امریکا و طرح براندازى!
حجه الاسلام والمسلمین محمد تقى رهبر
انستیتو سیاست خاورمیانه واشنگتن جدیدترین گزارش ضد ایرانى ((گروه مطالعات ریاست جمهورى)) را درباره براندازى نظام جمهورى اسلامى تقدیم رئیس جمهور امریکا کرد. 40 تن از دولتمردان فعلى و سابق کاخ سفید از دو حزب جمهورىخواه و دمکرات با همکارى کارشناسان امور خاورمیانه امریکا که بنام گروه مطالعات ریاست جمهورى فعالیت مى کنند, در فصل مربوط به ایران آورده است: ((بهترین چشم انداز منافع امریکا در قبال ایران تغییر ریشه اى حکومت این کشور است. سیاست هاى دولت امریکا باید در راستاى به وجود آوردن این تغییر در حکومت باشد. این گزارش مى افزاید: در ایران دور نماى تغییراتى که نتیجه کنش هاى سیاسى داخلى است در افق به چشم مى خورد. در ادامه این گزارش تصریح شده: دولت امریکا باید از حرکت اصلاح طلبانه حمایت کند.
در بندهایى از این گزارش آمده است: دولت امریکا باید با مردم ایران ارتباط برقرار کند, ایجاد امکانات براى سفرهاى متقابل بین مردم دو کشور و حمایت از امکانات غیر دولتى مى تواند در این راستا مفید باشد, صادرات کالاهاى مصرفى به ایران باید از سر گرفته شود, این کار باعث کم شدن ارز خارجى موجود در ایران خواهد شد. دولت امریکا باید از ایران بخواهد امکان سفر هر چه بیشتر امریکایى ها را به ایران ایجاد کند, این خود یک حرکت دیپلماتیک خواهد بود. دولت امریکا باید از تغییرات داخل ایران براى منافع خود سود ببرد.))
(روزنامه جمهورى اسلامى, 19 فروردین 1380)
مطلب فوق خلاصه اى است از گزارش گروه مطالعات ریاست جمهورى امریکا در جدیدترین طرح ها و ترفندها براى براندازى نظام جمهورى اسلامى ایران و راه کارهاى ارائه شده از سوى گروهى از نخبه گان سیاسى و جاسوسى شیطان بزرگ و عوامل سیا و صهیونیسم که اخیرا همزمان با ریاست جمهورى جدید امریکا منتشر گردیده است.
این گزارش هرچند متضمن امر جدیدى در سیاست ایالات متحده در برخورد با جمهورى اسلامى ایران نیست و سردمداران این کشور سلطه جوى استکبارى طراح و حامى چنین سیاستى بوده اند و تغییر و تحول در رژیم حاکم آن هیچگونه تإثیرى در مشى سیاسى آنها نداشته است و على الاصول این سیاست چیزى نیست که شیطان بزرگ با خصلت ددمنشى که دارد, روزى در آن تجدید نظر کند و هر کس جز این بپندارد دستخوش خوش باورى و ساده اندیشى است اما در اینجا تذکار چند مطلب ضرورى است:
1ـ تإکید مجدد تئورى پردازان سیاست خارجى امریکا بر ضرورت عزم دولتمردان این کشور جهت براندازى نظام اسلامى هشدارى است مجدد براى معتقدین به نظام و آنها که دردمند دین اند و به عظمت میهن و مصلحت امت مسلمان مى اندیشند و براى خون هاى مقدس سرمایه هاى ایثار شده در راه تحکیم نظام اسلامى ارزش قائل اند و کرامت و عزت و استقلال را باور دارند و فاقد حس مسئولیت نیستند هرچند دستخوش پاره اى اشتباهات شده اند که این زنگ خطرها مى تواند در بیدار ساختن وجدان دینى و غیرت ملى آنان اثر گذار باشد.
