نگاهى به نشست عقبه
محمود ابوجهاد
روز 15 خرداد گذشته نشست سران کشورهاى آمریکا و اردن به همراه نخست وزیران تشکیلات خودگردان و رژیم صهیونیستى به کار خود پایان داد.
این نشست با برگزارى مراسمى نمایشى به کار خود پایان داده و یکى از نکات قابل توجه در این نمایش این بود که جورج بوش دست شارون و ابوزمان را بلند کرد و گفت: «دست به دست هم و همراه با هم در راه مبارزه با تروریسم گام برمى داریم»!
این جمله را شاید بتوان مهمترین نتیجه و هدف برگزارى نشست عقبه توصیف کرد، اما براى تشریح بیشتر نیاز به کنکاش بیشتر است، لذا مهمترین محورهاى سخنان این دو شخص در زیر مورد مطالعه قرار خواهد گرفت:
نخست محورهاى مهم سخنرانى ابومازن؛ پایان دادن به اشغالگرى که از سال 1967 آغاز شده است.
ما رنج و مشقت یهودیان را در طول تاریخ نادیده نمىگیریم.
راهکار نظامى براى این مبارزه وجود ندارد، ما بار دیگر تروریسم و خشونت را علیه اسرائیلىها هرچه که باشند محکوم مىکنیم، این راهکار هیچ سنخیتى با آداب و رسوم دینى و اخلاقى ما نداشته بلکه چالشى خطرناک در برابر دولت مستقل ما به وجود مىآورد.
ما از تمامى تلاشها و امکانات خود براى پایان دادن به انتفاضه مسلحانه فروگذار نخواهیم کرد.
هدف ما کاملاً آشکار است، خشونت و تروریسم باید پایان یابد... سلاح مشروع تنها باید در دست طرفهاى متخصص آن باشد.
ما شرکاى کاملى در جنگ بین المللى علیه تروریسم خواهیم بود.
تمامى تلاش خود را علیه اعمال تحریکآمیز و تحریک کنندگان به منظور انجام اقدامات تروریستى بکار بسته و تدابیر لازم براى دو طرف را علیه اعمال خشونت و ترور تضمین کرده تا هیچ نوع اعمال تحریکآمیز از سوى سازمانهاى فلسطینى متوجه دو طرف نگردد و سازمانهاى امنیتى فلسطینى هم بخشى از ساختار این فعالیتها خواهند بود.
آینده ملى ما در ورطه آزمایش قرار گرفته و به هیچ کس اجازه نمىدهیم که این آینده را به خطر بیاندازد.
مردم فلسطین نباید از این پس از به خطر افتادن زندگى، اموال و منابع درآمدشان نگران باشند. مطالب فوق چکیدهاى از مهمترین سخنان ابومازن بود، اما آریل شارون نخست وزیر رژیم صهیونیستى در مقابل گفت و گوهاى ابومازن مدعى سخنان زیر شد:
به عنوان نخست وزیر اسرائیل، مهد ملت یهود، وظیفه خود مىدانم که از امنیت ملت و دولت اسرائیل حمایت کنم.
به هیچ عنوان نمىتوان با تروریسم کنار آمد، از این رو اسرائیل همدوش با دیگر کشورهاى آزاد جهان به مبارزه با تروریسم تا شکست کامل آن ادامه خواهد داد.
تضمین امنیت دائمى به هر شکل در پایان راه مستلزم صلح است در مقابل، بسط صلح دائمى هم تنها از طریق امنیت میسر است.
یک دولت دمکرات فلسطینى که صلحى کامل را با اسرائیل ایجاد کند، مىتواند کمک شایانى به برقرارى امنیت و رفاه در دراز مدت براى اسرائیل بعنوان یک دولت یهودى، بکند.
صلح تنها با پشت کردن به تروریسم، خشونت و اعمال تحریکآمیز امکانپذیر است.
ما با همکارى فلسطینیان و کشورهاى دیگر به مبارزه با تروریسم، خشونت و تحریک افکار عمومى در تمام ابعاد آن خواهیم پرداخت.
مطالب فوق هم متعلق به این تروریست بین المللى است، حال با مقایسه این دو سخنرانى این سؤال در ذهن پدیدار مىآید که ابومازن در سخنرانى خود واقعاً از منافع کدام طرف دفاع کرد، او مگر مدافع حقوق و منافع ملت فلسطین نیست؟ پس چرا اصول طرح صهیونیستى را پذیرفت؟ چرا یهودى بودن آنرا به رسمیت شناخت، غصب سرزمین فلسطین در سال 1948 را نادیده گرفت و تنها مناطق اشغال شده در سال 1967 را غصب شده اعلام کرد.
