به مناسبت هفته دولت
نگهدارى و حفظ ارزش هاى انقلاب اسلامى
شهریور ماه با هفته دولت آغاز مى شود و یادآور شهادت مظلومانه دو مسئول والاى انقلاب است; رئیس جمهور شهید رجایى و نخست وزیر شهید باهنر.
در هفته دولت باید بررسى کرد که چرا این دو تن مورد هجوم عناصر پلید نفاق و مزدوران استکبار جهانى قرار گرفتند و به شهادت رسیدند؟ درست است که انگیزه منافقان, ضربه زدن به پیکره انقلاب نوپاى اسلامى بود ولى چرا این دو نفر را نشانه رفتند؟
شاید علت اصلى آن, سابقه انقلابى بودن و تعهد این دو شهید والامقام انقلاب بود. آن ها دو کالبد بى رمق را نشانه نرفتند بلکه دو روح پرتپش و انقلابى را مورد هجوم قرار دادند و همیشه چنین شخصیت هایى مورد نظر دشمن است. البته آن ها بحمدالله به هدف پلید خود نرسیدند و هرگز هم نخواهند رسید مادام که روحیه انقلابى و تعهد در جسم و جان این ملت مى تپد و خون یاران حسین(ع) در رگ آنان جارى است و مادام که ارزش هاى اسلام پیوسته در درجه اول قرار دارد و مادام که انگیزه اصلى و هدف غایى, دفاع و پشتیبانى از مقدسات اسلام است و بس.
بنابراین آن چه براى ما مهم است و سرنوشت ساز, این است که نظام ما مبتنى بر ارزش هاى اسلامى باشد. همین مطلبى که در طول سالیان دراز پس از پیروزى و حتى پیش از پیروزى, مورد تإکید و سفارش امام امت رضوان الله علیه و مقام معظم رهبرى بوده و هست.
حال که در رإس نظام و در رإس مسئولین دولت, مقام روحانى است, پس باید تمام ارکان نظام با روحانیت و معنویت عجین شود و در آن ذوب گردد. وانگهى تمام ملت هاى محروم جهان ـ نه تنها ملت ایران ـ به عملکرد دولت اسلامى به عنوان یک اصل و یک اساس زندگى و به عنوان یک ارزش متعالى اسلامى مى نگرند, پس اگر روزى ـ خداى نخواسته ـ نظام ما از ارزش هاى اسلامى فاصله بگیرد و یا سرسوزنى از آن دور شود, نه تنها دولت و نظام اسلامى زیر سوال مى رود که اسلام زیر سوال مى رود, لذا مسئولیت بسیار سخت و دشوار است و ما باید تلاش کنیم که از هر نظر و در تمام ابعاد, خود را با احکام اسلام وفق دهیم و عملکرد تمام اعضاى دولت از رئیس جمهور و وزیر گرفته تا یک مدیر کل و یا یک نماینده و یک قاضى دادگاه, و حتى یک کارمند, همه و همه با ارزش هاى اسلامى سازگار و پا به پاى آن در حرکت باشند.
در روایت بسیار جالبى از امیرالمومنین علیه السلام مى خوانیم:
((یستدل على ادبار الدول بإربع: تضییع الاصول و التمسک بالغرور و تقدیم الاراذل و تإخیر الافاضل)).(غرر الحکم)
علت از بین رفتن دولت ها چهار چیز است: 1ـ کنارگذاشتن اصول 2 ـ خودخواهى و پیروى از هواى نفس 3 ـ به کار گماشتن نالایق ها 4ـ پس زدن اندیشمندان و افراد لایق.
نگهدارى اصول اسلام و انقلاب
چقدر جالب و به جا است اگر این حدیث مبارک و ارزشمند سرلوحه کار فرمانروایان جامعه و مسئولان امر باشد. نخستین چیزى که دولت را به اضمحلال و شکست مى کشاند, زیر پا نهادن و کنار گذاشتن اصول است. اصول یعنى قوانین کلى و اساسى اسلام که بحمدالله قانون اساسى جمهورى اسلامى سرچشمه گرفته و مبتنى بر آن است. اصول یعنى ارکان مسلم و ستون هاى حقیقى انقلاب اسلامى که امام امت ـ قدس سره ـ طى سال هاى متمادى با خون دل و شهداى والامقام با نثار جان, آن را تبیین و اجرا نمودند. اگر روزى این اصول ـ که ستون هاى محکم انقلاب و کشور را مى سازد ـ بى رویه تغییر کرد یا کنار گذاشته شد, بى گمان حکومت متزلزل و قدرت از دست دلسوزان امت خارج و به بیگانگان منتقل خواهد شد!