این نیروها در هر لباس و در هر جبهه و جناحى هستند باید بیندیشند که رژیم استکبارى امریکا, با هیچ گروه از وفاداران به اسلام و انقلاب عقد اخوت نبسته و به نابودى همه آنها دل بسته و براندازى نظام را مى خواهد تا هنگامى که نظامى حافظ منافع نامشروع رژیم سلطه استکبارى بر سر کار آید و البته این خوابى است بى تعبیر که دشمنان اسلام اعم از خارجى یا داخلى تحقق آن را به گور خواهند برد, مشروط به آنکه وفاداران به نظام اسلامى در هر جناح و جبهه هستند عزم خود را براى یک نبرد بى امان با سیاست هاى امپریالیسم و صهیونیسم و دفاع از استقلال کشور و عزت ملت جزم کنند و بازى دشمن را نخورند و بازیچه سیاست تفرقه افکن دشمن نشوند و اختلافات جزیى و فرعى را حل کنند و پا روى هواهاى نفسانى و تعصبات کور بگذارند و با سعه صدر و حسن نیت به مصالح نظام و دین و کشور بیندیشند و با کیاست و درایت و روشن بینى ایمانى حیله هاى دشمن و نیرنگ هاى شیطانى او را کشف و آنها را ناکام سازند.
ساده اندیشان خودى!
در میان این قشر از نیروهاى خودى پاره اى ساده دل هستند که از تشویق و ترحیب دشمن خارجى و عوامل داخلى شادمان به وجد مىآیند! و هنگامى که مى بینند دشمن از آنها چهره مى سازد و بزرگ نمایى مى کند و آنها را در ترازوى سنجش و مقایسه با رجال بزرگى چون ((مدرس)) مى گذارد باورشان مى شودو هرچه در چنته دارند و بسا به زعم خودشان به حکم وظیفه شرعى! و ملى میهنى! بیرون مى ریزند و روى امواج و رسانه هاى پیشرفته به سراسر جهان مخابره مى کنند تا دشمن براى آنها کف بزند! اما غافل از آنند که تیرى را رها کرده اند که به سوى خودشان کمانه مى رود و به دست خود به حیثیت و حمیت دینى و غیرت ملى ضربه مى زنند.
از آنجا که این قشر على الظاهر به باورهاى دینى پاى بندند براى اینان سخنى از پیامبر اکرم(ص) و کلامى از امیرالمومنین(ع) مىآوریم باشد که هشدارى براى آنها باشد.
پیامبر اکرم(ص) مى فرماید: ((ان فنإ امتى بعضها ببعض)) (کنزالعمال, ج11, ص169) نابودى امت من به دست یکدیگر است. یعنى با اختلاف و دامن زدن آن, نیروها را صرف نابودى یکدیگر مى کنند چنانکه تاریخ صدر اسلام نشان داد و در سایر اعصار نیز کم و بیش آتش اختلاف و تفرقه خرمن امت را طعمه حریق کرده و ما نیز امروزه شاهد این وضع اسفبار هستیم. این در حالى است که دشمنان اسلام با وجود اختلافات داخلى شان در یک جبهه به مقابله با ما پرداخته اند.
