گفته ها و نوشته ها
شیعه حقیقى
شخصى به امام سجاد(ع) عرض کرد: من از شیعیان شما هستم, امام فرمود: از خدا بترس, و ادعاى چیزى مکن که خداوند به تو بگوید: دروغ مى گویى و در ادعاى خود راه انحراف را مى پیمایى, ان شیعتنا من سلمت من کل غش و دغل; بى گمان شیعیان ما کسانى هستند که دلشان از هر نیرنگ و دسیسه پاک و سالم است, بلکه بگو ما از موالیان و دوستان شما هستیم.
(مجموعه ورام, ج2, ص106)
معناى یقین
امام باقر(ع) براى شاگردان خود سخن مى گفت, بحث از ایمان و اسلام و تقوى و یقین به میان آمد, حضرت فرمود: ایمان یک درجه از اسلام بالاتر است, و تقوى یک درجه ازایمان بالاتر است, و یقین یک درجه از تقوى بالاتر است, آنگاه فرمود:
چیزى در میان مردم کمتر از یقین تقسیم نشده است.
یکى از شاگردان پرسید: یقین چیست؟
حضرت فرمود: التوکل على الله, والتسلیم لله والرضا بقضإ الله و التفویض الى الله; حقیقت یقین عبارت است از: 1ـ توکل به خدا 2ـ تسلیم در برابر ذات پاک خدا 3ـ رضا به رضاى خدا 4ـ واگذارى تمام کارهاى خویش به خدا.
(بحارالانوار, ج70, ص138)
احوال دنیا
عارفى گفت: دنیا را بهر سه چیز خواهند: بى نیازى, عزت و راحت.
آن کس که از دنیا بپرهیزد, عزت یابد وآن کس که قناعت پیشه کند, بى نیاز شود و آن کس که در طلب دنیا کم کوشد, راحت یابد.
(کشکول شیخ بهایى)
خشنودى از عبادت خود
بشر بن منصور از عابدان بود. روزى نمازش به درازا کشید و چون به پایان رسید مردى را دید که به خشنودى وى را مى نگرد. گفت, آنچه دیدى خرسندت نکند, چرا که ابلیس نیز مدتى دراز با دیگر فرشتگان پرستش پروردگار همى کرد و سپس چنان شد که شد.
(کشکول شیخ بهایى)
غافل و مرده
حکایت است که عارفى دایم به ذکر حق مشغول بودى و آوازه معرفتش منتشر گشته بود از شهر مصر دو جوان به امید دیدارش ترک وطن گفتند. پس در بین راه زیر درختى آسودند. یکى از دو جوان که زبان مرغان مى دانست گفت: انا لله و انا الیه راجعون. رفیقش گفت: چه واقع شده ؟
گفت: دریغ که مرغان مى گویند آن عارف در جهان زنده نیست, پس با هم گفتند: به زیارت قبرش مى شویم چون به صومعه عارف رسیدند عارف را زنده دیدند و حال باز گفتند.
عارف نعره اى کشید و بى هوش شد و چون به خود آمد, گفت: مرغان راست گفتند من در آن دم از ذکر خدا غافل و با اهل دنیا مشغول بودم.
(جامع التمثیل, ص23)
دو بشارت
آیت الله مدنى (ره) مى فرمایند: من در دو موضوع نسبت به خودم شک کردم:
یکى این که به من که مى گویند سید اسدالله. آیا واقعا من از اولاد پیامبر هستم؟
و دیگر این که آیا من لیاقت آن را دارم که در راه خدا شهید بشوم یا نه؟
روزى به حرم امام حسین رفتم و در آن جا با ناله و زارى از امام خواستم که جوابم را بدهد.
پس از مدتى, شبى امام حسین(ع) را در خواب دیدم که بالاى سرم آمد و دستى به سرم کشید و این جمله را فرمود: ((یا بنى انت مقتول)) اى فرزندم! تو کشته مى شوى, که جواب دو سوال من در آن بود.(دیدار با ابرار, ص66 ـ شهید مدنى, جلوه اخلاص)
توکل از نخست
عارفى از راه بیابان به مکه مى رفت پس در راه به چاه آبى رسید و چون تشنه بود از پى دلو و ریسمان مى گشت. پس دید دسته اى از آهوان بر سر چاه آمدند و بر گرد چاه ایستاده و سر به آسمان افراشتند پس در دم آب چاه بالا آمد و آهوان سیراب شدند. عارف گفت خدایا وحوش را سیراب کردى و من تشنه ماندم!
ندا رسید تو به دنبال دلو و ریسمان گشتى ولى آنان نخست به خدا توکل کردند.
(جامع التمثیل)
باران و دعاى مورچه
حضرت سلیمان و اصحابش براى طلب باران از شهر خارج شدند. در بین راه سلیمان(ع) مورچه اى را دید که به پشت خوابیده و دست و پایش را به طرف آسمان بلند کرده و مى گوید: خدایا ما از مخلوقات تو هستیم, و نیازمند به رزق تو مى باشیم پس ما را به گناه دیگران هلاک مفرما!
سلیمان(ع) به اصحاب فرمود: باز گردید که به دعاى دیگرى بر ما باران خواهد بارید.
(المحجه البیضإ, ج2, ص299)
یار با تقوى
حضرت عیسى(ع) و یارانش به طلب باران از شهر خارج شده و وارد صحرا گشتند.
در آنجا حضرت فرمودند: هر کس از شما گناهى انجام داده به شهر باز گردد, همه مردم به غیر از یک نفر مراجعت کردند. حضرت فرمود آیا تو گناهى مرتکب نشده اى ؟
عرض کرد: چیزى به خاطر ندارم, جز این که روزى به نماز ایستاده بودم که زنى از مقابل من عبور کرد, من به او نگاه کردم و چشمم به سوى او چرخید, پس همین که او رفت, انگشت خود را داخل چشمم کرده و آن را بیرون آوردم و به همان طرف که زن رفته بود, پرتاب کردم!
عیسى(ع) فرمود: دعا کن من آمین مى گویم, او دعا کرد و باران بارید.
(المحجه البیضإ, ج2, ص299)
بهره گیرى از قرآن
ابن وهب گوید: امام صادق(ع) فرمود: کسى که سه کار انجام دهد از سه موهبت محروم نخواهد شد:
1ـ کسى که دعا کند, از استجابت آن بهره مند مى گردد.
2ـ کسى که شکر کند بر نعمتش افزوده مى شود.
3ـ کسى که توکل کند, امورش سامان مى یابد.
پس براى هر کدام آیه اى تلاوت فرمود که خداوند متعال فرموده است: ادعونى استجب لکم; مرا بخوانید[ دعاى] شما را اجابت مى کنم. (مومن / 60) لئن شکرتم لازیدنکم; هرگاه شاکر و سپاسگزار خدا باشید, قطعا در نعمت ها مى افزایم. (ابراهیم7/) و من یتوکل على الله فهو حسبه; و هر آن کس که بر خدا توکل کند پس خدا او را کافى است.
(به این ترتیب ملاحظه مى شود امامان ما در ارشاد مردم از آیات قرآن بهره مى گرفتند و گاه مثل همین حدیث آیات قرآن را ذکر مى کردند که گفتارشان به برکت قرآن آمیخته باشد و بهتر اثر کند.)
(اقتباس از وسائل الشیعه, ج11, ص167)
عزائم چیست؟
سوره هایى از قرآن که سجده واجب دارند عزائم نامیده مى شوند و عبارتند از: 1ـ سوره 32 (سجده) آیه15, 2ـ سوره 41 (فصلت) آیه 37, 3ـ سوره 53 (النجم) آخرین آیه, 4ـ سوره 96 (علق) آخرین آیه. لازم به یادآورى است که شخص جنب و زنى که در عادت ماهانه است اگر حتى یک حرف آن را به قصد یکى از این چهار سوره بخواند حرام است.