تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,282 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,195 |
نغمه های جدید اصلاح طلبان | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1381، شماره 250، مهر 1381 | ||
نویسنده | ||
محمدتقی رهبر | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
نغمه هاى جدید اصلاح طلبان!حجه الاسلام والمسلمین محمد تقى رهبرواژه اصلاحات و اصلاح طلبى از دیرباز دستاویزى بوده که مفسدان نیز بدان دست یازیده اند! هرچند واژه اصلاح با مفهوم صحیح آن کلمه مقدس است که پیامبران خدا طلایه دار آن بوده اند. قرآن کریم از قول شعیب نبى(ص) چنین نقل مى کند: ((ان ارید الا ان الاصلاح ما استطعت و ما توفیقى الا بالله));(1) خواسته من چیزى جز اصلاح نیست آن قدر که در توان دارم و در این راه از خداوند توفیق مى طلبم. پیامبران خدا مصلحانى بودند که در جوامع انسانى ظهور کردند تا با مفاسد اعتقادى و فرهنگى و سیاسى و اجتماعى و اقتصادى بستیزند, مردم را از پرستش طاغوت و خدایان ساختگى برحذر دارند و به عبودیت خالص حق فرا خوانند و در پرتو مکتب آسمانى مهم از سوى خداوند به ضلالت و گمراهى و فقر و فساد و ستم و تبعیض خاتمه دهند و آنان با مجاهدات پیگیر در تعقیب آرمان الهى کوشیدند و این راه دشوار را با تحمل مشقت ها و فداکارىها ادامه دادند و اگر در فرهنگ بشر از صلاح و سداد و حق و عدل خبرى هست ریشه در مکاتب آسمانى دارد. تعالیم عالیه اسلامى نیز با برنامه هاى جامع و کامل در اصلاح جامعه بشرى کوشید و از فساد و افساد برحذر داشت: ((و لاتفسدوا فى الارض بعد اصلاحها));(2) در زمین فساد نکنید بعد از آن که اصلاح شده است. با توجه به مبانى اسلام و اخلاق و تعالیم و شرایع آن, اصلاحات چیزى جز تلاش در حسن اجراى آن تعالیم و شرایع و ریشه کن ساختن عوامل فساد نیست و هرچه جز این باشد افساد فى الارض است که حرث و نسل را به تباهى مى کشد و وظیفه هر مسلمانى است که در برابر جریان هاى فاسد مقاومت کند و زمینه هاى فساد را منتفى سازد و به مفسدان مجال ندهد و این خود شاخه اى است از امر به معروف و نهى از منکر که اسلام بر آن تکید ورزیده است تا جامعه به فروپاشى و هرج و مرج کشیده نشود. در این مطلب جاى گفت و گو نیست, اما تمام سخن این جاست که هر مدعى اصلاحات در دعواى خود صداقت ندارد و همان گونه که اشاره شد بسیارند مفسدانى که زیر لواى اصلاح طلبى عامل فساد و ویرانى در جامعه بشرى مى باشند. جالب است که مى بینیم قرآن کریم که فرعون را از مفسدان زمین مى داند و مى فرماید: ((انه کان من المفسدین));(3) دستاویز فرعون را در مقابله با دعوت حضرت موسى(ع) همان اصلاح طلبى معرفى نموده و چنین نقل مى کند: ((انى اخاف ان یبدل دینکم او ان یظهر فى الارض(4) الفساد)); بیم آن دارم که موسى دین شما را از شما بگیرد یا در زمین فساد کند! معاویه بن ابى سفیان که خود عنصر فاسد و عامل استبداد و قتل و غارت و بدعت در اسلام بود, هزاران هزار درهم و دینار به تحریف گرانى چون سمره بن جندب داد تا آیات قرآن را بر وفق مراد او تفسیر کنند و او را در زمره مصلحان جاى دهند! و این دین فروشان بر سر دین خود سودا کردند و شن نزول آیات را بر وفق دلخواه پسر هند تفسیر