فاطمیان ! عیدى بگیرید
استاد سید محمد جواد مهرى
فاطمیان ! عیدى بگیرید
ما مردگانیم .. نفخه قدسى ما را زنده مى سازد
ما خفتگانیم .. صراط مستقیمت ما را بیدار مى سازد
ما غافلانیم .. یادت ما را هشیار مى سازد
ما خودپرورانیم .. خط الهیت ما را خداپروران مى سازد
ما خودکامگانیم .. مناجات شبانه ات ما را خداکامه مى سازد
نور تویى.. روح تویى جان تویى جانان تویى لطف تویى بحر تویى روضه امید تویى راه ده, یار تویى حاصل دیدار تویى!
اى نور خدایى راه هاى ظلمت زا را از پیش پاى ما بردار و پرده را از رازهاى الهى بردار!
قطره اى از دریاى بى کران جود و کرمت به تشنه کامان ولایتت ارزانى ده ; روزنه اى از امید در قلب هاى تاریک ما بتابان تا تو را بشناسیم و از راه تو به خدا پى ببریم.
اى اسم اعظم پروردگار... اى پرتو نور ذوالجلال... اى فیض الهى... اى تفضل رحمانى, اى انگیزه هستى ... اى پاره تن رسول الله... اى روح و روان محمد!
اى کسى که خردها و عقول خردمندان و اندیشمندان را شگفت زده ساختى و دیده هاى جهانیان را خیره ساختى; هنگامى که خواستند به عظمت و جلال تو بنگرند و از اوج مقام تو - که کروبیان به آن راه نیافته اند - آگاه گردند تا سرانجام بدانند : فاطمه کیست ؟
نه ! هرگز جز پروردگارت , پدرت, شویت و فرزندان پاکت , کسى از راز شناختت پى نبرده و نخواهد برد .
به خدا اگر مردان و زنان جهان از تو الگو بگیرند و راه تو را بپیمایند , جهان گلستانى شود عطرانگیز و روح افزا که بوى خوش عطرش تمام کژىها و بدىها را بزداید و به جاى آن همه غل و غش و رین و زیغ , صفا و خلوص و پارسائى و تقوا جاىگزین شود; نه راه تو, که گامى کوتاه در راه تو اى صراط و اى میزان حق و باطل و اى محور دایره وجود.
مقام و جاه فاطمه هم چون قبر مقدسش , پنهان و ناپیدا است از دید عوام و حتى خواص . خانه اش فرودگاه وحى و جاىگاه خیر و برکت و برترین خانه اى است که مورد تمجید و ستایش پیوسته پروردگار است
(فى بیوت إذن الله إن ترفع و یذکر فیها اسمه , یسبح له فیها بالغدو و الاصال رجال لا تلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکر الله) (نور, آیه 36) در خانه هایى که خداوند اجازه داده تا برافرازد و نامش در آن ها یاد شود هر صبح وشام ; مردانى که در آن تسبیح وى مى گویند و هرگز تجارت و خرید و فروش آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و پرداختن زکات باز نمى دارد.
فاطمه , واسطه رسالت و امامت و اصل و مام امامان و اولیاى خداست . او در دید پدر إم إبیهاست و در دید فرزندان بهترین و برترین انسان هاست; همان گونه که امام حسین(ع) در کربلا به خواهرش زینب(س) فرمود:
او از براى پیروان راهش دژ است و سپرى از آتش دوزخ. او براى موالیان و شیعیان قطب دایره وجود و براى دوستان و محبان , مبدل سیئات است به حسنات و براى مخلصان , محور است که پیوسته گویند : فاطمه و إبوها و بعلها و بنوها .
و باز هم فاطمه ناشناخته است . شاید روزى پرده از دیدگان ما برداشته شود ((لقد کنت فى غفله من هذا فکشفنا عنک غطإک فبصرک الیوم حدید)) و بتوانیم زهرا را بشناسیم و این کار در این دنیاى مادى براى ما میسر نیست , ملکوتیان در شناختش حیران و سرگردان شده اند چه رسد به ناسوتیان .
چو عبد و چون عرفه , عارفان این عرفات
به هر که قدر تو دانست مى دهند برات
تو خود جانى و خود جهانى ما را چه به جان و جهان
تو خود گنج روانى ما را چه به سود و زیان
اگر ذرات جهان از تو نشان یابند, نام و نشان نخواهند اگر در شهوار از پرتو تلالو تو قیمت یابد, نرخ بازار مادیان را نخواهد که هر کلمه اى گهربار از زبان مقدست برآید, عین حق و حقیقت است و میزان شناخت راستى و درستى از کژى و نادرستى .
و ما امروز که در روز ولادتت اى روح پدر و اى محدثه مادر گرد هم جمع شده ایم و به یاد زادروزت هم گام با فرشتگان و ملکوتیان جشن سرور مى گیریم تا ذره اى از نور آن خورشید عالمتاب درون قلب هاى تاریکمان بتابد و قطره اى از دریاى جود حقیقت سایت بر افکار پوسیده و تفتیده ما برسد و آن ها را چنانکه تو خواهى و خدایت , دگرگون سازد .
