تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,762 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,968 |
آسیبشناسى وضعیّت خدمت رسانى | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1389، شماره 271، اردیبهشت 1389 | ||
نویسنده | ||
سید محمدباقر رکنى | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
قسمت چهارم
مقدمه
همان گونه که ذکر شد تلقى ما از نامگذارى سال گذشته با عنوان نهضت خدمت رسانى به مردم توسط رهبر فرزانه کشورمان بیش از آنکه جنبه صرفاً یادآورى داشته باشد جنبه هشدارى دارد. چرا که معظم له در آغاز سالهاى اخیر مکرراً مواردى چون رعایت انضباط اجتماعى، وجدان کارى و رفتار علوى را، گوشزد نمودهاند. و ظاهراً تأکید ایشان به احیاء نهضت خدمت رسانى عمومى، بیانگر نارسائى و ضعف کاملاً مشهودى است که در وضعیت ارائه خدمات و انجام وظایف آحاد مردم خصوصاً نظام ادارى کشورمان وجود دارد. لذا به نوعى مخاطب اصلى سخنان رهبر عزیزمان کارگزاران، مسئولان و تصمیم گیرندگان سطح کلان جامعه مىباشند. به همین دلیل وضعیت عمومى خدمات رسانى در جامعهمان را کالبد شکافى کرده و علل مختلف آن را بررسى کردیم. همچنین یادآور شدیم که علت اصلى نحوه نامناسب ارائه خدمات در نظام ادارى کشورمان عدم احساس مسئولیت واقعى افراد(عدم مسئولیت پذیرى) نسبت به سرنوشت فردى و اجتماعیشان مىباشد. به همین خاطر مطالبى در باب اهمیت و مراتب مسئولیت پذیرى انسان نسبت به خداى خود، جامعه و نفس خودش عنوان گردید و بیان شد که ریشه اصلى بروز ناهنجارىها و نابسامانىهاى شخصى و اجتماعى در سطح یک جامعه، همان عدم مسئولیت پذیرى (پاسخگو نبودن به خدا، جامعه، خود) انسان است. در ادامه به لحاظ ارتباط موضوعى این نوشتار مطالبى راجع به ارج و منزلت شهید و فرهنگ شهادت و اهمیت بسیار زیاد اهتمام ورزیدن به امور دیگران که مقدمه خدمت رسانى است مطالبى ذکر گردید. همچنین از مسئولیت پذیرى انسان به عنوان بستر و زمینه تعامل فرهنگ خدمت رسانى و فرهنگ شهادت سخن به میان آمد. ضمناً اشاره شد که پیدایى و ایجاد حقوق و قوانین گوناگون حاکم بر نظام اجتماعى زندگى انسانها در سایه پذیرش مسئولیت و پاسخگو بودن انسان به جهات مختلف صورت مىگیرد. و اگر شخصى به وظایف و تکالیفش به طور صحیح عمل نکند در واقع حقوق دیگران را تضییع یا به عبارتى به حقوق ایشان تجاوز نموده است. در آسیبشناسى وضعیت خدمات رسانى جامعه نیز مشخص شد روحیه تعاون و دستگیرى کردن از یکدیگر که از پیشینه فرهنگى و اعتقادى مردم نشأت گرفته در باورهایمان وجود دارد لکن در بحث نظام ادارى مىبینیم که این روحیه عالى انسانى (خدمت رسانى به مردم) نتوانسته جایگاه مطلوب و رضایتبخشى را از آن خود کند. پیشنهادات و راهکارهاى عملى با توجه به پیشینه این نوشتار، ذکر مواردى به عنوان پیشنهاد و راهکارهاى کاربردى جهت اصلاح ساختار وضعیت خدمات رسانى عمومى از جمله نظام ادارى کشور ضرورى به نظر مىرسد. گرچه برخى پیشنهادات اثرات خود را در