نتیجه مىگیریم که این اقدام ابومازن به معناى چشم پوشى از حق بازگشت آوارگان است، او با همسویى با نظرات شارون در مورد تروریسم خواست مبارزه ملت مظلوم فلسطین را براى شارون جهت انجام ترورهاى جنایتکارانه بیشتر علیه رهبران مبارز فلسطینى و مردم بى دفاع فلسطین باز کند.
ابومازن در حالى این سخنان را بر زبان راند که گروههاى مختلف فلسطینى از جمله جنبش جهاد اسلامى، حماس و گردانهاى الاقصى از امنیت ملت فلسطین دفاع و در مقابل ماشین جنگى رژیم جنایتکار صهیونیستى ایستادگى مىکنند. امکانات و تجهیزاتى که دولت آمریکا آنرا با دست و دلبازى کامل براى مقابله با فلسطینیان در اختیار صهیونیستها قرار داده است.
با کمال تأسف باید گفت که ابومازن و هوادارانش تلاشهاى فراوانى براى مهار انتفاضه انجام مىدهند و دولت ابومازن با فشار بر جنبشهاى مقاومت در تلاش است تا آنان را وادار به توقف عملیات نظامى علیه رژیم صهیونیستى، کنند.
علاوه بر آن این دولت سعى کرد تا از مسأله گفت و گوى فلسطینى - فلسطینى بعنوان برگ برندهاى در میز مذاکره با دشمن صهیونیستى سود ببرد.این درحالى است که جنبشهاى مقاومت ملى و اسلامى، بویژه جنبشهاى جهاد اسلامى و حماس این نوع گفت و گوها را راهبردى براى وحدت گروههاى ملى و اسلامى و ایجاد ساختار استراتژیک یکپارچه فلسطینى در مقابل تروریسم و جنایات صهیونیستى مىدانند.
این اتحاد نماد عملى هم یافت و شاخههاى نظامى جهاد اسلامى، حماس و گردانهاى الاقصى است که منجر به انجام عملیات مشترک و متحد در مبارزه با رژیم صهیونیستى به منصه ظهور رسیده است.
این سه گروه با عملیات خود مخالفت قاطع شان را با آنچه که در نشست عقبه به آن پرداخته شد، اعلام کرده و بر وحدت و همدلى نیروهاى فلسطینى ملى و اسلامى بر ادامه مبارزه تاکید و به جهانیان نشان دادند که گزینه انتخابى ملت فلسطین ادامه دفاع از خود و مخالفت با نقشه امنیتى راه است. طرحى که هدفى جز از بین بردن ملت فلسطین و در راس آن نیروهاى مقاومت آن که اراده همیشه و دائمى این ملت است، ندارد.
ملت فلسطین از عملکرد طرف رسمى فلسطینى خسته شده است، زیرا طرف رسمى فلسطینى همچنان به دویدن در پى سراب طرحهاى سیاسى و مذاکره با صهیونیستها ادامه مىدهد این در حالى است که شکست این راهبرد طى ده سال گذشته و از امضاى قرار داد اسلو (1993) تا کنون کاملاً مشهود است.
امروز تمامى نیروهاى فلسطینى از مبارزان اسلام گرا گرفته تا ملى و مردمى بر ادامه مبارزه در کنار حفظ گفتمان فلسطینى - فلسطینى اتفاق نظر دارند. گفتمان در میان گروههاى فلسطینى مىتواند همبستگى داخلى را افزایش داده و پیکر مقاومت فلسطینى را در مقابل رخنهها و ضربات صهیونیستى مصون بدارد.
امروز شرط بندى و تکیه ابومازن بر دولت آمریکا بعنوان حامى بىطرف روند مذاکرات، توهم و اشتباهى بسیار بزرگ است و دیگر بر کسى پوشیده نیست که هدف اصلى آمریکا حفظ امنیت رژیم صهیونیستى مىباشد.
مهمترین وظیفه طرف فلسطینى مذاکره کننده سهیم شدن در این نقش محورى است و شواهد و مدارک نیز در این رابطه بسیار زیاد است.
امروز رژیم صهیونیستى در بحران بزرگ و بر لبه پرتگاهى عمیق ایستاده است، پس چرا ما باید با اعلام آتش بس جلیقه نجاتى را به سوى این رژیم غوطه ور در بحران بیاندازیم؟!
