زنگ خطر توسعه مفاسد اخلاقى! حجه الاسلام والمسلمین محمد تقى رهبر
رئیس سازمان زندان هاى کشور اعلام کرد: آمار زندانیان دانشجو طى سالهاى اخیر نسبت به گذشته افزایش یافته که بیشترین آنها مربوط به مواد مخدر و مسائل اخلاقى است. بنا به اظهار نامبرده: هر 55 ثانیه یک نفر به زندان مى رود و آمار زندانیان کشور در حال حاضر به 106 / 147 نفر مى رسد که 5292 نفر آن را زنان تشکیل مى دهند و از این میان 650 کودک همراه مادرانشان در زندان به سر مى برند! براساس این گزارش: 51 درصد زندانیان مجرمین مواد مخدرند که در حمل یا مصرف مواد مشارکت داشته اند. براین اساس آمار جرائم به چهارصد (400) نوع جرم در کشور گزارش شده است! (جرائد 30 / 5 / 79) هم چنین اداره کل ثبت احوال کردستان اعلام کرد: آمار طلاق در سال جارى 2 / 6 درصد نسبت به گذشته افزایش یافته است. (30 / 5 / 79) و... آمار و ارقام از این دست را در صفحات حوادث روز و گزارشهاى دیگر مى توان یافت که از نوعى هرج و مرج اخلاقى و اجتماعى حکایت دارد. گسترش فساد در بین نسل جوان و خانواده ها, اعتیاد و مواد مخدر, اختلافات خانوادگى, بزهکارى, سرقت و قتل و جنایت, زنگ خطرى را به صدا در مىآورد که اگر گوش شنوائى نباشد که پیام این خطر را جدى بگیرد و درصدد چاره جوئى برآید بدون تردید باید آینده اى خطرناکتر را در انتظار بود. این در حالى است که انقلاب اسلامى دو دهه از شکل گیرى خود را پشت سر گذاشته و جنازه قربانیان راه حق و عدل بر دوش مردم تشییع مى شوند و پیام شهدا و ایثارگران انقلاب را بر این نسل فرو مى خوانند! راستى اگر روند کار بدین منوال باشد ـ که تاکنون بود ـ براى ارزشهاى اسلام و انقلاب باید به سوگ نشست! این روزها شعار توسعه سیاسى و اقتصادى و حقوقى و غیره بر سر زبانهاست که مع الاسف هیچ کدام ثمره مطلوب و مثبتى به بار نیاورده و بیشتر ناظران امور غافل اند که در عوض بیش از همه اینها توسعه مفاسد به ثمر نشسته است! همان چیزى که دشمن زیر عنوان تهاجم فرهنگى بذرش را پاشیده و عناصر خائن داخلى آن را آبیارى کرده و شرنگ مرگ بار آن را به کام ملت فرو مى ریزد. در روزهاى اخیر حتى تظاهر به مفاسد اخلاقى زیر نگاه همه و در ملا عام و پارک ها و کوچه ها و خیابان ها به صور گوناگون و شکل گستاخانه اى به خود گرفته و گروه زیادى از دختران و پسران را به این دام خطرناک افکنده است. گزارش صدر مقال, از شیوع مفاسد در محیطهاى فرهنگى و دانشگاهى پرده برمى دارد که با توجه به سرنوشت ساز بودن مسائل جوانان و دانشجویان از عواقب بسیار خطرناک آن در آتیه مدیریت و فرهنگ کشور باید هراسید و قبل از فراگیر شدن, باید برایش چاره اى اندیشید. زیرا اگر در این باره غفلت و تساهل شود, نه از تاک نشان مى ماند و نه از تاک نشان! این مسئولیت دست اندرکاران امور فرهنگى و اجتماعى است که این خطر را جدى بگیرند و ریشه اى با مسئله برخورد کنند نه شعارى و مقطعى و موضعى, مانند بسیارى مسائل دیگر...
