
تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,408 |
تعداد مقالات | 34,617 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,341,471 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,871,561 |
مسلمانان فرانسه احیاى معنویّت، تهدید هویّت | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1389، شماره 267، اردیبهشت 1389 | ||
نویسنده | ||
زواره غلامرضا گلى | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 04 اسفند 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
اجمالى از تاریخ و جغرافیاى فرانسه
کشور فرانسه با 543965 کیلومتر مربع مساحت، در غرب اروپا بین اسپانیا و آلمان قرار گرفته است و مدار 45 درجه شمالى از آن عبور مىکند. این سرزمین تقریباً به شکل یک شش ضلعى است که سه سویش را خشکى و سه طرفش را آب فرا گرفته است. به دلیل آن که فاصلهاش با قطب شمال و خط استوا مساوى مىباشد داراى آب و هواى ملایم و معتدل است.(1) فرانسه از 96 ولایت تشکیل شده که خود شامل چندین کاونت و بخش مىشود، مرکز حکومت آن پاریس بوده و حدود 56 میلیون نفر سکنه دارد که غالباً از نژاد سفید و شامل تیرههاى آلپى، مدیترانهاى و نوردیک هستند و فرانسه بعد از روسیه دومین کشور اروپایى از نظر وسعت و چهارمین کشور به لحاظ جمعیت (پس از آلمان، ایتالیا و انگلیس) مىباشد با این وجود یک سوم سرزمین ایران بوده و تقریباً به اندازه استان خراسان است.(2) در روزگار باستان سرزمین کنونى فرانسه و اطراف آن محل سکونت قومى به نام سلت (celt) بود؛ رومیان این گروه را گال یا گل نامیدهاند. از قرن سوم میلادى قوم فرانک که از اقوام ژرمنى به شمار مىآیند به این قلمرو یورش برده و موفق گردیدند بر سرزمین گُل استیلاء یابند. نام کنونى فرانسه از عنوان همین قوم اخذ گردیده است. پادشاهى فرانسه در طول قرون وسطى فراز و نشیبهاى فراوانى را براى اعمال حاکمیت بر تمامى خاک فرانسه کنونى به خود دید زیرا دو پادشاهى بورگوندى در غرب فرانسه و انگلستان در جنوب و شمال در زمان هایى بخشهایى از فرانسه را در اختیار داشتند. در سال 1792 م به دنبال انقلاب 1789م (انقلاب کبیر) رژیم سلطنتى این سرزمین سرنگون گردید و به جاى آن نظام جمهورى برقرار شد البته در سالهاى بعد به تناوب شیوه حکومتى فرانسه امپراتورى یا جمهورى اعلام مىگشت. هم اکنون نظام سیاسى این کشور مبتنى بر جمهورى مىباشد.(3) گسترش اسلام در فرانسه هنوز بیست سال از فتح اسپانیا نگذشته بود که مسلمانان توانستند در اواخر قرن هشتم میلادى ایالات جنوب فرانسه را تصرف نمایند. به دنبال این پیروزى و بعد از اشغال نیمى از فرانسه، مسلمانان در سال 102 هجرى در جنگ تولوز، از فرانکها شکست خوردند و فرمانده آنان کشته شد، به دنبال این وضع، عبدالرحمن غافقى - فرمانده کل اسپانیا در اوائل سال 114 هجرى آراگون (مرز شمالى اندلس) و ناوار را پیمود و به خاک فرانسه قدم نهاد. سپس به شهر آرل بر کنار رودخانه رن حمله برد و آن را تصرف نمود. بعد از آن اکسوتین (شامل چندین ایالت کنونى فرانسه)، لیون و پیزانسون به تصرف سپاهیان اسلام درآمد. با فوت این سردار مسلمان، در امور مسلمین فتورى پدید آمد، دور بودن فتوحات مزبور از مرکز امپراتورى اسلامى نیز مشکل دیگرى براى مسلمانان ایجاد کرد تا این که یکى از سران فرانکها که شارل مارتل نام داشت با متحد ساختن نیروهاى آلمانى و فرانسوى و سربازان بورگنى در ناحیه پوتیه (در سرزمین تور) مسلمین را از پیشروى باز داشت گرچه مسلمانان در این نبرد مغلوب شدند امّا با ترمیم چنین شکستى توقف آنان در فرانسه دو قرن به طول کشید. سرانجام آخرین تکیهگاه مسلمین واقع در پرووانس فرانسه از دستشان رفت.