تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,081 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,026 |
چرا بىتفاوتى در برابر منکرات؟! | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1389، شماره 273، اردیبهشت 1389 | ||
نویسنده | ||
محمدتقی رهبر | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
بىتفاوتى در برابر منکرات را شرع مقدس مورد نکوهش قرار داده و قرآن و روایات آن را تقبیح نموده است. قرآن کریم در مقام نکوهش اهل کتاب و احبار و راهبان که نظارهگر منکرات بودند و از سخنان ناروا و مردمخوارىهامرتکبین را نهى نمىکردند، چنین مىفرماید: «لولا ینهاهم الربانیون والاحبار عن قولهم الاثم واکلهم السحت لبئس ما کانوا یصنعون» چرا عالمان دینى و روحانیان اهل کتاب آنان را از سخنان ناروا و حرام خوارى برحذر نمىدارند. این بسیار کار بدى است که مرتکب مىشوند. بدیهى است که پیام آیه کریمه را به زمان و مکان مورد و مخاطب خاص نمىتوان محدود ساخت. بنابراین نکوهش و عتاب قرآن متوجه هر گروه یا فردى است که شاهد اعمال ناروا و خلاف شرع باشند و مهر سکوت بر لب زنند و به معارضه با منکرات قیام نکنند و این یک درس عبرت و دستور است براى همه عصرها و نسلها. دلیل این فراگیرى را از سخن و سیره رهبر آزادگان حسین بن على علیه السلام مىتوان دریافت که در خطبه معروف امام درباره امر به معروف و نهى از منکر آمده است و آن حضرت عالمان مسلمان را بدان مخاطب ساخته و به آیه فوق استناد فرموده است آیات دیگر و روایات بسیارى را در این باب مىتوان یافت. از جمله سخن رساى امیرمؤمنان علیه السلام: «من ترک انکار المنکر بقلبه و لسانه فهو میت بین الاحیاء» آن کس که با قلب و زبان به نهى از منکرات نپردازد مردهاى است در میان زندگان. این سخن امیرمؤمنان مبالغه نیست، بلکه بیان یک واقعیت است. اگر حیات انسان به عقیده و مجاهده در راه عقیده است، کسى که عقیده ندارد یا در راه عقیده از مجاهده و مبارزه مىهراسد یا سستى مىکند مرده است و خصلت یک انسان زنده را ندارد که در برابر دشمن واکنش نشان دهد، علاوه بر این کسى که منکرات را مىبیند و شکسته شدن حریم مقدسات شرع را به تماشا مىنشیند و با بىتفاوتى از کنار آن مىگذرد راه را براى شیوع منکرات مىگشاید و گسترش گناه را دامن مىزند و این به معناى مشارکت در جرم و جنایت است. پس مرده است و مرده جایش در گورستان است! این کلى بحث، اما آنچه از وضع کنونى جامعه ما و شیوع منکرات و حاکم شدن بىتفاوتىها باید گفت، اولاً شیوع منکرات و رواج فساد و ابتذال در جامعه بویژه در سالهاى اخیر، چیزى است که شگفتى همگان را بر انگیخته است در این برآیند سدها شکسته شده و خاکریزها فرو ریخته و لحظه به لحظه بر گسترش فساد افزوده مىشود. از جمله موضوع حجاب و پرده درىهاى زنان لجام گسیخته ایست که از کشف حجاب عصر رضاخان دست کمى ندارد. مردان و زنانى که عصر پهلوى را دیدهاند و وضع امروز را مىبینند کمتر میان این دو زمان مىتوانند فرق بگذارند با این تفاوت که آن زمان جبر بود و امروز با اختیار و آزادىهاى اعطا شده از سوى کسانى که به ارزشهاى اسلامى چوب حراج زده و مىزنند و تساهل و تسامح را رواج داده و مىدهند. آنروز عصر ننگین ستمشاهى بود و امروز در فضاى جمهورى اسلامى!! فضائى که با فداکاریها و ایثارگرىهاى بهترین عزیزان این ملت فراهم شده و بیشتر حاکمان کنونى ما شایستگى حراست آن را ندارند!! و فراموش کردهاند سخن قرآن را که فرمود:«الذین ان مکناهم فى الارض اقاموا الصلوة و آتوا الزکات و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر» آنانکه اگر در زمین حاکمیتشان دادیم نماز را بپادارند و زکات را بپردازند، امر به معروف و نهى از منکر کنند. حاکمان و مسئولان ما پاسخ دهند با کدام منکر مبارزه کردند؟ و کدام معروف را احیا نمودند؟ اگر امروز از نماز و روزه و حج اثرى هست ریشه در اعتقادات دیرینه مردم دارد و مسئولان را بر آنها منتى نیست. در مسائل انقلاب و حفظ ارزشها نیز مردم پیشرو ما هستند و بسیارى از مسئولان در این میدان از مردم عقب ماندهاند. مسئولان باید پاسخگوى مردم باشند برخى مسئولان حتى از اصلاح دستگاههاى تحت فرمان خود ناتوان مانده و شاید نخواستهاند به پاکسازى محیط کار خود دست بزنند. در حالى که اگر متعهدانه با موضوع فساد برخورد کنند بطور قطع موفق خواهند بود و مردم از آنها حمایت خواهند کرد که عملکرد برخى شهردارىها در گذشته و حال نمونهاى از آن است. وقتى یک مسئول مصمم مىشود براى مردم کار کند و مثلاً مشکلات شهر و شهردارى را حل نماید، کم حرف بزند و به جاى شعار عمل کند، در زمان نه چندان طولانى آثار اصلاحى آن را مردم مشاهده خواهند کرد. اگر خدمت و تعهد دینى و ملى دغدغه یک مسئول باشد قطعاً موفق خواهد شد و یاران بسیارى خواهد یافت که دست و بازوى او باشند تا محیط کار ادارى را از کمکارى و حیف و میل و فساد پاکسازى کنند. نیروهاى صالح از کم کارى برخى مسئولان و کوتاه آمدن آنها در برنامههاى اصلاحى و مبارزه با مفاسد و منکرات در رنجاند. همانگونه که توده مردم همیشه در صحنه از این رخوت و بىتفاوتى رنج مىبرند. در هر حال، در اینجا سخن از ابتذال و فساد اخلافى و فرهنگى است که حتى در دستگاههاى دولتى که در حقیقت خانواده دولت است راه نفوذ بافته و تدریجاً لوث شدن ارزشها را در این دستگاهها مشاهده مىکنیم. به عنوان مثال نگاهى به آموزش و پرورش و یا محیط دانشگاههاى کشور اعم از دولتى و آزاد بیفکنیم، این فضاهاى آموزشى افزون بر اینکه از بعد علمى افت تحصیلى و عدم ارتقاى کیفى داشتهاند از بعد تعهد دینى و شئونات اسلامى نیز سیر نزولى پیموده است. رنگ و بوى فضاى دانشجوئى ضعیف شده، بسیارى از جوانان حالت بىتفاوتى گرفتهاند. علت چیست؟ آیا هیچگاه به تحلیل و بررسى نشستیم که چرا این نوجوانى که خانوادهها با فطرت انسانى به دست ما سپردند نتوانستیم او را تربیت کنیم؟ و چرا مثلاً آموزش و پرورش در یک اقدام معنىدار معاونت پرورشى را حذف مىکند با این استدلال که همه باید در امر پرورش نقش داشته باشند که اگر در جاى خود سخن درستى باشد، از زاویه دیگر قابل نقد است چرا که داشتن یک معاونت فعال در امر پرورش آثار ارزشمند بیشترى در پى دارد. در هر حال ضعفهاى آموزشى و پرورشى و بطور کلى فرهنگى و آموزشى در شرائطى که دشمن هجوم گستردهاى را علیه ارزشهاى اسلامى آغاز کرده به هیچ وجه پذیرفتنى نیست. این قصور و تقصیرى است که مسئولان فرهنگى و متولیان آموزشى باید در برابر نسل و نسلهاى بعدى و خون پاک شهیدان پاسخگو باشند. این نوجوانان و جوانان که دستخوش ابتذال اخلاقى شدهاند از همین مدارس و کلاسها بیرون آمدهاند که متولیان فرهنگ و همچنین غالب اولیاء این کودکان و جوانان و نهاد خانواده نیز در این جرم شریک اند...