ریشه یابى مفاسد اگر قرار است موضوع ((توسعه مفاسد)) مورد مداقه قرار گیرد, نخست باید به جستجو و کنکاش علل و عوامل پرداخت تا بتوان از همان راهى که فساد رخنه کرده به خنثى سازى آن اقدام کرد و از تکرار, توسعه و عمیق تر شدن آن پیشگیرى نمود. در مقام شناسائى عوامل فساد در آغاز به دو دسته عوامل باید اشاره کرد: عوامل خارجى و عوامل و زمینه هاى داخلى. عوامل خارجى, در این جا موضوع سخن ما نیست. تبلیغاتى که رسانه هاى بیگانه ـ بویژه غربى ـ به شیوه هاى گوناگون دارند, عوامل نفوذىاى که به خدمت مى گمارند, الگوهایى که در لباس و آرایش براى جوانان و زنان و دختران مى دهند, سمپاشى هایى که براى اسلام زدایى و مقابله با انقلاب اسلامى مى کنند, خود داستان مفصلى دارد که مجال شرح آن نیست اما براى آگاهى از آن به یک مورد اشاره مى کنیم: براساس گزارشات, هالیود براى مخدوش کردن چهره اسلام صدها میلیون دلار هزینه مى کند, فیلم هاى صد میلیون دلارى مى سازد که در ساختن این فیلم ها, امریکایى ها و صهیونیست ها حضور دارند. از سال 1964م تاکنون هفتصد فیلم سینمائى ضد اسلامى تولید کرده اند. در این فیلم ها مسلمانان انسان هایى خونآشام, تروریست, خشونت طلب, خطرناک براى فرهنگ و تمدن غرب معرفى مى شوند... از حلقه هاى زنجیره اى این توطئه ـ به خصوص پس از انقلاب اسلامى ایران که شتاب بیشترى گرفته ـ چاپ کتاب هاى ضد اسلام تا اشاعه مفاسد, گسترش مواد مخدر به وسیله باندهاى مافیائى, پخش نوارهاى مبتذل ویدیویى و کاست و عکس هاى مستهجن و مجلات بدآموز و امثال اینها در داخل کشور به وسیله عوامل مرئى و نامرئى بیگانه است. به هر حال آنچه در این مقال مورد توجه است بررسى عوامل داخلى و زمینه هاى اجتماعى و سیاسى و فرهنگى و حتى اقتصادى شیوع مفاسد در جامعه است. به طور کلى این عوامل و زمینه ها را مى توان در موارد ذیل به بررسى نشست.
1ـ سوء استفاده از آزادى آزادى یکى از دست آوردهاى انقلاب ما بود اما گروهى با برداشت غلط, مغرضانه و موذیانه, آن را به گونه اى تفسیر کرده که با آرمان هاى انقلاب اسلامى در تضاد است. در این سوء استفاده حتى آنان که در تحقق آزادى سهمى نداشتند, بر آن شدند تا با بذرى که خود با اهداف ضد اسلامى و ضد انقلابى مى پاشند, ثمره آزادى را بردارند. آزادى بى لگام با آن وضع اسف بار, فضاى سیاسى و فرهنگى و اجتماعى را به شکل محسوسى در جهت اهداف دشمنان تغییر داده است تا آن جا که این روزها اگر بیگانه اى وارد کشور شود, و محیط اجتماعى ما را ببیند با شگفتى خواهد پرسید: آیا این است ثمره انقلابى که مى خواست اسلام و شعائر اسلامى را حاکم سازد؟! آیا شهداى راه آزادى همین را مى خواستند؟
2ـ مطبوعات و روزنامه هاى زنجیره اى گروهى از دست اندرکاران مطبوعات و روزنامه ها, مخصوصا در سال 78 گستاخى را به اوج رسانیدند و دقیقا در جهت سیاست اسلام زدایى و مبارزه با غیرت دینى و تشویق به فرهنگ غربى حرکت کرده و یا کمک هاى مادى و تبلیغى بیگانگان فضاى فرهنگى کشور را قبضه نمودند و با برنامه اى از پیش تعیین شده و با اهداف مشخص, هجوم بر ارزش ها و حتى مقدسات دینى را سامان داده و در فرهنگ زدایى انقلاب و لیبرالیزه کردن جوانان مسابقه دادند. مع الاسف, حمایت هاى مادى و تبلیغى مسئولین مطبوعاتى در روند این ماجرا نقش عمده اى ایفا کرد و فریاد اعتراض حوزه ها و فقها و نیروهاى انقلابى مسلمان بلا جواب ماند تا بالاخره به توقیف به حق پاره اى از این رنگین نامه ها به وسیله قوه قضائیه منتهى گردید. به اعتقاد دردمندان با غیرت اسلامى اگر متولیان فرهنگى و مطبوعاتى همین هایى باشند که بر سر کارند, نمى توان چشم انداز روشنى را امید داشت.
