تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,799 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,977 |
مطالبات فرهنگى بدون جواب | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1389، شماره 294، اردیبهشت 1389 | ||
نویسنده | ||
محمدتقی رهبر | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
در روزهاى نخستین اردیبهشت ماه جارى مجلس شوراى اسلامى شاهد اجتماعاتى از بانوان مسلمان تهرانى و خانواده شهدا بود که با در دست داشتن پرچمها و پلاکاردها و ایراد سخنرانى خواهان رسیدگى به وضع ناهنجار مفاسد اجتماعى بویژه بى حجابى گسترده در کشور و هتک حرمت حدود شرعى و ارزشهاى اسلامى زیر نگاه مسئولین بودند! اجتماع کنندگان در برابر خانه ملت ساعتها ایستاده و از نمایندگان مجلس خواهان پاسخگوئى به مطالبات به حق خود بودند که سالها فریاد کردند و از کسى پاسخ نشنیدند و گوش شنوائى نبود که به درد مردم توجه کند و مردانه به میدان بیاید و فضاى آلوده اجتماعى را پاکسازى کند. در همین حال تنى چند از نمایندگان مجلس به میان مردم آمده و با تأکید به حقانیت مطالبات آنها در این خواسته که از سراسر کشور به گوش مىرسد، به آنان قول مساعد دادند که پیگیر مطالبات مردم بوده و اقدامات لازم را معمول دارند ولى آیا به این مقدار مىتوان اکتفا کرد و پاسخ مردم داده شد؟ و آیا این تنها مجلس شوراى اسلامى است که باید پیگیر این مسائل باشد؟ و آیا مجلس به عنوان نهاد قانونگذار به تنهائى مىتواند این معضل بزرگ اجتماعى را حل کند؟ و آیا اصولاً خلأ قانونى در برخورد با مفاسد و مفسدان و مروجان فساد و مرتکبان منکرات وجود دارد که مجلس در رفع این کاستى بکوشد؟ سالهاست که قانون مصوب چه از سوى مجالس شوراى اسلامى پیشین و چه مصوبههاى ستاد انقلاب فرهنگى در موضوع مبارزه با مفاسد از جمله بدحجابى و به عبارت صحیحتر بى حجابى و تولید و فروش و پوشش لباسهاى مبتذل وجود دارد و مجازاتهاى سنگینى از قبیل زندان، تعطیلى محل کسب و جرائم مالى و تنبیه بدنى براى متخلفان در قانون پیش بینى شده ولى آیا براى یکبار این قانون به اجرا درآمده است؟ آیا با سیل لباسهاى جلف و مبتذل که از خارج مىرسد و یا در داخل تولید مىشود برخوردى صورت گرفته و آیا بر اتحادیههاى تولید لباس نظارتى وجود داشته و یک تولیدى به جرم تولید لباس مبتذل تعطیل شده و آیا یک فروشگاه به جرم عرضه این لباسهاى نامشروع براى یک روز بسته شده است و آیا با مانکنهاى خیابانى و عروسکهاى بازارى به جرم پوشیدن این لباسها برخوردى بوده است؟ و در همین روزها که سینههاى مردم با غیرت و خانوادههاى شهید داده لبریز از خشم و تنفر نسبت به وضع موجود زنانى است که لباسهاى چسبان و چاکدار و نازک در بر مىکنند و بىشرمانه در خیابانها و فروشگاهها و حتى برخى اماکن دولتى و دانشگاهها ظاهر مىشوند و دست در دست مردان به احساسات مردم لبخند مىزنند و باندهائى که زمینه انحراف جوانان را فراهم مىکنند و فساد و فحشاء و فرار دختران و قاچاق نوامیس را دامن مىزنند برخورد جدى بوده است؟! آیا گوش شنوائى هست که این آژیر خطر را بشنود، این کشور که مردم صدها هزار شهید و معلول و مفقودالأثر تقدیم انقلاب کرده و امروز از لوث شدن احکام اسلامى خون دل مىخورد و به دفاع از ارزشها بپاخیزد و بدون مجامله و ملاحظه یک کار جدى و مؤثر و پیگیر بکنند که خدا را خوش آید و خلق را راضى کند؟! آیا اینهمه دستگاههاى تبلیغاتى و هنرى و رسانهاى در جستجوى ریشهیابى این وضع اسف بار و چارهجوئى بودهاند؟!... مىدانیم که حجاب علاوه بر بعد شرعى و اجتماعى و خانوادگى و تأثیراتى که در سایر فضاهاى اخلاقى و خانوادگى دارد در شرائط کنونى بعد سیاسى نیز به خود گرفته است، چرا دولتهاى مدعى دموکراسى مثل فرانسه حق تحصیل را از یک دختر دانشآموز با حجاب سلب کرده و یک روسرى را تحمل نمىکنند؟ چرا رضاخان نوکر بیگانه در نخستین مأموریت خود در کشور ایران به برداشتن حجاب از سر زنان اقدام کرد و همین سیاست را بیگانگان و استعمارگران در کشورهاى اسلامى دیگر به اجرا گذاشتند؟ براى اینکه حجاب پرچم اسلام است و نشانگر تعهد و غیرت دینى مردان و زنان مسلمان، امروزه حجاب روحیه انقلابى و پرخاشگر علیه فرهنگ ابتذالگر غربىها است. ولى از این نکته مهم نباید غفلت ورزیم که همین سیاست را عوامل بیگانه در کشور انقلابى ما دارند اجرا مىکنند، چندى قبل یکى از دیپلماتهاى آمریکائى با شادمانى گفته بود طرحهاى ما در صدور فرهنگ غربى به ایران اسلامى به ثمر نشسته و دلیل آن چهره شهرهاى بزرگ ایران است که زنان را با لباس مبتذل در خود جاى داده است. آیا این اعترافها و نظائر آن براى دولتمردان، مردان ما و متولیان فرهنگ هشدار دهنده نیست؟! آیا با وجود این مناظر زشت و خلاف شرع و هنجار شکن و صحنههاى پشت پرده آن در خیابانها و بازارها و اماکن عمومى و پارکها و حتى دانشگاهها و صدور آن به خارج کشور...نباید یک عزم جدى را براى یک حرکت گسترده و یک ساز و کار اجرائى و قاطع تاکنون بوجود آمده باشد؟ کدام کار فرهنگى؟ عجیب اینست که هرگاه سخن از مفاسد اخلاقى و ابتذال و بدحجابى به میان مىآید، بویژه در فصل بهار و تابستان که یک مانور فصلى از سوى نیروى انتظامى صورت مىگیرد که آن هم در جاى خود صحیح است عدّهاى مىگویند باید به جاى برخوردهاى فیزیکى کار فرهنگى کرد و مفاسد، ریشه یابى و بطور اصولى با آن مبارزه شود. ما نیز مىپذیریم که کار فرهنگى در اولویت اول قرار دارد و برخورد فیزیکى در اولویت دوم که آن هم ضرورى است و حاکمیت نمىتواند نسبت به جرائم مشهود و مفاسد آشکار بىتفاوت باشد، چرا که امر به معروف و نهى از منکر از وظائف دولت اسلامى است که قرآن بر آن تأکید ورزیده است. اما دو نکته را باید مد نظر داشت نخست اینکه: با توجه به اولویت کار فرهنگى، آیا ما کدام کار فرهنگى را باید بکنیم؟ چه کسى عهده دار است؟ از کجا باید شروع کنیم؟ از چه ابزارى در ارشادگرى باید بهره بگیریم؟ اینها و نظائر آن دهها سؤال است که پاسخ داده نشده است. آیا بیست و هفت سال که بر انقلاب مىگذرد کافى نبود، اوضاع فرهنگى خود را اصلاح کنیم؟ آموزش و پرورش را، دانشگاهها و آموزشگاه و رسانهها و مطبوعات و کتابهاى درسى و فیلم و کتاب و سینما و سایر ابزارهاى فرهنگى را؟ آیا ثمره انقلاب فرهنگى همین فضاى اجتماعى و فرهنگى است که مشاهده مىکنیم، آیا این جوانان پسر و دختر در کدامین سرزمین تربیت شدهاند؟ مىدانیم که دهها رسانه و ماهواره و هزاران نوع نوار و ابزار دیگر براى پراکندن بذر فساد در داخل و خارج شبانه روز مشغول اند تامیان این نسل و اسلام انقلابى فاصله بیندازند هرچند نباید از دست آوردهاى مثبت در فرهنگ و پیشرفتهاى علمى و فنى و روحیه مذهبى و عرفان و معنویت میلیونها جوان ایرانى مسلمان غفلت کرد که در زیارت و عمره و حج و اعتکاف و قرآن و نماز و نیایش موفق بوده و رتبههاى علمى ارزشمندى را در جهان کسب کردهاند.اما نباید بپذیریم که حاکمیت طى سالهاى گذشته در حد انتظار در فرهنگ سازى و تربیت این نسل سرمایهگذارى نکرده و در برابر هجوم فرهنگى بیگانه خود را مسلح ننموده، بویژه در سالهاى حاکمیت تساهل و تسامح شیرازهها پاشیده شد که امروز جمع کردن آن در نهایت دشوارى است، چرا که فساد و عوامل و مظاهر و آثار ویرانگر آن کم نیست و اگر این روند ادامه پیدا کند معلوم نیست نسل حاضر و نسل بعدى به کجا خواهد رفت و فروپاشى خانوادگى که نتیجه همین بى بندو بارى و روابط نامشروع و دیگر عوامل پنهان و آشکار است، چه ضربههاى مهلکى بر پیکر جامعه فرود خواهد