اسلام در آمریکا (بخش پایانى)
نوشته: سرى ارینچ, احسان تاشر و حامد الگار
ترجمه: داود وفایى
اولین کشورى که در سال 1783 ایالات متحده آمریکا را به رسمیت شناخت, پادشاهى مراکش بود. در نتیجه ارتباطات خوب آمریکا با منطقه شمال آفریقا, گروه هاى مسلمان مراکش (که مورROOM) ) خوانده مى شدند) به آمریکا مهاجرت کردند. در سال 1790 مجلس ایالتى کارولیناى جنوبى حقوقآمریکایى هاىاروپایى الاصل را براى آن ها هم به رسمیت شناخت. بعدها در سال 1805, سناى آمریکاقانونى تصویب کرد که به موجب آن از تابعیت ترک ها و اعراب ممانعت به عمل مىآمد. این قانون درتاریخى که مشخص نیست, فسخ شد. در ربع چهارم قرن نوزدهم, عرب هاى مسلمان, به تعداد قابل توجه و در قالب گروه هاى متعدد, از کشورهاى سوریه, لبنان و فلسطین شروع به مهاجرت به آمریکاکردند. برخى از این مهاجران در ایالات شرقىآمریکا سکونت یافتند و در کارخانه هاى منسوجات شهرفال ریور ایالت ماساچوست و برخى دیگر در حومه شهر کوین سى در همان ایالت مشغول به کار شدند.جماعت مسلمان کوین سى که موجودیت خود را تا به امروز ادامه داده است, در سال 1964 مسجدبزرگى بنا کرد. اکثر مهاجران اولیه کارگر, روستایى و کاسبان جزء بودند, لذا قدرت مالى لازم براىساخت مسجد را نداشتند. هدف اصلى آنان, به دست آوردن امکانات مادى و تامین زندگى مرفه براىخانواده هایشان بود. وانگهى, این مسلمانان به لحاظ فرهنگى کم تر از اعراب مسیحى مهاجر به آمریکا بودند. در میان اعراب مسلمانى که به آمریکا آمده بودند, برخى در منطقه غرب میانه ساکن شدند. جماعت سدار راپیدز, که هنوز هم یکى از گروه هاى فعال در میان اعراب مسلمان در ایالت آیوامى است, در سال 1885 تاسیس شده است. این گروه, مسجدى را که داراىگنبد و مناره است, در سال1943 بنا کرد.
در سال 1914 نیز در شهر میشیگان سیتى ایالت ایندیانا, اعراب یک مرکز اسلامى تاسیس کردند و پس از آن جامعه عربى اسلامى عصر جدیدIslamic Society) (Asr al-Jadeed Arabian به وجود آمد. در سال 1920, برخى از اعراب در ایالت میشیگان که مرکز کارخانه هاى اتومبیل سازىاست, ساکن شدند. مسجدهاى لند پارک که در سال 1921 تاسیس شده بود, پس از چند سال تعطیل شد. مساجددیگرى نیز که فعالیت هایشان تا به امروز ادامه دارد, ساخته شده اند; که مهم ترین آن ها مرکز اسلامى دیترویت است که امام محمد جواد شرى از شیعیان لبنان آن را اداره مى کند. مسلمانان یمنى ازتاریخى نامعلوم, احتمالا پس از باز شدن کانال سوئز (1869), شروع به مهاجرت به آمریکا کردند. آن ها هم در شهر دیترویت ساکن شدند. لذا این شهر در میان شهرهاى آمریکا بیش ترین عرب مسلمان را درخود جاى مى داد. بخشى از یمنى ها هنوز در کالیفرنیا به کار کشاورزى مشغول هستند.
در اوایل قرن بیستم, مسلمانان آلبانیایى نیز مهاجرت به آمریکا را آغاز نمودند. آن ها هم مانند اعراب در ابتدا در مناطق شرقى آمریکا ساکن شدند. آن ها در سال 1915 در شهر بیدفورد ایالت مین و چهار سال پس از آن, در شهر واتربرى ایالت کانتیکت, مساجدى ساختند. بعدها آلبانیایى ها, همچون اعراب, به میشیگان رفتند. جمعیت اسلامى آلبانیایى آمریکایىMuslim Albanian- American Society) ) در سال 1940 تاسیس شد.
