گفته ها و نوشته ها
آیا مى دانید؟
بزرگ ترین سوره قرآن ((بقره)) است.
کوچک ترین سوره قرآن ((کوثر)) است.
بزرگترین آیه قرآن آیه 282 سوره ((بقره)) است.
کوچکترین آیه قرآن ـ غیر از اوائل سوره ها ((مدهامتان)) است که در سوره الرحمن قرار داد.
اولین سوره قرآن ((حمد)) است.
آخرین سوره قرآن ((ناس)) است.
اولین سوره نازل شده سوره ((علق)) است.
آخرین سوره نازل شده سوره ((نصر)) است.
اولین آیه نازل شده قرآن ((اقرء باسم ربک)) است که در سوره علق قرار دارد.
آخرین آیه نازل شده قرآن آیه ((الیوم اکملت لکم دینکم)) که در سوره مائده آیه 3 قرار دارد.
بزرگترین کلمه قرآن ((فاسقیناکموه)) است که در سوره حجر آیه22 قرار دارد.
کوچکترین کلمه قرآن فراوان مانند بإ در ((بسم الله)).
اولین حرف قرآن ((بإ)) و آخرین حرف قرآن ((سین)) و کلمه وسط قرآن ((ولیتلطف)) است که در سوره کهف آیه19 قرار دارد.
نفس مطمئنه
نفس مطمئنه نفسى است که آرامش پیدا کرده است به این معنى که انسان چنان با هواهاى نفسانى خود مبارزه مى کند و با انجام واجبات و ترک محرمات به تربیت و تکمیل نفس همت مى گمارد که دیگر به غیر خدا اعتنایى نداشته و به سوى گناه نمى رود و چنان آرامش و اطمینانى در او پیدا مى شود که همانند کوه ثابت و استوار مى شود که هیچ یک از گناهان و هواهاى نفسانى و شهوات دنیا و حب جاه و مال نمى توانند او را متزلزل و منحرف نمایند و وسوسه هاى شیطان را در او راهى نیست. و این نفس است که به او خطاب مى شود: ((یا ایتها النفس المطمئنه ارجعى الى ربک راضیه مرضیه))
سنت شست و شوى دهان ((مضمضه))
چون شخص قیام کننده به نماز مى خواهد به راز و نیاز در برابر خداى بى نیاز, در محراب نیایش, حقیقت بندگى را به نمایش بگذارد, و با خدا راز گویدو زبان به ستایش و سپاس گشاید و لذت حضور و هم سخنى و وصل را بچشد و آلودگى هاى گفتن ها و نگفتن ها[ آلودگى آنچه را ناروا بوده و گفته و آن چه را که لازم بوده بگوید و نگفته], خوردن ها و نخوردن ها, بوسیدن ها و نبوسیدن ها[ چه دست هایى را که بوسیده که نمى بایست مى بوسید و چه پینه دار دستهایى را که پیامبروار و چه رخسارهاى غم زده و غبار دارى را که على وار باید مى بوسید و نبوسید] را از لب و دندان و دهان و زبان بزداید, همه را مى شوید.
چون دهان وسیله سخن گفتن و خوردن وآشامیدن است و متاع فریبنده دروغ, تهمت, غیبت, اهانت, ناسزا, سخن چینى, و هرگونه گفتار بیهوده و باطلى از این دروازه بى دربان صادر مى شود و هم چنین انواع غذاها و نوشیدنى ها که از این راه به معده مى رسد که مانع از جوشش سرچشمه گواراى درک راز و نیاز با آفریدگار بى نیاز است. از این رو ظاهر دهان را با آب شستشو مى دهیم تا کثافات ظاهرى آن زدوده شود و باطن و روح آن را هم با آب توبه و توجه به خدا مى شوئیم تا همه زنگارها پاک شود.
مستحب است دهان سه بار شسته شود, یک مرتبه براى گفتن هاى ناروا, مرتبه دوم براى خوردنى هاى بى حساب, و مرتبه سوم براى بوسه زدن ها و نبوسیدن ها.