دراز مدت نشان مىدهند. چرا که تغییر و اصلاح یک فرهنگ که سالهاست به صورت هنجار عمومى و روال عادى درآمده موضوعى نیست تا ظرف مدت کوتاهى به نتیجه مطلوب برسد، لکن شد نیست. آموزش، آموزش، آموزش از کودکى(آشنایى با نام کار) اگر به دنبال ایجاد یک نگرش و فرهنگ جدید در جامعه هستیم راهى جز نهادینه کردن و شروع آن از ابتداى زندگى افراد وجود ندارد. «العلم فى الصغر کالنقش فى الحجر». سالهاى متمادى است که در مدارس «آب»، «نان»،«انار» و «سیب» به عنوان اولین و مهمترین مفاهیم زندگى وارد ذهن فرزندان ما مىشود. اما نتوانستهایم با همان زبان کودکانه به او بیاموزیم که «آب و نان» با چه زحمتى به دست مىآید. چه مىشود در کتاب اول دبستان وقتى حرف «ک» تدریس مىشود به جاى «کشک» و «آش» از کلمه «کار» و «کوشش» استفاده کنیم؟ و معلم به جاى توضیح اندر فواید «کشک و آش»، در مورد کار و تلاش و نتایج آن با بچهها صحبت کند. وقتى کودک در مدرسه با کلمه کار آشنا شد و در محیط منزل یا اجتماع هم مفهوم آن را از والدین و دیگران تجربه کرد خودبهخود مىآموزد که تا کار و تلاش نکند مزدى هم دریافت نمىکند و تا پولى به دست نیاورد «از آب و نان» هم خبرى نیست. عقل و اندیشه کودکان را دست کم نگیریم و تصور نکنیم که آنها همیشه بچه و جاهل هستند و تمام چیزهایى که ما مىفهمیم آنها نمىفهمند. اگر اینگونه بود سفارش نمىکردند که مىتوان با جنین در شکم مادر، از 5 ماهگى تکلم کرد. مهم این است که با شناخت کافى از اصول تربیتى و پرورشى، در هر سن و موقعیتى از زندگى کودکانمان، به فراخور حالشان با آنها رفتار شود. پس مىتوان از ابتدا به جاى تبلیغ و ترویج روحیه مصرف گرایى و خوردن و آشامیدن، روحیه تولید و کار و کوشش را به کودکانمان آموزش دهیم. البته وظیفه تجدید نظر و اصلاح بنیادین در مفاد درسى کودکان به عهده نهادهاى آموزشى و تربیتى جامعه خصوصاً مدارس و خانوادهها است که این امر خطیر هم مستلزم درایت و تخصص کافى مىباشد. آموزش در نوجوانى (آشنایى با مفهوم و فواید کار) تأکید ما بر آموزش مبتنى بر این است که طبق توصیه صاحب نظران علوم تربیتى دو رکن اساسى آموزش و پرورش و نحوه تربیت از سنین کودکى تا جوانى، به طور قابل ملاحظهاى در شکلگیرى کلى شخصیت افراد مؤثر است. همانگونه که در فصل 5 توضیح داده شد مفهوم کار و تلاش در جامعه ما خصوصاً در نظام ادارى، بیشتر به صورت گذران عمر و رفع تکلیف است. لذا انجام کار شکل روزمرگى و کسل کنندهاى به خود گرفته است. کودکان و نوجوانان ما باید بیاموزند که هدف از کار و تلاش در وهله اول، ایجاد نشاط و طراوت جسم و روح و در مرحله بعد استقلال و سازندگى جامعه را به دنبال دارد. اگر به جاى تنبلى و فرار از کار (که در بسیارى از سازمانها و ادارات جامعه ما مشهود است) روحیه عشق و علاقه به سعى و تلاش بر اندیشه افراد حاکم شود، آن وقت مىبینیم که استعدادهاى نهفته در درون انسانها آنها را به چه پیروزى و موفقیتهاى چشمگیرى نایل مىسازد. تنوعطلبى و میل به ترقى و پیشرفت از