گفته ها و نوشته ها
توجه به معاش زندگى
داود بن سرحان مى گوید: روزى امام صادق(ع) را دیدم که با دست خود مقدارى خرما را پیمانه مى کند, عرض کردم: قربانت گردم اگر به بعضى از فرزندان یا غلامان دستور مى دادید تا این کار را انجام دهند بهتر بود!
امام در پاسخ من فرمود: اى داود! زندگى یک انسان مسلمان سامان نمى یابد مگر با سه کار: 1 ـ دین و احکام آن را بشناسد. 2ـ در گرفتاریها صبر و تحمل کند. 3ـ اندازه گیرى در معاش زندگى را به نیکویى حفظ نماید.
و فرمود: (جدم) على بن الحسین(ع) وقتى که صبح مى شد به دنبال کسب و کار از خانه بیرون مىآمد, شخصى عرض کرد: اى پسر رسولخدا کجا مى روى؟ فرمود: اتصدق لعیالى, مى روم تا براى افراد خانواده ام صدقه تهیه کنم. او پرسید آیا صدقه طلب مى کنى؟ فرمود: من طلب الحلال فهو من الله صدقه علیه; هر کس که با کار و کوشش کسب مال حلال کند, آن مال از جانب خداوند صدقه براى او است.
(وسایل الشیعه ج12, ص41 ـ 43)
دلبستگى به دنیا
روزى حضرت موسى(ع) در محلى عبور مى کرد دید: مردى گریه مى کند و در درگاه خدا مى نالد. از آنجا گذشت, هنگام مراجعت نیز گذارش به همانجا افتاد, دید آن مرد همچنان در درگاه خدا مى نالد و مى گرید. موسى متوجه خداوند شده عرض کرد: پروردگارا بنده تو از خوف تو مى گرید (به او توجه فرما:)
خطاب رسید اى پسر عمران اگر او آنقدر بگرید که مغزش همراه اشک چشمش به زمین بریزد و دستش را آنقدر به سوى آسمان بلند کند که ساقط شود او را نمىآمرزم و هو یحب الدنیا, چرا که او دنیا را دوست دارد و دوستى دنیا را بر دوستى آخرت ترجیح مى دهد.
(مجموعه ورام, ج1, ص134)
لباس زیبا در نماز
نقل شده: هنگامى که امام حسن مجتبى علیه السلام براى نماز برمى خاست, بهترین لباس هاى خود را مى پوشید.
از حضرتش پرسیدند: چرا بهترین لباس خود را در نماز مى پوشید؟
امام فرمود: ((ان الله جمیل یحب الجمال, فاتجمل لربى و هو یقول: خذوا زینتکم عند کل مسجد; خداوند زیباست و زیبایى را دوست دارد, و به همین جهت, من لباس زیبا براى راز و نیاز با پروردگار مى پوشم, و هم او فرموده است که: به هنگام رفتن به مسجد, زینت خود را برگیرید.))
(وسائل الشیعه, ج3, ابواب احکام الملابس)
سه نامه عمل !
حضرت رضا(ع) فرمود: هنگامى که روز قیامت مى شود, انسان با ایمان در پیشگاه خداوند قرار مى گیرد و خداوند خودش او را به محاسبه مى کشد و کردار او را در معرض دید او قرار مى دهد.
او نخست نامه اى از عمل خود را مى نگرد که در آن گناهانش ثبت شده, از دیدن آن, رنگش تغییر مى کند و لرزه بر اندامش مى افتد.
سپس نامه دیگرى را مى نگرد, که در آن کارهاى نیک و پاداش آنها ثبت شده, از دیدن آن شادمان مى گردد.
پس از آن خداوند به فرشتگان دستور مى دهد که صفحه هایى را بیاورید که در آن هیچگونه اعمالى ثبت نشده است. فرشتگان آن صفحه ها را در معرض دید مومنان قرار مى دهند, وقتى مومنان آن صفحات را مى نگرند, درمى یابند که در آن صفحه ها (پاداش ثبت شده) ولى عملى نوشته نشده است, به خدا عرض مى کنند: خدایا به عزت و جلالت در این صفحات عملى نمى بینیم.
خداوند به آنها مى فرماید: راست مى گویید, شما آن اعمال (نیک) را نیت کردید (ولى موفق به انجامش نشدید) و ما همان اعمال را براى شما ثبت کردیم, سپس به مومنان به خاطر نیت آن اعمال پاداش مى دهند.
