نام: محمد جمال الدره.
سن: 12 سال.
وضعیت تحصیلى: دانش آموز پنجم ابتدایى.
محل سکونت: نوار غزه ـ اردوگاه البریج بلوک 5.
از اهالى: وادى جنین ـ شهرستان الرمله (منطقه اشغالى1948).
تاریخ شهادت: 30 / 9 / 2000 ـ 9 / 7 / 1379 برابر با 2 رجب 1421 هـ.ق
محل شهادت: نزدیکى شهرک صهیونیست نشین نتساریم (در آغوش پدر).
برادران شهید:
1ـ ایاد 14 ساله دانش آموز سوم راهنمائى.
2ـ احمد 10 ساله دانش آموز چهارم ابتدایى.
3ـ إدم 9 ساله دانش آموز سوم ابتدایى.
4ـ باسم 2 ساله.
خواهران شهید:
1ـ نور 7 ساله (اول ابتدایى).
2ـ بسمه 4 ساله مهد کودک.
پدر شهید:
جمال الدره.
سن: 37 سال.
شغل: کارگر.
جراحات پدر: در حالى که فرزند خود را در پشت خود پناه داده بود. هدف 8 گلوله کینه توزان صهیونیست قرار گرفت و از ناحیه دست, زانو, لگن راست و پهلوى چپ مجروح مى شود و در حالت بیهوشى توسط دومین آمبولانس فلسطینى (بام البلبیسى راننده آمبولانس اول به همراه محمد العطله پلیس فلسطینى که سعى داشتند خود را به ایشان برسانند, توسط صهیونیستهاى جنایت پیشه به شهادت رسیدند.) به بیمارستان انتقال داده شد.
عکاسى که لحظه شهادت محمد الدره را به تصویر کشید یک فلسطینى (طلال إبو رحمه) است که با خبرگزارى فرانس پرس همکارى مى کند. پدر شهید براى درمان به اردن انتقال داده شد و حال ایشان رو به بهبودى است.
مادر شهید مى گوید:
محمد همیشه مى گفت: آرزو دارم شهید بمیرم و از من سوال مى کرد, آیا هر که براى سنگسار یهود به شهرک نتساریم برود و بمیرد, شهیدش مى نامند؟
محمد الدره در انتفاضه ضد صهیونیستى مردم فلسطین در اعتراض به گشایش تونل زیر مسجدالاقصى توسط نتانیاهوى جنایت پیشه شرکت کرده بود. محمد در روز شهادتش به همراه پدر که علاقه خاصى نسبت به او داشت, براى خرید به بیرون رفته بود.
محمد به دست دژخیمان جنایتکار صهیونیستى به شهادت رسید. این در حالى است که صهیونیستها ادعا مى کنند خواهان صلح هستند.
این کدامین صلحى است و مگر مى شود با این جانیان و سفاکان خون آشام صهیونیست دم از صلح زد؟!
محمود العمواسى
داماد گلگون کفن
چهار روز از ازدواجش (29 / 9 / 2000 ـ 8 / 7 / 1379 نگذشته بود که محمود (23 ساله) بنا به احساس وظیفه اى که مى کرد, همسر (تازه عروس) خود را ترک و سلاح بر دوش به قصد جنگ با یهود و خونخواهى محمد الدره و برادرانش از خانه بیرون آمد.
گفتنى است محمود در زمان انتفاضه اول که ده سال بیش نداشت, از ناحیه سر زخمى و خداوند شفایش داده بود, پس از آن نیز بارها از سوى صهیونیست ها به زندان افتاد و خداوند چنین مقرر نمود که محمود تنها چهار روز در کنار عروس خود باشدو خونین بال به جنات نعیم به پرواز درآید.
شایان ذکر است , پدر شهید ((محمود)) با همان گشاده رویى که از میهمانان جشن دامادى فرزندش پذیرایى مى کرد از همه عزیزانى که براى تبریک گفتن شهادت فرزندش آمده بودند, استقبال کرد و به مادر شهید مى گفت که تو اینک مادر یک قهرمان و مادر شهید هستى.
همسر شهید نیز در بازگویى خاطرات و آرزوهاى همسر شهیدش گفته است که محمود آرزو داشت اگر خداوند به او پسرى عطا کند, نام او را ((یاسر)) یعنى اسم دوستش که چند روز قبل از او به شهادت رسیده بود بگذارد و اگر دختر بود نام او را ((دموع)) (اشکها) بگذارد تا اشکهاى یتیمان و بیوگان را از یاد نبرد.