(4) به قول «روژه دو پاسکیه» این نکته غیر قابل انکار است که در نبرد پواتیه مسیحیت حاکم بر اروپا با محو کامل فاصله زیادى نداشت؛ محمد عبداللّه عدنان نیز مىگوید: اگر اسلام در دشتهاى تور عقب نمىنشست امروز از کیش عیسوى در غرب خبرى نبود و اسلام بر اروپا سیادت مىنمود! حضور فرانسه در سرزمینهاى اسلامى به منظور غارت و استثمار این کشورها سرنوشت تلخ و دردناکى را براى مسلمانان این مناطق در دوران سلطه این استعمارگر رقم زده است. خصوص آن که حضور غارتگرانه فرانسه در بعضى کشورهاى اسلامى طى چندین دهه با سرکوبى خشن، کشتار خونین و خفقان و تحقیر توأم بوده است. فرانسه طى 132 سال سلطه بر کشور الجزایر بیش از یک میلیون نفر را در این سرزمین به قتل رسانید! اصولاً فرانسه بیش از دیگر استعمارگران با مسلمانان آسیا و آفریقا درگیر شده و بر مردمان این نواحى شرایط سخت و مرارت بارى را تحمیل نموده است.(5) در عصر استعمارگرى فرانسه، عدهاى از مهاجرین مسلمان که ساکن کشورهاى شمال آفریقا و آفریقاى غربى بودند به این سرزمین آمدند. قبل از جنگ جهانى اول، نیز اقلیتى در پاریس، بندر مارسى و شهر لیون ساکن بودند. با شروع جنگ جهانى اول بخشى از مسلمانان مهاجر در ارتش فرانسه حضور یافتند و در جنگهاى گوناگون شرکت نمودند که تعدادى از آنان در دفاع از این ناحیه، کشته شدند، در جنگ دوم جهانى نیز مسلمانان شمال آفریقا در واحدهاى نظامى فرانسه و نبردهاى سنگین آن شرکتى فعّال داشتند و در جنگهاى فرانسه با آلمان دهها هزار مسلمان جان باختند. در قبرستان مولهوس واقع در شرق فرانسه، تعدادى مسلمان دفن هستند که از نوامبر 1944 م تا ژانویه 1944م براى آزاد سازى این شهر در صفوف ارتش آزاد فرانسه بودند. امّا متأسفانه به جاى تقدیر از رشادتهاى این رزمندگان مسلمان در سال 1922م عدّهاى فرانسوى به مقبره 58 مسلمان در این گورستان توهین نمودند. شهردار شهر مولهوس که متوجّه این وضع ناگوار شده بود به منظور جبران این حرکت وهنانگیز، از مردم خواست به مراقد مسلمانان اداى احترام نمایند و جانبازىهاى آنان را ارج نهند. با پایان یافتن دومین جنگ خانمانسوز جهانى، عدّهاى از مسلمانان که از مستعمرات فرانسه، مهاجرت نموده بودند به عنوان نیروهاى کارى جوان و ارزان به بازسازى اروپاى پس از جنگ پرداختند. آنان و فرزندانشان غالباً در حال حاضر نیز با وجود سختترین کارها، مزدى نازل دریافت مىنمایند به علاوه به دلیل مشقتهاى ناشى از فعالیتهاى طاقت فرسا هزاران نفر یا جان خود را از دست داده و یا معلول و ناقص العضو گردیدهاند.