فعال ترین مسجد آلبانیایى ها در میشیگان, مسجد هارپر وودز در حومه دیترویت است و مدیر آن شخصى به نام امام وهبى اسماعیل مى باشد. آخرین مسجد که آلبانیایى ها ساختند, در سال1973 در نیویورک افتتاح شد. بکتاشى هاى آلبانیایى, در قصبه تایلور ایالت میشیگان, در سال 1954یک خانقاهى ساختند که هنوز فردى به نام بابا رجبى, خانقاه مذکور را اداره مى کند. پس از جنگ جهانى اول, قوانینى به تصویب رسید که مانع مهاجرت کسانى که اروپایى الاصل نبودند به آمریکا مى شد. بدین ترتیب, تعداد کسانى که به آمریکا مهاجرت مى کردند, تقلیل یافت, لیکن تاتارهایى که از لهستان به نیویورک مهاجرت کردند, در منطقه بروکلین, در سال 1922 جمعیت تاتارى آمریکایى Tatar-American Society) ) را تاسیس کردند. آن ها هشت سال بعد نیز مسجدى ساختند. بعدها مسلمانان ترکیه اى و ترکستانى هم به آن ها پیوستند. در سال 1930, برخى از مسلمانان ایالت پنجاب هندکه توانسته بودند از استعمار انگلستان بگریزند, در کالیفرنیا ساکن شدند. آن ها که غالبا مشغول کشاورزى بودند, در سال هاى دهه 1940 اولین مسجد ایالت را در ساکرامنتو تاسیس کردند. پس از جنگ جهانى دوم, شمار مهاجران مسلمان بسیار افزایش یافت. پس از آن که اروپاى شرقى نیز تحت حاکمیت کمونیست ها قرار گرفت, هزاران مسلمان از یوگسلاوى به آمریکا مهاجرت نمودند.
در سال 1950, مرکز اسلامى بوسنیایى در شیکاگو که از مراکز مهم مهاجرپذیر به شمار مى رفت,تاسیس شد. یکى از کسانى که در آمریکا فعالیت هاى اسلامى قابل توجهى داشته, دکتر کاملآردیج است که یوگسلاویایى مى باشد. آن دسته از قفقازىها و ترکستانى هایى که هنگام جنگ در ارتش شوروى بودند و به دست آلمان ها به اسارت درآمدند و کسانى که گاه داوطلبانه به خدمت ارتش آلمان درمىآمدند, پس از پایان جنگ, بازگشت به شوروى را نپذیرفتند. بسیارى از این قبیل افراد موفق شدند بهآمریکا مهاجرت کنند و اکثرا در ایالت نیوجرسى سکونت یابند. در سال 1948 که فلسطین به دست صهیونیست ها اشغال شد, بسیارى از فلسطینیان به آمریکا مهاجرت کردند. قسمتى از آنان که اهل دین وایمان بودند با فلسطینى هاى مسیحى اقدام به راه اندازى انجمن هاى ملى گرا کردند. برخى از تاتارهاىقازان که پس از انقلاب بولشویک ها به چین پناهنده شده بودند نیز, پس از روى کارآمدن حاکمیت کمونیستى در چین, در سال 1949, به آمریکا پناهنده شدند و در کالیفرنیا سکونت یافتند.
مهم ترین مرکز آن ها در شهر برلینگیم, نزدیک سانفرانسیسکو است. افغانى ها هم از دیگر ملیت هایى هستند که در دوره اخیر از ستم کمونیسم گریختند و در شهرهاى ((کونکورد)) و ((هى وارد)), در حومه سانفرانسیسکو, ساکن شدند. آن ها بلافاصله اقدام به ساخت چند مسجد کردند. از سال هاى دهه 1960 تاکنون, بسیارىاز صاحبان مشاغل و دارندگان مدارک عالى تحصیلى با ملیت هاى عرب, ایرانى, ترک, هندوستانى و پاکستانى در شهرهاى مختلف آمریکا ساکن شدند. آن ها نیز در محل زندگى خود مساجدى ساخته اند.