(تفسیر قمى, ج2, ص26)
کنترل زبان
شخصى به حضور حضرت رسول(ص) رفت وعرض کرد: مرا راهنمایى کن. حضرت فرمود: احفظ لسانک ; زبان خود را کنترل کن. او بار دیگر عرض کرد: اوصینى, حضرت همان جواب را داد او براى بار سوم تقاضاى راهنمایى کرد رسول خدا(ص) باز به او فرمود: زبانت را کنترل کن, گویى آن شخص مى خواست سوال کند که کنترل زبان به این اندازه مهم است؟ لذا حضرت فرمود: واى بر تو! آیا جز آثار زبان, انسان را به صورت در درون شعله هاى آتش مى اندازد.
(تحف العقول, ص45)
عبادت خشک
گروهى از شاگردان امام صادق(ع) گرد شمع وجودش حلقه زده بودند, امام یکى از یاران به نام ((عمر بن مسلم)) را در میان آنها ندید جویاى حال او شد, عرض کردند: مدتى است تجارت را ترک کرده و رو به عبادت آورده و تنها در محل خلوتى مشغول عبادت شده.
امام فرمودند: واى بر او اما علم ان تارک الطلب لایستجاب له; آیا نمى داند کسى که تلاش براى کسب معاش را ترک کند دعایش به استجابت نمى رسد.
(تفسیر نورالثقلین, ج5 ص354)
عمل خالص
شداد بن اوس گوید: به محضر رسول خدا(ص) رفتم, دیدم چهره اش گرفته و ناراحت به نظر مى رسد, علت ناراحتى حضرتش را جویا شدم فرمود: اخاف على امتى من الشرک, در مورد امتم به خاطر شرک ترس دارم.
گفتم بعد از شما مشرک مى شوند؟
فرمود: آنها خورشید و ماه و بت و سنگ را نمى پرستند, ولى در اعمال خود ریا مى کنند, ریا کردن شرک است چنان که در قرآن مى خوانیم : ((فمن کان یرجو لقإ ربه فلیعمل عملا صالحا ولا یشرک بعباده ربه احدا)) پس هر کس امید لقاى پروردگارش را دارد باید عمل صالح انجام دهد و کسى را در عبادت پروردگارش شریک نکند.
و فرمود: در روز قیامت, نامه هاى سربسته را مىآورند و در معرض دید مردم قرار مى دهند. خداوند مى فرماید: فلان نامه را دور بیندازید و فلان نامه را بپذیرید!
عرض مى کنند: به عزت و جلالت سوگند در این نامه ها (ى دور انداخته شده) جز کار نیک نمى دانیم.
خداوند مى فرماید: آرى, ولى اعمال در این نامه ها براى غیر من است, و من نمى پذیرم جز آنچه که با کمال اخلاص براى رضاى من انجام شده است.
(مجموعه ورام, ج2, ص233)
پاداش شادمان کردن
امام صادق(ع) فرمود: خداوند به حضرت داود وحى کرد: بنده اى از بندگان من با حسنه مىآید که از این رو بهشت را بر او مباح نمودم.
داود عرض کرد: آن حسنه چیست؟
خداوند به او وحى کرد: ((یدخل على عبدى المومن سرورا ولو بتمره; بنده با ایمان را هر چند با یک عدد خرما شادمان سازد.))
داود عرض کرد: خداوندا سزاوار است کسى که تو را شناخت امیدش را از تو قطع نکند.
(اصول کافى, ج2, باب ادخال السرور على المومنین)
احترام به پدر
یکى از ائمه محترم جمعه نقل مى کرد: یک بار به محضر حضرت امام رضوان الله علیه در جماران رسیدم, یکى از مسوولین مملکتى براى انجام کارهاى جارى به خدمت امام رسید, پدر سالخورده اش نیز همراهش بود وقتى که مى خواست حضور امام برسد خودش جلوتر از پدر حرکت مى کرد, پس از تشرف به خدمت امام, پدرش را معرفى کرد, امام نگاهى به آن مسوول نمود و فرمود: ((این آقا پدر شما هستند؟)) عرض کرد: آرى, امام فرمود: ((پس چرا جلوى وى راه افتادى و وارد شدى؟))
امام به این ترتیب مقام ارجمند پدرى را گوشزد کرده و درس بزرگ احترام به پدر را به ما آموخت.
(مجله پیام انقلاب, شماره 69)