همسر شهید با اشاره به خروج همسرش از منزل و نحوه درگیرى مسلحانه اش با سربازان دشمن صهیونیستى مى افزاید محمود در اردوگاه ((بیتونیا)) واقع در کرانه باخترى شروع به تیراندازى به سوى سربازان اشغالگر مى کند و وقتى سلاحش بر اثر اصابت گلوله صهیونیست ها مى شکند و خود نیز مجروح مى شود, مسلسل همرزمش را گرفته و از پشت تپه شنى بر روى سربازان صهیونیستى به تیراندازى ادامه مى دهد تا اینکه از سوى تک تیراندازان صهیونیستى از ناحیه سینه هدف قرار مى گیرد و مدت دو ساعت خونریزى مى کند بدون آنکه کسى بتواند به او و دوستش ((محمد فوزى)) که هر دو در راه دفاع از اقصى به درجه رفیع شهادت نایل آمدند, نزدیک شود.
و اما شهید ((سامر الخضور)) از اهالى الخلیل که در شب دامادىاش (پنجشنبه 26 / 8 / 1379) با مشاهده درگیریها میان جوانان الخلیل با سربازان صهیونیست تاب نیاورده و جشن را ترک گفته و خطاب به مادرش مى گوید: چطور مى توانم برادرانم را در رویارویى با دشمن صهیونیستى تنها بگذارم و اینجا خوشحالى و شادى کنم. من باید بروم و دوشادوش آنها مبارزه کنم و چنین شد و به فیض شهادت نایل گشت.
از برکات انتفاضه...
توبه هاى دسته جمعى!!
جمع کثیرى از روشنفکران در کشورهاى مصر, اردن و غیره که طرفدار عادى سازى روابط با دشمن صهیونیستى بودند, توبه کرده و علیه این دشمن صهیونیستى جنایت پیشه که تنها زبان زور را مى فهمد اعلان جنگ مى کنند.
این عده تإکید کرده اند که جهاد تنها راه بازپس گیرى حقوق حقه از صهیونیستها, این قاتلان انبیإ و دشمنان خدا و بشریت مى باشد.
عبدالفتاح عساکر(مصر) یکى از این افراد توبه کرده چنین گفته است:
من از گناه خود که به خاطر دفاع از صلح با صهیونیستها مرتکب شدم و فریب جماعت عادى سازى روابط با صهیونیستها را خوردم به درگاه خداوند توبه کردم. صهیونیستها فقط قتل و کشتار را مى فهمند. حضرت مسیح(ع) با شاخه صلح زیتون به میانشان آمد ولى دیدیم که چگونه آنهااز شاخه صلح زیتون, صلیب ساختند و او را به صلیب کشیدند. پیامبر گرامى اسلام که بهترین درودها بر او باد با آنان (یهود) رفتارى با رحمت و رإفت داشتند ولى مشاهده کردیم که آنها بارها و بارها به جان مقدس ایشان سوء قصد کرده و حتى یک زن یهودى گوشت حضرت را مسموم مى کند تا ایشان را از پاى درآورد. کما اینکه یهودیان در شهر مدینه و در غزوه احزاب با مشرکان همدست شده و قصد داشتند مسلمانان را شکست داده و اسلام را از بین ببرند, که امداد الهى, یهود و مشرکان را شکست داد.
عبدالفتاح عساکر هم چنین از مسلمانان خواست, صهیونیستها را که دست به کشتار کودکان و نوجوانان فلسطینى زده اند, از بین ببرند و آنها را از پیکر جهان اسلام ریشه کن کنند, چه آنان (یهود) به فرموده امام خمینى(ره) غده سرطانى هستند که باید ریشه کن و نابود شوند.
خالد البازیانى نوجوان 14 ساله از اهالى نابلس, اولین شهید این شهر که در روز نخست انتفاضه الاقصى به شهادت رسید و با سلاح خود یعنى همان سنگى که با آن صهیونیستها را سنگسار مى کرد به خاک سپرده شد.
این نوجوان در حین سنگسار صهیونیستها توسط یک سرباز جنایت پیشه صهیونیستى از سوى سینه هدف قرار مى گیرد و در حالى که به شدت خونریزى داشت به بیمارستان انتقال داده مى شود.
