مجلس ششم با همه تنش ها و چالش هاى انتخاباتى بحمدالله و با رهنمود و راهگشأى مقام معظم رهبرى کارخود را آغاز کرد.
و اینک سخن از اولویتهاى این مجلس و آرمانها و توقع ها و چشم اندازه هاى آینده آن است همانگونه که در گذشته خاطر نشان ساختیم: دوستان و دشمنان انقلاب برحسب گمانه زنى هاى گوناگون به دست آوردها و عملکرد نمایندگان چشم دوخته اند و انتظار این است امیدهاى دوستان تحقق پذیرد و امیدهاى دشمنان انقلاب که نوید اصطلاحات امریکایى را به وسیله مجلس به خود مى دادند نقش برآب گردد و جز این نیز انتظار نیست. زیرا اکثریت نمایندگان مردم چهره هأى هستند دردآشنا که در بستر انقلاب و اندیشه هاى امام راحل رشد کرده و در خاستگاه مردمى نشو و نمایافته و از فضاى اجتماعى و جامعه شناسى دینى و فرهنگى کشور ناآگاه نیستند و نگرش آنها به واژه ((اصلاحات)) همان است که با فرهنگ انقلاب اسلامى و افکار و اندیشه هاى زیربنأى آن, همسو باشد, نه آنچه استکبار جهانى و رسانه هاى امپریالیستى القا و تلقین مى کنند و امید آنکه قاطبه نمایندگان اینگونه بیندیشند و پاره اى اختلاف نظرهاى فرعى که طبیعى است و هرگاه با تضارب اندیشه ها و راهکارهاى مثبت همراه باشد سازنده است به اصول و بنیادها رخنه نکند و سیاست و استراتژى واحدى بر فضاى مجلس حاکم باشد. که در این صورت موجب اقتدار قوه مقننه و استحکام قوانین مصوبه و سبب آرامش و طمإنینه نفس براى توده ملت خواهد بود و دشمن نیز حساب کار خود را کرده و اذعان خواهد نمود که فرزندان انقلاب و وارثان خمینى کبیر و دست پروردگان ملت رشید و انقلابى و شهیدپرور ایران هرگز دل دشمنان را شادمان نخواهند ساخت و خون به دل مردم نخواهند کرد و غیرت ملى و احساس دینى و روح انقلابى حاکم, از القأات شیاطین بین المللى و وسوسه هاى واسطه ها و عوامل وابسته آنان, متإثر نخواهد شدزیرا خود مى دانند که رسالت تاریخى نمایندگان در این برهه حساس فوق العاده سنگین است.
و سخن حق همان بود که بر زبان رئیس مجلس جارى شد که ((مجلس ششم, اسلامى, خواستار آرمان هاى امام, تسلیم در برابر اوامر و نواهى رهبرى و خدمتگذارى به بازماندگان شهدا است)).
که ما این درآمد امید بخش را جدا به فال نیک گرفته و تإکید مى کنیم که اگر جز این باشد نه تنها مجلس اعتبار خود را از دست مى دهد و از پشتوانه مردمى برخوردار نخواهد بود بلکه در کار خود ناموفق و به جاى حل مسأل کشور بویژه معضلات اقتصادى و مشکلات مردم درگیر اختلاف و تنش و تضاد خواهد گشت که تجارب نشان داده که چه عواقب نامطلوبى در پى دارد.
تردید نباید کرد که اگر مجلس یا هر نهاد دیگر نظام, صبغه اسلامى خود را از دست بدهد مشروعیت خود را از دست داده و در این کشور جایگاهى نخواهد داشت و اگر خواستار آرمان هاى امام و معمار انقلاب اسلامى نباشد به همین ترتیب و اگر امر و نهى رهبرى را که از سرمصلحت اندیشى و هدایت پدرانه و مشفقانه صورت مى پذیرد تسلیم نباشد در نیمه راه از کار باز خواهد ایستاد و چرخهاى به هم پیوسته نظام فلج خواهد شد. و اگر خدمتگذار توده ملت بویژه صاحبان اصلى انقلاب خانواده معظم شهدا نباشد و آرمانهاى معنوى آنان را که براى تحقق آن تمام هستى خود را نثار و ایثار کرده اند, پاس ندارند به خیانت امانت ملت خیانت ورزیده و علاوه بر آن باید منتظر زوال نعمت هاى الهى و مجازات دنیوى و اخروى باشند.