نشانههاى عشق به کار و کوشش است. و بر عکس خمودى و سستى محصول نگرش انجام کار به عنوان رفع تکلیف است. نکته: به طور تجربى شاید هم در جامعه دیده باشید اغلب افرادى که در خانوادههاى سخت کوش و پرتلاش از لحاظ کارهاى فیزیکى بزرگ شدهاند به طور طبیعى در بزرگسالى هم آن روحیه علاقه به کار در آنها دیده مىشود. حتى اگر در مشاغل ادارى و دفترى هم مشغول به کار باشند، به نحوى خود را با کارهاى فیزیکى و بدنى مشغول مىکنند. این که مىبینید در کشورى مانند ژاپن هر از چند روزى یک مدل جدید از محصولات مختلف با آخرین فناورى به بازار عرضه مىشود، از همین روحیه عشق به کار، تنوعطلبى و راضى نبودن به وضعیت موجود ناشى مىشود. و تا علاقهاى به تلاش و جدیت در افراد به وجود نیاید، سخت کوشى و تلاش بىوقفه نیز حاصل نمىشود. براى تقویت این خصلت در نوجوانان مىتوان به انجام کارهاى فنى و فیزیکى توأم با تحصیل درس در سالهاى نوجوانى اشاره کرد.(البته به تدریج و با رعایت میزان توانایى و علاقه افراد) این امر باعث مىشود نوجوانان ضمن درس خواندن در طول دوران مدرسه، پس از پایان دوره دبیرستان در یک حرفه یا رسته شغلى نیز صاحب تجربه و مهارت بشوند. مردم باورى این موضوع نیز ریشه در تربیت خانوادگى و سازمانى افراد دارد. و به همان مسئله آموزش و تربیت برمىگردد. ترویج فرهنگ مردم مدارى از عوامل مؤثر در ارائه خدمات مفید و مؤثر به مردم است. قال على (علیه السلام): «یا بنى...احبب لغیرک ما تحب لنفسک، و اکره له ما تکره لها؛(1) امام على (علیه السلام): اى پسرم...دوست بدار بر دیگرى آنچه را که براى خود دوست دارى و آنچه را که براى تو ناملایم و ناگوار است، بر دیگران نیز کراهت بار تلقى کن.» خود را به جاى مردم فرض کردن یعنى همدردى و همدلى یعنى اهتمام داشتن به امور دیگران. فراموش نکنیم که تقویت این روحیه در کودکانمان و حتى در محیطهاى کارى باعث افزایش احترام و تواضع نسبت به مردم مىشود. خلاف آن چیزى که به شکل روحیه طلبکارى نسبت به ارباب رجوع در سازمانها و دستگاههاى مختلف ادارى جامعه ما - به صورت غالب - رواج دارد. این را نیز بدانیم حقوق ماهانهاى که کارمندان از دولت دریافت مىکنند از قبل بیت المال و به عبارتى از جیب همه مردم تأمین مىشود. بنابراین لازم است در نگرش خود نسبت به ارباب رجوع تجدید نظر اساسى صورت بگیرد. در این خصوص مطالعه و تدبر در منابع معتبر از جمله رساله حقوق امام سجاد(علیه السلام) در خانه و محل کار پیشنهاد مىگردد. برگزارى برخى مسابقات بین کارمندان و کارگران از منابع فوقالذکر نیز تا اندازهاى سبب آشنایى افراد با وظایف و تکالیفشان در زندگى مىشود. الگو سازى الگوسازى یعنى اینکه وضعیت جوامع پیشرفته به دقت مطالعه شود و مطابق با فرهنگ خودمان از تجربیات مفید آنها بهرهبردارى کنیم. آنتونى رابینز از الگوسازى، به عنوان «مدل سازى» تعبیر مىکند و مىگوید «مدل سازى» بررسى راههاى رفته دیگران است.(2) «بزرگترین مدل سازان دنیا ژاپنىها هستند. راز معجزه خیره کننده اقتصاد ژاپن در چیست؟ ابتکار درخشان؟ گاهى چنین است. به هر حال اگر تاریخچه صنعت را در بیست سال گذشته مطالعه کنید مىبینید که تعداد بسیار کمى از محصولات جدید پر اهمیت و یا پیشرفتهاى فنى از ژاپن آغاز شده است. ژاپنىها به راحتى فکرهاى نو یا محصولات تازه را که در جاهاى دیگر ساخته مىشود، از انواع اتومبیل گرفته تا اجسام نیمه هادى، مىگیرند آن را به طور بسیار دقیق مدل سازى مىکنند و سپس اجزاء خوب آن را نگهداشته بقیه را با اجزاء بهتر جایگزین مىسازند.»(3) الگو سازى به عنوان یک روش خردمندانه در هزینه و وقت نیز صرفه جویى مىکند. یعنى نیازى به تکرار «آزمون و خطا» جهت دستیابى به نتیجه نیست. براى شروع مىتوان از تجربیات موفق کشورهاى جنوب شرق آسیا مانند: سنگاپور و مالزى نیز که تشابهات فرهنگى بیشترى با جامعه ما دارند، استفاده کرد. ضمن اینکه از آیات و روایات و سیره اهل بیت (علیهم السلام) نیز مىتوان با دقت و ظرافت الگوبردارى کرد، مطالعه سرگذشت افراد و جوامع موفق نیز مىتواند چراغ راه خوبى براى ترقى و پیشرفت باشد. پیشنهاد مىشود از کتابهاى فراوانى که در این زمینه موجود مىباشد هم در اداره جهت مدیران و کارکنان و هم در منزل براى مطالعه کلیه افراد خانواده استفاده شود. داشتن دیدگاه علمى و اصولى از معضلات بزرگى که بر نظام ادارى و حتى غیر ادارى (کارهاى فنى، تعمیراتى و خدماتى) جامعه ما سایه افکنده نداشتن نگرش صحیح علمى و به اصطلاح کارشناسانه است. با گذشت ربع قرن از پیروزى انقلاب هنوز به صورت عملى، تکلیف «تلفیق تعهد و تخصص» افراد در بخشهاى مختلف مشخص نشده است. و مجموعه ارائه خدمات رسانى جامعه ما به جاى اینکه مدون و منظم باشد، بیشتر حالت «کجدار مریز» است. که با استفاده از روش الگوسازى تا حدود زیادى مىتوان از شیوع نگرش غیر اصولى و غیر منطقى در سیستم اجرایى امور جلوگیرى کرد. شایسته سالارى از مهمترین عوامل رشد و ترقى یک مجموعه (سیستم) وجود افراد لایق و کاردان در سمتهاى مختلف اجراى امور است. بیشترین نمود شایسته سالارى در انتصاب مدیران یک سازمان، شرکت یا حتى یک مجموعه چند نفره مشخص مىشود. چرا که «الناس على دین ملوکهم». قرار گرفتن افراد در پستهاى سازمانى بر اساس شایستگى و توانائى هایشان علاوه بر جلوگیرى از هدر رفتن انرژىهاى مادى (هزینهها) و معنوى (فرسایش انگیزه نیروى انسانى) سبب پیشرفت و بالندگى مجموعه (سیستم) نیز مىگردد. متأسفانه بعضاً شاهد هستیم علیرغم تکرار شعار شایسته سالارى، هنوز این مقوله مهم لباس واقعیت به تن نکرده است و نظام فرسوده و خسته ادارى ما از معضل «غیر شایسته سالارى» در رنج و عذاب است. وقتى که از منظر صحیح علمى و اصولى به مدیریت امور توجّه نشود نتیجه این است که با حاکم شدن هر جناح فکرى در رأس نظام تصمیمگیرى کشور، بنابه خواست و سلیقه جناح حاکم عمل مىشود. و این دور تسلسل باطل باعث وارد آمدن خسارات و زیانهاى جبران ناپذیرى مىشود که آیندگان بیش از نسل فعلى از مضار آن صدمه خواهند دید. همان طورى که نسل فعلى