پیش ببرد. وقتى جوان مملکت هوشیارانه, باتدبیر, با حلم, با توجه به موقعیت ها, حرف بزند و تصمیم بگیرد و عمل کند, کشور گلستان خواهد شد. وقتى هیجانات کور, پا وسط بگذارند, دشمن فورا استفاده خواهد کرد. بارها ما این حرف را گفتیم, چرا گوش نکردند؟! چرا گوش نمى کنند؟! حتى اگر یک چیزى که خون شما را به جوش مىآورد ـ مثلا فرض کنید اهانت به رهبرى کردند ـ باز هم باید صبر و سکوت کنید. اگر عکس من را هم آتش زدند و یا پاره کردند, باید سکوت کنید. نیرویتان را براى آن روزى که کشور به آن نیازمند است, براى آن روزى که نیروى جوان و مومن و حزب اللهى باید در مقابله با دشمن بایستد, حفظ کنید, و الا حالا فرض کنیم یک جوانى, یا یک دانشجوى فریب خورده اى هم حرفى زد و کارى کرد, چه اشکالى دارد؟ من از او صرف نظر مى کنم.
و اما یک مطلب به دشمن مى گویم, هر که هست و هر جا هست. دشمنان اصلى ما در سازمان هاى جاسوسى, طراحان این قضایا هستند. این پولى که مجلس امریکا تصویب کرد که باید براى مبارزه با نظام ایران صرف بشود, این پول و چندین برابر این پول ها, کجا مصرف شد؟! معلوم است, براى همین طور طراحى هایى مصرف مى شود, شکى نیست. این دشمنان بدانند که خواب برگشتن امریکا به این مملکت, یک خواب پریشان و غیرقابل تعبیر است.
این عناصر داخلى حقیر, این عناصر سیاسى مطرود و منفور, که ملت این ها را مثل دندان فاسدى بیرون آورد و به یک طرف پرتاب کرد. هجده, نوزده سال است که کمین گرفته اند. تا از ملت و از امام و از نام امام و از راه امام انتقام بکشند, این ها هم بدانند که اشتباه کردند, در همین قضیه هم اشتباه کردند, خودشان را لو دادند و چهره خودشان را مشخص کردند.
درست است که به دستگاه اطلاعاتى ما آن ضربه ناجوانمردانه را وارد کردند, به دستگاه انتظامى ما هم در این جا این ضربه را وارد کردند, اما عناصر خدمتگزار و سربازان مخلص و بدون نام و نشان جمهورى اسلامى, اطلاعات را کسب مى کنند و مى فهمند که چه کسى در کجاست و چه کار مى کند. نمى توانند این ملت را با این روش ها از صحنه مبارزه در راه استقلالشان, در راه اسلام عزیزشان, در راه مبارزه با دشمنانشان عقب برانند.
یک نکته هم به این خط و خطوط سیاسى عرض کنیم. آقایانى که سردمداران خطوط سیاسى و گرایش هاى سیاسى هستند, حالا برسید به این حرفى که ما مى گوییم شما خودیها وقتى سر قضایاى بیهوده این طور با هم درگیر مى شوید, دشمن سوء استفاده مى کند, بفرمایید, این یک نمونه, دیدید دشمن چه طور استفاده کرد؟! دیدید دشمن چگونه نیش خود را زد؟! اختلافات سلیقه اى و سیاسى را کنار بگذارید. البته ما اصرار نداریم که همه یک طور فکر کنند, اما براى کار سیاسى و درگیرى سیاسى حدى قایل بشوید و یک خط قرمزى بگذارید, بى حساب و کتاب با هم مبارزه نکنید که آن قدر مشغول شوید که به دشمن اجازه بدهید این طور بیاید و داخل این میدان ها بشود.
سر این قضیه قانون مطبوعات, سر قضایاى گوناگون دیگر, چه جنجال و چه دعوایى به راه افتاد! همه اش مسائل خط و خطوط! براى چه؟ براى این که یک قانونى دارد در مجلس تصویب مى شود؟
من به یک جریان سیاسى خاص اشاره نمى کنم, خطاب من به همه است. براى من, آن خط و آن خط و هر خط سیاسى و سلیقه سیاسى دیگر, تفاوت نمى کند. براى من, مناط و ملاک, راه خدا و راه امام و راه اسلام و حفظ کشور و رعایت مصالح مردم و حفظ آینده کشور مطرح است. براى من فرقى نمى کند که فلان کس متعلق به خط ((الف)) است, فلان کس متعلق به خط ((ب)) است, من به همه عرض مى کنم, شما هم هوشیار باشید.
آخرین جمله را هم به امام و مقتداى خودمان ولى عصر (ارواحنا فداه) عرض کنیم! اى سید و مولاى ما! پیش خداى متعال گواهى بده که ما در راه خدا تا آخرین نفس ایستاده ایم. بزرگ ترین آرزو و افتخار بنده این است که در این راه پرافتخار و پرفیض و پربهجت, جان خودم را تقدیم کنم. ان شإالله خداوند متعال شماها را موفق و موید بدارد.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته