انتفاضه... تنها راه نجات
استاد سیدمحمدجواد مهرى
آیا لازم بود فلسطینیان جان بر کف توسط بمبهاى اف-16 آمریکائى بمباران شوند تا اعراب پى ببرند که جنگى تمام عیار در سرزمین فلسطین بر پا است و مى بایست خود را با وضع موجود سازش دهند و نسبت به قراردادها و روابطشان با دولت صهیونیستى تجدید نظر کنند؟ ولى چیزى فراتر از یک اعتراض تو خالى صورت نگرفت! چقدر باید شهیدان فلسطینى پرپر شوند و کودکان بى گناه در خاک و خون بغلتند و اطفال بى پناه, یتیم و اسیر شوند و روستاها و شهرهاى بى شمارى در محدوده خشم اسرائیلى قرار گیرند و از آب و نان خوردن و حتى از نفس کشیدن محروم گردند تا اعراب حرکتى کنند و از این سکوت مرگبار بیرون آیند؟!
رویاروئى با خشونت شارونى
همه باید بدانند که انتفاضه تنها راه نجات است و نه تنها نجات فلسطینیان که حتى نجات اعراب. و اگر خداى نخواسته انتفاضه به سقوط کشیده شود تمام اعراب سقوط خواهند کرد بلکه این شکست مرگبار به جهان اسلام نیز خواهد رسید زیرا همه مسلمانان در وضعیت کنونى وظیفه دارند که به فلسطین کمک کنند و هیچ کس نمى تواند شانه را از زیر بار مسئولیت خالى کند.
ما اکنون مواجه هستیم با حکومتى در تل آویو که براى نخستین بار با اغلبیت یهودیان ساکن سرزمین اشغالى به قدرت رسیده و 65% مردم او را پذیرفته و به او راى داده اند و این براى صهیونیست ها که معمولا از در صد کمترى برخوردار بودند, نسبت بالائى به شمار مىآید. این دولت اشغالگر از آغاز با دندانهاى تیز به میدان آمد و چنانکه از سابقه طولانى شارون در جنایت و خونریزى بر مىآ ید او تنها با زبان قلدرى و شمشیر سخن مى گوید, او هرگز از نینتها و انگیزه هاى شوم و پلید خود نسبت به فلسطین و اعراب دست نکشیده و پیوسته پیام خود را توسط هواپیماهاى بمب افکن و موشکها و تانکها و بولدوزرها به اعراب رسانده و تمام پیامها متضمن یک مطلب است و آن اینکه: فلسطینیان را به زانو در آورد و در برابر خود تسلیم محض سازد و از سوئى دیگر با قدرت سلاح, اعراب را به وحشت فرو برد و بر آنان چیره گردد. پس مى شود گفت: نقشه حکومت اسرائیل مبتنى بر یک اندیشه اساسى است و آن شکستن و خرد کردن شخصیت اعراب و خاکسار نمودن آنان و عبرت گرفتن دنیا از سرنوشت ملت مظلوم فلسطین !
بنابر این, فلسطین آزمایشگاهى است که تجربه شکستن عزم و اراده اعراب در آن صورت مى گیرد و اگر این تجربه در آزمایشگاه فلسطین به پیروزى رسید, بر سایر کشورهاى عربى قطعا اجرا مى گردد هرچند ممکن است روشها و نیرنگها فرق کند و معنایش نیز این است که فلسطینیان به علت قرار داشتن در صف اول جبهه نبرد با صهیونیستها, نخستین قربانیان نقشه جدید اسرائیل هستند و اگر این وضعیت خطرناک, اعراب را از خواب خرگوشى بیدار نسازد و غیرت دینى یا عربى آنان را برنیانگیزاند حد اقل لازم است آنان را به هراس افکند و به خاطر دفع زیان احتمالى هم که شده به اندیشه جدى وادارد و اگر ایشان در برابر آن همه شهیدان فلسطینى که خون پاکشان سنگفرشهاى فلسطین اشغالى را قرمز کرده است, خم به ابرو نیاورند و حد اقل با آنان همدردى هم نکنند, لازم است بدانند که این خرابى ها و کشتارها و قتل عام ها و جسدهاى جوانان فلسطینى پلى خواهد بود که اسرائیلى ها بر آن عبور خواهند کرد تا به سایر پایتختهاى عربى دست یابند و این جزء آرزوهاى دیرینه و نقشه هاى دیر مدت آنان در رسیدن به اسرائیل بزرگ است.
تجربه صلح
در طول هشت سال گذشته و در ضمن پنج حکومت اسرائیلى (رابین, پرز, نتنیاهو, باراک و شارون) اعراب به پایان راه رسیدند زیرا معلوم شد که هرگز صهیونیست ها خواهان صلح و سازش ـ حتى در نسخه مشروط آن ـ با اعراب نیستند هرچند هنوز هم شاید برخى نادانان از سردمداران اعراب یا فلسطینیهاى سازشخواه به این پندار غلط معتقد باشند. به هر حال در تمام قراردادها و نشستها و نیرنگها معلوم شد اسرائیل خواهان تثبیت بیش از پیش موقعیت خویش است هر چند از نظر دید بین المللى شاید به صورت صلح جلوه داده و از ضعف اعراب و عدم توازن قوا در منطقه و یکه پردازى و تک سوارى آمریکا در سلطه بر محدوده جهان, سوء استفاده کرده و فرصتى تاریخى براى اسرائیل پیش آورده که شاید همیشه هموار نباشد و باید از این فرصت زرین استفاده شایان کند و گامهاى خود را در منطقه مستحکم تر گرداند و سراسر خاورمیانه را تحت سلطه خود در آورد.
هنگامى که ((سلفان شالوم)) یکى از مشاوران نزدیک نخست وزیر اسرائیل (شارون) اعتراف کرد که باید یاسر عرفات بداند که اکنون حکومتى جدید بر سر کار آمده و روش دیگرى را در رویاروئى اختیار کرده است, دکتر اسعد عبد الرحمن نویسنده مشهور فلسطینى در این باره نوشت: راستى حکومتى جدید است زیرا تنها 42% از زمینهاى کرانه غربى را بر فلسطینیان پیشنهاد مى کند و بدینسان از سخاوت بیشترى برخوردار است نسبت به آنچه از غزه به فلسطینیان باز مى گردد!! و از این روى فورا حاضر است دولت فلسطین را به رسمیت بشناسد زیرا پس از این تقسیم عادلانه! دولت فلسطین چیزى جز یک شهردارى نخواهد بود که اداره امور مردم شهر خود را در دست مى گیرد ولى در حقیقت این اداره هم به دست اسرائیل است زیرا رساندن آب, غذا و حتى اکسیژن براى تنفس هوا به آن مردم,باید با اجازه اربابان صهیونیست باشد و از راه اسرائیل صورت پذیرد ! پر واضح است که در چنین وضعیتى, این مردم تنها یک حق دارند و آن این است که بردگانى فرمانبر براى یهودیان باشند که در این صورت به مراتب پست تر و پائین تر از مردم بومى جنوب آفریقا در زیر سایه حکومت ناسیونالیستى آن دوران خواهند بود.
اگر این است تئورى حکومت شارون, پس قطعا شکست انتقاضه راه را براى آن آرزو همواره مى سازد, بنا بر این ادامه انتفاضه امرى است لازم و ضرورى تا این خواب اسرائیل به کابوس بدل گردد و اگر اعراب و یا عرفات و همدستانش از پائین ترین درجه کرامت فردى و شخصیت انسانى بر خوردار باشند باید بدانند که بر سر دوراهى قرار گرفته اند, یا ادامه انتفاضه و یا برده شدن فلسطینیان آن هم بردگان درجه دو ! و در حقیقت امر منحصر نمى شود به انتخاب بردگى یا آزادى بلکه انتخاب مرگ یا حیات.
حال معلوم شد که اگر انتفاضه به شکست انجامد, فلسطینیان به چه روزى مى رسند ولى آنچه بسیارى اطلاع ندارند این است که در صورت شکست انتفاضه, اعراب به چه وضعیتى خواهند رسید؟ اگر دمى به خود آیند مى دانند که پس از شکست فلسطینیان که در خط اول مبارزه قرار دارند قطعا نوبت به آنان نیز مى رسد و خطهاى دفاع یکى پس از دیگرى سقوط مى کند و آن روز دیگر پشیمانى سودى نخواهد داشت پس باید در برابر طوفان, با قدرت و استقامت ایستاد و از حیثیت اسلامى عربى خود دفاع کرد.
اگر انتفاضه فلسطین شکست خورد و مردم فلسطین به زانو درآمدند چگونه قدرتمداران اسرائیل با اعراب رفتار خواهند کرد؟ قطعا اعراب از کوچکترین احترامى در زیر سایه اسرائیل نیرومند برخوردار نخواهند بود و توسط استکبار جهانى مامور به تسلیم مى شوند و یا اینکه خود از ترس و وحشت پرچمهاى سفید را بالا مى برند ! ولى آنچه تا کنون طى پنجاه سال اخیر مشاهده شده این است که ملت فلسطین هرگز در برابر دشمنان پلیدش سر فرود نیاورده و به خاک ذلت نیافتاده, و این را ما ادعا نمى کنیم بلکه خون پاک جوانان فلسطینى که روزانه بر سرزمین مقدس فلسطین ریخته مى شود به آن گواهى مى دهد. پیام روشن جوانان مسلمانى چون ((محمد مرمش)) که با عملیات جهادگرانه اش در ((ناتانیا)) صهیونیستهاى مست را به جهنم فرستاد, گواهى میدهد.
نقش آمریکا
مطلبى که هرگز نباید فراموش شود نقش آمریکا در جرات دادن به اسرائیل است. قطعا اگر چراغ سبز آمریکا نبود, اسرائیل جرات اقدام بر این همه کشتار را نداشت و اگر تشویقهاى فکرى کاخ سفید نبود, شارون با هواپیماهاى اف-16 آمریکا بر سر مردم بى گناه بمب نمى ریخت زیرا شارون فقط تا آنجا پیش مى رود که از سوى آمریکا رهبرى مى گردد و دلیلش هم این است که وقتى ارتش اسرائیل در روز 15 ماه مى در شمال غزه چند سانتیمتر پا را فراتر نهاد فورا واشنگتن پیام مخالفت و اعتراض را فرستاد و ارتش بدون چون و چرا عقب نشینى کرد. و هرچند فرماندهى ارتش اسرائیل این عقب نشینى را خواست بگونه اى توجیه کند ولى هیچ کس باور نکرد و هرگز مقبول نیافتاد.
به هر حال آنچه مسلم است این است که آمریکا صد در صد پشتیبانى و حمایت همه جانبه خود را از اسرائیل و تمام رفتارها و کردارهاى غیر انسانى شارون اعلام کرده است و همواره سخن از رضایت کامل از شارون و مدح و ثناى او به میان آورده و هرگاه انتقاد شدید و سخنان تندى دارد فقط بر سر فلسطینیان و یاسر عرفات فرو مى ریزد. و نه تنها با استفاده از حق ((وتو)) در سازمان ملل در برابر قانون حمایت از فلسطینیان ایستاد و آن را خنثى کرد بلکه شخص عرفات را نیز مورد اهانت شدید قرار داد و ((کولن باول)) وزیر خارجه آمریکا او را مردى بى چاره و سردرگم و دور از حقیقت خواند. و نیز نباید از یاد ببریم که شهرها و روستاهاى فلسطین با سلاحهاى پیش رفته آمریکائى هدف قرار مى گیرند و این هواپیماهاى اف-16 بود که به ((طولکرم)) و ((جنین)) یورش برد و هلیکوپتر ((اباچى)) آمریکائى بود که در خیابان ها فلسطینیان را مورد حمله قرار مى داد و موشکها را بر خانه هاى آنان و بر مراکز دولت خودگردان فرو مى ریخت. اینها نشانه هائى هستند فراموش نشدنى از هدیه هاى آمریکا به ملت فلسطین.