نگویید این سخنان مایه دلسردى است; این برگرفته از سخنان امیرالمومنین علیه السلام است که آن روز هشدار داده و ما را بر حذر داشته است.
پس باید قبل از هر چیز مواظب باشیم ارکان انقلاب و نظام سست نشود و دستخوش تغییر نگردد و نباید هر کس اصول قانون اساسى را وفق سلیقه خویش یا براى دلخوشى گروهى از افراد, تفسیر نماید. و اگر مسإله اى نیاز به تبصره و توضیح دارد و یا همگام با اوضاع سیاسى روز, باید مطرح شود, نباید مسئولین و شخصیت هاى کشور آن را در ملا عام مطرح کنند و با هو و جنجال درصدد تغییرش برآیند. نظام ما داراى ارکان قانون گذارى است و سوپاپ هاى اطمینان, به حد کافى دارد که قطعا آنان با بحث و دقت و بررسى جوانب امر و عرضه بر مقام معظم رهبرى, در این گونه موارد تصمیم مى گیرند و به مرحله اجرا مى گذارند. البته ما نمى خواهیم نسبت به حسن نیت مسئولین ـ که همگى مورد تإیید مقام معظم رهبرى و ملت هستند ـ تشکیک کنیم ولى دقت در چنین مواردى قطعا لازم است و نباید سرنخ به دست بدخواهان داد.
اصول انقلاب باید نگه داشته شود و این به آن معنى نیست که برخى چه از گروه (آ) و چه از گروه (ب) سر آن اختلاف کنند و کشمکش راه اندازند و مردم را درگیر مسائل فرعى نمایند و سر درگمى در میان اقشار ملت ایجاد کنند. از هیچ گروهى چنین مطلبى پذیرفته نیست. و اگر فردى یا گروهى بدون حفظ کردن سلسله مراتب, اقدام به جنجال آفرینى کند و با زور سرنیزه بخواهد قوانین و اصول را جا به جا نماید نه تنها قابل قبول نیست بلکه باید در محاکم قضایى مورد پیگیرى قرار گیرد.
چه بسا افرادى تحت نام مقدس حزب اللهى اغتشاش و حادثه آفرینى کنند و یا به عنوان طرفدارى از خط امام یا دفاع از انقلاب و یا تحت هر نام و مسماى دیگر به کارهاى خلافى که موجب تشنج آفرینى و یا اختلاف در میان ملت است دست بزنند, که قطعا تمام این اختلاف اندازى ها اشتباه و موجب مواخذه است. همه باید بدانند که حفظ نظام, مستلزم احترام به مقامات مسئول و احترام به قوانین جمهورى اسلامى است. البته این مطلب, تازگى ندارد و جزء مسلمات است, فقط براى تذکر و توجه عزیزان خواننده عرض کردیم.
حفظ ارزش هاى اسلامى
مهم ترین اصول نظام ما ـ چنان که عرض شد ـ حفظ ارزش هاى اسلامى است که جا دارد جان و مال و حیثیت و آبرو فدایش شود. و هم چنان که عرض شد, امروز دنیا, اسلام را از زاویه عملکرد دولت ایران مى بیند. پس باید تلاش کنیم, ارزش هاى اسلامى را نگه داشته و از آن ها دفاع کنیم و از چارچوب معین شده تخطى ننمائیم. اگر ما حقایق اسلامى را درست ارائه ندادیم, مردم ـ متإسفانه ـ آن را اشتباه اسلام تلقى مى کنند نه اشتباه مسلمانان و این نقطه بسیار حساس و خطرناکى است که توجه بیشتر نیاز دارد. آرى! اگر امروز حکومت اسلامى راه غلط و اشتباهى را پیش گیرد, دنیا آن را به پاى اسلام مى گذارد و در نتیجه نهضت اسلامى در سراسر جهان, شکست مى خورد و دستخوش ناملایمات مى گردد و مسلمانانى که به انقلاب ما دلبسته بودند دل سرد و نومید مى گردند. پس باید تلاش بیشتر کرد تا از روش هاى باطل ـ در زندگى سیاسى و اجتماعى خویش ـ پرهیز نمائیم و با تقوا و طهارت روح, حق را دنبال کنیم و از مقدسات اسلام تا آخرین رمق, پشتیبانى نمائیم و مایه دلسردى اسلام خواهان را پیش نیاوریم.