دانشجویان
تعداد دانشجویان مسلمان, تا سال هاى پیش از جنگ جهانى دوم, بسیار اندک بود. اما مهاجرت دانشجویان به آمریکا در سال هاى دهه 1950 و 1960 افزایش چشم گیرى یافت. دانشجویان در دانشگاه هاى خود به فعالیت هاى دینى, مانند اقامه نماز جمعه و نماز اعیاد دست مى زدند. براىتاثیرگذارى بیش تر این فعالیت, 25 تن از دانشجویان به نمایندگى از دوستان خود در پانزده دانشگاه در تاریخ اول ژانویه 1963, جمعیتى به نام انجمن اسلامى دانشجویان آمریکا و کاناداof the United States and Canada MSA: Muslim studentAssocition را تاسیس کردند. این جمعیت که, پس از مدت کمى, در سراسر آمریکا شعباتى را تاسیس کردند, به واسطه عربستان سعودى, کویت و دیگر دولت هاى مسلمان حمایت مالى مى شد. رهبرى جمعیت را معمولا دانشجویان عرب یا پاکستانى به عهده داشتند. درکنگره اىکه آن ها در سال 1970 برگزار کردند, هزاران نفر شرکت داشتند. دانشجویان ایرانى که در آمریکاتحصیل کردند, در سال 1964, جمعیتى به نام انجمن اسلامى دانشجویان را تاسیس کردند. این جمعیت تحت عنوان گروه فارسى زبانان با انجمن اسلامى دانشجویان در آمریکا و کانادا همکارىداشت. البته ایرانى ها همواره استقلال خود را حفظ کردند و در سال 1978 براى آن که بتوانند مبارزات خود علیه شاه را آزادانه ادامه دهند, از انجمن مذکور جدا شدند. به موازات فارسى زبانان, گروه دیگرى تحت عنوان ترک زبانان که تعدادشان اندکى کم تر بود, ظهور یافت. تعدادى از اعضاى سابق انجمن دانشجویان اسلامى در آمریکا و کانادا, پس از پایان تحصیلات خود, تصمیم به اقامت دائم درآمریکا گرفتند.
آن ها انحلال تشکیلات مذکور را اعلام و به جاى آن سازمان جدیدى به نام جامعه اسلامى شمالآمریکاNorth America ISNA:IslamicSociety of را تاسیس کردند. این بنیاد که مرکز آن در شهر گرى ازایالت ایندیانا است, اعلام کرد هدفش گسترش اسلام در سراسر آمریکا است. با این حال, على رغم کمک هاى مالى قابل توجهى که از عربستان سعودى دریافت مى کند, تا به حال فعالیت جدى و چشم گیرى از خود نشان نداده است.
نومسلمانان اروپایى الاصل و طریقت ها
جریان هاى پذیرش اسلام در میان آمریکایى هاى سفیدپوست تقریبا از اواخر قرن نوزده شروع مى شود. یک راهب متودیست آمریکایى, به نام کشیش نورمنReverend Norman) ) که در ترکیه به تبلیغ مسیحیت مى پرداخت, در سال 1870 مسلمان شد. فرد دیگرى که اسلام را پذیرفت و در 1916 وفات یافت, ((محمد الکساندر راسل وب)) است.
وب روزنامه نگار بود و در سال 1887 زمانى که به عنوان سرکنسول آمریکا در مانیل تعیین شد, شروع به مکاتبه با برخى از علماىمسلمان هند کرد. دو تن از علماى مذکور به مانیل سفر کردند و عامل پذیرش اسلام وب شدند. وب از کار خود استعفا کرد و به هندوستان رفت, باحمایت هاى مالى مسلمانان آن دیار به آمریکا بازگشت و جمعیت حرکت تبلیغ اسلامىAmerican islamic propaganda Movement) ) و شعبات آن را در هفت شهر بنا نهاد. وب هم چنین با سلطان عبدالحمید دوم ارتباط برقرار کرد و عنوان کنسول افتخارى عثمانى در نیویورک را اخذ نمود. پس ازدرگذشت وب, پذیرش اسلام در میان آمریکاییان اروپایى الاصل به ندرت مشاهده مى شد, لیکن درسال هاى اخیر ابعاد گسترده ترى یافته است. نومسلمانان که جمعیتشان بین 40 تا 75 هزار نفر تخمین زده مى شود, به واسطه ازدواج با بانوان مسلمان و تحت تاثیر حرکت هایى که به نام تصوف وجود داشت,اسلام را پذیرفتند. نومسلمانان اروپایى الاصل, برخلاف مسلمانان سیاه پوست, از وضعیت اقتصادى واجتماعى نسبتا بهترى برخوردار بوده اند; لذا هیچگاه به فکر قطع ارتباط با جامعه آمریکا و تشکیل جمعیت هاىدیگر نیفتاده اند. آن ها براى جبران خلاهاى معنوى جذب فعالیت هاى صوفیانه اکثرا ساختگى شده اند.