رژیم صهیونیستى فروپاشى از درون
هفته نامه اردنى «المجد» با ارایه گزارش تکمیلى در مورد اطلاعات محرمانهاى که اخیرا با عنوان «حقایق در اسراییل» توسط کمیتهاى مشترک، متشکل از برخى اعضاى کنست و شوراى وزیران رژیم صهیونیستى تهیه و به خارج از کابینه صهیونیستى بروز کرده است، نوشت: این گزارش با استناد بر اوضاع اقتصادى، سیاسى و امنیتى موجود در جامعه صهیونیستى و تشدید انتفاضه و گستره اطلاع رسانى آن در سطح بین المللى؛ نسبت به فروپاشى رژیم اسراییل از داخل طى دو دهه آینده تاکید کرد.
بنابه نوشته این هفته نامه، گزارش یاد شده نگرانى شدیدى در میان اعضاى کابینه شارون و سردمداران رژیم اسرائیل، محافل سیاسى - مذهبى صهیونیستها ایجاد کرده است، بطوریکه آنان با فاش شدن این اطلاعات مبهوت مانده و مجبور به تشکیل کمیسیون فوق العاده به منظور بررسى فورى پیامدهاى آن شدهاند.
کابینه صهیونیستى به همین منظور با تشکیل کمیتهاى ویژه متشکل از نمایندگان وزارتخانههاى جنگ، امور داخلى، دفتر نخست وزیرى، موساد و امنیت داخلى در خصوص این اطلاعات بحران زا بر دقت نظر بیشتر این کمیته در بررسى قضیه یاد شده تأکید کرد.
در گزارش یاد شده، اوضاع وخیم و پیچیده سیاسى، اجتماعى و امنیتى موجود در رژیم و جامعه صهیونیستى نیز تحلیل و بررسى و نسبت به تأثیر منفى انتفاضه ملت فلسطین در ایجاد پدیدههاى تازه و غیر منتظره که تمامى آمال و خوش بینىهاى صهیونیستها را دستخوش تغییر کرده، تاکید شده است.
در این گزارش تصریح شد، کودکان فلسطینى از تأثیرات منفى جامعه صهیونیستى نجات یافته و این کودکان در سالهاى اخیر نقش عمدهاى بر تغییر مفهوم امنیت ملى رژیم اسراییل و معادله اقتصادى و سیاسى این رژیم داشتهاند.
صهیونیستها در گزارش فوق الذکر اعتراف کردند: انتفاضه احساس رعب، وحشت و ناپایدارى را در جامعه صهیونیستى افزایش داد، بگونهاى که بیش از 30 درصد از صهیونیستها به ترک سرزمینهاى اشغالى و بازگشت به کشورهایى که پیشتر در آنها اقامت داشتهاند، تمایل شدیدى از خود نشان مىدهند.
بر اساس این گزارش، رژیم اسراییل در شرایط کنونى باید از سیاهترین مراحل در تاریخ سیاسى، اجتماعى و اقتصادى خود عبور کند و در این راستا باید منتظر پیامدهاى خطرناک و ویرانگر باشد.
در مقدمه این گزارش به حقایقى هولناک در جامعه صهیونیستى اشاره شده و بیم آن رفته که روزى شهروندان صهیونیستى به خیابانها بریزند و این پدیده خطرناکى است که منجر به حادثهاى غیر قابل جبران از جمله بالا رفتن مرگ و میر و در نتیجه کاهش جمعیت صهیونیستها خواهد شد و بى تردید این موارد خطرناک با ادامه انتفاضه فلسطین تشدید خواهد شد.
این گزارش با اشاره به مالیاتهاى سنگین در جامعه صهیونیستى تصریح کرد: حدود 70 درصد از مالیاتهاى پرداختى از سوى جامعه صهیونیستى صرف هزینههاى عملیاتى در سرزمینهاى اشغالى و موازنه نظامى در منطقه مىشود.
این امر نتیجه معکوس در رشد درآمد ملى خواهد داشت، امرى که در آینده نزدیک منجر به کاهش شدید پرداخت مالیات عمومى و در نتیجه سقوط اقتصاد صهیونیستى، تورم نرخ و کسرى بودجه به بیش از 4 میلیارد و 400 میلیون دلارى را به همراه خواهد داشت.
در گزارش فوق الذکر به ناامیدى تعداد بیشمارى از یهودیان از ادامه زندگى و افزایش فساد در جامعه صهیونیستى و انتشار روز افزون بیمارىهایى چون، «ایدز» اشاره شده است.