3ـ ضعف ساختار فرهنگى حقیقت این است که ساختار فرهنگى ما در زمینه هاى مختلف آموزشى, ارشادى, تبلیغى مطبوعاتى و هنرى, همخوانى درستى با اصول و ارزش هاى انقلاب اسلامى ندارد. و پاسخگوى نیازهاى فرهنگى و اجتماعى نسل جوان در حد انتظار نیست. پاره اى از مسئولان و دست اندرکاران امور فرهنگى خوشبینانه ترین داورىها, به صورت سلیقه اى و ذوقى عمل مى کنند و احیانا چارچوب اسلامى و قانونى را مد نظر ندارند یا از موازین اسلامى بى خبرند و از آرمان هاى توده ملت دورند و نتایج و عواقب روند کار فرهنگى را به داورى ننشسته اند; به تذکرات و اعتراضات رهبران دینى و فکرى توجه ندارند و همچنان سر در لاک خود فرو برده و چشم بسته به راهى مى روند که سرانجامش را نمى دانند؟! سیاست تسامح و تساهل در همین راستا عمل مى کند و مادام که در بر این پاشنه مى چرخد, امید روز بهینه اى را نمى توان داشت.
استفاده ابزارى از زن اگر به تابلوهاى سینمایى در معابر عمومى و تبلیغات تصویرى مطبوعات و تبلیغات تجارى بنگریم, خواهیم دید که آزادى زن و مشارکت او در امور اجتماعى, به صورت استفاده ابزارى از آب و رنگ جنسیت درآمده است. حتى برخى مجلات و روزنامه هاى وابسته به برخى نهادهاى تبلیغى اسلامى نیز به این نوع حرکت دست یازیده و مسئولیت اولیه را از یاد برده اند. و پخش تبلیغات تجارى با غنج و دلال زنانه (حتى از صدا و سیما) مصداق بارز دیگرى است از این نوع استفاده ابزارى. حضور برخى زنان در فیلم ها و میان گروه مردان پیرو جوان با وضع نامطلوب با آرایش و کلاه پهلوى و لباس هاى متنوع تجملى, نمونه دیگرى از این حرکت مى باشد که تعصب دینى و مسإله حجاب را مخدوش کرده است.
تشکل هاى سیاسى منحرف در دانشگاه ها یکى از عوامل فساد اخلاق ـ بویژه در میان دانشجویان ـ نفوذ جریان هاى منحرف سیاسى در دانشگاه ها است که متإسفانه گاه زیر عنوان انجمن اسلامى و نظیر آن, در تخریب عقاید و باورهاى دینى فعالیت دارند. جریان هایى که نهایتا رهسپار راه منافقین است, با این تفاوت که در شکل نفاق جدید عرض و وجود نموده اند. هدایت کننده این جریان ها پاره اى از گروهک هاى غیر قانونى هستند که در تحرکات ضد انقلابى, دیر زمانى است دست آنها رو شده است, اما به دلیل فضاى باز سیاسى و آزادىهاى غیر قانونى و برخورد ضعیف دستگاه هاى قضایى و اطلاعاتى و اغماض و چشم پوشى هاى غیر موجه از اعمال آنان, اکنون گستاخانه از انقلاب طلبکارى مى کنند. و براى نظام خط و نشان مى کشند. این تشکل ها با حمایت هاى تبلیغاتى و مادى بیگانه و رسانه هاى غرب, شیطنت و خباثت خود را روز افزون آشکارتر مى سازند. در چنین فضایى آنچه در مرحله نخست خدشه دار مى شود, اخلاق و ارزش هاى دینى است!