دوستانش که وى را بر دست بلند کرده بودند مى کوشند سنگ را از دستان وى خارج سازند, ولى او با دو دست خود, سنگ را و به عبارتى سلاح کوچکش را سفت و سخت گرفته بود و نگذاشت سلاحش را از دستش بگیرند و در حالى که سنگ فلسطین مقدس را در دست داشت جان به جان آفرین تسلیم نمود. آرى روح مطهرش ابا داشت که این دستان کوچک را از سنگ (سلاح) جدا سازد.
آرى خالد البازیانى با دستانى پر به خاک سپرده شد تا این سنگها گواهى دهند که وى به دفاع و پاسدارى از مقدسات اسلامى از مسجدالاقصى و معراجگاه رسول مکرم اسلام برخاسته بود و به نمایندگى ملت فلسطین اعلام کند: ((اللهم انا قد بلغنا, اللهم فاشهد)).
خدایا تو شاهد باش که ما به رسالت خویش عمل کردیم.
انتفاضه الاقصى
علیرغم قریب به 400 شهید و 14000 مجروح فلسطینى و برغم دستگیرى و بازداشت بیش از 800 تن از سوى صهیونیستها و نیز محاصره و فشردن گلوى فلسطینیان اما انتفاضه اقصى فواید و دست آوردهاى فراوانى براى فلسطینیان و نتایج منفى بسیارى براى صهیونیستها با خود به همراه داشت.
باریتعالى مى فرماید:
((ان تکونوا تإلمون فانهم یإلمون کما تإلمون و ترجون من الله ما لا یرجون)) تحقیقا مسلمانان از آسیب هایى که به آنان وارد مى شود, متإلم مى شوند, لیکن دشمنان آنها نیز به درد مىآیند, منتهى تفاوت میان این دو تإثر و درد در این است که مسلمانان به درد مىآیند اما چشم امید به پیروزى, رضاى الهى و بهشت دارند, در حالى که دشمنان آنها به درد مىآیند, اما از شکست, از مسلمانان و از غضب الهى و آتش دوزخ هراس دارند.
آثار انتفاضه اقصى در بعد فلسطینى
1ـ انتفاضه الاقصى خشنودى مجدد خداوندى از ملت مسلمان فلسطین و شرف و افتخارى دنیوى و اخروى براى این ملت به همراه داشته است.
چرا که این مردم نشان دادند شایستگى نگهدارى و پایدارى از امانت الهى (قدس و مسجدالاقصى) را دارند.
آنان که با شهادت خود رستگار شدند و آنان که (مجروحان, دربندان و بپاخاسته ها) اجر شهادت را بردند.
معیار عمل انسان نیت اوست. و این فرموده پیامبر گرامى اسلام است: هر که صادقانه طالب شهادت باشد, چنانچه در بستر هم جان به جان آفرین تسلیم نماید, به فیض آن نایل مى شود و اجر شهادت براى خانواده شهید, مجروح و رزمنده منظور مى گردد, کما این که شهید هفتاد تن از بستگان خود را شفاعت مى کند و شهادت شرفى عظیم و انتخابى از سوى پروردگار مى باشد.
((ولیتخذ منکم شهدإ)) شهید بزرگوارى در وصیت نامه خود چنین نوشته است: ((چه بسیار مردمانى که خداوند آنها را دچار بلایاى طبیعى نظیر زلزله, سیل وغیره مى کند و اینگونه مى میرند, در حالى که ما فلسطینیان, خداوند بر ما منت نهاده و به مرگ شرافتمندى یعنى شهادت در راه دفاع از مقدسات و سرزمین مقدس مفتخر مى سازد. (کشتگان ما در بهشت و کشته هاى صهیونیستها در دوزخ)
خداى را بر این نعمت سپاسگزاریم.
2ـ این انتفاضه ثابت کرد, ملت فلسطین مردمى مسلمان و مجاهدى هستند که حاضرند گرانبهاترین سرمایه هاى خود را (جان و مال و...) خالصانه فداى مقدسات و سرزمین خویش کنند و از این رهگذر به آن دسته از نادانان و یا مرموزانى که او را به کوتاهى و تقصیر متهم کنند, پاسخ گفت.
3ـ این انتفاضه روند امتیاز دادنها و تضییع حقوق حقه از سوى تشکیلات خودگردان و همچنین هماهنگى امنیتى با دشمن صهیونیستى را متوقف و به عمر پیمان ((اسلو)) پایان داد.
