تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,789 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,974 |
مسئولین امور پاسخ دهند! | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1389، شماره 271، اردیبهشت 1389 | ||
نویسنده | ||
محمدتقی رهبر | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
حدود چهل سال پیش در یکى از مجلات عصر طاغوت مقالهاى را خواندم با این عنوان: «شما را به خدا دخترانتان را به لندن نفرستید». نویسنده مقاله با سوگند و تأکید از پدران و مادران خواسته بود دخترانشان را به لندن نفرستند. در مقام بیان دلیل این امر ماجراى تلخى را به تصویر کشیده بود با این مضمون که برخى دختران با عنوان تحصیل به لندن مىروند و آنجا به دام دلالان فساد و باندهاى فحشاء مىافتند و والدین آنها خبر ندارند بر فرزندانشان به جاى تحصیل در خارج کشور و آن فضاى فاسد و آلوده چه مىگذرد! دخترانى که بدون سرپرست در محیط فاسد غرب رها مىشوند و اگر سرپرستى نداشته باشند یا تعهّد اخلاقى و ایمانى در کار نباشد هر اتّفاقى براى آنها ممکن است رخ دهد. خاطره تلخ آن گزارش هنوز مرا رنج مىدهد، چرا که غیرت دینى و ملّى و انسانى نمىتواند بپذیرد که ناموس هموطنان طعمه صیّادان ناموس و دزدان عفّت و شرف این آب و خاک باشد. این یک ماجرا. ماجراى دیگر: حدود ده سال قبل براى منبر و تبلیغ به امارات رفته بودم، گزارشات تلخى را از فساد اخلاقى برخى زنان در این کشور عربى برایم نقل کردند و در بازگشت از سفر مقالهاى را در پاسدار اسلام با عنوان «پاسدارى از صدور ارزشها» نوشتم و به مسئولین امر و سفارت و مسئولان گذرنامه هشدار دادم که تمهیداتى بیندیشند که زنان و دختران بىصاحب نتوانند آزاد و بدون هیچگونه محدودیت قانونى و بدون سرپرست به خارج بروند و ننگ و بدنامى به بارآورند که براى هر ایرانى شکننده و خفتبار است.... آن مقاله براى برخى مسئولین سفارت آن روز سنگین آمد وطرح آن را به مصلحت ندیدند و بر آن علامت سؤال گذاشتند و به جاى اینکه از این اخطار و هشدار درس عبرت بگیرند و چارهاندیشى کنند، در مقام انکار برآمدند ولى نه آن انکار و علامت سؤال مىتوانست واقعیت را عوض کند و نه اقدامى مناسب انجام گرفت که اداره گذرنامه و مسئولین سفارت و سایر دست اندرکاران امور به این مسئله که به آبروى نظام و حیثیت و شرف ایرانى پیوند خورده بطور جدّى برخورد کنند و قانونى تدوین شود که زنان جوان و دختران بدون داشتن همراه و محارم نزدیک مانند: پدر یا شوهر. حق سفر کردن به خارج را نداشته باشند مگر در مواردى که صددرصد اطمینان به امنیّت اخلاقى باشد. این هم ماجراى دیگر... در روزهاى اخیر صفحات روزنامهها اخبار و گزارشهائى را از قاچاق زنان و دختران ایرانى منتشر کردند که براى همه مایه تأسف و تأثر بود. یکى از کارشناسان آسیبهاى اجتماعى در اینباره گفت: بیشتر زنان و دخترانى که به خارج کشور قاچاق مىشوند به عنوان تاجر و به همراه کارفرماى خود از کشور خارج مىشوند و متأسفانه هیچ قانونى براى