و تویل نمودند و بر سر اسلام بلایى آوردند که از سوى کفار محارب نیامد. از آن جا که تاریخ تکرار مى شود باید به هوش باشیم که این تجربه تاریخى روى ما و انقلاب اسلامى پیاده نشود. و تفسیرهاى تحریف گرایانه و تویل هاى نابخردانه, اسلام را به مسخ نکشاند. و این توطئه اى است که در سال هاى اخیر با طرح پلورالیسم و قرائت هاى مختلف از دین آغاز شده و مشتى غرب زده و دگراندیش با یدک کشیدن عنوان استادى و فیلسوف مآبى گوئیا از سوى استکبار جهانى مموریت دارند چهره اسلام را مسخ کنند و باب تفسیر و تویل را در محکمات دین بگشایند که در این میان مسئولیت اسلامشناسان حقیقى و اندیشمندان حوزوى و دانشگاهى و محققان و صاحبان اندیشه و قلم که دل در گرو اسلام ناب محمدى(ص) دارند در این نبرد بسیار سنگین است که اگر غفلت روا دارند قافیه را باخته اند. اصلاحات در فرهنگ غربىدر فرهنگ سیاسى اجتماعى غرب, اصلاحات مفهوم خاص خود را دارد.جامعه غربى قرن ها زیر سلطه کلیسا و اندیشه هاى پدران روحانى و مسیحیت قرون وسطا اسیر بود. مبشران آئین مسیح سلطه کلیسا را گسترده و با سلب آزادى عمل و اندیشه پیروان خود را به پذیرش بى قید وشرط اندیشه هاى مسیحى و خرافات ساختگى فرا مى خواند. کانت فیلسوف آلمانى در این باره گفت: ((مسیح ملکوت سماوات را به زمین نزدیک کرد ولى مقصود او را خوب نفهمیدند و به جاى ملکوت الهى بساط سلطه کشان را پهن کردند))(5) ویکتور هوگو شاعر و نویسنده معروف فرانسوى که انتقاداتش از مسیحیت مشهور است در یک سخنرانى بسیار طولانى و انقلابى پدران روحانى را مورد حملات سختى قرار داد و در بخشى از سخنرانى خود خطاب به ارباب کلیسا گفت: ((تاریخ حزب شما در گزارش ترقیات انسانیت ثبت است اما به خط معکوس یعنى به صورت مخالف و مزاحمت. این حزب است که ((پرنیلى)) را به چوب بست براى این که گفته بود ستاره ها به زمین نمى افتند و ((کامپیلا))(6) را بیست و هفت مرتبه به شکنجه انداخت براى این که راز خلقت را مى جست و مى گفت عوالم نامحدود است ((هاروه))(7) را آزار کرد براى این که جریان خون را در بدن اثبات کرده بود, ((گالیله)) حکیم ایتالیائى را که حرکت زمین را اثبات کرد به زندان انداخت. و هر کس ستاره تازه اى کشف مى کرد, کافرش مى خواندند. ((پاسکال)) را به نام دین ((من تنى)) را به نام اخلاق و ((مولیر)) را به نام این هر دو تکفیر کردند. شما عقل انسان را محبوس مى کنید, شما مى خواهید تعلیم و تربیت مردم را در دست بگیرید؟ شما که مى خواهید مردم را تربیت کنید, ببینیم چه هنرى بروز داده اید؟ یکى از پروردگان شما ایتالیاست و یکى دیگر اسپانیاست. ایتالیا که مهد تمدن بود امروزه مردمش خط خواندن نمى دانند. اسپانیا که یک جا از رومیان آموخت و یک جا از مسلمین معرفت دریافت کرد, از دولت سر شما تمدنى را که از روم گرفته بود و استعدادى که از مسلمانان دریافته بود و کشورى را که خداوند به او داده بود همه را از دست داد و به جاى این همه نعمت ها محکمه تفتیش عقائد را دارا شد که پنج میلیون نفوس محترم را به آتش سوزانید یا در زندان خفه کرد))(8) کارنامه سیاه مسیحیت قرون وسطا و ضدیت با علم و اندیشه و تحمیل منطق مردود کلیسا و مسئله تثلیث و خرافه ها, در حقیقت عاملى بود که آزاد اندیشان و نوگرایان