اوضاع آشفته فلسطین, و ایجاد راه حل
استاد سیدمحمدجواد مهرى
گمان نمى رود آخرین چاره اعراب همین باشد که پیوسته دنبال برنامه هاى صلح آمیز باشند و هر صبح و شام از خانه سیاه با تضرع بخواهند که جلو پیشرویهاى اسرائیل را بگیرد. البته اعراب خود هم مى دانند که با چنین راه حل مسخره اى, چراغ سبز به کشور صهیونیستى نشان داده اند تا بیش از پیش به سیاست قلع و قمع خود ادامه دهد و با کمال اطمینان به پیش تازد, چرا که اعراب راه را بر او گشوده اند و پرچمهاى سفید را بر افراشته اند, وانگهى اسرائیل را چه غم که پشتوانه اى چون آمریکا دارد که حاضر است هر تلخى را به خاطر پیشرفت فرزند نا خوانده اش تحمل کند.
هنگامى که به نیروهاى نظامى کشورهاى عربى مى نگریم که بالغ بر صدها هزار نفر است و میلیون ها دلار صرف تجهیزاتش مى شود, شاید در دل خود خرسند گردیم که به به! واقعا چه نیروى ارزشمندى است ولى در حقیقت این همه نیرو با آن تجهیزات منظم نظامى تنها به خاطر سرکوب کردن ملت هاى عرب تشکیل شده است, ولى در برابر دشمن خارجى نه تنها کارى را از پیش نمى برد که شاید گاهى به عکس هم باشد! شاهد این مدعا ارتش اردن, که فلسطینى هاى مظلوم را در چادرها قتل عام کرد و جمعه هاى سیاه آفرید و این روزها پیوسته شاهد سرکوب تظاهرات صلح آمیز ملت هاى عرب در کشورهایشان توسط نیروهاى تا دندان مسلح هستیم.
... و آن هنگام که امت عرب عملا از میدان نبرد دورى جست و این سیاست را پیش گرفت که اگر به گونه راستت بزنند, گونه چپ را جلو ببر! تنها اعرابى که در میدان نبرد مردانه ایستادند و توانستند با همان زبان جنگ وارد عمل با دشمن غدار شوند جوانان بى سلاح جنوب لبنان بودند که با پیروى از سرور شهیدان حضرت ابى عبدالله علیه السلام پرچم سرخ شهادت و فدارکارى را برافرازند و همه شاهد بودیم که چگونه اسرائیل را در حنوب لبنان شکست دادند و آن را وادار به فرار ساختند. امروز در فلسطین اشغالى نیز شاهد جوانان جان بر کف فلسطین هستیم. که با بدن هاى بمب زاى خود توانسته اند با این خونریزان سنگدل مواجه شوند و ضربه هاى دردناکى بر پیکر هولناک صهیونیست ها وارد ساخته و نقشه هاى اسارت بار آنان را خنثى نمایند, هر چند به خاطر این مقاومت, با جان عزیزان خود معامله کردند و بهاى سنگینى پرداختند ولى هرگز کسى نمى تواند منکر شود که توانستند رعب و وحشت را به درون اسرائیل منتقل سازند و به هر فرد اسرائیلى بفهمانند که هرگز در امان نیست مادام که اشغال فلسطین ادامه دارد و در سرزمین دیگران به زور زندگى مى کند, به عکس آنچه رهبران صهیونیست ادعا کرده بودند و یهودیان را از هر سوى جهان دعوت کرده بودند که به کشورى آرام و بى دردسر روى مىآورند, و اکنون با به هم خوردن امنیت فلسطین اشغالى این سوال براى همگان پیش مى آید که آیاپس از این اسرائیل توانایى ادامه وجود دارد یا خیر؟ و همین سوال را مجله نیوزویک آمریکایى نیز در آخرین شماره خود کرده بود و دنبال پاسخ مى گشت! بگذریم از انبوه یهودیانى که پیش از پاسخ اسرائیلیان, از این کشور نا امن براى همیشه فرار کردند و دیگر پشت سر خود نیز نمى نگرند.
اکنون در این اوضاع سخت و آشفته, به نظر مى رسد تنها سلاحى که توانایى مقاومت در برابر طغیان اسرائیل و نفاق سازمان هاى بین المللى و سکوت مرگبار اعراب را دارد, شهادت است و بس, زیرا معلوم شد که آن همه پیشنهادهاى صلح و قراردادهاى بین المللى و واسطه گرى هاى منافقانه, کارى را از پیش نمى برد و مگر خود اسرائیل نبود که تمام این قراردادها و قطعنامه ها را زیر پا گذاشت و به هیچ پیشنهاد صلحى پاسخ مثبت نداد و به سیاست همیشگى خود ادامه داد؟ مگر صلح سازان بین المللى شاهد به مسخره گرفتن پیشنهادها و قطعنامه ها یشان از سوى اسرائیل نیستند؟ پس در این اوضاع چاره اى نیست جز مقاومت شرافتمندانه قهرمانان جوان و خردسال فلسطینى که حتى در برابر نیروى اتمى اسرائیل هم شجاعانه ایستاده و به آمریکاى جنایتکار با آن همه پشتیبانیهاى بى دریغ و ظالمانه اش پشت کرده اند و براى سکوت ذلت بار اعراب و نداهاى صلح آمیز منافقانه, ارزشى قائل نیستند و مادام که جوانان غیور فلسطینى با منفجر ساختن خود در قلب اسرائیل روزانه شجاعت و حماسه مىآفرینند, به امت اسلامى اطمینان مى دهیم که نگران اوضاع تلخ امروز نباشند. و هم اینک فجر پیروزى در حال طلوع است و شفق سرخ از پشت افق تار, پدیدار خواهد شد.