جامعه وارث عملکرد بد، ناصواب و غیرخردمندانه سلاطین بى کفایت قاجار و پهلوى است. (منظور مقایسه دوران شکوهمند بعد از انقلاب با قبل از انقلاب نیست، بلکه مقصود ما این است که اگر جامعهاى خوب یا بد عمل کند، آیندگان آن جامعه نیز به همان میزان از عملکرد خوب یا بد نسل پیشین بهره مىبرند.) ایجاد انگیزه وجود انواع محرکها جهت ترغیب و تشویق افراد به سمت انجام صحیح وظایف از لوازم ضرورى یک مدیریت کارآمد در امر ارائه خدمات است. که این محرکها یا انگیزهها هم مىتوانند مادى و هم معنوى باشند. افرادى که با ایمان قوى و هدف مشخص کار انجام مىدهند بیشتر از انگیزههاى معنوى بهره مىگیرند. وجود انگیزه است که عشق به کار و شوق به پیشرفت را مىآفریند. مک کللند(4) تحقیقات گستردهاى راجع به «انگیزه پیشرفت»(5) در افراد انجام داده است و در مورد اینکه چگونه شخص به صورت یک فرد پیشرفت کننده در مىآید معتقد است: شیوههاى تربیتى و پرورش کودکان عامل اساسى میل به پیشرفت است، اما بزرگسالان نیز تغییر پذیرند و مىتوانند نیاز به پیشرفت بیشترى کسب کنند. وى مىگوید جوامعى که نیاز بسیار به پیشرفت نشان مىدهند بعدها به رشد اقتصادى و وفور نعمت مىرسند. کشورهائى که نیاز پیشرفت اندکى دارند با انحطاط اقتصادى مواجه مىگردند.(6) بنابراین هم شیوه تربیتى کودکان و هم بررسى نیازهاى سازمانى افراد توسط مدیران یک مجموعه مىتواند در تقویت میل به پیشرفت و موفقیت سازمان و کیفیت ارائه خدمات مؤثر واقع شود. واقع بینى در نظام تشویق و تنبیه متأسفانه برخى اوقات نظام تشویق و تنبیه کارکنان در ادارات تابع اظهار نظرهاى شخصى و سلیقهاى است. بارها مشاهده مىشود که تفاوت چندانى بین افراد پرکار و زحمتکش با دیگرانى که قصد دارند از زیر کارها و مسئولیت پذیرىها فرار کنند وجود ندارد. این رفتار غیرمنصفانه و تبعیضآمیز باعث کاهش انگیزه و رغبت اشخاص پرکار و همچنین گستاخى و تنبلى بیشتر افراد کم کار مىگردد. «هرگز در ستایش از کارمندى که کار خود را به موقع تمام مىکند کوتاهى نکنید. این عمل نه تنها در فرد ایجاد انگیزه مىکند بلکه یک نمونه مثبت براى دیگر کارمندان مىشود.»(7) نکته دیگرى که ضعف نظام تشویق و تنبیه در ادارات ما را نشان مىدهد این است که تقریباً در کلیه جلسات تودیع و معارفه مدیران سطوح مختلف از زحمات مدیر قبلى با تعداد قابل توجهى هدایا که عمدتاً از بیت المال تهیه شده تقدیر و تمجید مىشود و اصلاً یا کمتر نقایص و کاستىهاى اجرایى شخص مدیر تودیعى به دیگران بازگو مىشود. در حالى که یک سرى از عزل و نصبها به دلیل بىکفایتى مدیر قبلى مىباشد. لذا این تصور در اذهان عموم به وجود آمده که هیچ تفاوتى بین عملکرد منفى یا مثبت مدیران و کارکنان وجود ندارد و چه بسا یک مدیر نالایق را به سمتهاى مهمترى نیز بگمارند. لذا پیشنهاد مىگردد واقع بینانه و با عدل و انصاف و به گونهاى که مایه پندآموزى و عبرت دیگران باشد (ایجاد حس امیدوارى و رغبت در افراد درستکار و ایجاد تنبه و ندامت در افراد کم کار) نظام