امیرالمومنین(ع) در بخش خطبه قاصعه که از خطبه هاى تکان دهنده تاریخى و اجتماعى است با اشاره به اختلاف جوامع و سرانجام آن مى فرماید: ((در احوالات مومنان پیشین تدبر کنید که در حال آزمایش و امتحان چگونه بودند. آیا بیش از همه مشکلات را تحمل نکردند؟ تنگناها را به جان نخریدند؟ فراعنه آنان را به بردگى نگرفتند, شکنجه نکردند؟ و زندگى را بر آنان تلخ ننمودند؟ و آنان همچنانکه زیر بار ستم و سلطه راه چاره و قدرت دفاع نداشتند تا آنگاه که خداوند سبحان پایدارى جدى آنها در تحمل سختى ها و در راه محبت خدا و خوف و خشیت از خود را در آنان دید و سپس راه نجات از تنگناهاى بلا را برایشان گشود و پس از ذلت به عزت رسانید و ترس را به امنیت بدل نمود و آنان را حکومت و زمامدارى و رهبرى داد تا به کرامتى از حق تعالى رسیدند که دیگران آرزوى آن را حتى نمى توانستند بکنند. پس بنگرید آنها چگونه بودند گاهى که جمعشان متحد و خواسته هایشان متفق و دلهایشان یکى بود. دستهایشان را در یکدیگر نهاده و شمشیرها را به یارى یکدیگر مى گرفتند و با دیدگان نافذ و عزم راسخ عمل مى کردند. آیا در آن دوران فرمانرواى سراسر جهان نبودند, و بر سر جهانیان حکومت نمى کردند؟! پس بنگرید به سرنوشتى که در آخر کار پیدا کردند و دستخوش تفرقه شدند و الفت را به اختلاف بدل نمودند و اختلاف کلمه گریبانشان را گرفت و دلها به هر سوى رفت و گروه گروه شدند و به نزاع و جنگ با یکدیگر پرداختند, و در نتیجه خداوند لباس کرامت و عزت را از آنها خلع نمود و فراخى نعمت را گرفت و داستان زندگى شان در میان شما مایه عبرت عبرت گیران گردید. ))
(نهج البلاغه, خطبه192)
آنچه در سخن امیرمومنان على(ع) آمده درست با سرنوشت ما تطبیق مى کند از روزگار ستم شاهى و سلطه ارباب قدرت جهانى بر این مرز و بوم چندان نمى گذرد وعنایت و لطف الهى در رهایى از آن رژیم نیز پیش روى ماست, این نعمت بزرگ را نباید کفران کرد و رایگان از دست داد و براى دنیا و مطامع آن به جان یکدیگر افتاد که قهر خداوندى در کمین است و عزت و ذلت و بردگى و دولت همواره دست به دست مى گردد و خداى را باکسى خویشاوندى نیست ((ان الله لایغیر ما بقوم حتى یغیروا ما بانفسهم)) خداوند سرنوشت ملتى را دگرگون نمى کند مگر این که آنان وضع خود را تغییر دهند.
کسانى که امروزه در کشور ما دشمن اصلى را فراموش کرده اند, مشکلات مردم را نادیده گرفته و بر منجلاب فسادى که پیش روى پسران و دختران وجود دارد دیده فروبسته اند و از عواقب این روند غافل اند و به اهداف حزبى و جناحى و خطى و ریاست و سیاست و آمال نفسانى مى اندیشند و در دام غرور شیطان گرفتار آمده اند و بازى شیطان بزرگ و عوامل مرموز وى را خورده اند, یک بار دیگر سخن على(ع) را بخوانند و به سرنوشت دیگران بیندیشند و بدانند که اگر بیش از این در وادى غفلت سرگردان باشند خود نیز سرنوشتى مشابه دیگران خواهند داشت و آیندگان درباره آنها داورى خواهند کرد و محکمه عدل الهى آنان را محاکمه خواهد نمود!
اصلاح طلبى به شیوه امریکایى!
نکته دیگر گزارش گروه براندازى آمریکایى, حمایت از اصلاح طلبى و اصلاح طلبان است و اینکه چشم انداز تغییرات حاصله در ایران مایه امیدوارى رژیم سلطه گر امریکا شده است! جاى طرح این سوال است که کدام تغییرات در ایران به شیطان بزرگ امید داده و کدام اصلاح طلبى مورد حمایت امریکاست؟! و حرکت اصلاحات باید در کدام مسیر باشد که امید و آمال استکبارى و امپریالیستى را به یإس مبدل کند؟ این همان مطلبى است که چندى است نقل محافل شده و در پیرامون آن سخن فراوان گفته مى شود که نیاز به تکرار آن نیست که اصلاحات در مسیر انقلاب را باید از اصلاحات امریکایى تفکیک کرد و بازى با واژه ها نباید ما را به بیراهه ببرد و در یک سخن باید گفت هرگونه اصلاحاتى که مورد حمایت امریکاست از نظر این ملت و نظام مطرود و منفور و مردود است و شیطان و اذنابش باید خواب و خیال تغییرات در جهت منافع استکبارى را براى همیشه از سر بدر کنند و اصلاح طلبان داخلى نیز توجه نمایند که در این ماجرا بازى نخورند و در دام توطئه بیفتند و کوردلانى که با سوء استفاده از این فضا در جریان هاى محفلى و تشکل هاى سیاسى ورشکسته چشم به راه فرصتى براى اعمال اغراض فاسد خود مى باشند, بدانند ملتى که براى دست آوردهاى انقلاب خود صدها هزار شهید و معلول و اسیر و مجروح تقدیم نموده, خواب و خیال این تشکل هاى ضد انقلابى را نقش بر آب خواهند ساخت و در هر لباس و با هر عنوان که باشند آنها را مى شناسند و بهتر آن است که این جریان هاى محفلى و سیاسى عرض خود بیش از این نبرند و زحمت دیگران را ندارند!
