تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,819 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,980 |
مشورت پشتوانه دولت | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1389، شماره 288، اردیبهشت 1389 | ||
نویسنده | ||
محمدتقی رهبر | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
این روزها سخن از ضعف ساز و کار مشورت در دولت و برخى بازتابهاى آن است پیش از آنکه به تأیید یا رد این نگاه نسبت به دولت جدید بپردازیم، مناسب است به جایگاه مشورت از دیدگاه عقل و شرع و تجربه نگاهى بیفکنیم. از منظر عقل، جاى تردید نیست که همه عقلاى عالم مشورت را مىستایند و به آن ارج مىنهند و در عمل از آن بهره مىگیرند. دلیل مطلب این است که عقل و خرد آدمیان محدود است و عقل محدود نمىتواند به همه جوانب یک موضوع احاطه پیدا کرده و صوابترین رأى و نظر را برگزیند. به جز بندگان برگزیده خدا انبیاء و ائمه هدى، هیچکس نمىتواند ادعا کند تفکر و اندیشهاش به انتخاب درست و بدون خطا دسترسى دارد. با توجه به این مقدمه بدیهى، نیاز انسان به مشورت و استفاده از عقل و تجربه دیگران اصلى است انکارناپذیر که انکار آن جز استبداد به رأى نخواهد بود که عواقب نامطلوب آن تباهى و گمراهى و هلاکت است. به این مطلب سخن ارشادى امیرمؤمنان(ع) هدایتگر است آنجا که مىفرماید: «من استبد برأیه هلک و من شاور الرجال شارکها فى عقولها؛(1) هر کس مستبد به رأى باشد هلاک شود و آن کس که با مردان مشورت کند شریک عقل و خرد آنان باشد و از آنان بهره خواهد گرفت. این کلام حکمتاش به آثار سودمند مشورت در بهرهمندى از عقل مردان خرد و اندیشه و صاحبان فکر صحیح اشاره دارد و به عواقب استبداد به رأى مىپردازد که همانا هلاکت و ناکامى و بدفرجامى است در این جهت میان مسائل فردى و اجتماعى فرقى نیست و همه را شامل مىگردد با این تفاوت که در مورد فرد عواقب نامطلوب به افراد محدود مىشود اما در مسائل اجتماعى خرابى و ناکامى ملک و ملت را در بر مىگیرد و در عرصه سیاسى بدفرجامترین دولتها و ملتها کسانى بودهاند که حاکمان خودکامه بر آنها حکم مىرانده که حاضر نبودند به رأى خردمندان و حکیمان ارج نهند و از رهنمود آنان بهره گیرند. قابل ذکر در همین فراز سخن اینکه استبداد به رأى نه تنها حاکمیت را از اتخاذ یک سیاست عاقلانه محروم مىکند بلکه عقل و خرد ناصحان را بىاثر و ناکام مىسازد، در فضاى استبداد نه تنها اندیشهها رشد نمىکند بلکه بسیارى از خردمندان و مصلحت اندیشان نیز به پاى استبداد قربانى مىشوند و یا به جاى اینکه چراغ راه ملتها و دولتمردان باشند توجیهگر سیاستهاى جاهلانه مستبدان شده و به کاسه لیسى و نوکرى تن مىدهند اینست که عقل و خرد مىمیرد و مصالح ملتى به پاى این سوداگرى قربانى مىشود. بنابراین استبداد به رأى شخص مستبد را به هلاکت مىکشاند و عامل تباهى ملک و ملت نیز مىشود. نظام شورائى در اسلام شریعت والاى اسلام به اصل مشورت و شورا بیشترین اهتمام ورزیده و همانگونه که مىدانیم قرآن کریم مشورت در مسائل اجتماعى را در زمره صفات اهل ایمان مىشمارد: «والذین استجابوا لربهم واقاموا الصلاة و امرهم شورى بینهم و مما رزقناهم ینفقون؛(2) آنانکه دعوت پروردگارشان را اجابت کنند و نماز را بپادارند و امورشان را با مشورت سامان دهند و از آنچه روزى دادهایم انفاق مىنمایند.» جالب است که آیه