4 ـ این انتفاضه به صهیونیستها نشان داد که قدس و مسجدالاقصى دو خط قرمز هستند و مادامى که یک فلسطینى زنده است هرگز نخواهند توانست هیچ یک از اهداف شوم خود را در اقصى و قدس جامه عمل بپوشانند. این ملتى که به مجرد ورود ((شارون)) تروریست به مسجدالاقصى چنین قیامى کرده است, بنابراین اگر صهیونیستها بخواهند بیش از این کنند, چه عکس العملى نشان خواهد داد.
5 ـ این انتفاضه دگربار موجب وحدت ملى فلسطین شد, وحدتى که پیمان اسلو و عملکرد تشکیلات خودگردان آن را دچار تفرقه و متشتت کرده بود. فلسطینیان در سرتاسر فلسطین و خارج از آن خواه در قدس و کرانه باخترى و غزه و خواه در خارج از فلسطین و در بخش اشغالى 1948, یکپارچه قیام کردند. صهیونیستها گمان مى بردند که توانسته اند ظرف بیش از نیم قرن هویت, اعتقادات و ملیت فلسطینى را از فلسطینیان بگیرند, ولى دیدیم که فلسطینیان ساکن اراضى اشغالى 1948 دوشادوش سایر فلسطینیان قیام کرده و 13 شهید و صدها مجروح را تقدیم داشته و براى هموطنان محاصره شده خویش در غزه و کرانه باخترى, مواد غذایى و کمکهاى مالى ارسال داشتند.
6 ـ انتفاضه مردم فلسطین, باعث به حرکت درآمدن توده هاى عرب و مسلمان و اعلام همدردى و همبستگى با ملت فلسطین شد. به طورى که مردم مسلمان کشورهاى عربى و اسلامى راهپیمایى کرده و خواستار اعلان جهاد بر ضد صهیونیستهاى اشغالگر و قطع روابط سیاسى با آنها شدند, نظیر آنچه که در کشورهاى قطر, عمان, تونس و مراکش روى داد. این انتفاضه همچنین موجب کمرنگ شدن مناسبات کشورهایى چون مصر و اردن و. .. با صهیونیستها شد.
از دیگر برکات این انتفاضه اینکه سران عرب و مسلمان را در اجلاس سران عرب در قاهره و به دنبال آن اجلاس سران اسلامى در قطر گردهم آورد و نه تنها روند عادى سازى روابط با دشمن صهیونیستى را متوقف کرد, که باعث تحریم کالاها و منافع امریکایى از سوى بسیارى از ملتها گشت.
7 ـ انتفاضه, باراک تروریست را ناگزیر ساخت تا براى متوقف ساختن آن دست به دامان عرفات, مصر و اردن شود. افزون بر این انتفاضه باراک را بر آن داشت تا ضمن معذرت خواهى از فلسطینیان ساکن بخش اشغالى 1948, خواستار حمایت آنان در انتخابات آتى بشود. این انتفاضه باعث شد تا باراک در مذاکرات اخیر واشنگتن میان هیإت هاى فلسطینى به ریاست صائب عریقات و صهیونیستى به ریاست ((شلوموبن عامى)) تروریست, امتیازهایى هرچند ناچیز در خصوص قدس و مسجدالاقصى به طرف فلسطینى بدهد.
پیامدهاى مخفى انتفاضه بر رژیم صهیونیستى
1 ـ به اعتراف خود صهیونیستها, تاکنون بیش از چهل صهیونیست کشته و چهار صد تن دیگر زخمى شده اند (با توجه به رویه صهیونیستها در کاستن از آمار تلفات خود بى شک رقم واقعى تلفات به مراتب بیش از آمار اعلام شده مى باشد.)
همین رقم اعلام شده نیز ترس و وحشت را در دلهاى صهیونیستها انداخته و روحیه آنان را به شدت از هم پاشیده است. بویژه اینکه این تعداد با توجه به تداوم انتفاضه قابل افزایش نیز مى باشد.
2 ـ انتفاضه توانست طعم شکست را به باراک جنایت پیشه, بچشاند. باراکى که علیرغم تمامى قساوت و جنایتى که به کار بست, نتوانست انتفاضه را سرکوب و ناچار از استعفا شد. این انتفاضه دولت صهیونیستى را دچار بحران شدیدى کرد و به فراخوان براى برگزارى انتخابات زودرس (نخست وزیرى) انجامید.