طریقت هایى که در آمریکا و میان سفیدپوستان فعالیت دارند به شرح ذیل هستند:
1. جماعتى را که عبدالقادر الصوفى (اسکاتلندىالاصل) تشکیل داد. او مدعى بودمجوز خود را از شاخه شاذلیه دریافت کرده است. الصوفى در سال 1973 در شهر برکلى کالیفرنیاخانقاهى تاسیس کرد, لیکن فعالیت هاى او ادامه نیافت و نتیجتا به میهن خود بازگشت. عبدالقادر الصوفى, تا اواخر سال 1970, در آمریکا طرفداران و مریدان زیادى به دست آورد. او پیوسته در حال تغییر مواضع خود بود. نهایتا از تصوف صرف نظر کرد و به همین دلیل, جماعت او نیز کاملا از بین رفت.
2. حرکت جعفریه شاذلیه به دست شیخ فضل الله حائرى که عراقى الاصل بود, در حومه شهر سنآنتونیو از ایالت تکزاس, تاسیس شد. حائرى شیعه, ابتدا از دوستان عبدالقادر الصوفى بود, اما وقتى الصوفى اعلام کرد که تنها مذهب بر حق مذهب مالکى است, ارتباطش را با او قطع کرد و جمعیتى مبتنى بر تفکر شیعى بنیاد نهاد.
3. مریدان شیخ ناظم: او ادعا مى کرد که اهل قبرس و از طریقت نقش بندى است. تعدادى از آن ها مریدان سابق عبدالقادر الصوفى بودند. شیخ ناظم هیچ گاه به آمریکا سفر نکرده است. اما جانشینى را که او تعیین کرد, در کالیفرنیا اقامت دارد. او مریدان خود را در مناطق مختلف آمریکا رهبرىمى کند.
4. طریقت چشتى آمریکاChishti Order of america) ) که مرکز آن در ایالت آریزونا قرار دارد. این طریقت در سال 1972 به دست یک قاضى هندى به نام ج. ن. چشتى تاسیس شد.
5. شعبه طریقت خلوتیه ـ جراحیه: که به کوشش مظفر اوزاک استانبولى افتتاح شد. مرکز این طریقت در آمریکا مسجدالفراخ نیویورک است.
6. نوربخشیه که یکى از شاخه هاى شیعى نعمت اللهیه است. مرشد آن دکتر روان شناس جوادنوربخش, است که پس از انقلاب اسلامى ایران به آمریکا آمد. به جز آمریکایى ها, برخى از ایرانى هاىمقیم نیز از پیروان او هستند. این طریقت در سال 1980 در آمریکا شش خانقاه داشت.
7. شاخه ملک نیا ناصرعلیشاه از طریقت نوربخشیه: فعالیت هاى آن به دست یک آمریکایى به نام على کمپ بل اداره مى شود.
8. طریقت اویسیه که ریشه در ایران دارد. رئیس این طریقت فردىبه نام شاه مقصود صادق عنقاست که پس از انقلاب اسلامى از ایران به آمریکا آمد.
9. جماعت صوفیانه که در فیلادلفیا به دست م.ر. باوا محیى الدین از مسلمانان سریلانکا تاسیس شد.محیى الدین مشخص نیست به کدام یک از طریقت ها وابستگى دارد, لیکن با خواندن کتاب او به نام اسلام و صلح جهانى مى توان دانست که وى از مذهب هندو بسیار تاثیر پذیرفته است.