خداخواهى نه خود خواهى
امام امت (ره) چندین بار تذکر مى داد که اگر 124000 پیغمبر در جایى جمع شوند و جلسه بگیرند, هرگز اختلافى پیش نمىآید, زیرا هدف و انگیزه فقط خدا و دفاع از احکام خدا است, پس باید تمسک ما به حفظ احکام الهى باشد نه به غرور و خودخواهى.
امیرالمومنین علیه السلام در دومین فراز از روایت یاد شده مى فرماید: ((و التسمک بالغرور)) یعنى اگر فرمانروایان و والیان قوم به جاى خداخواهى, خودخواهى را پیش بگیرند و به جاى خدمت به مکتب و امت, پیروى از نفس اماره کنند و به جاى اخلاص و پارسائى, غرور و تکبر, حکمفرما شود, مایه نابودى نظام و از بین رفتن حکومت خواهد بود.
بزرگ ترین دشمن انسان نفس خویش است ((اعدى عدوک نفسک التى بین جنبیک)) باید سعى کرد نفس اماره را زیر پاى گذاشت و عقل را داور قرار داد. اگر روزى یکى از مسئولین, مطلبى را خلاف دانست, نباید با سر و صدا و سخنرانى هاى آتشین, آن را خلاف اعلام و بر ملا کرد; شاید او اشتباه کرده و مطلب, حقیقت داشته و برخلاف واقع نبوده است. و به فرض این که قطعا هم خلاف باشد, باید به مقامات بالاتر گزارش دهد و با اجتماع مسئولین آن را پیگیرى نماید, نه این که مجرى قانون خود خلاف قانون عمل کند و مسئول امنیت, ناامنى و بلوا ایجاد نماید و آتش بیار معرکه به سود این یا آن جناح باشد که در حقیقت به سود دشمن است نه جناح هاى وابسته به انقلاب و نظام.
برادران عزیز ! هرگز به خاطر مسائل حزبى و گروهى, مایه اختلاف و دودلى در میان ملت منسجم و یکدل نباشید. بیائید در این هفته دولت و در این سال مقدس که به نام نامى امام امت ـ قدس سره ـ نامگذارى شده, صفحه جدیدى در روابط خود با یکدیگر و روابط خود با ملت و از همه مهم تر روابط خود با خدا بگشائید و همواره مواظب باشید که شما را چند رقیب نظاره گر است و در محاصره چند حسابرس قرار دارید: 1ـ خدا 2ـ ملت 3ـ شهیدان 4ـ نظام اسلامى.
همه را در نظر بگیرید و غفلت نکنید که امروز غفلت شما, پیامدهاى بس خطرناکى به دنبال خواهد داشت و متإسفانه پشیمانى هم سودى در بر نخواهد داشت.
ضمنا از یاد نبرید که به جز این حسابرسان, مراقبانى دیگر نیز وجود دارند که شما را زیر ذره بین قرار داده اند و در کمین شما نشسته اند و مى خواهند نظام را به نابودى بکشانند. استعمارگران و اذنابشان هنوز نومید نشده اند, منافقان و معاندان دزدانه مترقب فرصت و در کمین اند, دشمنان دیرینه نظاره گرند و هر یک منتظر فرصتى است تا یورش برد, هر یک در پى لغزشى از مسئولین هستند تا آن را در بوق کنند و از آن به نفع اهداف شوم خود سوء استفاده کنند. و چه بسا قیم هاى ناخواسته اى نیز منتظر اشتباه و لغزش ما هستند تا خود را به عنوان قیم ملت!! جا بزنند و به پیکار و نبرد با ما و انقلابمان بپردازند! هشدارتان باد اى عزیزان!
حوادث اخیر باید عبرت باشد براى همه مردم به خصوص مسئولین محترم و والامقام نظام. دست به دست هم دهید و با وحدت و خوشدلى, از نظام و اسلام هم چون گذشته, دفاع کنید و به ولى نعمت هاى خود خالصانه خدمت نمائید تا هم آفریدگار از شما راضى و هم بندگان خدا راضى و خشنود شوند.
مردم ما ثابت کرده اند که تحمل هر نوع کمبود و سختى مى کنند و محاصره اقتصادى هرگز نتوانسته آنان را از پاى درآورد ولى مردم تحمل اختلاف آن هم در میان سران قوم و والیان جامعه ندارند. بیائید بار دیگر با روح مقدس امام و با مقام معظم رهبرى تجدید عهد کنید و با اسلام و قرآن پیمان ببندید که پیوسته مدافع اسلام باشید و از احکام آن ـ حسین وار ـ دفاع کنید.