و دو حزب (لیکود و کارگر) را تا آستانه شکاف درونى پیش برد و پیامدهاى منفى بر آنان بر جاى گذاشت و باعث رقابت میان رهبران تروریست این احزاب یعنى نتانیاهو و آریل شارون از یکسو, و باراک و پرز از سوى دیگر گردید.
3 ـ این انتفاضه, چهره و ماهیت جنایتکارانه و شقاوت و ددمنشى صهیونیستها در به خاک و خون کشیدن کودکان و جوانان فلسطینى و نیز مظلومیت نمایى دروغین آنان را بیش از پیش برملا و رسوا ساخت.
کما اینکه نقاب از چهره کریه و تروریستى رژیم صهیونیستى در سطح جهانى و منطقه اى برداشت به طورى که صداهاى بسیارى بلند است و صهیونیستها را به نازیسم ها و فاشیسم هاى نوین تشبیه مى کند.
امروزه هم چنین بسیارى خواستار برچیده شدن این دولت غاصب (اسرائیل) و اعاده فلسطین بر مردمانش شده اند.
4 ـ این انتفاضه, امریکا و مصداقیت آن را در خصوص علاقمندى شدید به عدالت و صلح زیر سوال برد و مردم عرب و مسلمان را علیه امریکا و منافع آن بسیج کرد.
5 ـ انتفاضه در طى چند روز, توانست تلاشهاى سالهاى متمادى امریکا و صهیونیستها را براى برقرارى و عادىسازى مناسبات با کشورهاى عربى و اسلامى بى اثر سازد و موضوع امکان همزیستى مسالمت آمیز با این کیان غاصب را از اذهان بزداید تا رژیم صهیونیستى در رإس دشمنان جهان عربى ـ اسلامى قرار گیرد.
6 ـ با توجه به هزینه هاى بسیار بالاى نیروهاى نظامى و مهمات بکار رفته و تإثیر آن بر کارخانجات و موسسات و به عبارتى تإثیر منفى بر تولید, این انتفاضه تاکنون میلیونها دلار هزینه در بر داشته است.
7 ـ به دلیل توقف صنعت توریسم و هم چنین تعطیلى برخى کارخانجات و شرکتهاى ساختمان سازى و از بین رفتن محصولات زراعى (به دلیل خوددارى فلسطینیان از کار در مناطق اشغالى) صهیونیستها میلیاردها دلار زیان دیده اند.
8 ـ انتفاضه نه تنها موجب توقف روند کوچ یهودیان به فلسطین شد, که بسیارى از مهاجران متجاوز یهودى را به ترک فلسطین واداشت و یا دست کم به این فکر فرو برد تا خود را براى این منظور مهیا کنند. این انتفاضه خیلى از صهیونیستها را نسبت به آینده سرخورده و مإیوس کرده است.
صهیونیستها با توجه به شکستشان (در دو بعد جنگ و مذاکره) در به زانو درآوردن ملت فلسطین به پذیرش و یا صلح با آنان, اینک از آینده خویش در فلسطین بیمناک شده اند, به طورى که نداهاى هشدارآمیز نسبت به آینده تاریک صهیونیستها در فلسطین در حال گسترش مى باشد.
9 ـ انتفاضه ترس و وحشت را در دل شهرک نشینان صهیونیست کرانه باخترى و غزه انداخت و موجب شده است تا هزاران تن, این شهرکها را ترک گفته و بسیارى از آنان از بیم عملیات جهادى, شبانه از این شهرکها خارج مى شوند.
10 ـ انتفاضه, ادعاى صهیونیستها را مبنى بر اینکه ارتششان نیرومند و شکست ناپذیر است, منتفى ساخت.
خاصه به دنبال شکست مفتضحانه صهیونیستها در جنوب لبنان و هراس آنان از رزمندگان حزب الله, اکنون روحیه نیروهاى اشغالگر صهیونیستى که خود را در رویارویى با کودکان و جوانان فلسطینى که تنها سلاحشان همان ایمان و سنگ است, عاجز مى بینند, به شدت متزلزل شده به نحوى که بیمارىهاى روحى و روانى و پدیده فرار از خدمت نظامى در میان صفوف صهیونیستى تسرى یافته و این وضعیت با تداوم و شدت انتفاضه قابل رشد و گسترش خواهد بود.
اینها نمونه هاى اندک از انبوه برکات ((انتفاضه اقصى)) است.
والسلام.
(نقل از صداى فلسطین اسلامى, سال سوم, شماره28, دى 1379)