10. طریقت برهانیه که در محله بروکلین نیویورک, به خصوص در میان سیاهان فعالیت مى کند ومشغول جذب مرید مى باشد.
در ایالات متحده آمریکا, به جز گروه هاى ذکر شده که حداقل معتقد به وجوب عبادت هاى شرعى هستند; حرکت هاى صوفیانه دیگرى نیز وجود دارد که کاملا از دین فاصله گرفته اند. با سابقه ترین این نوع طریقت ها, طریقت صوفى غربof the west) sufi order ) است که به دست عنایت خان هندىدرسال 1910 تاسیس شد. عنایت خان تنها عبادتى را که به مریدان خود توصیه مى کرد, رقص هاىدسته جمعى مردان و زنان بود. به اعتقاد او تصوف تمام ادیان را در بر مى گیرد. پس از درگذشت عنایت خان, پسرش ولایت خان به جاى او نشست. ساموئل لوئیس یهودى, از همکاران نزدیک ولایت خان, به دلیل هم جنس بازى و استعمال مواد مخدر وى, با مرشدش به مخالفت پرداخت. لوئیس در سال 1971درگذشت. اما ولایت خان پس از گذشت شش سال, همجنس بازى و استعمال مواد مخدر را ممنوع اعلام کرد. مریدان که دریافتند لوئیس در نظریات خود محق بوده است, از ولایت خان جدا شدند وجمعیت جدیدى به نام جامعه صوفى روحانیت اسلامىsociety) sufi islamia tuhaniat ) را تاسیس کردند. این جمعیت تنها در منطقه سانفرانسیسکو از ایالت کالیفرنیا فعالیت دارد. به همین ترتیب, یک یهودى انگلیسى به نام رشاد فایلد که مدعى است از شیوخ مولویه است, فعالیت هایى دارد. ازبررسى نوشته هاى او دانسته مى شود که وى از نظرات اسلامى کاملا بدور است.
به جز این طریقت هاى به واقع غیردینى, روستایى در منطقه ابکیو در صحراى نیومکزیکو وجود داردکه محل زندگى تعدادى از مسلمانان سفیدپوست است.
فردى به نام نورالدین دورکه, با حمایت هاى مالى عربستان سعودى, شهرک روستایى مذکور را بنا کرد. او در ابتدا از دیدگاه هاى وهابى جانبدارى مى کرد, اما بعدها به پیروى از یکى از شیوخ شاذلى درقاهره پرداخت. ساکنان شهرک مزبور, پس از این موضوع, به دو بخش وهابى و شاذلى تقسیم شدند. دراین شهرک روستایى, یک نهاد آموزشى به نام موسسه تحقیقات سنت هاىاسلامىfor traditional islamic studies) The instiute ) وجود دارد. اما درباره فعالیت آن ها اطلاع چندانى در دست نیست.
