حکمت محبت
روزى اعرابى بادیه نشینى حضور رسول اکرم (صلى الله علیه و آله ) رسید و از صحنه محشر و روز قیامت پرسید. حضرت فرمودند: براى قیامت چه حاضر کرده اى؟ عرض کرد : هیچ ! ولى خدا و رسولش را دوست دارم . حضرت به او فرمود: ((المرء مع من احب)) انسان با محبوب خویش همراه است . یعنى اگر محبت تو صادقانه است , با محبوب خود محشورى . ( چگونه ممکن است محبت باشد ولى انسان به میل خود عمل کند نه به رضاى محبوب ) . (بحارالانوار , ج 17 , ص 13)
مهماندار بهشت
رسول خدا (صلى الله علیه وآله ) فرمودند: وقتى بهشتیان وارد بهشت مى شوند کوبه در را مى کوبند (دق الباب مى کنند) زیرا در زدن خود نوعى ادب براى میهمان است (گر چه در بسته نباشد) . از زدن کوبه این صدا به گوش مى رسد: یا على یا على!(الامالى والمجالس صدوق , ص 471)
مرحوم علامه طباطبایى رضوان الله تعالى علیه در شرح این حدیث مى فرمودند: مهمان وقتى به خانه اى مى رود نام صاحب خانه را صدا مى زند, صاحب بهشت و مهماندار بهشت على بن ابیطالب سلام الله علیه است از این رو صداى کوبه در بهشت هم ((یاعلى)) است . چون هر کس به بهشت مى رود در سایه رهبرى و هدایت این خانه و میهمان این خاندان است.(حکمت عبادات آیت الله جوادى آملى ص 255)
عارف کیست ؟
بوعلى سینا گوید: عارف , گشاده رو و متبسم است , کوچک و بزرگ از فروتنى او بهره مند مى شوند او هم از دیدار همگان شادمان است , چرا چنین نباشد که او همه هستى را تجلى حق مى بیند.(اشارات و تنبیهات ,ج 3,ص 391)
انسان عاشق
((عشق)) که واژه اى عربى است از گیاه خاصى که ((عشقه)) نام دارد مشتق شده , در فارسى به این گیاه ((پیچک)) گویند. این گیاه وقتى به بدنه دزخت چسبید, دیگر آن را رها نمى کند, راه تنفس درخت را مى بندد تا کم کم آن درخت زرد مى شود, آنگاه برگهایش مى ریزد و سرانجام خشک مى گردد. در این هنگام مى گویند: این درخت را ((عشقه)) گرفت . عاشق به چنین انسانى مى گویند.
علما مایه برکت هستند
حضرت زکریا بن آدم از اصحاب حضرت رضا علیه السلام در قم بود. وى در نامه اى براى حضرت پیام داد که رجال علمى و بزرگان یا پیرمردان رحلت کرده اند و من با نسل فعلى مانوس نیستم . مى خواهم اگر اجازه بفرمایید از قم بروم ؟
حضرت در جواب به وى فرمودند: نه هرگز! تو در قم بمان , چون وجود تو براى مردم قم برکت است . خداى سبحان به برکت تو عذاب را از این مردم برمى دارد, همانگونه که به برکت قبر پدرم موسى بن جعفر (سلام الله علیه ) عذاب را از اهل بغداد برمى دارد. (بحار, ج 2, ص 251)
صراط از مو باریکتر و از شمشیر برنده تر
مرحوم محقق طوسى وقتى صراط را معنى مى کند مى گوید: آنچه گفته شد که صراط از مو باریکتر و از شمشیر برنده تر است , یعنى هم تشخیص دادن وظیفه وهم راه رفتن براساس آن دشوار است . پى بردن به وظیفه مانند عبور از راهى است که از شمشیر تیزتر و از مو باریکتر باشد و بعد از آن که وظیفه را تشخیص داد وقتى بخواهد به آن وظیفه عمل کند, مثل آن است که مى خواهد از راهى که از مو باریکتر و از شمشیر تیزتر است عبورکند. (آغاز و انجام محقق طوسى , ص 33)
مرز ایمان و کفر
امام صادق (علیه السلام ) فرمود: مرز بین ایمان و کفر چیزى جز کم عقلى نیست . چون انسان به منظور جلب توجه دیگران عبادت مى کند در حالى که اگر این عبادت را براى خدا خالصانه انجام دهد, خداوند زودتر او را به مطلوبش مى رساند. ( اصول کافى , ج 1, ص 28, ح 33)
گوشه اى از حکمت هاى وضو
وضوگرفتن , یعنى شستن صورت و دستها و مسح سر و پاها با نیت.
