امام خمینى ثابت و استوار از آغاز تا پایان
قم حرم اهل بیت (علیهم السلام)
( قم حرم اهل بیت است, قم مرکز علم است, قم مرکز تقواست, قم مرکز شهادت و شهامت است. از قم علم به همه جهان صادر شده است و مى شود و از قم شهادت به همه جا صادر مى شود. قم شهرى است که در آن ایمان و علم و تقوا پرورش یافته. از آن وقتى که قم بوده است, قم از زمان ائمه اطهار مورد توجه اسلام بوده است و از قم تقوا, شجاعت, شهامت و همه فضائل به همه جا صادر مى شود و صادر خواهد شد. علمایى که در قم من ادراک کرده ام کسانى بودند که در دنیا نمونه بودند, در علم و تقوا و من امیدوارم که ادامه پیدا کند این علم و تقوا در شهر شما تا زمان ظهور امام زمان سلام الله علیه. من هر جا باشم قمى هستم و به قم افتخار مى کنم. دل من پیش قم است و قمى و دل من پیش همه اهل تقواست و همه کسانى که به اسلام خدمت مى کنند)). )(6 / 6 / 59)
( من قم را مى شناسم, من که, تو قم بزرگ شدم من, من قبل از این که همه شما تقریبا متولد بشوید آمدم قم و همان جا هم بودم و هستم, حالا هم هر وقتى که حالم مساعد بشود باز مىآیم پیش شما. من مى دانم که شما قمى ها به این زودى از اسلام دست برنمى دارید و به هیچ وجه هم دست برنمى دارید. من این را یک کلمه اى است که مى گویم براى زمان هاى بعد که شما بعد از من هم توجه به این معنا داشته باشید. هر روزى که دیدید شخصى یا گروهى یا جبهه اى یا حزبى, هر کس, بر خلاف روحانیت چیزى گفت... از حالا تا هر وقت که شما بودید و بعد نسل هاى آینده هم آمدند, هر وقت کسى بر خلاف اصل روحانیت... یا به شخصى که در روحانیت موثر است, مورد توجه مردم است و موثر است در روحانیت, اگر قلمى یا بیانى این را خواست بشکند این نظرش به این شخص نیست, نظرش به آن گروه هم نیست, این نظرش به این است که این قشر که مخالف با اساسى است که آنها دارند, مخالف با این است که مملکت اسلامى تحت سلطه غیر باشد. قرآن امر فرموده است که نباید باشد, و این کلام قرآن را منتشر مى کند. اینهایى که با اصل روحانیت ولو به صورت اینکه ((نه, ما مى خواهیم احترام اینها محفوظ باشد, اگر اینها وارد در سیاست بشوند احترامشان از بین مى رود پیش مردم, و ما میل داریم احترامشان محفوظ باشد)) با این دوز و کلک ها مى خواهند روحانیت را از صحنه بیرون کنند و کشور شما را تسلیم کنند یا به طرف شرق, یا به طرف غرب, اساس این است.
من این نصیحتى که مى کنم, براى شماست و براى نسل هاى آینده که بدانند این را که هر وقت یک قلم فاسدى خواست مطلق روحانیت را از بین ببرد یا به یک صورتى منزوى کند, یا روحانى که در بین ملت موثر است, او را خواست که منعزل کند این روى آن نقشه دارد عمل مى کند. روى نقشه اى که داشتند و دارند و خواهند داشت و همه ما باید بیدار باشیم, توجه داشته باشیم که این طور نشود که یک وقت ما را متشتت کنند باز; و ماها را رو به هم قرار بدهند و یک دسته اى از آن طرف و یک دسته اى از این طرف و یک دسته اى از آن طرف فریاد کنند و یک دسته از این طرف فریاد کنند, ماها را مقابل هم قرار بدهند و نتیجه را آنها بگیرند. من به همه ملت این سفارش را مى کنم, همه ملت هایى که در دنیا هستند سفارش مى کنم, به همه ملت هایى که در آتیه خواهند آمد سفارش مى کنم که اساس این است که اسلام مخالف با مقاصدشان است و اسلام باید یا نباشد یا اگر چنانچه یک صورتى باشد به دست اشخاصى باشد که از اسلام هیچ اطلاعى ندارند ).(27 / 8 / 59)
رهنمودها مقام معظم رهبرى
( امروز همه وظیفه داریم. امروز بزرگترین وظیفه ى ما حراست از نظام اسلامى است. نظام اسلامى عبارت است از این که اولا قسط اسلامى و احکام اسلامى در جامعه تحقق پیدا کند; ثانیا افراد صالح و شایسته یى متصدى و مباشر این کار باشند - بدون وجود افراد شایسته و صالح, امکان ندارد احکام اسلامى و قسط اسلامى در جامعه پیاده شود - ثالثا اعتماد و باور و قبول مردم و رابطه ى مستحکم میان این مجموعه ى خدمتگزار و مردم باید وجود داشته باشد.
بنده مکرر تاکید کرده ام که ما باید شکل نظام و روح نظام و محتواى نظام را از اسلام بگیریم, نه از مکاتب بیگانه... ما نباید تسلیم تدبیر دیگران درباره ى خودمان باشیم; ما باید آنچه را که مصلحت و نیاز خود ماست و آنچه را که به حسب اعتقاد و ایمان ما حق است, دنبال بکنیم و آن, احکام اسلامى و قسط اسلامى و راه اسلام است; همان چیزى است که ما شکل نظام اسلامى را با آن تعریف کرده ایم و گفته ایم مردم سالارى دینى. مردم سالارى دینى یعنى هدف, تحقق ارزشهاى اسلامى و پیاده شدن و عینى شدن مقررات و احکام اسلامى است.
