حقیقت همیشه زنده(آخرین قسمت)
در عرصه پژوهش و نگارش
غلامرضا گلى زواره
امام خمینى با آن فراست ویژه, ذهن کنجکاو و پویایى که به صفاى نفس آراسته بود و نیز به مقتضاى توانایى هاى علمى و معرفتى, این توفیق را یافت که معارف خویش را در سه عرصه: تدریس, بیانات ارزنده و آموزنده و قلم و نگارش به مشتاقان عرضه بدارد. البته آن روح قدسى نخست خود را مهذب ساخت و سپس به مسائل علمى پرداخت و با شناخت کامل و معرفت ژرف به معارف ناب قرآنى و روایى, عامل اجراى دستورات الهى گردید و آموخته هاى خود را عملى ساخت. بین نوشته ها, گفتار و کردار امام, هماهنگى کامل وجود دارد. او همراه با حرکتى علمى, حقایق ربانى و مکارم معنوى را در حد فهم مردم مطرح ساخت و در تحریر نکته هاى علمى به تمام ابعاد مسئله مورد نظر توجه داشت و مى کوشید نکات مبهم و تاریک را کاملا بنمایاند. آثار آن حکیم وارسته و رهبر به حق پیوسته, به شرح ذیل مى باشد:
الف) تفسیر و حدیث: 1. تفسیر سوره حمد; 2. چهل حدیث (اربعین حدیث) 3. شرح حدیث جنود عقل و جهل; 4. التعلیقه على الفوائد الرضویه; 5. شرح دعاى سحر.
ب) مباحث اصولى: 6. انوار الهدایه فى التعلیقه على الکفایه; 7. رساله فى قاعده لاضرر; 8. رساله الاجتهاد والتقلید; 9. رساله الاستصحاب; 10. رساله فى التعادل والتراجیح; 11. رساله فى التقیه; 12. رساله فى الطلب والاراده; 13. منهاج الوصول الى علم الاصول ; 14. تقریرات اصولیه; 15. رساله در موضوع علم اصول.
ج) قواعد و متون فقهى: 16. کتاب الطهاره; 17. المکاسب المحرمه; 18. کتاب البیع; 19. تحریرالوسیله; 20. توضیح المسائل (رساله عملیه); 21. حواشى توضیح المسایل آیه الله بروجردى; 22. حاشیه بر عروه الوثقى; 23. تعلیقه على وسیله النجاه سید ابوالحسن اصفهانى; 24. مناسک حج; 25. رساله فى حجیه خبر اصحاب الاصول والکتب; 26. رساله فى بعض فروع العلم الاجمالى; 27. تقریرات درس آیه الله حاج شیخ عبدالکریم حائرى یزدى; 28. نجاه العباد در دو مجلد; 29. حاشیه رساله ارث مرحوم حاج ملا هاشم خراسانى; 30. رساله فى تعیین الفجر فى اللیالى المقمره; 31. کتاب الخلل فى الصلوه; 32. رساله فى قاعده من ملک.
د) حکمت نظرى و عملى و عرفان: 33. حاشیه بر اسفار ملاصدرا; 34. مصباح الهدایه الى الخلافه والولایه; 35. تعلیقه على شرح فصوص الحکم; 36. تعلیقات على مصباح الانس; 37. سرالصلوه یا معراج السالکین و صلوه العارفین; 38. آداب الصلوه; 39. مبارزه با نفس یا جهاد اکبر;
هـ) کلام و عقاید: 40. کشف الاسرار; 41 ـ حکومت اسلامى (ولایت فقیه).
و) آثار ذوقى و ادبى و منظوم: 42. سبوى عشق; 43. باده عشق; 44. محرم راز; 45. نقطه عطف; 46. دیوان اشعار شامل قصاید, غزلیات, رباعیات و... .