(6) مسلمانان فرانسه غالباً عرباند ولى ترکها، آفریقایىها سرزمینهاى نیمه برّى، پاکستانىها و حتى فرانسوىهاى گرویده به اسلام در بین آنان مشاهده مىگردند. آمارها تعداد مسلمانان را بین 5 تا 7 میلیون نفر گزارش نمودهاند که حدود یک چهارم آنان اصالت فرانسوى دارند. در محافل تبلیغى سخن از این است که روزانه حدود 30 نفر در فرانسه اسلام را به عنوان آیین خویش برمىگزینند، ازدواج زنان فرانسوى با مسلمانان تعداد مسلمین این سرزمین را افزایش مىدهد زیرا این افراد در آغاز پیمان ازدواج یا پس از آن مسلمان مىشوند. از سال 1979م تا 1989م ماهانه 468 مورد ازدواج بین شهروندان فرانسه و مسلمانان ثبت گردیده است. مهاجرین الجزایرى متجاوز از یک میلیون نفرند، بقیه از مراکش، تونس، ترکیه، آفریقاى جنوبى، هند و پاکستان به فرانسه مهاجرت نمودهاند. مسلمانان در مرکز حکومت (پاریس) شهر لیون و بندر مارسى تمرکز افزونترى دارند، در میان افرادى که به تازگى به جمع مسلمانان پیوستهاند استادان دانشگاه، دانشمندان علوم گوناگون، پزشکان مهاجر، دانشجویان و... مشاهده مىگردند. مسایل فرهنگى و اجتماعى مسلمانان در سه سطح هویت قومى تقسیم بندى شدهاند که اگرچه با هم تداخل مىنمایند ولى بر هم منطبق نمىشوند یکى سطح قومیت است که ویژگى آن زبان و زادگاه است همچون عربى و ترکى، دیگرى هویت مذهبى یا اسلام است و سومى ملیت که دارا بودن گذرنامه معتبر فرانسوى و الجزایرى از مختصات آن مىباشد. تمایل براى کسب تابعیت فرانسه در میان مسلمانانى که ریشه در شمال آفریقا (الجزیره، تونس و مراکش) دارند بر خلاف دیگر مسلمانان بالاتر است، زیرا آنان دیگر در فکر بازگشت به سرزمین خویش نمىباشند. اما ترکها، پاکستانىها و مالىها و نظایر آنان رؤیاى مراجعت را در ذهن خویش مىپرورانند. استفاده از زبان مادرى، خوددارى از ازدواج با فرانسویان و تقویت نظامهاى آموزشى قومى و اتکاء به یکدیگر سبب شده تا این جوامع همچنان زنده و در عین حال جداى از یکدیگر باقى بمانند.(7) با وجود تلاش مبلّغان مذهبى و کوشش معدودى از متفکران اسلامى، مسلمانان فرانسه فاقد وحدت واقعى براى مبانى قومى، زبانى و بخش بندىهاى ملّى است، نهادهاى دینى جداى از هم عمل مىکنند. نهاد مذهبى سازمان یافته و یا رهبر بلامعارضى که فتواى وى یا نظرش در فرانسه تأثیر گذار ونافذ باشد، به چشم نمىخورد. مساجد شهرى به دست باشگاههاى اجتماعى اسلامى با تشکّلهاى محلى اداره مىشود. این مشکلات به دلیل آن است که جمعیت مسلمانان فرانسه یک دست نمىباشند و از ملیتهاى گوناگون بوجود آمدهاند که برخى از آنها به دلیل آمیختگى با فرانسویان مراحل استحاله را مىگذرانند، به علاوه گردهم آیىها و ضیافتها به مساجد یا محافل خانوادگى محدود مىشود.(8) از آن سوى سیاست دولت فرانسه آن است تا از شناسایى گروههاى قومى امتناع کند اگرچه جوامع مذهبى را به رسمیت مىشناسد، حاکمان فرانسه نسبت به مسلمانان در مقایسه با سایر اقلیتها تبعیض قایل مىشوند، سازمان جاسوسى فرانسه نیز حرکات مذهبى، اجتماعى و سیاسى مسلمین را تحت کنترل دارد و با ایجاد نزاعهاى فرقهاى از وحدت و انسجام آنان جلوگیرى کردهاند مسلمانان فرانسه به طرق گوناگون در معرض حملات و فشارهاى اجتماعى و فرهنگى هستند. از گسترش مراکز عبادى و تبلیغى آنان جلوگیرى مىنمایند، رهبران جمعیتهاى اسلامى امنیّت لازم را ندارند و گاهى مورد تعرّض و اهانت قرار مىگیرند، با جلوههاى مذهبى نیز به شدت مبارزه مىشود و گویا از هویت فرهنگى مسلمانان در هراس مىباشند.