مسائل اقتصادى و توریستى
نکته دیگرى که در گزارش امریکایى مطرح شده گشودن باب سفرهاى متقابل و صادرات کالا از ایالات متحده به ایران است. که از عوامل نفوذ مجدد عوامل سیا و وابستگى اقتصادى و ایجاد بازار مصرف و ربودن ارز کشور است. اگر این مطلب را با اظهارات اخیر یکى از نمایندگان مجلس در کمیسیون صنایع و معادن در جمع مدیران صنایع خراسان که گفته بود: ((تا پایان برنامه سوم توسعه ممنوعیت واردات تمام کالاها برداشته مى شود)) بگذاریم جاى نوعى بدگمانى معقول! است که شاید این گونه اظهارات و تصمیمات از یک آبشخور تغذیه مى شود. آیا رفع ممنوعیت واردات تمام کالاها با آن اطلاق و کلیت چه مفهومى دارد؟ مگر قرار نیست کشور رو به سوى استقلال اقتصادى گام بردارد و تولیدات داخلى تقویت شود و واردات کالا در حد ضرورت و نیاز مبرم انجام گیرد؟ پس اظهارات عضو کمیسیون صنایع و معادن چه مفهومى دارد؟ و موضوع سفرهاى متقابل مطرح شده در گزارش امریکا نیز آیا سر پل ایجاد دیگر روابط و صدور فرهنگ و سیاست امریکایى به کشور نیست که نمونه هاى چندى از آن در سنوات اخیر مشاهده شده و جاسوسان سیا مجالى براى حضور در فضاى کشور را یافته اند؟!
خلاصه اینکه: روابط با امریکا که سرفصل مجدد سلطه شیطان بزرگ و استحاله فرهنگى سیاسى و اقتصادى میهن اسلامى است را نباید ساده گرفت و پاره اى عناصر به اصطلاح خواهان دگرگونى برآنند که این تز امریکایى را در کشور جا بیندازند! که همیشه ویروس ها و میکرب ها از طریق ارتباط مجال نفوذ مى یابند و عادى سازى روابط که خواست امپریالیسم امریکاست نباید از دید ملت و دولتمردان ما پوشیده بماند که البته نیست و مادام که خوى ددمنشى و شیطنت و سلطه خصلت امریکایى هاست رابطه همان رابطه گرگ و میش است که امام راحل فرمودند و امروزه نیز در سخن رهبرى نظام مطرح مى گردد و سیاست اصولى کشور باید براساس آن هدایت شود و این اصل اساسى با عنوان استقلال از آغاز مطرح بوده است مع الاسف امروزه شاهد نوعى تساهل و بى تفاوتى در عرصه عمل, مى باشیم که پاره اى عناصر از راه رسیده و به جاه و مقام رسیده بازى با اصول خدشه ناپذیر انقلاب را خورده و به زعم خود آن را گره گشاى حل مشکلات کشور قلمداد مى کنند در حالى که امریکایى ها از ایجاد رابطه به هر نوع و شکل آن براى اجراى مقاصد استکبارى پل مى زنند و هوشیارى دولتمردان و مردم باید خنثى کننده آن باشد تا اقتدار ملى خدشه نبیند.