47. صحیفه نور: حاوى مجموعه سخنرانى ها, اعلامیه ها و بیانیه هاى امام (از سال 1342 هـ.ش تا 1368 هـ.ش) با مقدمه حضرت آیه الله خامنه اى که اخیرا با عنوان صحیفه امام و با اضافات و اصلاحات از سوى موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى (قدس سره) منتشر شده است;
به سوى سراى جاوید
امام خمینى در چهاردهم خرداد 1368 خود را مهیاى ملاقات با پروردگار متعال مى نمود. همان کسى که تمامى لحظه هاى عمرش را براى جلب رضاى خداوند صرف کرده و قامتش جز در برابر او در مقابل هیچ قدرتى خم نگردیده و چشمانش جز براى او نگریسته بود. سروده هاى عارفانه اش, همه از درد فراق و بیان عطش لحظه وصال محبوب حکایت دارد و این تاریخ لحظه بسیار شکوهمند و سرور آفرین براى او, اما حزن انگیز و جان کاه براى حامیان و عاشقانش بود. او در وصیت نامه اش نوشت:
((با دلى آرام و قلبى مطمئن و روحى شاد و ضمیرى امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص و به سوى جاىگاه ابدى سفر مى کنم و به دعاى خیر شما احتیاج مبرم دارم و از خداى رحمان و رحیم مى خواهم که عذرم را در کوتاهى خدمت و قصور و تقصیر بپذیرد.))
در دیوان امام خمینى غزلى به نام ((انتظار)) هست که دو بیت آخر آن چنین است:
مردم از زندگى بى تو که با من هستى
طرفه سرى است که باید بر استاد کشم
سال ها مى گذرد حادثه ها مىآید
انتظار فرج از نیمه خرداد کشم
و مطلع این غزل چنین است:
از غم دوست در این میکده فریاد کشم
دادرسى نیست که در هجر رخش داد کشم(1)
سرانجام آن لحظه فرا رسید, زیرا پزشکان خیلى کوشیدند سلامتى را به آقا بازگردانند, ولى گویا آن انسان وارسته براى پیوستن به حق و میهمان عرشیان گشتن و موانست با قدسیان, عزم خود را جزم کرده بود و براى وصال به محبوب راستین, لحظه شمارى مى کرد. هر لحظه که مى گذشت, به رغم آن حالات ضعف و بیمارى, رنجورى و درد جان کاه ناشى از جراحى پزشکان, سیماى امام نورانى تر مى شد. ساعت ده و بیست دقیقه روز شنبه سیزدهم خرداد بود که نوار قلب رهبر انقلاب صاف شد. از چند روز قبل, مردم در جریان خبر بیمارى ایشان قرار گرفته بودند. وضع روحى, نگرانى و آشفتگى مردم از این بابت و نیز مراسم دعا و نیایشى که در هر کوى و برزن, خانه, مسجد, حسینیه و دیگر اماکن مذهبى و عمومى برگذار شده بود, قابل وصف نیست; کم تر کسى را مى توان دید که بخواهد, ابر اندوه و حزن خود را از چهره مخفى کند و همه چشم ها اشک بار و دل ها متوجه جماران بود.
وقتى خبر رحلت امام انتشار یافت, گویى زلزله اى عظیم رخ داده است, امت ایران و مسلمانان جهان یکپارچه گریستند و بر سر و سینه زدند, قلم و بیان قادر نیست ابعاد حادثه و امواج هیجان غیر قابل کنترل مردم را در چنین اوقاتى توصیف کند. روز چهاردهم خرداد1368 مجلس خبرگان رهبرى تشکیل گردید و پس از قرائت وصیت نامه امام خمینى توسط حضرت آیه الله خامنه اى بحث و تبادل نظر براى تعیین جانشین امام خمینى و رهبرى اسلامى آغاز شد و سرانجام به اتفاق آرا حضرت آیه الله خامنه اى ـ زید عزه ـ براى این رسالت حیاتى و اساسى برگزیده شد.