شستن صورت یعنى خدایا هر گناهى که با این صورت انجام دادم آن را شستشو مى کنم که باصورت پاک به جانب تو عبادت کنم . و با پیشانى پاک سر بر خاک بگذارم .
شستن دستها یعنى خدایا از گناه دست شستم و گناهانى را که با دستم مرتکب شده ام , با شستن دست آن را تطهیر مى کنم.
مسح سر یعنى خدایا از هر خیال باطل و هوس خام که در سر پروراندم سرم را تطهیر مى کنم و آن خیالهاى باطل را به دور مى ریزم .
مسح پا یعنى خدایا من از جاى بد رفتن پا مى کشم و پا را از هر گناهى که با آن انجام داده ام تطهیر مى کنم.
و با مضمضه آب در دهان , آن را براى بردن نام مبارک حق تعالى تطهیر مى کنم. (من لایحضره الفقیه , ج 2, ص 202.)
آثار وضو
رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم ) فرمود : امت من در قیامت میان سایر امت ها ممتاز و نورانى محشور مى شوند و این بر اثر وضوى آنان است. (خوشا آنان که همیشه با وضو هستند.)(بحارالانوار, ج80, ص 237)
سه خصلت براى نمازگزار
امام باقر علیه السلام فرمود: نمازگزار سه خصلت دارد:
1ـ وقتى به نماز ایستاد, فرشتگان از آنجا تا دور نماى آسمان او را دربر مى گیرند و او در میان صفوف فرشتگان است .
2ـ خیرات از چهره هاى آسمان پیوسته بر سر نمازگزاران فرودمىآید تا نمازش را به پایان برساند
3ـ خداى سبحان فرشته اى را وکیل کرده تا به نمازگزار بگوید: تو اگر بدانى با چه کسى مناجات مى کنى , دست از نماز برنمى دارى. (من لایحضره الفقیه, ج 1,ص 210)
حکمت سلام نماز
یکى از عرفاى بزرگ اسلام مى گوید: کسى که در نماز حواسش پیش غیر خدا و متوجه زندگى است ,چگونه به خود اجازه مى دهد در پایان نماز بگوید: ((السلام علیکم و رحمه الله)) چون پیغمبر اکرم (صلى الله علیه و آله ) فرمود: ((المصلى یناجى ربه)) نمازگزار مشغول مناجات با خداست , پس با مردم و در جمع دیگران نیست . وقتى نمازش تمام شد و مناجاتش با خداى سبحان به پایان رسید, از حضور خدا برمى گردد و در بین مردم قرار مى گیرد لذا مى گوید((السلام علیکم و رحمه الله)) , افرادى که در مجمع و کنار یکدیگر نشسته اند هیچ کدام به یکدیگر سلام نمى کنند, زیرا در حضور یکدیگرند. کسى که در آن جمع نیست و از جاى دیگر وارد مى شود سلام مى کند.
آن عارف مى گوید: من در تعجبم کسى که حواسش پیش زندگى است و اصلا با خدا مناجات نکرده و از مردم جدا نشده, چگونه به خود اجازه مى دهد که بگوید: السلام علیکم و رحمه.... (سرالصلاه امام خمینى ((ره)), ص 108 ـ 115)