و اینک ما در این مجلس بى ریا نشسته ایم تا در
محفل ولادتت همراه رسول الله, خدیجه کبرى, ملائک و اولیاى خدا جشن شادى بگیریم . و اینک نسیم بهارى از زاویه خانه کوچک رسول الله که به سترگى تمام افلاک است , ترانه خوانان مى وزد تا بهاران کند خزان را و خندان کند جهان را .
هر دم ز باغ روح افزاى نبوت , پیک بشارتى به آسمان ها بر مى خیزد که امروز دوستان را صلا زنید و یاران را فراخوانید که غنچه برگشود سر سوسن را و گل سرخ محمدى به طرب آورد بید و ارغوان را و عندلیبان نواخوان بر شاخه هاى طوبا به ترانه خوانى مشغولند, تا میوه دل ها را برسانند و با مشک و عنبر از زنگارهاى سالیان دراز جهالت و نادانى بشویند و با آب حیات معنویت وضو دهند .
دل را مجال نیست که از ذوق دم زند
جان سجده مى کند که خدایا مبارک است
اینک اى محب ! و اى دوست ! اندوه را از دل برگیر که عید وصال است امروز.
دست دل را بگشاى تا پاى عشق کوبد که در امن و امان است امروز.
بر بام عشق بالا رو و اذان محبت را عاشقانه بر گنبد دوار بخوان که گاه عشق ورزیدن است امروز.
از شاخه هاى درخت ولایت زهرا و على خود را آویز که هنگام گل چیدن است امروز.
و از دست پر اقتدار محمد گذرنامه ورود به فردوس برین را بگیر که وقت عیدى گرفتن است امروز .
عیدى شیعیان :
در روایت آمده است که فاطمه هنگام ازدواج از پدر بزرگوارش خواست که مهریه اش را شفاعت گنه کاران امت پدر قرار دهد, پس جبرئیل امین نازل شد و مکتوبى از سوى پروردگار متعال براى حضرت رسول (ص) آورد که : ((جعل الله تعالى مهر فاطمه الزهرإ ابنه محمد المصطفى, شفاعه إمته العصاه)) کابین فاطمه زهرا دختر محمد برگزیده خدا, شفاعت گنه کاران از امت است.
از خود حضرت زهرا نقل شده که روزى رسول خدا(ص) به من فرمود : ((یا فاطمه ! من صلى علیک غفر الله له و إلحقه بى حیث کنت من الجنه)) اى فاطمه ! هر که بر تو درود فرستد خداوند او را بیامرزد و به من در بهشت برین ملحق سازد)). (کشف الغمه, ص230)
محمد بن مسلم گوید : از امام باقر(ع) شنیدم که فرمود :
فاطمه را در برابر درب دوزخ توقفى است , همان جا که میان دیدگان هر انسانى نوشته شده که مومن است یا کافر و هنگامى که دستور داده مى شود که محب گنه کار را به دوزخ روانه سازند فاطمه بین دو چشمانش مى خواند که او محب است, ولى گناه زیادى دارد, پس عرض مى کند :
((الهى و سیدى سمیتنى فاطمه و فطمت بى من تولانى و تولى ذریتى من النار و وعدک الحق و إنت لا تخلف المیعاد)) بار خدا و مولاى من! مرا فاطمه نامیدى و دوستداران و دوستان ذریه ام را از دوزخ بریدى و جدا ساختى, و وعده ات حق است و تو هرگز
از وعده خویش تخلف نمى کنى)).
خداى عزوجل در پاسخش مى فرماید : ((صدقت یا فاطمه , انى سمیتک فاطمه و فطمت بک من إحبک و تولاک و إحب ذریتک و تولاهم من النار و وعدى الحق و إنا لا إخلف المیعاد . و انما إمرت بعبدى هذا الى النار لتشفعى فیه فإشفعک لیتبین لملائکتى و إنبیائى و رسلى و إهل الموقف موقفک منى و مکانتک عندى , فمن قرإت بین عینیه مومنا , فخذى بیده و إدخلیه الجنه; راست مى گویى فاطمه , من تو را فاطمه نامیدم و هر که تو را دوست دارد و ولایت فرزندانت را مى پذیرد از آتش جهنم جدا ساختم و وعده من حق است و تخلف ناپذیر . ولى من به این دلیل دستور دادم که بنده گنهکارم را به جهنم ببرند تا تو شفاعتش کنى و من شفاعتت را بپذیرم تا براى فرشتگان و رسولان و پیمبرانم و تمام انسان هایى که در محشر جمع شده اند, جاىگاه و مقام تو نزد من شناخته شود , پس هر که را دیدى که میان دو دیدگانش ((مومن)) نوشته شده دستش را بگیر و به بهشتش ببر)). (علل الشرایع, ص179, ح1)
دوستان ! باید کارى کنیم که لا إقل میان دیدگانمان مومن نوشته شده باشد و گرنه ترس این است که از شفاعت زهراى مرضیه محروم گردیم .