جلوگیرى و ممانعت از خروج این افراد وجود ندارد! بیکارى در جامعه و نبود امکان تأمین معاش از سوى خانوادهها موجب رشد 57 درصدى طلاق و کاهش چهار درصدى ازدواج در جامعه شده... افزایش طلاق و فقر در جامعه موجب فرار دختران و زنان به خارج کشور و تن دادن به روسپیگرى براى تأمین هزینههاى زندگى خود براى دستیابى به زندگى بهتر در خارج کشور است... این کارشناس مىافزاید: زنان مهاجر به امید دست یافتن به زندگى بهتر به خارج کشور مىروند در حالى که مسلّماً زندگى بدترى در انتظار آنهاست اما آنها دیگر راه بازگشتى ندارند و به علّت اینکه خانواده و جامعه دیگر پذیراى آنها نیست مجبورند وضع خفتبار خود را براى همیشه تحمّل کنند. اینها گوشهاى از واقعیات اجتماعى ماست که وضع اسفبار برخى زنان و دختران را به نمایش مىگذارد و اگر چارهاندیشى نشود جامعه را دستخوش آلودگى و بىثباتى و فروپاشى خانودادگى خواهد ساخت. افزون بر این، اعتبار و آبروى ما را در چشم جهانیان مخدوش مىسازد. انکار و تکذیب این ماجراى تلخ هیچ واقعیتى را عوض نمىکند از سوى دیگر وزیر محترم اطلاعات طى مصاحبهاى قاچاق زنان و دختران به امارات را کذب محض خواندند که ما نیز امیدواریم چنین باشد. و ابداً دوست نداریم این گزارشات واقعیّت داشته باشد! در عین حال اگر ما چشم خود را بر روى واقعیات ببندیم و یا از باب پرهیز از اشاعه فحشاء بر آن پرده کتمان افکنیم آیا مىتوانیم از باندهاى فساد که در داخل کشور لحظه به لحظه کشف مىشود و خانههاى تیمى فحشاء و دلالهاى زن و مرد براى فاسد کردن پسران و دختران چشمپوشى کنیم؟! آیا از ماجراهاى آشکارى که در خیابانهاى شهر و در کنار معبرها بوسیله سرنشین اتومبیلها و چانه زدنها اتفاق مىافتد مىتوانیم غمض عین کنیم؟! آیا کشف حجاب نوین که نوع دیگرى از کشف حجاب عصر پهلوى است، بر کسى پوشیده است؟ آیا مواضع انفعالى دست اندرکاران امور و بىتفاوتى عمومى در برابر تجاهر به فسق و فساد را مىتوان انکار کرد؟! چه کسى باید پاسخگوى این وضع ناهنجار باشد؟ مسئله بىحجابى نوین حتى دختران دانشآموز به حدى شرمآور شده که هر مسلمان غیرتمندى را به شگفتى و تأسف وا مىدارد و نمىدانیم چرا بىتفاوتى حاکم شده و اقدامى جهت پیشگیرى از توسعه این وضع ناهنجار نمىکنند؟ از سازمانهاى امر به معروف و نهى از منکر تنها نامى مانده و بس، با تعدادى پرسنل و چند صندلى و میز در یک دفتر کار نمىتوان جلوى منکرات را گرفت. سکوت و بىتفاوتى در برابر بدنهاى نیمهعریان و لباسهاى چسبان تا آنجا پیشرفته که نمایشگاهها و دانشگاههائى که از پول و خون این ملّت شهید داده تغذیه مىکنند. عرصه نمایش مد و زیبائى و ساق و دست و بازو و زلفهاى رنگآمیزى زنان و دختران جلف و بىهویت شده است و گاهى همینها به حج و زیارت هم برده مىشوند و در حرمین شریفین آبروى شیعه را جلو چشم دشمنانمان مىبرند و کسى پاسخگو نیست؟ نه مدیریت دانشگاهها و نه نهاد نمایندگى نه گروه معارف هیچکدام در برابر این وضع اسفبار که تدریجاً دامنگیر همه فرزندان این جامعه خواهد شد عکس العملى جدى نشان نمىدهند! کاربجائى رسیده که در برخى دانشگاهها که وابسته به نهادهاى تبلیغاتى اسلامى است جلوههاى فساد و بدحجابى و عکسهاى سکس خارجى در نمایشگاه هنر در فضاى بىتفاوتى همه را به شگفتى وامىدارد. چه کسى باید پاسخگوى این لجام گسیختگى و هرج و مرج اخلاقى باشد؟ مسئول آن نهاد؟ مسئول دانشگاه و یا کسى دیگر؟! این وضع داخل کشور است و در فضاى حکومت اسلامى، وضعى که فریاد اعتراض همه دردمندان را برآورده اما دستگاههاى فرهنگى و اجرائى نه تکانى مىخورند و نه ابراز تأسف و نه اقدامى مناسب! همه سر به زیر افکنده و به راه خود مىروند مانند مسائل دیگرى چون تورّم و گرانى و... مخصوصاً در سالهاى اخیر که سیاست تساهل و تسامح و آزادى با رهآوردى تأسف بار حاکم گردید، مجال براى هنر و سینما و طبع و نشر آنگونه که دشمنان مىخواستند فراهم کرده و سیر صعودى یافته است. امروز سدها شکسته است و خاکریزها که مانع ظهور مفاسد بود فرو ریخته و انقلابى دیگر باید تا با این هرج و مرج بتوان مقابله کرد. گستاخى و جسارت تا بدانجا پیشرفته که هنرمندان دوره گرد و سودپرست با استفاده از امکانات کشور آن فیلم کذائى را مىسازند و لباس مقدّس روحانیت را بر تن دزد مىکنند و صحنههاى کمدى و تمسخرآمیز پیش روى میلیونها تماشاچى به نمایش مىگذارند تا ارزشها را پایمال کنند و قداستها را بشکنند تا فضاى بیشتر براى نشر فساد و اشاعه فحشاء فراهم آید چرا که دشمن فهمیده که تا اسلام و قرآن وجود دارد و تا روحانیت شیعه تن به بیگانه نمىدهد و چون سدّ استوار ایستاده است زمینه نفوذ و بازگشت ندارد. پس باید این حرمتها شکسته شود حتى به دست خودىها و با مجوز همان وزارتخانهاى که مىبایست حامى فرهنگ اسلامى باشد و از وزرا و مسئولین رده بالا دعوت مىشود که خود و خانوادههایشان هم بیایند این فیلم را ببینند و به تماشا بشینند و آنها مىآیند و هیچ عکسالعملى نشان نمىدهند... از این ماجراهاى تلخ آنقدر زیاد است که در این مقال قطرهاى از دریائى را نمىتوان به تصویر کشید. چه کسانى باید پاسخگو باشند؟ روزى قدرت و قانون و حکومت و حاکمیت در دست ما نبود هرگونه تبهکارى که در کشور مىشد ما مسئول نبودیم. امروز با گذشته فرق دارد. ماچه بخواهیم چه نخواهیم حکومت از آن دینداران و روحانیت است. هرکس هرکار زشتى بکند گناهش را به گردن ما مىاندازند و ما باید پاسخگو باشیم! پاسخگوى خدا و پیغمبر(ص) و مردمى که هستى خود و جوانان عزیزشان را تقدیم این انقلاب کردند تا پس از قرنها اسلام در کشور حاکم شود و ما نگاه مىکنیم و فرصتها را از دست مىدهیم و جایگاه خود را نمىشناسیم، مىترسیم و مرعوبیم و دشمن هر آنچه مىخواهد مىکند و دوستان مسئولیت ناشناس به نظاره مىنشینند. با پول این ملّت تفریحگاه و ورزشگاه حتى به نام انقلاب درست مىشود، بودجههاى کلانى را به کام مىکشد اما تفریح و تفرج آن عمدتاً در اختیار کسانى است که مد و لباس و اندام خود را به نمایش مىگذارند! و وعده دیدار مىگذارند! بازارها، خیابانها ،نمایشگاهها، مدارس، دانشگاهها و حتى