تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,819 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,980 |
دانستنیهایى از قرآن | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1389، شماره 272، اردیبهشت 1389 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
حرکت در راه خدا
«یا أیها الذین آمنوا کونوا قوّامین لله شهداء بالقسط و لا یجرمنّکم شنآن قوم على ألاّ تعدلوا اعدلوا هو أقرب للتقوى و اتقوا الله انّ الله خبیر بما تعملون» (سوره مائده، آیه 8) اى اهل ایمان در راه خدا پایدار و استوار باشید و گواه بر عدالت و دادخواهى باشید. و همانا شما را نباید دشمنى و عداوت برخى از افراد وادار سازد که از راه راست عدالت خارج شوید. عدالت داشته باشید (در همه جا و هر زمان) که بىگمان عدالت به تقوا نزدیکتر از هر کارى است و تقوا را پیشه خود سازید که همانا خداوند بر هر چه مىکنید آگاه است. قوّامین: جمع قوّام است. و قوام صیغه مبالغه از " قائم " است و معناى قوام لله کسى است که در رفتار و کردارش کاملا رضایت خدا را مورد نظر خویش دارد و در هر زمان و مکان او را حاضر و ناظر بر اعمال خود مىیابد و جز خشنودى خدا انگیزه اى ندارد. یجرمنّکم: جَرْم (بر وزن عزم) به معناى قطع است و در اینجا به معناى وادار ساختن مىباشد. لا یجرمنّکم: یعنى وادار نکند شما را. و برخى استادان لغت گفتهاند: لا یجرمنّکم، یعنى لا یدخلنّکم فى الجرم. و با این معنى یجرمنّکم از جُرم و جریمه گرفته شده یعنى این کار شما را داخل در گناه و خطا و جرم نسازد. شنآن: به معناى عداوت و کینه است. اعدلوا: یعنى با عدالت رفتار کنید چه نسبت به خویشان و چه نسبت به دشمنان. اتقوا الله: بترسید از عقاب خداوند و از گناهان دورى جوئید. ان الله خبیر بما تعملون: خداوند آگاه است به کارهائى که شما انجام مىدهید، پس شمارا در کارهاى نیک پاداش بخشد و در کارهاى بد کیفر دهد. این آیه شریفه شباهت دارد به آیه دیگرى که در سوره نساء وارد شده است و در آن مىفرماید: «یا أیها الّذین آمنوا کونوا قوّامین بالقسط شهداء للّه ولو على أنفسکم» در این آیه نیز خداوند مؤمنان را هشدار مىدهد که دست از عدالت و دادخواهى برندارند هرچند مصالح و منافع خودشان به خطر بیفتد یا بخواهند به نفع دیگرى شهادت بدهند هرچند خواهر و برادر و نزدیکترین خویشان باشند. در شهادت ها و داوریها نباید اغراض شخصى و هواهاى نفسى و مصالح فردى مد نظر باشد. باید انسان تقواى خدا را پیشه خود سازد و در هر حال با تقوا حکم کند و با تقوا شهادت دهد. این آیه صراحت دارد که نباید هواها دخالت در گواهى ها و داورى ها داشته باشد، که در آن صورت جامعه به خطر مىافتد و ظلم حکمفرما مىشود و چه بسا یک گواهى نا بحق انسانهاى بى گناهى را مورد تجاوز و تعدى قرار دهد و حقوقشان را پایمال گرداند.و اگر خداى ناخواسته چنان پیشامدى پیش آید، انسان به شدت مورد خشم و غضب خداى قهار قرار مىگیرد.. گو اینکه ظلم و تعدى به دیگران گاهى موجب مىشود که حتى توبه شخص نیز پذیرفته نشود یا موفق به توبه نگردد و این به خدا از همه چیز سنگین تر و وحشتناکتر است. و لذا خداوند عدالت را از هر کارى، طبق این آیه مبارکه به تقوا نزدیکتر مىداند چه عدالت است که حقوق فرد و حقوق جامعه را نگه مىدارد. در روایتى از رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم نقل شده که فرمود: «بالعدل قامت السموات و الأرض» استوارى آسمانها و زمین بر پایه عدالت است. یعنى تنها زندگى بشر بر روى زمین وابسته به عدل نیست بلکه تعادل نیروها و قرار گرفتن هر چیزى در جاى مناسب خود (که این معناى واقعى عدل است) تعادل آسمانها و زمین و تمام افلاک را نگه داشته است. آرى.. پیوسته عدالت و دادخواهى شعار اسلام در زندگى انسانها است و قرآن از این روى بر تربیت انسانها بر اساس عدالت تأکید دارد و پیوسته آنان را به عدالت نسبت به دوست و دشمن سفارش مىکند تا اینکه تمام آرمانهاى کژ و انحرافى را از درون انسانها بزداید و آنها را از حرکت در مسیر کژى بازدارد. و این آیه به همان خاطر نازل شده است که اشاره به برخى از زوایاى کژ در تفکر انسان بنماید که این زاویههاى انحرافى خواه ناخواه او را از راه مستقیم و حرکت در خط الهى باز مىدارد. بنابر این در آغاز آیه، انسان مؤمن را به توجه مطلق به پروردگارش دعوت مىکند و از او مىخواهد که جز رضایت خدا انگیزه اى براى قیام و حرکت در جهان هستى نداشته باشد و همواره در وجود خود غیر خدا را فرض نکند و جز توجه به او و عمل به خواستههاى او توجهى دیگر نداشته باشد و این اساس تمام دعوتهاى پیامبران و أولیاى الهى است در تمام زمانها و مکانها. پس قبل از هر چیز باید تمام انگیزه ها و احساسات و عواطف رنگ الهى به خود گیرد و در برابر خواسته هاى خدا خاضع شود. اگر چنین شد انسان هیچ عاطفه و احساسى را در راه غلط به کار نمىگیرد و از هیچ حکمى جز حکم خدا پیروى نمىکند و بى گمان شهادت و داوریش به قسط و عدل خواهد بود. یعنى در حقیقتنتیجه گیرى از فراز اول آیه، همان حکم به عدالت است. زیرا مؤمن اگر خدا را در تمام اعمال و کردار و رفتار و احساس و حب و بغض مد نظر داشت و تنها رضایت او را غرض اصلى و فرعى خود دانست، در آن حالت فقط با نور خدا زندگى را مىبیند و با نور خدا جهان هستى را احساس مىکند «المؤمن ینظر بنور الله» و نور خدا انسان را از تجاوز به حریم دیگران و تعدى بر حقوق مردم قطعا باز مىدارد. پس شهادت به قسط، حرکت ایمان روشنگرا است در زندگى مؤمن و در چنین روح خدائى، جائى براى عداوت و صداقت، یا خویشى و کینه توزى و عصبیت نمىماند و انسان با نور تقوا همیشه عدالت را مىبیند نه دوست را و نه دشمن را. خدا را مىبیند نه خویش را و نه هواها را. حق را مىبیند نه مصلحت را. هان! بیائید اى مسئولان و اى کارگزاران.. با این خط الهى و در راستاى آن حرکت کنید و کارهاى کلیدى را فقط به تقواپیشگان دانا و خداخواهان کاردان بدهید نه به نزدیکان و دوستان و هم خطان تا آنکه از گزندها مصون بمانید و جامعه از حالت سستى و بى بند و بارى و بى اعتمادى به در آید و به سوى حق همواره روان شود. آمین رب العالمین. پاورقی ها: | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 65 |