تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,788 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,973 |
انفجار نور اسلامى در فراسوى مرزها | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1389، شماره 274، اردیبهشت 1389 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
گفتگو با حجت الاسلام سید نصرالدین الحسنى
اشاره:
«گاهى اوقات آنقدر در روزمرگى زندگى غرق مىشویم و گرد و غبار غفلت وجودمان را پرمىکند که نمىدانیم واقعاً در کجا ایستادهایم و چه مسیرى را طى کردهایم. همین که پاى صحبت بزرگى مىنشینیم احساس مىکنیم که تلنگرى بر ذهن غبار گرفتهمان زده مىشود و ما را از خواب غفلت بیدار مىکند. هنگامى که عظمت و دستارودهاى انقلاب اسلامى و تأثیر شخصیت معنوى حضرت امام بر روى مسلمانان را از زبان مسلمانى در آن سوى دنیا مىشنویم به ما هشدار مىدهد که بدان در چه نعمتى غرق هستى. حجت السلام سید نصرالدین الحسنى از مبلغین فعال، در سال 1967 در شهر «بومرداس» در پنجاه کیلومترى شهر الجزیره بدنیا آمد. بعد از اتمام تحصیلات دبیرستان، تحصیل در رشته ریاضى را رها مىکند و به عشق امام خمینى (س) و بهرهمندى از فضاى معنوى ایران و تحصیل در حوزه علمیه قم به کشورمان مهاجرت و پس از آن سالهاست که در آلمان براى ترویج معارف اسلام و قرآن تلاش مىکند. هنگامى که شنیدیم دگربار به ایران سفر کردهاند، فرصت را مغتنم شمردیم و براى مصاحبه از او دعوت کردیم. ایشان با کمال تواضع دعوت ما را پذیرفتند. آنچه مىخوانید ماحصل گفتگویى است که با این روحانى وارسته و مخلص انجام دادهایم.» پاسدار اسلام اگر موافق باشید اولین سؤالمان را اینگونه آغاز مىکنیم:«چگونه شیعه شدید؟» به نام خدا، با درود بر ارواح مطهر شهدا، من 15 سال داشتم که با انقلاب اسلامى آشنا شدم و بدین ترتیب توانستم افکار و اندیشههاى حضرت امام خمینى را بهتر بشناسم و بعدها از طریق بعضى از برادران شیعه که در همسایگى ما زندگى مىکردند و همچنین با مسافرت کردن به سایر شهرها در مورد مذهب شیعه تحقیق کردم وقتى حقایق را فهمیدم به مذهب تشیع روى آوردم. با اینکه اصالتاً از خانواده اهل سنت بودید آیا آنها مخالفتى با شما نکردند؟ نه، من در این مورد کاملاً آزادانه مذهب شیعه را پذیرفتم، ضمن اینکه برادر بزرگترم نیز قبل از من به مذهب شیعه پیوسته بود. چگونه شد که به ایران مهاجرت کردید؟ وقتى از طریق مطالعه کتابها و نقل قول بعضى از شخصیتهاى مذهبى سیاسى با افکار و اهداف والاى حضرت امام خمینى آشنا شدم، شوق دیدار ایشان روز به روز در من بیشتر مىشد. وقتى تصویر امام را مىدیدم، با خود مىگفتم کى مىشود ایشان را از نزدیک ببینم. در این زمان بود که تصمیم گرفتید به ایران بیایید؟ بله قصد داشتم براى تحصیل در حوزه علمیه به ایران بیایم. این بود که تحصیل در رشته ریاضى را رها کردم و آماده سفر به ایران شدم. در همین زمان احساس کردم که شاید کمى عجولانه تصمیم گرفتهام این بود که با برادر بزرگم مشورت کردم. آیا مشورت با برادر بزرگتان نتیجه بخش بود؟ شاید خواست خدا بود که من با ایشان مشورت کردم چرا که ایشان مرا با یکى دیگر از شخصیتهاى بزرگ جهان اسلام یعنى شهید سید عباس موسوى آشنا کرد. ایشان سید عباس موسوى را از کجا مىشناخت؟ یکى از نزدیکان شهید پزشک بود و در الجزایر طبابت مىکرد. ایشان با برادر بزرگم دوست صمیمى بودند، از این طریق بود که من توانستم راهى لبنان شوم. براى چه منظورى به لبنان رفتید؟ براى ادامه تحصیل در علوم دینى، شهید سید عباس موسوى پیشنهاد کرد بیا لبنان درس بخوان، بعداً براى ادامه تحصیل به ایران برو. و شما هم قبول کردید؟ بله، به این امید که بعد از تحصیل در لبنان به ایران بروم. در کدام مدرسه لبنان تحصیل مىکردید؟ در مدرسه علمیه منتظر تحصیل کردم. یک سال و نیم در آنجا درس خواندم مسئولیت آن مدرسه به عهده شهید سید عباس موسوى بود. در چه سالى به ایران آمدید؟ من در زمان جنگ تحمیلى به ایران آمدم. درست زمانى بود که عملیات فاو آغاز شده بود. من اخبار جنگ ایران را روزانه دنبال مىکردم به ایران که آمدم بیشتر به جنگ ایران فکر مىکردم تا تحصیل، چرا که ما طلبههاى خارجى احساس مىکردیم کشور ایران خیلى مظلوم است زیرا تک و تنها بود و همه قدرتهاى بزرگ به طور غیر مستقیم و مستقیم با او در جنگ بودند. چطور شد عازم جبهه شدید؟ بر اساس وظیفه دفاع از اسلام و مسلمین به همراه چندین نفر از طلبههاى خارجى داوطلبانه و با عشق به جهاد به جبهه اعزام شدیم. آیا کسى از همرزمان شما در جبهه به شهادت رسید؟ بله یکى از دوستان و همرزمان ما بنام«عبدالرحمان بویشه» که ایشان نیز فرانسوى جزایرى الاصل بود به جبهه اعزام شد و به درجه شهادت نائل آمد. ایشان در وصیتنامهاش مرا به عنوان وصى خود انتخاب کرده بود. حقانیت جمهورى اسلامى در دفاع مقدس چه تحولى بر روى دیگران ایجاد کرد؟ دفاع مقدس تحول شگرفى روى مسلمانها گذاشت نمونهاش یکى از دوستان من بود بنام «کمال کورسل» ایشان فرانسوى بودند بعدها مسلمان شدند به مذهب اهل سنت پیوستند بعد از آن شیعه شد، و سپس اعتقاد عمیق و خاصى به ولایت فقیه در وجود او متبلور شد بطورى که براى تحصیل به ایران آمد، به جبهه عزیمت کرد و نهایتاً در عملیات مرصاد شهید و در مزار شهداى قم به خاک سپرده شد. وقتى جنگ تمام شد تصمیم نگرفتید که به وطن خود بازگردید؟ چرا اول تصمیم داشتم به وطنم برگردم اما وقتى یاد شهدا افتادم یاد طلبههایى که از کشورهاى مختلف آمده بودند، با هم درس خوانده بودیم در کنار هم جنگیده بودیم. یاد خاطرات آنها که مىافتادم از رفتن به وطنم منصرف شدم، به مدرسه حجتیه رفتم و درسم را ادامه دادم. چگونه با همسرتان آشنا شدید؟ سال 1990 میلادى بود با ایشان ازدواج کردم همسرم اهل آلمان بود و او نیز در قم درس مىخواند. چند فرزند دارید؟ چهار فرزند، بتول 13 ساله، حسن و حسین دو قلو هستند و آخرین فرزندم نرجس است. از کارتان برایمان بگویید؟ من در آلمان زندگى مىکنم. در آنجا به کار تبلیغ، حل و فصل امور خانوادگى مسلمانان مشغول هستم و در کنار این کارها در ایام ماه محرم، رمضان، ولادت ائمه اطهار(ع) و یا شهادت و وفیات برنامههاى ویژهاى را در مساجد برگزار مىکنیم. نقش انقلاب اسلامى و اندیشههاى حضرت امام تا چه حد بر روى اندیشههاى مردم سایر کشورها به ویژه جهان اسلام مؤثر بوده است؟ انقلاب اسلامى و افکار حضرت امام تأثیر مهمى روى افکار مردم سایر کشورها داشته است از شاخ آفریقا گرفته تا اروپا، آمریکا و آمریکاى جنوبى تأثیر گذاشته است. وقتى مىبینیم در حال حاضر طلبهها از 90 کشور خارجى، براى تحصیل به ایران آمدهاند و این در حالى است که اکثر آنها ابتدا مسلمان شدند و شیعه را قبول کردند و بعد براى تحصیل به ایران آمدهاند. آیا این نشان از عمق تأثیر انقلاب اسلامى بر روى مردم کشورهاى جهان نیست؟ انقلابى که به فرموده امام انفجار نور بود. و این یعنى همه جا در تاریکى بود به یکباره انفجار نور همه جا را روشن کرد. و این را کسانى که قلبشان پاک است و این نور را قبول مىکنند. مىفهمند منظور امام چه بوده است. شخصیت جوانان مسلمان الجزایرى تا چه حد تحت تأثیر انقلاب اسلامى بوده است؟ اجاره بدهید یک نمونه عینى از این تأثیر را خدمتتان عرض کنم. در فرانسه مسجدى بود که برادران مسلمان الجزایرى به آنجا مىآمدند، عبادت مىکردند، و در مراسم مختلف مذهبى شرکت داشتند. در میان اینها پزشکى بود که اهل سوریه بود. بعد از انقلاب اسلامى این پزشک شیعه مىشود و به تأسى از ایشان سایر جوانان این مسجد شیعه مىشوند. در واقع کارهاى اصلى مسجد را جوانان شیعه به عهده مىگیرند. من این نکته رابه آنها یادآور شدم« که بخاطر این نعمتى که خداوند به شما عنایت فرموده است و پیشتاز در کارهاى مسجد هستید خدا را شکر کنید.» باز برگردیم به ابعاد شخصیتى که حضرت امام خمینى داشتند. به نظر شما امام چه ویژگى خاصى داشت که باعث مىشد در اولین برخورد جوانان جذب چهره معنوى ایشان شوند؟ یکى از ویژگیهاى بارز حضرت امام که تأثیر زیادى روى جوانان الجزایرى داشت، شجاعت حضرت امام بود. امام نه از آمریکا مىترسید نه از شوروى مىترسید و نه از هیچ ابرقدرتى در جهان. او فقط از خدا مىترسید. براى حق کار مىکرد. و فقط حق را در نظر مىگرفت. به خاطر این اوصاف بود که جوانان شیفته او مىشدند. علاوه بر اوصافى که جنابعالى مطرح کردید. آیا ویژگى دیگرى از امام نظر شما را جلب کرده است؟ ویژگىهاى اخلاقى و عرفانى حضرت امام را شاید بارها از زبان بزرگان شنیدهام و بخش مهمى از آن را در کتاب«در سایه آفتاب» تألیف آقاى رحیمیان که تحت عنوان «فى ظلال الشمس» به عربى ترجمه شده است مطالعه کردم که مجموعه این ویژگىها تأثیر مهمى روى مردم و جوانان داشت به عنوان نمونه وقتى ایشان در نوفللوشاتو در اتاقى با جمعى نشسته بود. حضرت امام دید که لامپ اتاق دیگر روشن است. خودش بلند مىشود و لامپ را خاموش مىکند و دوباره در میان جمع حضور پیدا مىکند بدون اینکه به کسى دستور بدهد که «برو لامپ را خاموش کن» خوب این سیره، این رفتار مىتواند تأثیر زیادى روى مردم داشته باشد. ما در کتابها و تاریخ خواندهایم که على(ع) شخصیت بزرگوارى بودند، اما در تاریخ معاصر به عینه دیدیم که حضرت امام چگونه زندگى مىکردند. فرهنگ ایثار و شهادت تا چه حد در حیات و عزت یک جامعه مؤثر است؟ ملتها اگر مىخواهند عزت و شرف خودشان را داشته باشند باید فداکارى کنند، ایثار کنند. اگر بخواهند به این فکر باشند که اگر خواستیم ایثار و فداکارى کنیم دنیا را از دست خواهیم داد مال و منال مان از بین خواهد رفت، آنگاه ذلیل خواهند شد. شما ملّت الجزایر را ببینید که نه مرجع داشت نه ولایت فقیه داشت اما همین مسلمانان الجزایر مىگفتند که الجزایر مال محمد(ص) است و با همین شعار ایثار و فداکارى کردند. از طرفى همین مردم الجزایر بعد از مردم لبنان بیشتر از همه متأثر از انقلاب اسلامى ایران بودهاند. اگر ممکن است نمونه هایى از این تأثیر را مثال بزنید؟ شما ببینید که جوانان مسلمان الجزایرى حتى جوانهاى «اخوان المسلمین» چقدر به امام علاقه داشتند که همواره تصویر ایشان را نزد خود نگهدارى مىکردند. فیلمهاى انقلابى ایرانى در سالهاى 1980 و 1981 در میدانهاى شهر الجزایر پخش مىشد. اما متأسفانه در این راستا وهابیت شروع کردند علیه انقلاب اسلامى و ایرانیان تبلیغ کردند و اینکه ایرانیان مجوس هستند، در این زمینه زیاد هزینه کردند حتماً کتابهاى رایگان در همه جا پخش مىکردند براى اینکه نگذارند نور انقلاب اسلامى به جوانان برسد. تأثیر فرهنگ ایثار و شهادت را در ملّتهاى معاصر چگونه ارزیابى مىکنید؟ عزت و عظمت ملّتهایى چون ایران و لبنان در سایه فرهنگ ایثار و روحیه شهادتطلبى شکل گرفت. شما در جنگ ایران و عراق دیدید که ابرقدرتها و بعضى از کشورها به عراق کمک کردند، ایران را شکست بدهند اما نتوانستند چون رهبرى مانند امام خمینى با الهام از سیره اهل بیت(ع) و قرآن کریم اسلام را طورى احیا کرد که به مسلمانان ایران و سایر مسلمانان حیات و عزت بخشید یا مسلمانان حزب اللّه لبنان را مثال بزنم که گروه کوچکى هستند. اما چون راه مستقیم ولایت را مىپیمایند. بنابراین همیشه پیروزند. خیلى از گروههاى سیاسى در لبنان راهشان را ادامه ندادند اما حزب اللّه لبنان راهش را ادامه داد و الآن مىبینم که حزب اللّه لبنان قدرتى است که حدود جغرافى ندارد و همه دنیا روى آن حساب باز مىکند و این را مدیون ایثار و شهادت هستند. سرانجام اشغالگران عراق به ویژه آمریکا را چگونه مىبینید؟ کشور عراق میدان امتحانى بود براى مسلمانان و براى غربىها. آمریکا در این قضیه شکست خورده به حساب مىآید و به بنبست رسیده است. این را نه ما مسلمانان مىگوییم بلکه اروپایىها، آلمانىها و ملّتهایى که حق را مىفهمند به این قضیه اذعان دارند، به گفته حضرت امام «آمریکا شیطان بزرگ است» و منطق این شیطان منطق جنگل است، منطق زور است و چنین منطقى سرانجامش به شکست منتهى مىشود. مردم عراق بایستى متحد باشند. آنها نباید فراموش کنند که همین آمریکا بود که روزى صدام را سرکار آورد و نباید فراموش کنند که کشورشان بدست آمریکا و حامیانش اشغال شده است. بایستى به ولایت تمسک کرده و متجاوزین را از کشورشان بیرون کنند. با توجه به اینکه شما در اروپا زندگى مىکنید دید مردم آنجا نسبت به مسلمانان چگونه است؟ متأسفانه، بعد از حادثه 11 سپتامبر دید منفى به مسلمانان دارند، با توجه به تبلیغات وسیع آمریکا و صهیونیست سعى دارند مردم اروپا را نسبت به مسلمانان و اسلام بدبین کنند. آنها خیلى تلاش مىکنند که بگویند اسلام یعنى بنلادن اسلام یعنى طالبان. مگر بن لادن و طالبان دست پروده خود آمریکایىها نبود؟ مسلم است اینطور بوده. گفتم که آمریکا شیطان اکبر است بن لادن و طالبان را پرورش داد که در چنین روز از آنها علیه اسلام استفاده کند و یک چهره بدى از اسلام در نزد اروپایىها و سایر کشورها مجسم کند. نمونهاش مسئله حجاب که در فرانسه سعى دارند آن را ممنوع کنند و الآن هم در بلژیک و شاید بعدها در سایر کشورها حجاب زنان را ممنوع کنند. چه راهکارى براى ترویج فرهنگ اسلامى پیشنهاد مىکنید؟ مسلمانان جهان باید متحد باشند شما یهودىها را نگاه کنید که چطور با هم متحد هستند ولى متأسفانه در میان مسلمانان اینگونه نیست. الجزایرى یک سلطه دارد، لبنانى یک سلطه و فلان کشور سلطه دیگر مگر نه اینکه ما یک قرآن داریم و یک پیامبر، پس چرا متحد نیستیم. فکر مىکنید چه مشکلى فراروى مسلمانان قرار دارد؟ مشکل ما مسلمانان، مشکل فرهنگى است. به آنچه داریم عمل نمىکنیم شما در نظر مىگیرید که پیامبر اکرم(ص) چقدر به عهد و پیمان سفارش کردهاند. حالا یک اروپایى وقتى قرارى با کسى مىگذارد درست سر قرار حاضر مىشود. اما ما مسلمانان وقتى قرارى با کسى مىگذاریم بموقع سرقرارمان حاضر نمىشویم. ما که در قرار انجام مصاحبه بدقولى نکردیم؟ خیر، با تشکر از شما که به موقع آمدید و به هنگام نیز مصاحبه را تمام کردید. پاورقی ها: | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 58 |