بنابراین با ایمان و اعتقاد به تعهد اکثریت قاطع نمایندگان و انشإالله همه آنها, مطلب همان است که رئیس محترم مجلس گفت و خواست توده ملت است.
گاه از برخى نمایندگان نقل مى شود که این مجلس را ((مجلس اصلاحات)) و ((طرفدار جامعه مدنى)) شهرت داده اند که این واژه ها باید تعریف شود. اگر اصلاحات به معناى رفع نواقص و مفاسد و تلاش در بهبودى اوضاع و همسو کردن بیشتر جریان ها در جهت مصلحت دین, انقلاب و مردم باشد سمعا و طاعه ـ و انشإ الله چنین باد ـ و این وعده ها مجال تحقق پیدا کند و اگر جز این باشد ـ که انشإ الله چنین نخواهد بود ـ سرنوشت مجلس همان است که قبلا اشاره شد. ناکامى و بدفرجامى و دردافزأى و الى آخر.
بازى با واژه ها چاره ساز نیست
و اما موضوع اشتهار مجلس که طرفدارى از ((جامعه مدنى)) که در سخنان برخى آمده باید به طور شفاف گفت: این نیز نیاز به تفسیر و توضیح دارد. اگر مقصود جامعه مدنى اسلامى است که مفهوم آن مشارکت و مشاوره نمایندگان مردم به نیابت از مردم و سعى در تحقق بخشیدن به آرمانهاى اسلامى ملى و میهنى است که این همان چیزى است که جزو الفباى نظام ماست و در قانون اساسى مطرح شده و قرآن فرموده: ((وامرهم شورى بینهم)) و بیست و یک سال است به اجرا درمىآید و در گذشته حتى سالم تر از امروز و با درایت و بصیرت بیشتر صورت پذیرفته است و بازى با کلمات و اصطلاحات بویژه اصطلاحات غربى نه تنها گیج کننده و سردرگم است, دردى را نیز درمان نخواهد کرد و در هر حال بنا را بدون بدبینى بر این باید گذاشت که مقصود از جامعه مدنى همان مشارکت مردمى در لواى تعالیم اسلامى و حمایت از حقوق آحاد ملت در چهارچوبه شرع و قانون است که البته این خواست همه مردم و بویژه نیروهاى مومن و انقلابى است و حرف جدیدى نیست. و سر وصدا نمى خواهد! و اگر مقصود از جامعه مدنى تقلید از غرب در مفاهیم این واژه هاست که آن نیز حساب جداگانه دارد. مفاهیم مدنیت در غرب با مدنیت در اسلام متفاوت است, به عبارت روشن تر دموکراسى غربى با فرهنگ اسلامى ما سازگار نیست, الگوى جامعه مدنى غرب براى غرب و غربى ها قابل قبول است اما در جامعه اسلامى که حاکمیت از آن خدا است و مردم نیز در همین چهارچوب باید تصمیم بگیرند, قابل قبول نیست, رإى مردم محترم است اما دین خدا محترم تر است. بنابراین باید سعى کرد واژه هاى نوظهورى که مردم ما نیز جز این را قبول ندارند, آنها براى دین خود انقلاب کرده اند ونه براى یک نظام دموکراتیک یا سوسیال دموکرات بدون اسلام.
امروزه در فضاى سیاسى اجتماعى غربى رواج دارد و براى ما گمراه کننده است کمتر روى آنها مانور داده شود و غرب پسند بودن چنین واژه هایى تاکنون هیچ دردى از دردهاى اجتماعى ما را حل نکرده و نخواهد کرد.
