گفته ها و نوشته ها
دنیا سراى گذر
اى مردم! دنیا سراى گذر است و آخرت خانه قرار و ابدى, پس از گذرگاه خویش براى سرمنزل ابدى, توشه بگیرید و پرده خویش را پیش کسى که به اسرارتان آگاه است, ندرید.(نهج البلاغه, خطبه203)
اولیاى الهى
همانا دوستان خدا آنانى هستند که باطن دنیا را مى بینند, هنگامى که مردم فقط به ظاهر آن مى نگرند, و به آینده مى پردازند آن گاه که مردم به امور زودگذر دنیا مشغولند.(حلیه الاولیإ, ج1, ص10)
مهلت دادن, آزمایش الهى
چه بسا کسانى که با احسان خداوند به هلاکت و بى خبرى فرو رفته و با پوشانده شدن بدیهایشان مغرور مى گردند و بر اثر تعریف و تمجید, فریب مى خورند و خداوند هیچ کس را به چیزى مانند مهلت دادن آزمایش نکرده است.(تحف العقول, ص203)
مردم آئینه اند
آئینه اى که انسان اخلاقش را در آن مى بیند, مردم اند. زیرا خوبیهایش را از دوستانش که در میان آنهاست و بدیهایش را از دشمنانش که از مردمند مى بیند.(ابن ابى الحدید, ج20, ص271)
آرزو را کوتاه کنید
کسى که دانست از دوستانش جدا مى شود و در خاک جاى مى گیرد و با حساب روبه رو مى گردد و از آن چه پشت سر گذارده بى نیاز مى شود و به آن چه پیش فرستاده نیازمند مى گردد, سزاوار است که آرزو را کوتاه و تلاش را فراوان کند.
(ابن ابى الحدید, ج20, ص268)غیرت
غیرت از لوازم محبت است, چه هر که محب است, بناچار غیور بود. غیرت مند کسى است که نگاهدار عصمت و آبرو و شرف و عزت است و از قبول اهانت بر عرض خود ابا دارد.(لغت نامه دهخدا)
حسادت و غیرت
حسادت و غیرت دو صفت کاملا متفاوتند و هر کدام ریشه اى جداگانه دارد. ریشه حسادت, خودخواهى و از غرایز و احساسات شخصى مى باشد, ولى غیرت, یک حس اجتماعى و نوعى است و فایده و هدفش متوجه دیگران است. غیرت, نوعى پاسبانى است که آفرینش... در وجود بشر نهاده است. غیرت, یک شرافت انسانى و یک حساسیت انسانى است نسبت به پاکى و طهارت جامعه, انسان غیور, همان طور که راضى نمى شود دامن ناموس خودش آلوده گردد, راضى نمى شود دامن ناموس اجتماع هم آلوده شود, زیرا غیرت غیر از حسادت است. حسادت, یک امر شخصى و فردى و ناشى از یک سلسله عقده هاى روحى است, اما غیرت, یک احساس و عاطفه نوع بشرى است. این خود دلیل است که غیرت از خودپرستى ناشى نمى شود.(مجموعه آثار شهید مطهرى, ج19, ص415ـ414)
امر به معروف و نهى از منکر
اگر بساط امر به معروف و نهى از منکر پیچیده شود و اساس آن برچیده شود, آیات نبوت از میان مردم برطرف و احکام دین و ملت, ضایع و تلف مى گردد و جهل و نادانى عالم را فرا مى گیرد و ضلالت و گمراهى, آشکار مى شود. آثار شریعت رب العالمین, فراموش و چراغ آیین سید المرسلین خاموش, فتنه و فساد شایع و ولایات و اهل آن ها نابود وضایع مى گردند.(معراج السعاده, ص317)
از آنان مباش
از آنانى مباش که بدون کار نیک, امید سعادت آخرت را دارند و با درازى آرزو, امیدوار به توبه هستند, در دنیا هم چون زاهدان سخن مى گویند ولى مانند دنیاپرستان عمل کنند.(نهج البلاغه, حکمت150)
کور باطن ترین مردم
کور باطن ترین مردم کسى است که در دوستى و فضیلت ما اهل بیت کور و در دشمنى و عداوت با ما پافشارى کند, با آن که گناهى از ما به وى نرسیده مگر آن که ما او را به سوى حق فراخوانده و دیگران او را به فتنه و ظواهر دنیا دعوت نموده اند, او دعوت دیگران را پذیرفته و در دشمنى با ما اصرار مى ورزد.(غرر الحکم, ج1, ص206)
این گونه باشید!
آگاه باشید, به راستى که مومن همیشه سرگرم کار خویش است و دیگران از او در آسایشند, چون شب فرا رسد صورت خود را بر زمین گذارد و با کریم ترین اعضایش خدا را سجده کند, و با خالق خود مناجات مى کند که او را از آتش جهنم نجات دهد. پس شما این گونه باشید.(مستدرک نهج البلاغه, ص182)
هیبت باطن و هیإت ظاهر
یکى از بزرگان قریش, هرگاه که بر فراخى بود, جامه اى کهنه همى پوشید و زمانى که تنگدست بود, نیک ترین لباس خویش همى پوشید. بر او عیب گرفتند, گفت: زمانى که در حال فراخیم جامه اى همى پوشم که هیبت آورد و زمانى که تنگ دستم, به هیإت ظاهر خود را آرایم.(کشکول شیخ بهایى, ص572)
رفع حاجت مومن
شخصى به خدمت امام حسن علیه السلام که در حال اعتکاف بود آمد و گفت یابن رسول الله هزار دینار از فلان کس در ذمه من است و مرا امان نمى دهد و وعده اش گذشته, مرا از دست او خلاص کن.
امام فرمود: در این زمان از مال دنیا پیش من چیزى نیست.
مرد گفت: از او درخواست امان و مهلت کن.
حضرت اعتکاف را قطع نموده به خانه طلبکار رفت.
ابن عباس در راه به آن حضرت برخورد و گفت:
اى پسر رسولخدا(ص) تو در اعتکاف بودى, چگونه برون شدى؟!
امام فرمود: که پدرم از قول رسول خدا(ص) نقل کرد که آن حضرت فرمود: هر کس حاجت برادر خود را برآورد, با ثواب هفتاد سال عبادت برابر باشد.
(جامع التمثیل, ص86)