(9) اکثر مهاجران مسلمان فرانسه در کارهاى غیر تخصصى و یا نیمه فنى مشغول به کارند. البته در میان نسل جدید علاقه به ادامه تحصیل، کسب معلومات بیشتر و نائل شدن به درجات علمى و فنى کاملاً مشهود مىباشد. موفقیت مسلمانان این کشور بستگى بسیارى به قوانین فرانسه دارد. در قانون مصوّب 9 دسامبر سال 1905م دولت جمهورى فرانسه فعالیّت تمامى ادیان را آزاد دانسته است امّا هیچگونه حقوق، مستمرى یا کمکى به گروههاى مذهبى نمىشود و خصوص مسلمان از هرگونه مساعدتى محرومند، از سوى دیگر به دلیل بافت ناهمگون مسلمانان مهاجر، آنان قادر نمىباشند از موقوفات و یا مواریث مذهبى بهرهبردارى کنند. برابر قانون سال 1905م مسلمانان مىتوانند به فرائض دینى خود آنهم در چارچوب قوانین فرانسه عمل نمایند. موقعیت مسلمانان فرانسه به شدت با ریشههاى قومى، قبیلهاى و نژادى ارتباط دارد به عنوان نمونه مسلمانان با خاستگاه الجزایرى، گروه سیاسى فعالى هستند و در کارهاى تبلیغى و فرهنگى از دیگران قابل تفکیکاند. اکثریت سازمانهاى اسلامى مراکشى که کنترل مساجد را در اختیار دارند با دولت این کشور (مراکش) در ارتباطند و از کمکهاى آن بهره مىبرند، البته گروههاى معارض با آنان نیز دیده مىشوند. تونسىهاى مسلمان در فرانسه تشکیلات ضعیفى دارند، در دوران حکومت حبیب بورقیبه مخالفان وى در فرانسه تشکیلاتى سیاسى بوجود آوردند که با اخوان المسلمین در ارتباط بودند. ترکهاى مسلمان از سایر مسلمانان کاملاً جدا هستند و در بین آنان تشکیلات گوناگون و احیاناً مخالف یکدیگر قابل مشاهده است. سازمان اسلامى غرب آفریقا در فرانسه غالباً متأثر از افکار اهل تصوف این منطقه از آفریقا هستند. شیعیان منحصر به ایرانیان و لبنانىها مىباشند که سازمانها و تشکّلهاى آنان غالباً پس از پیروزى انقلاب اسلامى بوجود آمده است. تلاشهاى مسلمانان تحصیل کرده و تشکلهاى روشنفکرى تا حدودى توانسته است نسبت به ایجاد اتّحاد در بین گروههاى مسلمان موفق باشد، با این وجود رشد اندیشه اسلامى و ایمان، گسترش حرکتهاى اسلامى و بازگشت به هویت اصیل ایمانى در سالهاى اخیر چنان در فرانسه و دیگر کشورهاى اروپایى پررنگ گردیده که دولتهاى این نواحى را به شدت نگران کرده است.(10) تردیدى نیست که مسلمانان مقیم فرانسه از نظر جمعیت بزرگترین اقلیت این کشورند که به نوبه خود معرّف اسلام به عنوان دومین مذهب بزرگ این کشور گشتهاند. آمار دولتى رسمى، جامعه مسلمانان سرزمین مذکور را پنج میلیون نفر اعلام مىکند امّا به نظر مىرسد شمار واقعى مسلمانان مقیم فرانسه فراتر از آمار یاد شده باشد. فرانس کولتور (رادیو فرهنگ) فرانسه در یکى از بخشهاى تفسیرى خود ناگزیر به اذعان این واقعیت شد که مسلمین فرانسه هفت میلیون نفرند اگر در خصوص شمار مسلمانان بین مقامات دولتى و منابع اسلامى اختلاف نظر وجود داشته باشد بدون تردید این دو منبع در خصوص رشد سریع جمعیت در میان اقلیت مسلمان مقیم این کشور هیچ اختلافى ندارند در حالى که میزان زاد و ولد در میان اروپائیان به طور معمول با نرخ پایین و حتى منفى همراه است رشد جمعیت اقلیت مسلمان بسیار بالاست و ادامه چنین وضعى مىتواند در سالهاى آتى تواز ن جمعیتى را در کشورى چون فرانسه به نفع مسلمانان دگرگون سازد و