غرب را به مبارزه با افکار ارتجاعى کلیسا فراخواند و بر آن شدند آئین مسیحى بویژه کاتولیک را آفت زدایى کنند و اصطلاحات فرهنگى غرب در این قالب مفهوم پیدا کرد شاید کاربرد واژه اصلاحات در آن فضاى حاکم بر غرب مفهوم درستى داشت گو این که تشکیلات کار دنیایى و بشرى هرگز حامى اصلاحات به مفهوم واقعى آن نبوده است اما در هر حال کسانى را که با سنت هاى منسوخ و منحط به مبارزه برخاستند عنوان اصلاح طلبان دادند. این واژه به دیگر جوامع و مکاتب و جریان هاى فکرى, فرهنگى و سیاسى دیگر کشورها تسرى یافت. از جمله شوروى سابق که با تئورىهاى ارائه شده از سوى گورباچف علیه مارکسیسم و کمونیسم به شورش برخاست و با حرکت هاى بعدى دولتمردان این کشور اتحاد جماهیر شوروى از هم پاشید و میوه این فروپاشى را غرب و ایالات متحده امریکا چیدند و وضع چنان شد که امام راحل(ره) در نامه تاریخى خود به گورباچف خاطر نشان ساختند و اگر ملت هاى این بلوک جهان را استبداد مارکسیستى لینینیستى رهایى یافتند در چنگال غول دیگرى اسیر آمدند که همان امپریالیسم غرب بود و اصلاحات بالاخره از اصلاحات امریکایى سر درآورد. این روند اصلاح طلبى براى مدعیان اصلاحات باید درسآموز باشد که وقتى غربى ها از اصلاح طلبان کشورمان نام مى برند و حمایت مى کنند راه و روشى چون گورباچف و یلتسین را از آنها انتظار دارند و مترصد این فرصت اند که به دست اصلاح طلبان و لیبرال هاى وطنى مبانى انقلاب و ارزش هاى اسلامى نقد و تضعیف شود و مورد تردید و انکار و بالاخره نفى و نابودى قرار گیرد و بر سر کشور همان سرنوشتى رود که بر شوروى سابق رفت یعنى اول کودتاى فرهنگى و سپس اجتماعى و سیاسى و بالاخره ((فروپاشى)) که متسفانه برخى احزاب نان خور انقلاب! این روزها نغمه آن را ساز کرده اند. اگر آن جریان سیاسى که متسفانه عنوان انقلابى و اسلامى را یدک مى کشد, امروزه شمشیر را از رو بسته و سخنگویانشان در دانشگاه ها دین را مورد طعن و طنز قرار مى دهند و با از دست دادن مشروعیت هم چنان در مسند قدرت پا مى فشرند و اگر آن جمعیت دیگر که در عرصه سیاست چهار اسبه مى تازد از او اعلام حمایت مى کند و گروهى نماینده نوکیسه و تازه به دوران رسیده طوطى صفت نغمه حمایت از آنان را سر مى دهند و اگر لیبرال هاى به اصطلاح ورشکسته ملى مذهبى سر بلند کرده و در پى اشغال پست در کشورند و اگر برخى فیلسوف نماها که هر از چند گاه سر در کیسه غرب دارند و تغذیه مى شوند و به وطن مىآیند و نغمه پلورالیسم و سکورالیسم را مى سرایند و اگر برخى مطبوعات, تریبون اندیشه هاى اصطلاح طلبى امریکایى شده اند این ها همه ریشه در همان حرکت هدایت شده از سوى امریکا و متحدانش دارد که برخى از روى علم و عمد و برخى از نادانى و سادگى, مهره بى اراده اجراى آن شده اند, بنابراین واژه اصلاحات نباید براى ملت فریبنده باشد. مردم با سوء ظن و تردید به مدعیانش بنگرند که دشمن همان تز شوروى سابق را مى خواهد در کشور پیاده کند و پیاده نظام دشمن در این حرکت جاده صاف کن او شده است. به نظر مى رسد علاوه بر ضرورت بیدارى و هشیارى از سوى ملت مسئولیت سردمداران نظام و صاحبان اندیشه و قلم از رس این عمود گرفته تا سطوح پائین تر مسئولند, اما واکنش ها بسیار ضعیف است. اگر در برابر این