ولى به آیندگان چه خواهیم گفت وقتى در کتابهاى تاریخ بخوانند که: آن هنگام که اشغالگر صهیونیستى سینه فلسطین را لگدمال کرد و شهرک هاى یهودى نشین را بر خانه ها و کاشانه هاى ویران شده فلسطینیان مظلوم بنا مى نهاد و هنگامى که گروه هاى ترور اسرائیل, در کمین رهبران مقاومت فلسطین نشسته بود و تک تک آنها را نشانه مى رفت, برخى از همین شخصیتهاى عربى, این جوانمردان را بى شرمانه تروریست مى خواندند و مقاومت فلسطینى را تروریسم مى نامیدند و حتى آنان که به نظر مى رسید میانه رو هستند با پررویى, حماسه هاى مظلومان فلسطینى را خشونت مى نامیدند به این معنى که خشونت در برابر خشونت اسرائیل و تروریست در برابر تروریست هاى صهیونیسم!
و هنگامى که شارون ودارودسته اش به بن بست نزدیک مى شد, بى درنگ نداهاى صلح آمیز از دهان برخى رهبران اعراب فضاى متشنج را پرمى ساخت!! و هرگز نمى توانم درک کنم که تاریخ به این وعاظ السلاطین و روحانى نماهاى اعراب چه نام مى نهد که در بحبوحه جنگ نا برابر مظلومان فلسطینى با یهودیان صهیونیست, روزها بلکه هفته ها با هم بحث و مجادله مى کردند که آیا این جوانان جان بر کف فلسطین خودکشى مى کنند یا نه؟ ! و اگر خودکشى نیست چه باید نامش گذاشت!؟ آیا مى شود! واژه شهادت بر اینها اطلاق کرد یا این کار جایز نیست؟
چه شرم آور است و چه دردناک این عکس العملهاى احمقانه اعراب و چقدر شرم آور است که در همین روزهاى آتش و خون که اسرائیل براى مسلمانان پیش آورده و بدون حساب, جوانان فلسطینى را به خاک و خون مى کشد, بسیارى از دولتمردان و شخصیتهاى مسلمان, فرهنگ صلح را پیش مى کشند و برخى دیگر که با دیدگان خود شاهد گسترش و اوج گیرى انتفاضه فلسطین هستند از خواهش و تملق و اظهار عجز و ناتوانى در برابر آمریکا که آن را داعیه صلح و پرچمدار حقوق بشر مى دانند, دست بردار نیستند و این در حالى است که هیچ انسان با احساسى کوچکترین تردیدى ندارد که آمریکا, شریک اصلى اسرائیل در تمام جنایتها و خونریزیهایش است و اسرائیل هیچ گامى را بدون اجازه آمریکا برنمى دارد, و اگر قبلا کسى شک داشت امروز دیگر با رک گوئى هاى وزیر امور خارجه و رئیس جمهور آمریکا, اندک تردیدى ندارد که اعلام کردند ما مى توانیم درک کنیم چرا اسرائیل ناچار به پیشروى و اشغال مجدد شهرها و چادرهاى فلسطین شد و با این کار چاره اى جز دفاع از موجودیت خویش نداشت!! و تمام سرزنش ها را متوجه رهبران فلسطینى ساختند و عامل اصلى این همه جنایت را شخص عرفات و افراطى هاى مقاومت دانستند! آیا با این سیاست روشن آمریکا, جا دارد رهبران عرب از او استمداد کنند و عاجزانه! درخواست نمایند تا جلوى سگ هارش شارون را بگیرد؟
آنچه امروز در سرزمین اشغالى مى گذرد, قطعا عملیات کورکورانه و حساب نشده نیست. اینها با دست زدن به این جنایتهاى هولناک, آن هم با این سرعت و شدت, در پى آن هستند که میز مذاکره فلسطینى را به نحوى دیگر ترتیب دهند و تمام رهبران مقاومت را حساب شده از میان ببرند, سپس افرادى که تاهنوز در پوست و رگشان آثارى از مبارزه و نبرد با اشغالگر وجود دارد, از پاى درآورند. و سپس با نیروهاى جدید سر کار آمده برنامه تازه سازش و صلح را اجرا کنند تا آنکه هرچه خود بخواهند توسط رهبران خود باخته و مرعوب فلسطینى به مرحله عمل درآورند.
بنا بر این اعراب با وضع موجود, چه باید بکنند که جلوى گستاخیهاى اسرائیل گرفته شود و فلسطین را از چنگال مرگ نجات دهید, لذا پیشنهاد سران اعراب در بیروت را باید نادیده گرفت زیرا حتى اسرائیل هم آن را تا آخر نپذیرفت و با آتش افروزیهاى جدید عملا با آن به مخالفت پرداخت.
و بدین ترتیب آیا راهى جز ادامه انتفاضه و عملیات استشهادى براى نجات فلسطین باقى است؟