به نظر مىرسد دولتمردان فرانسوى با احساس چنین خطرى در صدد از بین بردن عوامل تمایز بین مسلمانان و دیگر شهروندان برآمدهاند. آنها مىکوشند به بهانه همسان سازى جامعه بزرگ مسلمانان با فرهنگ اروپایى و غربى مشکلات بسیار بزرگ فرهنگى و اجتماعى براى پرشمارترین اقلیت خویش فراهم سازند. جامعه اسلامى فرانسه که هشت درصد جمعیت این کشور را پدید آوردهاند از دارا بودن حتى یک نماینده در مجلس قانون گذارى و سناى فرانسه محرومند. مشاغل مهم دولتى و سمتهاى عالى رتبه ادارى از دسترس مسلمانان بسیار دور مىباشد و در مقابل، بسیارى از کارهاى دونپایه چون نظافت اماکن عمومى، نگهبانى ساختمانها و مراکز مسکونى و ادارى به آنان سپرده مىشود. شمار قابل توجهى از مسلمانان در حومههاى مسئله ساز اطراف شهرهاى بزرگ - که از مناطق ناامن و با میزان نسبتاً بالایى از بزهکارى و کجروى اجتماعى ارزیابى مىشوند - اسکان داده شدهاند. این افراد بار سنگین نگاههاى فرانسویانى را تحمل مىکنند که آنان را مسؤول بروز مشکلات این نواحى تلقى مىکنند، مسلمانان که در میان اکثریتى ناهمگون و معمولاً بدبین زندگى مىنمایند چون خود را در معرض فشارهاى روانى و اجتماعى ناشى از ارادههاى تحمیلى اکثریت مشاهده مىکنند به گونهاى یا مضاعف ناگزیرند در برابر این دشوارىها مقاومت نمایند. چنین واکنش هایى مىتواند به انسجام هرچه افزونتر آنان منجر گردد و آنان را در التزام به سنن، آداب و ارزش هایى اعتقادى که نسبت به آنها باور قلبى دارند راسختر کند. مخالفت با اصلى قرآنى از آن جائى که اسلام مىخواهد زن و مرد در جامعه در تمامى شئون زندگى از آرامش و امنیت اخلاقى و روانى برخوردار باشند و مقدمات کمالات معنوى و رشد و فضایل و مکارم را در نهاد خویش فراهم سازند قرآن کریم دستور حجاب را صادر نموده است، خداوند در کلام وحى مىفرماید: «ذلک ازکى لهم، یعنى این قانون براى آنان (زنان و مردان با ایمان) نیکوتر و پاکیزهتر است. پس از آن مىفرماید: ان اللّه خبیر بما یصنعون(11). بنابراین حجاب و حفظ پوشش و رعایت عفاف یک اصل قرآنى است و پیام آسمانى اسلام خطاب به پیروان خود این است که: مؤمنین و مؤمنات باید با عفت از انحرافات، بىبند و بارى، نگاههاى شهوتانگیز اجتناب نمایند، آرایش و زیور زنان آشکار نگردد جز براى شوهر و محارم ؛ زیرا ظاهر نمودن زینت براى نامحرمان مفاسد و عوارضى ناگوار به همراه دارد.(12) دولت فرانسه بدون توجه به خواست جامعه جهانى به لایحه جنجالى ممنوعیت حجاب اسلامى رأى مثبت داد و ژاک شیراک رئیس جمهور این کشور مدعى گردید لایحه مذکور که باید تسلیم پارلمان شود به وضوح بر بىطرفى مدارس دولتى صحه مىگذارد و به هیچوجه نشانههاى بارز مذهبى در زندگى روزمره را ممنوع نمىسازد در حالى که منع حجاب و پوشش اسلامى مخالفت با فریضهاى دینى و اصلى واجب مىباشد و در واقع دولت فرانسه با بخشى از اعتقادات مسلمانان به مخالفت برخاسته است و این پوشش دینى در جهت حسن روابط اخلاقى و اجتماعى و حفظ حرمت زن و خانواده در اسلام مورد تأکید قرار گرفته و نمىتوان آن را حتى یک نشانه و علامت دینى صرف تلقى کرد و موضوعى فراتر و عمیقتر از آن است. ممنوعیت استفاده از حجاب در مراکز آموزشى که توسط دولت فرانسه صورت گرفته است، توجیهناپذیر