خطر دشمنیها وجود دارد; مثل همین خطراتى که در تحلیلها و خبرها و جریانات سیاسى جهانى گفته مى شود و کاملا مى شود آن را دید و مشاهده کرد. یک وقت صحبت از خطر تهاجم نظامى است, یک وقت صحبت از خطر تلاش براى بر هم زدن امنیت کشور است. هم آن خطر اولى - ولو ضعیف - وجود دارد و هم خطر دومى. همچنین خطر کوشش و تلاش دشمن براى تلاشى درونى و فروپاشى نظام - آن طور که خودشان تعبیر مى کنند - وجود دارد. اینها خطرهایى است که مسوولان نظام باید آنها را جدى بگیرند.
امروز وفاق ملى یک وظیفه ى عمومى است. تسلیم شدن در مقابل قواره ى کلى نظام اسلامى, یکى از وظایف عمومى ما مسوولان است. چیزهایى که ممکن است دلهاى مردم را نسبت به نظام و اهدافى که نظام ترسیم کرده, چرکین کند, اگر از هر یک از مسوولان سر بزند - چه قول باشد, چه عمل و رفتار - بر خلاف وظیفه و تکلیف و حق است; باید مراقب باشیم. کارهایى که مردم را نسبت به صلاح مسوولان نظام بدبین و آنها را دچار تردید کند, ناحق است و نباید انجام بگیرد. اگر مردم این طور احساس کنند که بخشى از مسوولان نظام دچار مسابقه ى رفاه طلبى و مسابقه براى دستیابى به ثروت و ثروت اندوزى براى خود هستند; این به ایمان و اطمینان آنها به نظام ضربه مى زند و پشتوانه ى اصلى نظام را که ایمانهاى مردم است, مى گیرد; دشمن این را مى خواهد.
آنچه من بر آن تکیه مى کنم, این است که نگذارید مسابقه ى رفاه طلبى و ثروت اندوزى - اگر در بین بعضى وجود دارد - ادامه یابد و توسعه پیدا کند. همه ى مسوولان از زندگى متوسطى برخوردارند. بعضیها در دوران مسوولیت درصدد بربیایند از این فرصت استفاده کنند - چون مى دانند مدت مسوولیتها طولانى نیست و کوتاه است - و براى خود زراندوزى کنند; به فکر تامین آتیه ى خود بیفتند.
بنده خیلى ها را در مسوولیتهاى مهم و حساس مى شناسم که باصلاح کامل و بى نظرى و بى توقعى دارند براى خدا کار مى کنند و چیزى نمى خواهند. من گمان نمى کنم در کمتر جایى در دنیا این طور انسانهاى صالح و مومنى را که ما بحمدالله والمنه در این جا داریم, بشود پیدا کرد; منتها عیب و نقص و بیمارى در نظام اسلامى اگر به مقدار کم هم باشد, براى نظام اسلامى و وجهه و اعتبار آن مضر است. دشمن اینها را بزرگ مى کند و سعى مى کند این فسادها را در داخل جامعه و در بین خود مسوولان گسترش بدهد.
آنچه من مى خواهم به مسوولان عالى رتبه و سطح بالاى نظام عرض بکنم, این است که همه ى سعى شان این باشد که با هم همکارى کنند. همکارى مسوولان در سطوح عالى نظام مى تواند براى سطوح متوسط و میانى دستورالعملى بشود. گلاویز شدن, درآویختن با هم و بهانه جویى کردن در بین مسوولان عالى رتبه ى نظام به هیچ وجه مصلحت نیست. البته مسوولان طراز اول نظام خوشبختانه مراقب این جهات هستند; انسانهایى هستند که خداى متعال آنها را مشمول هدایت خود قرار داده است و ان شإالله همیشه مشمول هدایت الهى باشند; لیکن باید خیلى مراقبت و توجه و دقت کرد.
براى این که مقاصد عالیه و والاى نظام جمهورى اسلامى تامین بشود, عمده ى ابزار رهبرى همین مجارى قانونى است; یعنى سه قوه ى مجریه, مقننه و قضاییه. اگر قسط اسلامى را توصیه مى کنیم, اگر مسوولان را از مفاسد اقتصادى پرهیز مى دهیم, اگر بر از بین بردن زمینه هاى تبعیض تاکید و آن را تکرار مى کنیم, ابزارى که در اختیار ماست, در درجه ى اول جز همین مجارى قانونى چیز دیگرى نیست.
البته اگر قواى سه گانه نتوانند, نخواهند و نکنند, آن وقت مواجه شدن با این مشکلات, با نیروى خود مردم خواهد بود; که امیدواریم هیچ وقت پیش نیاید که رهبرى احساس احتیاج کند که باید نیروى مردم را وارد میدان کند, براى این که مشکلى را برطرف کند یا کار بزرگى را تحقق ببخشد. بهترین کار, استفاده از همین مجارى قانونى است.
اعتقاد من این است که مسوولان کنونى نظام ما مى توانند مشکلات کشور را برطرف کنند.
مسوولان حکومت و قواى سه گانه ى ما مى توانند این ضعفها و مشکلات را با همین قواره ى قانون اساسى برطرف کنند. همان طور که اشاره شد, معیار و محک براى قضاوت, قانون اساسى است.
مردم هم امتحان خود را داده اند. مردم, افراد خیلى خوبى هستند. مردم در آن جایى که احساس کنند وظیفه ى آنهاست, حضور و فداکارى و اقدام و همراهى شان تضمین شده است. )(21 / 8 / 81)