بنابراین به جاى بازى با واژه ها و نوآورىهاى کاذب و ظاهرفریب باید در عمل به فکر مردم بود. مردمى که معمولا در اینگونه موارد که از آنان رإى طلب مى شود, مطرح اند و مشکلاتشان همچنان پاى برجاست!
و اما اولویت هاى مجلس
تشخیص اولویت ها نیز از اهم مسأل کار مجلس است که در روزهاى نخستین نیز مورد توجه نمایندگان و ناظران امور مجلس و غیر مجلس قرار گرفته و درباره آن دیدگاه هاى متفاوتى ابراز شده است.
ریاست محترم مجلس مهم ترین مسئله را مهار تورم و حل مشکل بیکارى انتظار مردم از نمایندگان مجلس ذکر کرده است, مشکلى که جامعه را به فساد و اعتیاد مى کشد. که حرف منطقى و مثبت و سرنوشت سازى است.
این در حالى است که برخى نمایندگان شاخص مجلس, مهمترین مسئله سیاسى را محدودیت هاى بسیار شدید مطبوعات دانسته که مجلس در نخستین روزهاى خود باید بدان رسیدگى کند! که در پاسخ به این اظهارات بطور قاطع باید گفت: اولا مهمترین مسئله امروز کشور مسأل سیاسى و از جمله مسئله آزادى یا محدودیت مطبوعات نیست. چندى است که در کشور به جاى هرگونه اقدام مثبت در جهت رفع مشکلات زندگى مردم در زمینه هاى فرهنگى و اقتصادى سخن از توسعه سیاسى است که دیدیم در این اواخر چه بلا و نکبتى ببار آورد و حتى مطرودین ملت و گروهک ورشکسته را که در لانه ها خزیده بودند و جبهه ملى ها و پان ایرانیست و نظأرشان را آفتابى کرد که ارگان رسمى وفعالیت سیاسى با الگوى جامعه مدنى غرب به راه بیندازید و دیدیم که مطبوعات زنجیره اى چه کردند و وقاحت و رسوأى را تا بدانجا کشیدند که بر مقدسات و ارزشها بتازند و خواهان تجدید نظر در اصول انقلاب اسلامى شدند و هرگاه برخوردى با آنان شد بانگ و فریاد برداشتند که آزادى نیست! و این همان چیزى است که امروز برخى آن را مهمترین مسئله سیاسى کشور مى دانند و در جهت رفع محدودیت هاى قانونى مطبوعات خواب و خیال در سر مى پرورند.
سوال این است که چرا یک عده را تب سیاسى گرفته است؟! در حالى که اگر یک عده مرفه و راحت طلب کارى جز دعواى سیاسى ندارند, توده مردم را خون دل زندگى و مشکلات اقتصادى به ستوه آورده و همانگونه که در سخنان رئیس مجلس دیدیم تورم و بیکارى چون غده سرطانى جامعه و نسل جوان را از درون مى خورد و زیرپاى نظام و حاکمیت را خالى مى کند و عده اى هنوز در تب و تاب سیاسى اند و غصه اى دیگر ندارند چرا که بقول آن شاعر:
تو را که هر چه مراد است در جهان دارى
چه غم زحال دل زار ناتوان دارى
مى گویند: فرد بى بضاعتى با فرد مرفهى مى گفت: کدامین درد بدترین درهاست؟ او پاسخ داد ((درد عاشقى))! و آن فرد محروم گفت: گرسنگى ندیده اى که فریادت را به آسمان برد! حال ماجراى اینهاست. که مهمترین مشکل را در مسأل سیاسى خلاصه مى کنند در حالیکه مردم کمترین مشکل سیاسى ندارند. مشکل سیاسى براى جریان هاى محفلى و بالانشین هاست که سیر و راحت نشسته اند و لاف سیاسى مى زنند و از محدودیت ها مى نالند و حتى در کنفرانس هاى بیگانه آه و ناله سرمى دهند که بیست سال است زیر فشار نظام اسلامى تحمل مى کنند و به انتظار سرنگونى آن نشسته اند. بارى این غوغاسالارىها نباید نمایندگان را فریب دهد که آنها نیز مهمترین مسأل را سیاست بازىهاى مطبوعاتى و غیر مطبوعاتى بدانند که این مسئله درد ملت و مردمى نیست که به نمایندگانشان رإى داده اند. این آقایان سرى به کوچه و بازار بزنند که از زندگى مستضعفین و حقوق ناچیز و درآمد کم و اجاره هاى سنگین و مشکلات اقتصادى و قوت لایموت و فشار تورم و بیکارى جوانها و رواج اعتیاد و مواد مخدر و فروپاشى خانواده ها و افزایش آمار طلاق که اکثر ریشه معیشتى دارد و هزاران مشکل دیگر, خبرى بگیرند تا به این نتیجه برسند که مشکل امروز کشور مسأل سیاسى و محدودیت هاى مطبوعاتى نیست.