کریمه فوق، مشورت در امور جامعه اسلامى را در ردیف نماز، زکات و اجابت دعوت الهى قرار داده که وابستگى سیاست و عبادت و اقتصاد را بیانگر است و پاسخى است به آنانکه میان دین و سیاست مرزبندى مىکنند که این خود موضوع دیگرى است. جایگاه مشورت به پایهاى است که نه تنها مردم عادى بدان نیاز دارند بلکه خداوند حکیم پیامبر بزرگوار خود را که عقل کل است به مشورت فرا مىخوانده و مىفرماید: «فبما رحمة من اللّه لنت لهم ولو کنت فظّاً غلیظ القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهم و استغفرلهم و شاورهم فى الامر فاذا عزمت فتوکل على اللّه انّ اللّه یحبّ المتوکلین؛(3) در پرتو رحمت الهى با مؤمنان نرمخو شدى و اگر بد خلق و سنگدل بودى از پیرامونت پراکنده مىشدند، پس، از آنان در گذر و براى آنها طلب آمرزش کن و در کارها به مشورت بپرداز و آنگاه که عزم کارى کردى به خدا توکل کن که خدا توکل پیشهگان را دوست مىدارد.» این آیه کریمه - همانگونه که ملاحظه مىکنیم - به بیان چند مطلب اخلاقى و اجتماعى مىپردازد: در آغاز از نرم خوئى پیامبر (ص) به عنوان یک خلق ستوده یاد مىکند و تأکید مىورزد که تندخوئى و سخت دلى موجب پراکندگى مردم از پیرامون حضرتش خواهد شد و این خود یکى از دستورالعملهاى مدیریت در جامعه اسلامى است که رهبران دینى و زمامداران باید آغوش مهرشان براى مردم گشوده باشد همانگونه که امروزه شعار مهرورزى در سیاست دولت عنوان مىشود که البته اگر از شعار به وادى عمل آید محور وحدت است و همدلى و صمیمت خواهد بود. و در همین حال آیه کریمه تأکید مىورزد که پیامبر(ص) براى خطاکاران امت آمرزش طلبد و از خطاها و لغزشهاى آنان درگذرد و سخت گیر نباشد و بدینوسیله در هدایت آنان بکوشد که این خود یک بحث اخلاقى اجتماعى است که مسؤولان امر نباید از آن غفلت ورزند که موضوع لطیف و آموزنده و راهگشا جهت پیوند امت با رهبران و حاکمان و دولتمردان است. اما آنچه محور بحث ماست توصیه به مشورت به شخص پیامبر است، در حالى که رسول گرامى اسلام از بالاترین منزلت علم و حکمت و عصمت برخوردار است و به فکر و نظر دیگران نیاز ندارد. پس مشورت با کدامین فلسفه به عقل کل توصیه شده است؟ شاید رمز مطلب این باشد که در نظام تشریعى و مدیریتى اسلام به اصل مشورت و نظام شورائى بها داده شود و به عنوان یکى از مسائل راهبردى مطرح گردد تا بدانجا که شخص پیامبر(ص) نیز بدان مأمور مىشود تا دیگر رهبران و حاکمان نیز بیاموزند که بدون مشورت با اهل حل و عقد تصمیمگیرى نکنند، مردم را در مسائل سیاسى اجتماعى مشارکت دهند. به عبارت دیگر توصیه پیامبر به مشورت دو نکته را در بر دارد یکى اینکه درسى باشد براى دیگران که مستبد به رأى نباشند و از مشورت و رایزنى در امور غفلت نورزند و این اصل به فراموشى سپرده نشود دیگر آنکه به عقل مردم بها داده شود و بالندگى خرد و اندیشه را موجب گردد و از مشارکت مردم در امور استفاده شود و شخصیت و اعتماد به نفس امت احیا گردد چرا که مشورت، پیام شایستگى و لیاقت براى مستشار است و این اعتماد و باور مردم نسبت به خود را همراه دارد که در نظام اسلامى جایگاه شایستهاى دارد. نکته قابل ذکر دیگر در آیه کریمه اینست که پس از دستور به مشورت از عزم و توکل سخن مىگوید، با این بیان که عزم و تصمیم نهائى پس از مشورت از آن پیامبر است، یعنى مشورت موضوعى را در بستر افکار و اندیشهها