روزى دولت آلمان به آنکارا اعتراض کرد که با استفاده از سلاحهاى آلمان مناطق کردنشین را بمباران کرده است و از اتحادیه اروپا خواست که با ادامه چنین سیاستى از سوى ترکیه, باید آن را مورد تحریم قرار داد و از فروش سلاح به ترکیه خوددارى نمود ولى استفاده از سلاحهاى آمریکائى در له کردن و نابود ساختن فلسطینیان و کشتن کودکانشان و ویران ساختن خانه ها و کاشانه هاشان مورد هیچ گونه سرزنش و یا توبیخى از سوى آمریکا نمى شود, بلکه گزارش وزارت خارجه آمریکا در باره تروریسم جهانى در سال 2000 رفتارهاى اسرائیلیان را تنها به عنوان رفتارى تند توصیف کرد اما دفاع فلسطینیان از حق خود در زندگى با کمترین مزایاى انسانى, تروریسم قلمداد شد.
روزنامه مئاریف در تاریخ 6 ماه آوریل گزارشى از مذاکرات کامپ دیوید اخیر منتشر کرد و همچنین وزیر امور خارجه سابق اسرائیل ((شلومو بن آمى)) یادآور شد که چگونه کلینتون (رئیس جمهور سابق ایالات متحده) در طول مدت مذاکره, جانبدارى از اسرائیل مى کرد و فلسطینیان را کاملا تحت فشار قرار مى داد و از آنها مرتب مى خواست که آرام تر و انسانى تر!برخورد کنند و از خشونت و ترور دست بردارند و طرحهاى اسرائیلى را قبول کنند. و هنگامى که ((احمد قریع)) رئیس مجلس تشریعى فلسطین سخن گفت و اهمیت سازش با قوانین بین المللى را یادآور شد, کلینتون با عصبانیت و پرخاش بر او فریاد زد و تهدید کرد که اگر اینچنین بحث کند او را طرد خواهد کرد و به او گفت: این حرفهاى بى معنى (یعنى قطعنامه هاى سازمان ملل) را تکرار نکن ! اینجا جاى چنین سخنانى نیست, این حرفها را تنها در سازمان ملل مى زنند !!
این داستان را که رسما ((شلومو بن آمى)) بازگو کرده بیانگر چه مطلبى است؟ از این روشن تر مى شود بیان کرد؟ آیا باز هم معنى دارد که از واشنگتن بخواهند تا قضیه را به حق ! فیصله دهد و مشکل فلسطین را حل کند؟ چه آرزوى خامى !
شکستن نقشه شارون
فلسطینیان آنچه لازم بود انجام دادند و هیچ کس نمى تواند از آنان مطالبه کند که بیش از این فداکارى کنند. کافى است که تا امروز استقامت کرده و در برابر جهنمى که اسرائیلى ها بر آنان تحمیل کرده اند با سینه هاى گشاده و سنگ خرده استقبال مى کنند. آنان با در آغوش گرفتن شهادت دین خود را ادا کرده و مى کنند ولى ما چه کرده ایم ؟ اعراب چه کرده اند؟ آیا همین کافى است که منتظر شهادت تک تک افراد ملت فلسطین باشند تا بر آنان نوحه سرائى کنند و یا به قول خودشان نماز میت بر غائب بخوانند !
به هر حال تا این لحظه فلسطینیان توانسته اند نقشه شارون را به شکست بکشانند و تاثیر شمشیر را که بر رویشان گشوده است, خنثى سازند زیرا آنان که به استقبال مرگ مى شتابند هرگز شکست نمى خورند و پیروزیشان قطعى است چه در دنیا به پیروزى ظاهرى دست یابند و چه به رضوان الهى برسند و سرانجام بر سر سفره ضیافت خدا بنشینند. و همچنین فلسطینیان توانستند خوف و وحشت را در قلب تک تک اسرائیلى ها بنشانند و این کار آسانى نیست بلکه از نشانه هاى شکست همه جانبه نقشه صهیونیستى است. زیرا اگر این نقشه, خواستار این بود که یهودیان را از گوشه و کنار جهان گردآورد و در سرزمین میعاد ـ به قول خودشان ـ اسکان دهد, این فعالیتها و عملیات شجاعانه و شهادت طلبانه فلسطینیان قطعا این نقشه را نقش بر آب مى سازدزیرا تخم وحشت و هراس را در ژرفناى وجود یهودیان مى کارد و اگر شنیده مى شود که گاهى در رادیو و تلویزیونشان به صراحت اعلام مى کنند که دیگر احساس امنیت در اسرائیل به آنان دست نمى دهد, این یکى از بهترین دست آوردهاى انتفاضه به حساب مى آید.