نتیجه
براساس مطالب ذکر شده, دانسته مى شود که اسلام در آمریکا از جایگاه و موقعیت خاصى برخوردار است. البته مسلمانان در آمریکا با معضلاتى که نباید آن ها را کوچک شمرد, مواجه اند. امروزه در ایالات متحده آمریکا, حداقل هشت میلیون مسلمان زندگى مى کنند. بر اساس آمارى که در سال 1986 گرفته شد, مسلمانان داراى 598 مسجد, نمازخانه و مرکز اسلامى هستند. بى تردید, این رقم درحال حاضر افزایش یافته است. متاسفانه بین گروه ها و جمعیت هایى که به بخشى از آن ها اشاره شد,هیچ گونه هماهنگى در دیدگاها و ساختارها وجود ندارد. مسلمانان آمریکایى فاقدیک درک مشترک از اسلام هستند. فردى به نام عبدالله, از مسلمانان لبنانى, در سال 1954 با هدف هماهنگ کردن فعالیت مساجد, فدراسیون جمعیت هاىاسلامى در ایالات متحده و کاناداand canada) federation of islamic associations in the united states ) را تاسیس کرد. اعضاى این فدراسیون که اکثرا عرب هستند, سالانه یک کنگره عمومى برگزار مى کنند. آن ها به جز برگزارىاین کنگره و انتشار مجله ((مازلم ستار)) فعالیت دیگرىندارند. در سال 1957, مرکز اسلامى واشنگتن به همت یک سوریه اىالاصل به نام ابراهیم حوار تاسیس شد. لیکن پس از آن که محل اداره این مرکز به سفراى کشورهاى اسلامى تحویل داده شد, هیچ فعالیت چشم گیرى از این مرکز مشاهده نشد. هرچند مسلمانان واشنگتن در سال 1982 اداره مرکز مزبور را به عهده گرفتند, امامى که به دست جماعت مسلمانان انتخاب شده بود, به دنبال شکایت سفراى مسلمان به دست نیروهاى پلیس از مسجد بیرون رانده شد. رابطه العالم الاسلامى در سال1974 در نیویورک دفترى گشود. این تشکیلات, سه سال بعد, اولین کنگره ((اسلام در شمال آمریکا)) رادر شهر نوارک برگزار کرد. در این کنگره, که با حضور بیش از 140 نماینده مساجد و جماعات مختلف برگزار مى شد, براى سامان دادن به فعالیت هاى اسلامى تصمیماتى اتخاذ شد. البته هیچ یک ازتصمیمات مذکور تا به امروز به مرحله اجرا در نیامده است.
تعداد مساجدى که در آن ها نمازهاى روزانه خوانده مى شود, به استثناى مساجد سیاه پوستان, بسیاراندک است. تعدادى از مساجد فقط روزهاى جمعه و یکشنبه باز هستند, و از این نظر, شباهت بسیارى به کار کلیساها دارند. به جز مساجد و نمازخانه ها, تقریبا مى توان گفت که موسسات دیگرى وجود ندارد. گرچه برخى از مسلمانان براى فرزندان خود مدرسه ابتدایى تاسیس کرده اند, اکثر کودکان مسلمان فقط مى توانند در کلاس هاى دروس دینى مساجد که روزهاى یکشنبه برگزار مى شود, شرکت کنند. در سال1980, دانشگاه شرق ـ غرب در شیکاگو, و سه سال بعد کالج اسلامى آمریکا تاسیس شد. البته سطح علمى این دو موسسه مطلوب نیست, لذا جوانان مسلمان, تحصیل در دانشگاه هاى عادىآمریکایى را ترجیح مى دهند.اسماعیل راجى فاروقى, استاد فلسطینى الاصل (وفات 1986), با هدف توسعه فعالیت هاىاسلامى و گسترش بیدارىاسلامى در جهان, موسسه اى به نام موسسه بین المللى اندیشه اسلامىthought) internatipnal institute of islamic )را در سال 1981 در واشنگتن تاسیس نمود. تحت نظارت فاروقى چند کنگره برگزار شد; و کتاب او به نام اسلامى کردن دانش, به عنوان اولین منشور موسسه مذکور, منتشر شد. این موسسه در شهر هرن دورن ایالت ویرجینیا, داراى کتابخانه اى با سى هزار عنوان کتاب و نشریه ادوارى است. هم چنین از سالن هایى براى برگزارى گردهمایى هاى علمى برخورداراست. موسسه مذکور در برخى از شهرهاى مهم جهان شعباتى نیز دارد. آن ها در همکارى بانهادهاى مختلف در جهان اسلام اقدام به برگزارىکنگره, کنفرانس, سمینار و گردهمایى هاى علمى مى کنند.موسسه داراى نشریاتى به زبان هاى عربى و انگلیسى نیز هست. بخشى از این نشریات در کشورهاىمختلف به رایگان توزیع مى شود. موسسه براى تامین نیازهاى مادى خود در سال 1984 اقدام به تاسیس یک مرکز وقفى کرد.
مسلمانان ایالات متحده آمریکا که از ارزش هاى معنوى اسلام محروم هستند, در حالى که بیش تر اوقات با اسلام برخوردى متعصبانه مى شود, پیش از آن که زمان را از دست بدهند مى بایست براى حراست از هویت و موجودیت خود تدابیرى جدى اتخاذ کنند.