بوده و گامى در جهت عناد با اسلام و مسلمانان مىباشد و این حرکت در حقیقت نوعى جفا به ارزشها، اعتقادات و سنتهاى پایدار مسلمانان است، البته شکى نمىباشد که جوامع اسلامى حاضر به ترک چنین آدابى نخواهند شد و چنین تصمیمى را مغایر با اصول حقوق بشر و آزادى مذهب که اروپا پیوسته شعار آن را مىدهد مىدانند، این گونه رفتارها موجب مىگردد که مسلمانان با نفرت به دولتمردان فرانسه بنگرند و همین روحیه امکان دارد آنان را از اعتدال خارج ساخته و به افراطگرایى و رفتارهاى خشن روى آورند به علاوه پیروان ادیان الهى را در مقابل هم قرار مىدهد بنابراین مىتوان آن را تصمیمى غیرعقلانى و دور از منطق تلقّى کرد. عمل به واجبات الهى و پرهیز از محرّمات که در حوزه وظایف دینى مسلمانان قرار دارد با گذر از مرزهاى کشورها ساقط نمىشود. متأسفانه محمد سید طنطاوى که با حکم حسنى مبارک رئیس جمهور مصر در سال 1996م به سمت ریاست مجمع اسلامى الازهر قاهره منصوب گردید در یک اقدامى غیر منتظره از طرح ممنوعیت حجاب در مدارس فرانسه حمایت کرد و در ملاقات با نیکولاسارکوزى وزیر کشور فرانسه که به مصر مسافرت نموده بود به این نظر تأکید ورزید و بدینگونه بر خلاف مسلمانان موضع گرفت و دفاع از حقوق اولّیه مسلمین فرانسه از جمله حق آزادى مذهب را که حتى حکومتهاى لائیک و منشور بین المللى حقوق بشر آن را به رسمیّت شناختهاند نادیده گرفت و مورد غفلت قرار داد. رئیس الازهر در دیدار با این مقام فرانسوى به جاى حمایت از حرکتى ضد اسلامى که حتى هنوز قانون آن در مجلس فرانسه به تصویب نرسیده است، مىتوانست پاسخگوى شبهات و اتهامات فراوانى باشد که این روزها به بهانه طرح مسئله حجاب به مسلمانان و اصول اساسى اعتقادى آنان روا داشته مىشود. برخى از اعضاى کمیسیون دولتى اساسى که مأمور بررسى مسئله حجاب در فرانسه بودهاند طى میزگردهاى عمومى برگزار شده در این خصوص با عبور از پوشش اسلامى دختران دانشآموز، از ضرورتهاى برابرى حقوق زنان و مردان در میان مسلمانان سخن گفتهاند. پایگاههاى اطلاع رسانى فراوانى بر صفحه اینترنت که در خلال ماههاى اخیر در فرانسه تشکیل شده است یورش به ارزشهاى اعتقادى مسلمانان را به بهانه بررسى مسئله حجاب در اولویت حرکتهاى فرهنگى و تبلیغى خود قرار دادهاند و از حجاب نه به عنوان یک تکلیف مذهبى بلکه نمادى از رکود، عقب ماندگى و فرودستى زنان نام بردهاند. البته مواضع طنطاوى به هیچوجه نمىتواند بیان کننده یک حکم کامل مذهبى قلمداد گردد چرا که وى از سوى یک مقام دولتى و نه مذهبى به سمت ریاست الازهر برگزیده شده است. به علاوه چنین نظرى با اصول اساسى، بدیهى، مسلّم و لازم الاجراى شریعت اسلامى که در آن حجاب به عنوان وظیفهاى دینى، معرفى گردیده در تباین قرار دارد. وظیفهاى که در حوزه امور شخصیه مسلمانان قرار دارد و عمل به چنین تکالیفى در اصول اساسى اسلام فارغ از مرزهاى جغرافیایى و زمان خواهد بود. البته خوشبختانه اگرچه این اصل بدیهى از نظر طنطاوى دور ماند قاطبه علماى اسلامى بر صحت آن گواهى دادند. حتى شمارى از علماى الازهر در دیدار با سارکوزى به تبیین این مسئله پرداختند و مخالفت شدید خویش را با اعمال فشار به دختران با حجاب مسلمان در مدارس دولتى فرانسه اعلام کردند. شیخ على قمعه