مسئولین و مردم
در روز 23 / 5 / 1370 مقام معظم رهبرى سخنرانى بسیار جالب و آموزنده اى در جمع مسئولین ایراد کردند که اى کاش دوباره آن مطالب مدنظر قرار مى گرفت و مسئولین محترم آن را با دقت بیشتر دوباره خوانى مى کردند و از آن بهره مى بردند.
فرازى را درباره رابطه با مردم برایتان نقل مى کنیم:
((آقایان! ما دو کار در قبال مردم داریم: یک کارى این است که به آن ها خدمت برسانیم و یک کار این است که محبت و اعتماد آن ها را جلب کنیم. خدمت به آنها برسانیم یعنى چه؟ یعنى شما هر جا هستید برنامه شما آن وقتى درست است که نفعش به مردم برسد... این ملاک است . در دستگاه قضایى ملاک این است. در دستگاه قانون گذارى ملاک این است. در دستگاه اجرایى هم ملاک این است. هر کسى در کشور باید براى خدمت به مردم تلاش کند, وقت بگذارید, کارشناس که کارشناسى مى کند, به کارشناس ها در وزارت خانه ها بگوئید اگر آن ها خودشان بعضى از نکات را نمى دانند و ملتفت نیستند به آن ها تفهیم کنید و بگوئید که کارشناسى مورد انتظار از تو این است که آن وضعیتى را که براى مردم مفید و نافع است او را بگردى و پیدا کنى و ارائه کنى. این کارشناسى, کارشناسى درستى است. آن کارشناسى که خودش مسائل مردم را درک نکرده معلوم نیست خیلى امین باشد, نمى گوئیم حالا کارشناس ها را دستشان را بگیرید از دستگاه خارج کنید, نه , توجیهشان کنید...
مطلب دوم: اعتماد و محبت مردم است. مردم باید به ما, به من و شما اعتماد داشته باشند, اگر ما دنبال مسائل خودمان رفتیم به فکر زندگى شخصى خودمان افتادیم دنبال تجملات و تشریفات رفتیم, در خرج کردن بیت المال هیچ حدى براى خودمان قائل نشدیم, مگر حدى که دردسر قضائى درست بکند, هرچه توانستیم خرج کردیم, مگر اعتماد مردم باقى مى ماند؟ مگر مردم کورند؟...))
ملاک گزینش
در خاتمه اشاره اى کوتاه به دو فراز دیگر از حدیث مى نمائیم: امیرالمومنین(ع) دو اصل دیگر را مایه نابودى دولت مى دانند:
1ـ به قدرت رساندن انسان هاى نالایق.
2ـ کنار زدن فاضلان و اندیشمندان.
آن چه در این خلاصه گوئى لازم است تذکر دهیم زیر پا گذاشتن پارتى بازى و واسطه است. آقاى وزیر یا مدیر اداره نباید فامیل یا دوستان خود را تنها به خاطر رفاقت یا خویشاوندى, وارد کار کند و کارهاى کلیدى را به آنان بسپارد. ملاک در انتخاب رده هاى بالا باید فقط و فقط شایستگى آنان باشد و لا غیر. اگر افراد شایسته و اندیشمند متخصص ـ که حتما متعهد هم هستند ـ وارد کار شوند, قطعا با دو سلاح تقوا و تخصص کارها پیش مى رود و مشکلات متلاشى مى گردد و مردم راضى مى شوند و تکلیف الهى , انجام مى پذیرد.
نه تخصص تنها کافى است و نه تعهد تنها, برخى از افراد متعهد هستند که علامت ایمان در رخساره شان پیدا است و تعهدشان گوشزد همگان است ولى در اداره کارى که باید انجام پذیرد ناتوانند یا تخصص براى انجام کارشان ندارند, چنین افرادى را نباید به کار کلیدى گماشت و نباید کار تخصصى را به آنان واگذار نمود, هرچند بسیار متدین باشند و مورد تإیید جامعه.
جامعه ما هم نیاز به تعهد دارد و هم نیاز به تخصص. چنان که یک متخصص بى تقوا کشور را به نابودى مى کشاند, یک متعهد نادان نیز همان نتیجه را براى کشور خواهد داشت, پس باید از هر دو سلاح که مکمل یکدیگرند استفاده کرد و نگوئید که چنین افرادى کم هستند بلکه بسیار زیادند ولى باید جستجویشان کرد و آنان را به کار گماشت.
به امید پیشرفت و تعالى نظام مقدس جمهورى اسلامى و توفیق مسئولین محترم نظام.