حرکت که با ابزارهاى گوناگون ماهواره اى, رسانه اى و مطبوعاتى و سخنرانى و رشوه و تطمیع و غیره در حال اجرا مى باشد, کمترین سستى و فتور به خرج داده شود, بر سر انقلاب همان خواهد آمد که بر سر دیگر انقلاب ها آمده و تجربه تلخ مشروطیت یکى از نمونه هاى تاریخ صد ساله اخیر کشور است. اصلاحات در فرهنگ سیاسى ماگفتنى است که در برابر این حرکت مرموز و هدایت شده که از سوى احزاب ورشکسته پیشین و برخى احزاب تازه نفس به بازار آمده همراهى مى شود, مسئولان بلند پایه کشورمان به تفسیر اصلاحات پرداخته اند. مثلا ریاست محترم جمهورى که خود طرح اصلاحات را در تبلیغات ریاست جمهورى دوره اول عنوان نمود و قطعا هدف ایشان همسوئى با مفاهیم غربى نداشت, اخیرا در چند سخنرانى به تفسیر اصلاحات پرداخته تا دیگران کمتر از این واژه سوء استفاده کنند.ایشان در مصاحبه اى که در کشور مالزى داشتند یادآور شدند که ((اصلاحات با پیروزى انقلاب آغاز شد)) و بنابراین آن چه اصلاح طلبان ادعا مى کنند که دوم خرداد مبد تاریخى اصلاحات است, یک ترفند تبلیغاتى بیش نیست. و در جاى دیگر خاطر نشان ساختند که ((اصلاحات چیزى جز اجراى درست قانون اساسى نیست)). و بنابراین دکترین آن حزب که خواهان بازنگرى قانون اساسى و رفراندوم و امثال آن است مورد قبول رئیس جمهور نیست و از واژه اصلاحات سوء استفاده مى کند و پیشتاز حرکتى شده اند که سرانجام آن پشیمانى است. و نیز در سخن دیگر ریاست جمهورى است که ((اصلاحات چیزى جز تمین مطالبات مردم نیست)). و نیز در مراسم پایانى هفدهمین دوره مسابقات قرآنى دانشجویى گفتند: ((هدف اصلى نهضت اصلاح گرى دینى طى 150 سال از سید جمال تا امام خمینى(ره) بازگشت به قرآن بود. هدف انقلاب اسلامى آن بود که دانایى, زیبایى و قدرت و آفرینندگى مطلق است متحقق سازد)). بدین ترتیب تفسیر جناب آقاى خاتمى از اصلاحات همان است که در چهار جمله فوق ملاحظه شد و مورد قبول همه مى باشد. اما برخى اصلاح طلبان به این مقدار راضى نیستند. آنها تجدید نظر در مبانى اسلامى و انقلابى و قانون اساسى را مى خواهند به گونه اى که راه نفوذ براى دشمنان این انقلاب گشوده شود و دشمنان ما را راضى کند, هرچند ژست اسلامیت و مردم سالارى دینى را نیز از دست نمى دهند و راه را گم مى کنند و شاید برخى نادانسته به این تزویر افتاده اند که باید از این خواب بیدارشان کرد. به طور خلاصه اگر اصلاحات چنان که مقام معظم رهبرى نیز آن را تفسیر کردند که عبارت است از مبارزه با فقر و فساد و تبعیض, و در سخنان رئیس جمهور دیدیم مورد نظر باشد, چیزى است که همه هواداران این انقلاب و هر انسان عاقل دیگرى دل در گرو آن دارد و این از مطالبات مردم و حق مشروع و قانونى آحاد ملت شهید داده است. و اگر به معناى ارزش زدائى از انقلاب, آزادىهاى نامشروع, و زمینه سازى براى نفوذ بیگانه و نوعى لیبرال مآبى و اباحیگرى است, چنان که برخى اصلاح طلبان مى گویند, و از مفاهیم سخنان و بیانیه هایشان به دست مىآید, این معناى اصلاحات نیست و مصداق بارز افساد, و در کشور ما مطرود است و هوادارانش خوب است سر جاى خود بنشینند و عرض خود نبرند و زحمت دیگران ندارند.والسلام پى نوشت ها:1. سوره هود آیه88. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 86 |