بر اساس این گزارش، حدود 70 درصد از کارگران خارجى که بیشتر آنان در بخش فنى صهیونیستها در سرزمینهاى اشغالى اشتغال داشتهاند، از سرزمین اشغالى کوچ کرده و در واقع مىتوان گفت که پا به فرار گذاشتهاند.
این مسأله همچنین در مورد فرارى شدن سرمایه گذاران داخلى و خارجى صادق است.
در واقع بین درصد فرارىها و کاهش سرمایه گذارىها ارتباط تنگاتنگى وجود دارد واین امر با شدت گرفتن انتفاضه ملت فلسطین تسریع شده است، به گونه ایکه سرمایه گذارى داخلى و خارجى رژیم صهیونیستى از 30 درصد در سال 2001 به 70 درصد در سال 2002 کاهش یافته است و این سیر نزولى در جهان کم سابقه است.
در این گزارش همچنین تاکید شد: افت پنج میلیارد دلارى بازار رژیم اسراییل که سرچشمه آن کاهش سرمایه گذارى است، پیامدهاى به هم پیوسته و کشندهاى را در پى داشته است که زیانهاى میلیاردى شرکتهاى صهیونیستى از آن جمله است در این خصوص باید گفت: در کمتر از یک سال گذشته، بیش از 1009 شرکت و مؤسسات صهیونیستى تا مرز ورشکستگى پیش رفتهاند، بگونهاى که 800 شرکت تجارى صهیونیستى به سبب اینگونه تهدیدهاى جدى فعالیتهاى اقتصادى خود را متوقف کردهاند.
برخى سرمایه گذاران داخلى و غالب سرمایه گذاران خارجى بر این عقیدهاند که با وجود اوضاع بهم پیچیده اقتصادى، سیاسى و امنیتى در سرزمینهاى اشغالى دیگر هیچگونه اطمنیان و حتى ریسکى براى سرمایه گذارى و یا ادامه آن در سرزمینهاى اشغالى وجود ندارد.
ما حصل این نابسامانى، ورشکستگى اقتصادى، بحران امنیتى و اجتماعى و افزایش فقر در جامعه صهیونیستى و مهاجرت بىسابقه صهیونیستها از سرزمینهاى اشغالى خواهد بود که رژیم صهیونیستى در آیندهاى نزدیک وادار به همکارى با فلسطینیان و یا برخى کشورهاى عربى براى گرفتن کمکهاى مالى در مقابل دادن امتیازاتى به آنان خواهد شد.
در این گزارش همچنین تاکید شد: به رغم اینکه «آریل شارون» نخست وزیر رژیم صهیونیستى تلاش زیادى براى افزایش توان نظامى و موازنه تسلیحاتى در منطقه را دارد اما ارتش این رژیم همواره نسبت به حراست دستاوردهاى کابینه صهیونیستى در سرزمینهاى اشغالى ناموفق بوده و هرگز قادر به توقف انتفاضه و سرکوب گروههاى مبارز فلسطینى نبوده است.
در مقابل فلسطینیان، با عملیاتهاى برق آسا و متهورانه فردى و گروهى خود به قلب جامعه صهیونیستى و مراکز نظامى این رژیم مىتازند.
این در حالى است که اطلاعات و گزارشهاى بدست آمده نشان مىدهد که در واقع اغلب این گروههاى فلسطینى بدون سرمایه گذارى و آموزش خاص نظامى به انجام اینگونه عملیات اقدام مىکنند.
- فلسطینیان با تحرکات غافلگیرانه خود صفوف نظامیان صهیونیستى را در هم شکسته و با ایجاد رعب و و حشت وصفناپذیر در میان سران نظامى این رژیم وحشت را به مرکز تل آویو کشاندند.
کمیته فوق الذکر در پایان با خلاصه کردن گزارش خود، بازنگرى ریشهاى در سیاست گذاریها را پیش از غرق شدن جامعه صهیونیستى در فاجعهاى بزرگ و غیر قابل جبران ضرورى خوانده و کابینه کنونى و از آینده رژیم صهیونیستى خواست که در بیدار کردن این جامعه تلاش کرده و پیش از فروپاشى رژیم صهیونیستى اجراى برنامههاى سیاسى و امنیتى خود را با سیاست گذاریهاى اقتصادى هماهنگ و هرچه سریعتر در زمینه طرحها و برنامههاى کنونى خود تجدید نظر کنند.
به نقل از نداء القدس، شماره 70.