از علماى الازهر اندکى پس از دیدار با این مقام فرانسوى در جمع خبرنگاران اعلام نمود: امیدواریم دولتمردان فرانسوى در اشتباهى بزرگ گرفتار نشوند زیرا نتیجه آن برهم خوردن ثبات سیاسى اجتماعى کشورشان خواهد بود. اعتراض فراگیر مسلمانان جهان منع استفاده از حجاب در مراکز عمومى از جمله مدارس فرانسه را مغایرتى آشکار با روح دموکراسى و عاملى براى تعرض به حقوق مسلمانان خواندند. حجاب در ردیف سایر واجبات شرعى چون نماز و روزه بوده و هیچ مسلمانى نمىتواند در اجراى موازین شرعى تفکیک قائل گردد و برخى را اجرا و پارهاى را انجام ندهد با این وصف اگر این طرح شکل عملى به خود گیرد جز سختى و فشار بر مسلمانان هیچ اثرى نخواهد داشت زیرا آنان را دربین دو مسأله قرار مىدهد: گناه کردن و سرپیچى از دستورات قرآنى و احترام به قانون منع پوشش اسلامى. بر این اساس یکسان قرار دادن منع حجاب با جلوگیرى از برخى نمادهاى ادیان چون دستار سیکهاى هندى، عرقچین یهودیان و... صحیح نیست زیرا حجاب فریضه است، فرانسه با این رفتار ضد دینى در جهان اسلام منافع خویش را مورد تهدید قرار مىدهد و نفرت عمومى مسلمانان را بر مىانگیزد اعلامیه سازمان ملل متحد که در 25 نوامبر 1989میلادى صادر گردید تأکید مىکند تمامى مصادیق و اشکال تعصبات و تبعیض قائل شدن بین افراد ادیان و اعتقادات گوناگون باید برچیده و ریشه کن شود. در ماده 5 قطعنامه 40/144 مورخ 13 دسامبر 1985م حقوق بشر آمده است: یک شخص مهاجر به موجب قانون محلى و تحت پشتیبانى الزامات بین المللى که هر دولتى معترف به آن است در فکر، عقیده و دین آزاد مىباشد و کسى حق زیر پا نهادن باورها و اعتقادات او را ندارد. از این جملات به خوبى استفاده مىگردد هیچ کشورى نمىتواند قوانینى وضع کند که به موجب آن افراد را مجبور نماید بر خلاف تعالیم دینى خویش رفتار نمایند. فرانسه که ادعا دارد بر مبناى آزادى و احترام فردى و رعایت حقوق اساسى افراد قوانین خویش را پایهگذارى نموده است با این عمل نه تنها قطعنامههاى بین المللى را نقض کرده بلکه مبانى فکرى و فلسفى قوانین این کشور را زیر پا نهاده است. مسلمانان در سراسر جهان اعتراض خود را نسبت به منع حجاب در فرانسه اعلام داشته، آن را محکوم کرده و یک حرکت ضد مذهبى تلقى کردهاند و تأکید نمودهاند گویا دولت مزبور با فلسفه حجاب و تعالیم اسلامى بیگانه است و به این حقیقت نا آشناست که اسلام آیین هدایت، رشد و شکوفایى معنوى است و به هیچ عنوان تعالیمش با زندگى طبیعى و تمایلات راستین انسانها مغایرت ندارد. به تعبیر حضرت آیة اللّه جوادى آملى در خطبههاى نماز جمعه قم حجاب برکتى است که خداوند تقدیر کرده و مزاحم استقلال و آزادى کسى نیست و نباید مسؤولین فرانسه با قانون الهى به جدال برخیزند، غیرت مسلمانان هم اجازه نخواهد داد این افراد در برابر مقررات آسمانى بایستند. مراجع تقلید ایران در محکومیت منع حجاب در فرانسه فتوا دادهاند و مسؤولان عالى رتبه نظام جمهورى اسلامى هم در این خصوص موضعگیرى شدیدى نمودهاند. یک روحانى اهل قطر از مسلمانان خواست با ارایه تومارى از رئیس جمهور فرانسه بخواهند این تصمیم را ملغى اعلام کند. مفتى سوریه که بالاترین شخصیت مسلمانان اهل تسنن این کشور است با ارسال نامهاى براى ژاک