فاطمه شب هاى تار در برابر ذو الجلال به راز و نیاز و نیایش مى پردازد و پیوسته در دعاى سحرگاهانش از خدایش مى خواهد که شیعیانش را از آتش جهنم برهاند.
این چه مقام والائى است و این چه قدر عظمت است ؟
امام مجتبى(ع) به مادر عرض مى کند : چرا پیوسته براى دیگران دعا مى کنى و براى خودت هیچ درخواستى نمى کنى؟
جواب مى دهد: ((الجار ثم الدار; اول همسایه سپس خود !و گمان نمى کنم چیزى را از خدا براى خود مى خواست که هرچه دعا مى کرد براى ما گنهکاران امت پدرش بود)).
و آن جا که صحراى محشر برپا شده و تمام خلایق از اولین و آخرین گرد آمده اند و همه دیده به مقام شامخ اولیاى خدا دوخته اند و فاطمه با آن فر و شکوه وارد محشر مى شود و از صراط مى گذرد و به بهشت برین نزدیک مى شود, این آیه شریفه را تلاوت مى کند:
((الحمد لله الذى إذهب عنا الحزن ان ربنا لغفور شکور , الذى إحلنا دار المقامه من فضله لا یمسنا فیها نصب و لا یمسنا فیها لغوب))(فاطر, آیه 34 و 35)
حمد و سپاس خداى را که حزن و اندوه ما ببرد و همانا پروردگار ما بسیار بخشنده و پاداش دهنده شاکران است . شکر آن خداى را که از راه لطف و کرمش ما را به جایگاه جاویدان بهشت وارد کرد که در اینجا هیچ رنج و دردى به ما نمى رسد و هرگز ناتوانى و خستگى نخواهیم داشت.
ناگهان خداى عزوجل بر او وحى مى کند که : اى فاطمه! آنچه مى خواهى از من بخواه . در پاسخ خداوند عرض مى کند:
((إسإلک إن لا تعذب محبى و محب عترتى بالنار; بارالها! از تو مى خواهم که دوستانم و دوستان عترتم را به آتش جهنم نسوزانى))
پاسخ خداوند را مى شنود که: ((یا فاطمه و عزتى و جلالى و ارتفاع مکانى لقد إلیت على نفسى من قبل إن إخلق السموات و الارض بإلفى عام إن لا إعذب محبیک و محبى عترتک بالنار; اى فاطمه ! به عزت و جلالم و علو مقام و کبریایم سوگند همانا دوهزار سال پیش از آنکه آسمانها و زمین را بیافرینم بر خود واجب دانستم که دوستانت و دوستان فرزندانت را به آتش دوزخ نسوزانم.))
(تإویل الایات, ص473, حدیث12, به نقل از إبوذر غفارى)
بازهم بگویم , یاران با وفاى زهراى اطهر!
چه بگویم که هرجا دعا و درخواستى از خدا مى کند به یاد شیعیان است . در روایتى طولانى در کتاب تفسیر الفرات, ص171, از ابن عباس نقل شده که مى گوید :
((... پس جبرئیل امین از سوى پروردگار نازل مى شود و به فاطمه مى گوید : حاجتت را از خدایت بخواه .
فاطمه عرض مى کند : ((یا رب شیعتى; پروردگارا! شیعیانم.
خداى ـ عزوجل ـ مى فرماید : ((قد غفرت لهم; آنان را آمرزیدم)).
عرض مى کند : ((یا رب شیعه ولدى; خدایا پیروان فرزندانم)).
مى فرماید : ((قد غفرت لهم; آنان را آمرزیدم)).
باز هم حضرت زهرا دست بردار نیست , این بار عرض مى کند: ((یا رب شیعه شیعتى)) خدایا! پیروان شیعیانم.
خداوند مى فرماید : ((انطلقى , فمن اعتصم بک فهو معک فى الجنه; بگذر, هرکس که به تو روى آورد و دست نیاز را به سوى تو دراز کند, با تو در بهشت خواهد بود)).
در ادامه روایت آمده است: ((فعند ذلک یود الخلایق إنهم کانوا فاطمیین; در آن جاست که تمام آفریدگان خداوند آرزو مى کنند که اى کاش آن ها هم فاطمى بودند)).
آن گاه فاطمه زهرا روانه بهشت مى شود و پشت سر حضرتش شیعیانش و شیعیان فرزندان پاکش و شیعیان إمیرالمومنین(ع) در امن و امان به راه مى افتند, در حالى که تمام سختى ها و نگرانى ها از آنان زدوده شده و راه برایشان هموار گشته و در حالى که تمام خلایق مى ترسند , آن ها هراسى ندارند و آن گاه که تمام مردم تشنه اند, آن ها سیراب .
فرارسیدن سال روز مبارک ولادت حضرت زهرا(س) و فرزند صالح و خلفش بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران حضرت امام خمینى (ره) را به تمام یاران و فاطمیان عزیز تبریک مى گوییم و امید داریم همه, که روز قیامت مورد شفاعت حضرتش قرار گیریم. آمین رب العالمین .