این طبل هاى بد آهنگ!
طبل بدآهنگ پاره اى مطبوعات گوش مردم را خسته کرده و تکثیر غیر مفید رنگین نامه ها نیازهاى جدى و ملموس مردم را که به کمترین امکانات زندگى محتاجند, هرگز پرنمى کند! این تکثیر شاید براى برخى متصدیان امور فرهنگى و ارشادى! که راحت و بى خیال سر در منافع و مقاصد خود دارند, جالب توجه باشد! اما براى مردم ما چیزى جز اعمال فشار هر چه بیشتر و بریدن حق آنها و یارانه دادن به برخى عناصر غیر متعهد مطبوعاتى نیست.
شاید تصور شود نگارنده این سطور متحجرانه فکر مى کند و حساب نشده قلم مى زند! اما اگر عینک بدبینى از دیدگان برداشته شود, و ملاک ها و معیارها مورد توجه قرار گیرد همانگونه نتیجه گیرى خواهد شد که ما گرفته ایم. بارى, مسئله آزادى مطبوعات در جامعه اسلامى ما با جامعه مدنى غرب تفاوت فاحش دارد که شرح آن را به مجالى دیگر باید سپرد. اجمال سخن اینکه: در طول یکى دو سال قبل شاهد بودیم که پاره اى عناصر مطبوعاتى با هر انگیزه اى چه کردند, حقیقت این است که اینها هنوز به رشد لازم در رعایت حدود و ثغور آزادى نرسیده اند و حتى معیارهاى الگوهاى غربى شان را نیز نادیده گرفته اند آنها نمى دانند که حتى در جامعه مدنى غرب براى ارزشهاى دینى وسیاسى و نهادهاى قانونى و استراتژیک ونقد و ایراد به آنها محدوده اى هست و ناشیانه و بى گدار به آب نمى زنند و لى مع الاسف در جامعه ما طول زمان یاد شده بدترین شکل لجام گسیختگى را بنام آزادى به نمایش گذاشتند که این را باید تقلید ناشیانه از غرب یا خدمت به بیگانه با نام و عنوان آزادى در جامعه مدنى نام نهاد که در اینجا مسئولیت قوه قضأیه و اطلاعات است که براى کسانى که اشک تمساح براى آزادى مى ریزند جریان ها و مسأل را روشن کنند و توده مردم را در جریان بگذارند تا حربه مظلوم نمأى را از عناصر فریبکار بگیرند.
در هر حال اگر قرار باشد از هم اکنون در مجلس سخن از محدودیت هاى مطبوعات و کشاندن بحث ها به مسأل سیاسى گمراه کننده و دعوا بر سر قانون مطبوعات باشد که عده اى از نمایندگان آن را اهم امور مى دانند باید آیه یإس خواند که پس مشکلات و مسأل اصلى مردم چه مى شود؟! مشکل بیکارى و تورم چه مى شود. آیا فکر نمى کنند این راه که مى روند به کعبه نیست بل به ترکستان است!