شیراک تعجّب خود را نسبت به منع حجاب اعلام کرد، مفتى سوریه خاطر نشان ساخت حجاب یکى از اصول مذهبى است و باید دولت فرانسه این طرح را لغو کند. علامه شیخ حسین فضل اللّه رهبر شیعیان لبنان این اقدام را تعرّض آشکار به حقوق مسلمانان خواند و گفت حفظ حجاب واجب است و یک تعهّد مذهبى نظیر دیگر وظایف دینى است و رعایت نکردنش گناه مىباشد. گروههاى اصلى مسلمانان فرانسه در واکنش به این لایحه اعلام کردند چنین طرحى موجى از انزجار، نفرت و خشم مسلمین را به همراه داشته که عواقب ناگوارى به بار مىآورد و ناقض آزادى مذهب بوده و بىعدالتى را رواج مىدهد. هزاران نفر که اکثراً از زنان مسلمان ساکن فرانسه بودند با فریاد حجاب انتخاب ماست در اعتراض به طرح ممنوعیت حجاب در مدارس و محلهاى کار خویش در خیابانهاى پاریس دست به تظاهرات زدند. حتى مجمع کلیساهاى فرانسه از ژاک شیراک خواست استفاده از روسرى را براى دختران مسلمان در مدارس دولتى ممنوع نکند. کلیساهاى کاتولیک رومى، پروتستان و ارتدوکس با تنظیم نامهاى خطاب به شیراک اعلام نمودند تصویب قانون مبارزه با پوشش اسلامى نمىتواند مناقشه به وجود آمده در خصوص این که آیا حجاب مذهبى نقض قانونى جدایى دین از سیاست را دارد حل کند. کاردینال ماریوفرانچسکو - بالاترین مقام قضایى واتیکان - نیز مخالفت خود را با قانون فرانسه در خصوص حذف نشانههاى مذهبى اعلام کرد و گفت: این خطر وجود دارد که این اقدام به نفى برخى مذاهب بیانجامد.(13) امید آن که زمامداران فرانسه به خود آیند و بیش از آن موجبات خشم و ناراحتى مسلمانان جهان را فراهم نسازند و به این حقیقت وقوف یابند که حجاب یک انتخاب از سوى انسان مسلمان است و در کشورى دموکراتیک و مدعى حمایت از حقوق بشر این انتخاب آگاهانه را از مردم مسلمان سلب ننمایند. پاورقی ها:پىنوشتها: - 1. جغرافیاى کامل جهان، حبیب اللّه شاملویى، ص 757؛ سرزمین اسلام، ص 548. 2. کشورهاى جهان، عبدالحسین سعیدیان، ص 566. 3. ریشهیابى نام و پرچم کشورها، رسول خیر اندیش - سیاوش شایان، ص 158 - 156. 4. صحنههاى تکان دهنده در تاریخ اسلام، محمد عبداللّه عدنان، ص 57 - 52. 5. مسایل ژئوپلتیک اسلام، دریا و آفریقا، ایولاکست، ترجمه دکتر عباس آگاهى، ص 15. 6. روزنامه اطلاعات، شمارههاى 19735 و 19781. 7. مسلمانان در اروپا، برنارد لوئیس - دومینیک اشنایر، ترجمه محمد حسین آریا، ص 105 - 102. 8. مأخذ قبل، ص 122 - 118. 9. سرزمین اسلام شناخت اجمالى کشورها و نواحى مسلمان نشین جهان، از نگارنده، ص 552 - 551. 10. مسلمانان اروپاى غربى، جورجن نیلسن، ترجمه سیدمحمد روئین تن، ص 33 - 31. 11. سوره نور، آیه 30. 12. نک: همان سوره، آیات 31 - 30. 13. آگاهىهاى مربوط به تحلیلهاى این بخش از مقاله، از منابع ذیل اخذ گردیده است: هفته نامه بعثت، شمارهاى 1178 و 1179، روزنامه جمهورى اسلامى، شماره 7112، روزنامه جام جم، شماره 1049؛ روزنامه اطلاعات، شماره 22976 و 22983 ؛ کیهان، شمارههاى 17867 و 17873 ؛ گلبانگ مسجد، شماره 26؛ اخبار صدا و سیماى جمهورى اسلامى ایران در هفتههاى اخیر، گزارشهاى خبرى رادیو معارف در دیماه و بهمن سال جارى، هفته نامه خبرى افق حوزه، پیش شماره 40. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 108 |