نابسامانى هاى اقتصادى این نیز یکى از عوامل موثر در توسعه مفاسد, بى تفاوتى و حتى دهن کجى به ارزش هاست. هنگامى که زندگى یک خانواده دستخوش بحران باشد و فشارهاى اقتصادى نوعى بریدگى به بار آورد, همه چیز ـ حتى دین و ایمان ـ در معرض خطر قرار مى گیرد; همان گونه که در روایات متعدد به این مطلب اشاره شده است ((که هر کس معاش ندارد معاد ندارد)) اشکال اینجاست که شاید کسانى که خود در رفاه و نعمت اند نسبت به این عامل و تإثیر آن در اشاعه فساد به دیده تردید بنگرند, اما اگر با دیده تحقیق به مسإله بنگریم, اذعان خواهیم کرد که بسیارى از انحراف هاى اخلاقى و حتى اعتقادى در امور اقتصادى و وضع معیشتى خانواده ها اثر دارد. امروز دیگر باید باور کرده باشیم که نیازهاى مادى انسان را با تعارف و شعار و وعد و وعید نمى توان حل کرد. همان گونه که مکرر گفته ایم مسئولین نظام هرچند کارهاى ارزشمند بکنند و در طرح هاى کلان اقتصادى سرمایه گذارى نمایند, مادام که جهت حل مشکلات روزمره مردم چاره اى نیندیشند, کارهاى دیگرشان نیز در سطح کلان محسوس نخواهد بود. کسى که از فشار گرانى, اجاره مسکن, عائله مندى و کمى درآمد رنج مى برد نمى تواند به آینده کشور فکر کند. مهار خانواده و پسر و دخترش را از دست مى دهد, و اگر فرد ضعیف النفس باشد, ایمانش نیز آسیب مى بیند. آرى, همین جا نقطه شکل گیرى ریشه مفاسد است.
شعارهاى عمل نشده علاوه بر اینها, شعارهاى عمل نشده و وعده هاى تحقق نیافته, مانند عدالت اجتماعى و رفع تبعیض و مبارزه با ثروت اندوزى و رسیدگى به ثروت هاى بادآورده و... امثال آن ـ هرچند از روى باور و براساس مبانى انقلاب مطرح شد, ولى به دلیل نداشتن برنامه عملى و ضمانت اجرایى همچنان در مرحله شعار ماند ـ اثرات نامطلوبى در افکار نهاد و با واکنش هاى منفى همراه گردید. آنچه از ضرورت هاى اولیه است, حفظ باورهاى مردم است; چه نسبت به مسائل دینى و چه نسبت به مسائل دنیوى. اگر مردم خداى نخواسته ببینند از یکسو دینشان در معرض مخاطره است و از سوى دیگر دنیایشان, در این هنگام است که دلبستگى شان نسبت به مبانى و اصول سست شده و زمینه براى نفوذ مفاسد فراهم مى گردد. مواردى که به اختصار از نظر گذشت, هر یک عامل موثرى است در بروز و ظهور لاقیدى و مفاسد اخلاقى که ریشه در ضعف اقتصادى دارد. بنابراین بر دلسوزان دین و خیرخواهان است که نگذارند ایمان و باور مردم سست شود و گرد یإس و نومیدى بر امیدهایشان بنشیند که اگر چنین شد, هیچ چیز دیگر نمى تواند این خلا را پر کند!
|