قرار مىدهد تا در مورد آن به بحث و شور بپردازند اما در نهایت عزم و اقدام با رهبرى نظام است بویژه شخصیت والائى چون پیامبر اکرم(ص) و البته مىتوان این قاعده را به جانشینان قانونى و شرعى پیامبر تسرى داد که خود بحث دیگر است. بنابراین حسن مشورت و رایزنى اصلى است انکارناپذیر که عقل و شرع بدان گواهى مىدهد. سخنى با دولت محترم و اما آنچه در صدر مقال بدان اشاره شد، عملکرد دولت است که نیاز به بحث و بیان دارد. بدون شک دولت نیز بر آن نیست که بدون مشورت و رایزنى به اداره کشور بپردازد و یا نسنجیده به انتخاب مدیران اقدام کند اما نکاتى در اینجا وجود دارد که توجه دولت را بدان جلب مىکنیم. دولت محترم مقدارى بسته عمل مىکنند چه در باب مشورتها و چه گزینشها، بسته فکر مىکنند چرا که دائره مشورتها را گسترش نمىدهند بلکه آن را به جمعى از همکاران درونى تشکیلات محدود مىسازند اینست که تصمیمگیرىها بعضاً ناقص و ناکام است. اینجانب در روزهائى که رئیس جمهور محترم براى معرفى وزیران خود در مرحله نخستین به مجلس آمدند نامهاى نوشتم که موضوع اصلى آن بحث مشورت بود و تأکید نمودم که در مشورتها از دائره پیرامون خود فراتر رفته و از دیگر صاحبنظران که سابقه و تجارب عمیق در دوران انقلاب دارند استفاده کنند، جوان گرائى خوب ولى بسیارى نکات را مردان تجربه دیده درک مىکنند که جوانان به ژرفاى آن راه ندارند، به سراغ اینان نیز باید رفت. امروزه بحمداللّه تعامل خوبى میان ارکان نظام وجود دارد و قطعاً در گذشته فرصتى به این خوبى فراهم نبوده است چرا از این فرصت استفاده نمىشود، چرا باید بسته فکر شود و بسته اقدام گردد و سنجیدهتر عمل نشود؟ با تعامل کم نظیرى که میان مجلس و دولت وجود دارد آیا بهتر نبود در مورد معرفى وزیران پیشنهادى قبل از رأىگیرى مشورت لازم مىشد تا اینهمه وقت براى بحث و نظر و رد و ایراد صرف نشود و تعدادى از وزیران پیشنهادى رد نشوند؟! نباید در گزینش همکاران و مدیران بسته و یکجانبه عمل کرد که سبب انزواى دولت مىباشد. در طول سالها مدیریت کشور قطعاً افراد کاردان و مجرب و با ایمان وجود دارند که اینها سرمایههاى کشورند چرا از اینها استفاده نشود؟ و یا حداقل به عنوان مشاور مورد مشورت قرار نگیرند. جابجائى مدیران هر چند در گذشته نیز بوده ولى به نظر مىرسد آیهاى درباره آن از آسمان نازل نشده است. گذشتهها خطى و جناحى عمل مىکردهاند و این سیره غلطى بوده، بنابر اصل شایسته سالارى است نه خط و جریان سیاسى با توجه به این اصل قدرى باید سعه صدر نشان داد از نیروهاى کارآمد و شایسته که در گذشته هم بودهاند بهره گرفت و با آنان مشورت کرد. علاوه بر اینها در جامعه ما و در حوزه و دانشگاه چهرههاى قوى وجود دارند، نمایندگان مردم در مجلس هستند و بالاتر از همه مراجع معظم تقلید که نگرانیهائى دارند و حتماً بر دولتمردان است با آنان بیشتر تماس بگیرند و از رهنمودهاى آنان استفادده کنند از مشورتهاى لازم با دیگر صاحبنظران دریغ نورزند که سر از نوعى استبداد بیرون آورد. به امید آنکه دولت اصولگرا که امید میلیونها انسان مؤمن را همراه دارد عمیقتر، سنجیدهتر و اصولىتر عمل کند و در راه اهداف عالیه خود موفق باشد... پاورقی ها:پىنوشتها: - 1. نهج البلاغه، قصار 161.2. سوره شورى، آیه 38.3. سوره آل عمران، آیه 159. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 87 |