اسراف
حضرت رسول(ص) از راهى عبور مى کرد, مردى به نام سعد را دید که در حال وضو گرفتن است وبیش از اندازه لازم, آب مصرف مى کند. حضرت به وى فرمود: این اسراف چیست؟
او گفت: مگر در وضو گرفتن هم اسراف هست؟
حضرت فرمود: آرى, هرچند در کنار نهر جارى هم وضو گرفته شود.(وسائل الشیعه, ج15, ص260)
شهید
واژه اى محترم تر و والاتر از واژه شهید نیست و عنوانى باعظمت تر و بالاتر از عنوان شهید نیست. و آرزویى براى اولیاى خدا از آرزوى شهادت مقدم نیست. کسى که خود را از خدا و مسوول نزد خدا و زندگى اش را براى خدا و تمام حرکاتش را در محضر خدا و بازگشتش را به سوى خدا مى داند, طبیعى است که همواره آرزوى کشته شدن در راه خدا, دل و جان و روح و روانش را در انتظار رسیدن به رضوان خدا نگهدارد. این است که در هر حال که خود را در مظان استجابت دعا مى بیند دست نیاز به درگاه بى نیاز او برمى دارد و مى گوید: و قتلا فى سبیلک فوفق لنا...
سر این که چنین شخص با عظمتى را شهید مى گویند در مجمع البحرین چنین آمده: چون ملائکه رحمت نزد او حاضر مى شوند, چون خدا و ملائکه او در بهشت شهود او هستند, چون از کسانى است که با پیغمبر اکرم (ص) در روز قیامت بر امت هاى گذشته به شهادت گرفته مى شوند, چون نمرده است و حاضر است و شهید است چون به شهادت حق قیام کرد در راه خدا تا کشته شد.
زینت اسلام و تشیع باشید
بعضى افراد, در طول مسافرت به ویژه سفرهاى خارجى, خود را آزاد و بى قید و شرط مى دانند و چون کسى را مراقب و آشناى خود نمى بینند, به هر گناهى تن مى دهند غافل از این که خداوند ناظر و مراقب اعمال انسان است و کوچک ترین حرکت انسان از خدا مخفى نخواهد ماند.
این گروه نه تنها نشانى از اسلام و تشیع ندارند بلکه سبب آبروریزى مسلمانان شده و حرمت ایشان را خدشه دار مى کنند, مدعى تشیع باید اعمال و کردارش از هر کس دیگر بهتر و زیبنده تر باشد و در رعایت احکام و مسائل اسلامى بسیار دقت کرده و با رفتار خویش الگوى مناسبى براى دیگران باشد.
امام صادق(ع) خطاب به جمعى از شیعیان چنین فرمودند: ((اى گروه شیعیان! شما زینت ما باشید, و مایه عیب و عار ما نشوید, با مردم به خوش رویى و مهربانى رفتار کنید و زبانتان را حفظ کنید تا آلوده زیاده گویى و کلمات ناپسند نشوید. ))(بحارالانوار, ج68, ص152)
حسب و نسب به درد نمى خورد
طاووس یمانى گوید: حضرت على بن الحسین علیه السلام را دیدم که از وقت عشإ تا سحر به دور خانه خدا طواف مى کرد و به عبادت مشغول بود, آنگاه که مسجد خلوت شد سر بر آسمان برآورد و با خداى خویش این گونه زمزمه داشت:
((خداوندگارا! ستارگان در افق ناپدید شدند و چشمان مردم به خواب رفت و درهاى آسمان به روى بندگانت گشوده گردید)), مى نگریستم که چندین بار در مناجات هاى خود مى گریست. سپس سر بر خاک نهاد و سجده رفت, از التهاب و گریه هاى او من نیز به زارى افتادم, نزدیکش رفتم سرش را بر زانو نهادم و مى گریستم, سرشک من بر گونه هایش مى ریخت, برخاست و فرمود: تو کیستى که مرا از مناجات با پروردگارم بازداشتى؟
عرض کردم: اى پسر پیامبر من طاووس هستم, این زارى و بى تابى تو را نتوانستم دید. آخر این درد و اشک و زارى ما را سزد نه شما را! تو فرزند حسین بن على (ع) هستى, مادر شما فاطمه زهرا(س) است, جد تو رسول الله(ص) است, این وحشت و هراس شما از چه روست؟
سر بلند نمود و نگاهى عمیق به من انداخت و فرمود: اى طاووس! نسبت ها را کنار گذار.خداوند بهشتش را منحصرا خاص نیکوکاران قرار داده, اگر چه غلامى سیاه چهره باشد و آتش را براى نافرمانان هرچند آقازاده اى از قریش باشد. مگر نشنیده اى که مى فرماید: ((فاذا نفخ فى الصور فلا انساب بینهم یومئذ ولا یتسإلون)) (مومنون/ [ (102چون در صور دمیده شود در آن روز انسابى بین شما نیست و از حسب و نسب شما سوال نمى شود]. به خدا سوگند تنها چیزى که نفع به تو مى رساند عمل خیرى است که قبلا فرستاده اى.(تفسیر نورالثقلین, ج3, ص563)