وقتى سازمان ملى جوانان آن جشنواره مبتذل را در روزهاى اخیر برگذار مىکند که تصاویر بسیار زننده آن و اختلاط پسران و دختران در آن جشنواره شگفتى همگان را برانگیخته این تقصیر متوجه متولیان جوانان نیز هست که برگذار کننده آن با افتخار تصریح مىکند که با این نوع حرکتها، الگوى برترى را در فرهنگ نسل جوان ارائه مىکنیم!! و یا اگر المپیاد ورزشى پسران و دختران در دانشگاه صنعتى اصفهان برگذار مىشود و به صورت میعادگاه شبانه پسر و دختر درمىآید این از ضعف یا بیمارى مسئولان دانشگاه و متصدیان تربیت بدنى و سایر دست اندر کارانى است که نان این ملت را مى خورند و بودجههائى را که از خون این ملت فراهم شده است سخاوتمندانه در مسیر ابتذال و بىبند و بارى هدایت مىکنند. و یا اگر با مجوز وزارت ارشاد کنسرت موسیقى مبتذل دائر مىگردد و به صورت پاطوق پسران و دختران بىلجام و یا مردان و زنان هوسباز در مىآید متولیان فرهنگ و هنر مسئولند و باید پاسخگو باشند. مجموعههاى تفریحى ورزشى ما که بودجه کلانى را به حلقوم مىکشد، عرصه نمایش زیبائى اندام و کشف حجاب شده و احدى پاسخگو نیست. آیا نمىتوان این محیطها را با کنترل و نظارت اصلاح کرد؟ حقیقت این است که مسئولان این مراکز خود را در حد عمله و خدمتکارى تنزّل دادهاند که سرویس مىدهند تا مشتى بلهوس و ولگرد و عیاش آن اماکن را به آن صورت که مىدانیم در آورند کار بىتفاوتى مسئولان در برابر ابتذال حاکم به آنجا کشیده که هر جا محل حضورى و جایگاه نمایشى هست عرصه لهو و لعب و هوا و هوس و بىبند و بارى مىشود نمایشگاههاى بین المللى بیش از آنکه نمایشگاه کالاى تجارى و صنعتى یا کتاب باشد نمایشگاه جنسى و دختران بزک کرده و لاکزده با لباسهاى تنگ شده است. آیا هیچگاه وزرا و مدیران که این نمایشگاهها را در حوزه مسئولیت دارند به فکر رویاروئى با این روند افتادهاند! کار دورهگردى در ترویج ابتذال به جائى رسیده که حوزه هنرى وابسته به سازمان تبلیغات اسلامى بر خلاف وظائف اولیه تبلیغى خود کلاسهاى آموزش موسیقى با تعلیم سنتور و تنبک و گیتار دائر کرده و این مراکز را پاتوق دختران و پسرانى بىتعهد و لمپنها ساخته است از سوى دیگر «انجیرها» که اخیراً در حال شکلگیرى با اهداف خاص که بالمآل تشکیلاتى علیه ارزشها خواهند بود در سطح گسترده و با کمکهاى دولتى که سرانجام در روند و آینده تشکیلاتى در خدمت استعمار خواهد بود در حال شکلگیرى است. اگر مسئولان دولتى به فکر مبارزه با فساد و جلوگیرى از گسترش ابتذال و پوچى و انحراف و فساد موجود نباشند در آینده جز بدنامى و در پیشگاه خدا جز خشم و نفرت چیزى در انتظار ندارند. در این میان علما، نویسندگان، حوزهها، سخنوران، اساتید و معلمان مسئولیت بیشترى دارند که علیه این روند افشاگرى کنند و به مقاومت بپردازند تا طرحهاى براندازى از مسیر فرهنگ و هنر و فساد و ابتذال و موارد هدایت شده از سوى بیگانگان خنثى شود. بطور خلاصه: ما امروز در یک نبرد تاریخى به سر مىبریم. تعارف ندارد. سازشکارى و بىتفاوتى یعنى مشارکت در مقاصد شوم دشمن. و این همان چیزى است که قرآن و حدیث و سنت و سیره آن را محکوم مىکند. نیاز امروز ما یک خیزش انقلابى است برپایه عقل و منطق و دانش و بینش و فرهنگ و جهاد و در عین حال کوبنده و قاطع علیه دشمنان اسلام و پیاده نظام، آنها لحظهها و فرصتها سریع مىگذرد و اگر به هوش نباشیم و میدان را به دشمن و عوامل او بسپاریم، جز خسران و ندامت دست آوردى نخواهیم داشت. فراموش نکنیم که امروزه ابتذال و فساد بعد سیاسى نیز به خود گرفته و لذا مسائل فرهنگى را نباید جداى از سیاست نگاه کنیم. گردانندگان بسیارى از جریانهاى ضدفرهنگى در حقیقت گردانندگان صحنه سیاسى به نفع دشمن نیز هستند از اینرو نباید از آنها غافل بود. همانگونه که مشکلات اقتصادى و معیشتى مردم نیز عامل فشار دیگرى است تا زمینههاى رواج فساد و سقوط اخلاقى را فراهم آورد و بعید نیست کسانى نخواهند این وضع سامان پذیرد که اگر چنین باشد جز انزوا و انهدام چاره دیگرى براى اینها نیست. پاورقی ها: | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 81 |