ادارات و هواپیماها تدریجاً دارد رنگ دیگرى مىگیرد. استحاله فرهنگى در هنر وسینما و تبلیغات سینمائى و جلد مجلات با تصاویز زنان رنگ و روغن شده و داستانهاى عشقى و بدآموزىهاى اخلاقى رو به افزایش است. ماهوارههاى بیگانه و دلالان فساد از آن طرف مرزها پیام مىفرستند. الگوى لباس مىدهند و تولیدىهاى لباس در کشور اسلامى ما آنرا اجرا مىکنند و کسى نیست این تولیدىهاى لباس را مؤاخذه کند. برخى مردابهاى فساد، پارتىها، خانههاى تیمى، باندهاى فساد است که با کارگردانى دلالان وجود دارد و هنگامى که نیروهاى بسیجى یا مردمى یا انتظامى کشف مىکنند و تحویل محاکم و زندان مىدهند چند روزى آب به پوستشان مىرود و به جاى اینکه مردان و زنان دلال و دلاله را به عنوان مفسدان اخلاقى و اجتماعى به دار مجازات بسپارند، رها مىکنند! و آنها به جامعه مىآیند و فساد و موارد و قاچاق دختران را بار دیگر سامان مىدهند.ضعف دستگاه قضائى و اجرائى و بىقانونى و عدم هماهنگى عواملى است که زمینه رشد میکروب فساد را فراهم ساخته. از سوى دیگر نداشتن یک برنامه منسجم و ریشهیابى مفاسد فرهنگى و اجتماعى و بسیارى از ضعفهاى دیگر تشکیلاتى که براى آن صرف وقت نشده و پیگیرى نبوده و در حد شعار و نوشتههاى دیوارى باقى مانده است این هم وضع گذشته ما... و اکنون مجال دیگر فرا رسیده مجالى که اگر از دست برود همه چیز از دست رفته است. حرکت در جهت دگرگونى و سازندگى هماهنگ با مبانى اسلام و انقلاب در قالب چشمانداز بیست ساله ما را بر آن مىدارد که ساز و کار آن را از نو بازسازى کنیم. «معالم از دست رفته دین را» به فرموده امیرالمؤمنین(ع) به جایگاهش بازگرداینم. «لزوا المعالم من دینک» این مسئولیت بر دوش همگان سنگینى مىکند از صدر و ذیل و خرد و کلان. در این میان مجلس شوراى اسلامى با ترکیب جدید آن باید دوباره به مطالعه و قانونگذارى بنشیند گرههاى کور قانونى را با شجاعتى در خور انقلاب بگشاید با سؤال و پیگرى مسئولان را به پاسخگوئى فرا خواند، فرامین و رهنمودهاى رهبرى را سرلوحه عمل خود سازد و در جبهههاى فرهنگ، اقتصاد تمام توان خود را بکار گیرد چرا که این دو از یکدیگر منفک نیستند و بىتردید یکى از عوامل رواج و توسعه مفاسد فرهنگى و اخلاقى را باید در مفاسد اقتصادى جستجو کرد. به امیدهائى که به مجلس دوخته شده با جدّیت و سرعت باید پاسخ داد و البته دولت و وزارتخانهها باید همکارى کنند تا افقى روشنتر گشوده شود. و همه در آزمون سربلند گردیم. مرزهاى خروج از کشور بویژه فرودگاهها که گذرگاه قاچاق انسان است به کنترل درآید، قانون ممنوعیت خروج زنان و دختران بدون ولىّ شرعى و قانونى در مجلس به تصویب رسد و به اجرا درآید، فیلم و هنر و سینما و کتاب و روزنامه و صدا و سیما تحت نظارت دقیق درآید. امر به معروف و نهى از منکر احیاء گردد و بدون ملاحظه با مفاسد و ریشههاى خلاف برخورد شود. آحاد مردم نیز در این جهاد مقدس همکارى کنند. چشم به راه افق روشنتر باشیم. پاورقی ها: | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 138 |