روز و شب پانزدهم خرداد (1368) میلیون ها نفر از اهالى تهران و عزادارانى که از دیگر نقاط ایران آمده بودند در مصلاى بزرگ تهران اجتماع کردند, تا براى آخرین بار با پیکر مطهر مردى که با قیامش قامت خمیده ارزش ها و کرامت ها را در عصر اختناق و استبداد استوار کرده و نهضت خود را با خداخواهى و بازگشت به فطرت انسانى آغاز کرده بود, وداع کنند. مردم سوگوار, شب را در کنار پیکر امام به صبح رسانیدند. در نخستین ساعات بامداد شانزده خرداد, میلیون ها نفر به امامت مرحوم آیه الله العظمى گلپایگانى (ره) با چشمانى اشک بار بر پیکر رهبر خود نماز گزاردند. مراسم تشییع از مصلى تا مرقد امام ـ در جنب بهشت زهرا ـ آغاز شد. ساعت ها گذشت, اما به دلیل شدت احساسات و هیجان مردم, دفن بدن مطهر امام امکان نداشت. سرانجام ناگزیر پیکر آقا با بال گرد به محل دفن انتقال یافت, اما به محض آن که این پرنده آهنین بر زمین نشست, موانع بلندى که براى جلوگیرى از ازدحام عزاداران در محل تدفین پیش بینى شده بود, درهم ریخت و شعله سوزناک فراق چنان بر دل ها زبانه کشید و احساس جدایى چنان حاضران را بى تاب کرد که با همه تلاش مجریان, مراسم خاک سپارى انجام نشد. در این میان متصدیان با مشقت زیاد تابوت حامل پیکر پاک امام را از دست هاى سوگواران گرفتند و با بال گرد به جماران بردند و در بعد از ظهر همان روز, مراسم تدفین با همان احساسات و به سختى و صعوبت برگزار گردید. به همت شیفتگان امام با سرعتى غیر قابل تصور, بارگاهى باشکوه به نشانه قدرشناسى جامعه اسلامى از رهبر عالى قدر خویش و به علامت ماندگار شدن یاد و خاطره اش برپا گردید و مزار شریفش همه روزه و به خصوص در مناسبت هاى مذهبى میعادگاه زائران ایرانى و مسلمانان سایر کشورها است.
رحلت حضرت امام خمینى, دنیاى اسلام را تکان داد و ارکان اجتماعى جهان را به لرزه درآورد. این رویداد آزار دهنده, و تلخ و جان کاه بازتاب گسترده اى در میان افکار عمومى داشت. بزرگان جهان اسلام زبان به تمجیدش گشودند. محرومان جهان در فراقش خون گریستند و دشمنان به عظمت شخصیت معنوى, تاریخ ساز و تحول آفرین وى اعتراف کردند. ((هنرى کیسینجر)) مشاور رئیس جمهورى امریکا در دهه شصت هفتاد و وزیر امور خارجه اسبق این کشور گفت: آیه الله خمینى غرب را با بحران جدى برنامه ریزى مواجه کرد. تصمیم هاى او آن چنان رعدآسا بود که مجال هر نوع تفکر و برنامه ریزى را از سیاست مداران و نظریه پردازان سیاسى مى گرفت; هیچ کس نمى توانست تصمیم هاى او را از پیش حدس بزند. او با معیارهاى دیگرى; غیر از معیارهاى سیاسى شناخته شده در دنیا سخن مى گفت و عمل مى کرد, گویى از جاى دیگرى الهام مى گرفت. دشمنى آیه الله خمینى با غرب, برگرفته از تعالیم الهى او بود. وى روا نمى دانست که مسلمانان زیر بار منت و ظلم دیگرى باشند. او در دشمنى خویش هم خلوص نیت داشت.(2) سیاست مداران در مقابل ابهت او کرنش نمودند. روزنامه هاى کشورهاى گوناگون, فضایل و مکارم اخلاقى او را ستودند. مسلمانان جهان در سوگ او به ماتم نشستند و مجالس عزادارى امام, تا چهلمین روز در سراسر سرزمین هاى اسلامى برقرار بود. بدین گونه هجوم داغ و درد فراق امام به بیست و نهمین سالگرد حماسه جاوید و پرشکوه 15 خرداد 1342 پیوست و یوم الله دیگرى فرا رسید. تقدیر چنین خواسته بود که این دو نام در کنار هم بمانند, به یک دیگر حرمت دهند و ملکوت را به احترام برانگیزند. آرى; رحلت امام هم چون حیاتش منشإ بیدارى و نهضتى دوباره شد و راه و یادش جاودانه گردید; زیرا حقیقتى بود که فنا و زوال نداشت و جلوه اى از کوثر ولایت بود که در زمین و زمان جارى است.
پى نوشت ها:
1. دیوان امام خمینى, صص155 ـ 154.
2. هفته نامه سروش, سال بیست و سوم, شماره 1069, ص38.