تنبیه و تشویق اعمال گردد. کاهش هزینههاى غیرضرورى فراموش نکنیم که طبق بررسىهاى صورت پذیرفته 34 کارکنان نظام ادارى ما اضافه بر سازمان تشخیص داده شدهاند. یعنى در حالت عادى 34 هزینههایى که انجام مىشود (از قبیل: پرداخت حقوق ماهانه، استهلاک فضاى ادارى، هزینه انرژى و...) اضافه بر نیاز واقعى نظام ادارى جامعه است. حال اگر حساسیتى نیز به رعایت هزینههاى جارى در ادارات نشود، جز کاهش کارایى(بازدهى) چیز دیگرى حاصل نمىشود. نتیجه افزایش هزینههاى غیر ضرورى بعضاً در کسر بودجه سالیانه کشور خود را نشان مىدهد. (سال 82 دولت مجبور شده است به دلیل کسر بودجه، از هزینههاى غیرضرورى ادارات و سازمانها بکاهد)(8). (بازده) کارایى = هزینه تولید هماهنگى در اجراى سیاستهاى کلان بارها شاهد بودهایم مقررات و دستورالعملى از سوى یک وزارتخانه با وزارتخانه دیگرى در مورد یک موضوع در تناقض بوده است. تصور کنید تسرى این اختلاف نظر در سیاست گذارى در کلیه شهرها و روستاهاى کشور، چه حجمىاز هزینه و وقت دولت و مردم را به هدر مىدهد. و نهایتاً چه میزان حقوق مردم در این اختلاف سلیقه پایمال مىشود. کوچک شدن حجم دولت و تقویت بخش خصوصى یکى از علل کندى انجام امور در نظام ادارى کشور این است که همه امور توسط دولت انجام مىگیرد و چون نظام ادارى نیز بنا به دلایل مسبوقالذکر از توانمندى کافى برخوردار نبوده و هیچ رقیبى در برابر خود نمىبیند، لذا انگیزهاى نیز وجود ندارد که بخش دولتى به سرعت کار و کیفیت خدمات رسانى همت بگمارد. بنابراین تقویت بخش خصوصى با در نظر گرفتن جمیع شرایط و موقعیتهاى مربوطه، از سیاستهاى ضرورى جهت برون رفت از وضعیت نابسامان فعلى ارائه خدمات به مردم مىباشد. برقرارى امنیت شغلى خیلى از سازمانها و ادارات داراى کارکنانى با سابقه کار 10 یا 15 سال مىباشند که این دسته از کارمندان هنوز وضعیت استخدامى ثابت و مشخصى ندارند و تحت عناوین قراردادى، پیمانى یا... مشغول به کار هستند و بعضاً مشاهده مىشود که به این گروه از کامندان اعلام عدم نیاز مىکنند. تصوّر کنید کسى که 10 یا 15 سال از عمر و جوانى خودش را در یک مؤسسه صرف کرده و تنها منبع درآمد زندگىاش نیز همین شغل دولتى است و حالا به دلیل رسمى نشدن وضعیت استخدامى هر لحظه در معرض اخراج یا طرح هایى مانند تعدیل نیرو قرار بگیرد با چه انگیزه و علاقهاى مىتواند در خدمت سازمان متبوعش باشد؟ بنابراین بحث ایجاد امنیت و ثبات شغلى از مواردى است که در میل به پیشرفت یا بر عکس میل به رکود و رخوت افراد و سازمانها مؤثر است. پاورقی ها:پىنوشتها: - 1. نهج البلاغه، نامه 31، ص 830. 2. رابینز، آنتونى، به سوى کامیابى (نیروى بیکران)، ص 43. 3. همان، ص 42. 4. D.C. McCelland 5. Achievement Motive 6. میچل، ترنس آر، مردم در سازمانها، ص 241. 7. ستى، راجیو، مدیریت برتر زمان، ص 97. 8. مصاحبه تلویزیونى رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزى کشور. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 74 |