در تاریخ 15 ماه مه ((دانیال بن سیمون)) نویسنده اسرائیلى در روزنامه هاآرتس مقاله اى نوشت که در آن آمده است: باید اسرائیل بداند که در شهرک نشین ها چه مى گذرد, حقیقت این است که زندگى در این شهرک نشین ها بسیار دشوار شده است تا جائى که بسیارى از ساکنان, وقتى از خانه هایشان بیرون مى روند نمى دانند که آیا به سلامت برخواهند گشت یا نه؟ این نیز یکى از دست آوردهاى مثبت انتفاضه است که به حساب جوانان شهادتخواه فلسطینى نوشته مى شود.
چه خوب است تا حقیقت را از روزنامه هاى دشمن و از دیگر رسانه هاى خبریشان بشنویم. اکنون در نشریات اسرائیل به شدت با حل نظامى قضیه مخالفت مى شود و اندیشمندان یهودى خطر جنگ را جدى گرفته اند و گزارشهاى رسیده از درون ارتش اسرائیل حاکى از آن است که یک حالت سردرگمى و سردى در میان ارتشیان پیدا شده و بسیارى از ادامه خدمت سربازى سرباز مى زنند و برخى از ادامه کشتار دسته جمعى فلسطینیان و ویران کردن خانه هاشان مخالفت مى ورزند ـ نه به خاطر زیر پا گذاشتن حقوق بشر بلکه به خاطر ترس از آینده تاریک ـ و اخیرا گزارش رسیده که چپگرایان و صلح خواهان اسرائیلى دعوت به پیوستگى و همبستگى کرده و خواهان عوض کردن نخست وزیر(شارون) هستند و این مساله در بیانیه اى که قریب هشتاد نفر از شخصیتهاى صلح خواه اسرائیلى آن را امضا کرده اند و در تاریخ دوازدهم ماه مه به چاپ رسیده, دیده مى شود.
در روز 27 ماه آوریل گذشته در روزنامه هاآرتس نیز به قلم ((یوئیل مارکوس)) آمده بود: ((در برابر استقامت و ایستادگى فوق العاده ملت فلسطین باید متوجه شد که راه حلهاى سریع و شتابزده اى براى این قضیه دشوار وجود ندارد و با ادامه وضعیت موجود شاید نبرد تا صد سال دیگر ادامه پیدا کند. و بى گمان در سایه استقامت فلسطینیان در رویاروئى با نیروى نظامى تا دندان مسلح اسرائیل, سرانجام پیروزى از آن گروهى است که بیشتر استقامت ورزد و مقاومت کند)).
خوب است یاسر عرفات و همدستانش این روزنامه ها را به دقت بخوانند تا اینقدر دنبال نقشه هاى خانمان برانداز آمریکائى صد در صد به نفع اسرائیل نروند و خود را در آغوش آمریکاى موید تروریسم بین المللى نیاندازند. حال که اندیشمندان اسرائیل خود متوجه اهمیت و خطر انتفاضه شده اند, جدا خیانت بزرگى به اسلام و مسلمین و فلسطین اشغالى است اگر بخواهند انتفاضه را از مسیر خود منحرف کنند و با بازیهاى سیاسى متوقف سازند آن هم به دست افرادى که خود را قیم مردم فلسطین مى نامند ولى گمان نمى کنم این نقشه ها و نیرنگهاى رنگارنگ بتواند مردم آزاده فلسطین را دوباره فریب دهد هرچند ممکن است تا اندازه اى آن را به سردى بکشاند.
راستى اعراب که آنقدر پیشتازند در کمک کردن به افغان و بوسنى نمى توانند حد اقل از راه جهاد مالى به فلسطینیان که صددرصد بر حق اند و در برابر پلیدترین دشمنان اسلام و مسلمین ایستادگى و نبرد مى کنند, یارى رسانند؟ به امید روشن شدن و هدایت ما و آنان.