آورد! اما نکته دوم اینکه همه جا کار فرهنگى کار ساز نیست. چرا که بسیارند کسانى که قصد تخریب اخلاق و ترویج فساد و مواد و فحشاء و لاابالیگرى را دارند با اینها از کار فرهنگى نمىتوان سخن گفت. اینجا اقدام قانونى لازم است، مانند غده چرکینى که جز با جرّاحى قابل علاج نیست. اینجا باید با تیغ قانون به عرصه آمد و با مفسدان اجتماعى برخورد قانونى و جدى شود و برخورد خیابانى ضرورتى اجتنابناپذیر است. همانگونه که قانون پیشبینى کرده است حاصل آنکه کار فرهنگى و اقدام قانونى هر دو ضرورى است همانگونه که نظام تربیتى و حقوقى و کیفرى اسلام به تفصیل درباره آن سخن گفته و البته هیچ جامعه دیگرى اجازه نمىدهد با ارزشهاى بنیادین وى بازى کند و حکومت نمىتواند نسبت به آن بى تفاوت باشد... چرا فرصت سوزى و اما امروز مسئولیت ما از هر زمان دیگر سنگینتر است چرا که مجلس و دولت و قوه قضائیه با ایده اصولگرائى به میدان آمدهاند و ملت با تمام وجود آماده همکارى است لذا مسئولیتها از گذشته سنگینتر است. باید متذکر شوم که مجلس هفتم نسبت به مسائل حیاتى جامعه و خدمت رسانى به مردم و از جمله فرهنگ اهتمام فراوان داشته و دارد. کمیسیون فرهنگى با جدیت تمام پیگیر مسائل فرهنگى در همه زمینهها بوده و تا آخر خواهد بود. دهها جلسه با مسئولان فرهنگى چون ارشاد، سازمان ملى جوانان، صدا و سیما، دست اندرکاران ورزش و... داشته و به تحقیق و تفحّص از عملکرد گذشته متصدیان فرهنگى پرداخته و طرحهائى چون تسهیل ازدواج جوانان و ساماندهى مد و لباس را با توجه به وضع موجود دنبال کرده و پیگیر آن خواهد بود و البته این وظیفه کمیسیون آموزش و تحقیقات نیز هست که مسائل دانشگاهها را از بعد علمى، اخلاقى و تربیتى بطور جدى پیگیر باشد و در سالم سازى دانشگاهها از عناصر ناصالح و انحرافها اهتمام ورزد، همانگونه که سایر کمیسیونها به تناسب مسئولیت در این خصوص مىتوانند نقش آفرین باشند تا کار فرهنگى و اجتماعى و آموزشى و تربیتى سامان گیرد و این مسئولیت براى انقلاب فرهنگى که چهرههاى علمى و اجرائى مؤثرى را در خود جاى داده همچنان جدى است. در این شرائط هیچ کس حق ندارد در انجام وظیفهاى که شرع و قانون بر عهده وى نهاده کوتاهى کند که پیش خدا مسئول و در نظر ملت شرمسار خواهد بود. با این حال بر این باوریم که از ظرفیتهاى موجود و امکاناتى که در اختیار ماست در حد انتظار استفاده نکردهایم و باید آن را جبران کنیم. دولت و مسئولیتهاى جدید و اما مسئولیت دولت با توجه به شرائط موجود داخلى و خارجى، اقتصادى، سیاسى و فرهنگى از هر زمان دیگر بیشتر است. مخصوصاً مسئله فرهنگ ویژگى خاص دارد. با همین فلسفه است که رئیس جمهور محترم در نامه تاریخى خود به رئیس جمهور آمریکا از فرهنگ آسمانى و بازگشت به مکتب پیامبران سخن گفته، هرچند از آن سوى گوش شنوائى نباشد اما رسالت اسلامى ما ایجاب مىکند که دیگران را به خیر و معنویت فرا خوانیم که این سیره صالحان و در صدر آنها پیامبران خدا بوده است... بارى مسئولیت دولت در پاسدارى از ارزشها و حریم فرهنگ اسلامى غیر قابل انکار است. بویژه دولت اصولگراى کنونى که نباید فراموش کرد رویکرد مردم به دکتر احمدى نژاد در انتخابات با این انتظار بود که کمر به احیاى ارزشها بر میان بندد و سهل انگاریهاى گذشته را مرمت کند و مردم رنگ و بوى اسلام را بیشتر از قبل ببینند. مسائل فرهنگى که عنصر اصلى انقلاب است زیر گردو غبار سیاست و اقتصاد گم نشود هرچند شعار خدمت و عدالت نیز از جلوههاى فرهنگ اسلامى است که امید تحقق آن را داریم. با این حال فرهنگ به مفهوم خاص آن ساز و کار خاص و توجه مخصوص طلب مىکند حقیقت اینست که به عقیده نگارنده امروز کشور ما به یک انقلاب فرهنگى واقعى به مفهوم اسلامى و دینى آن نیاز مبرم دارد نهادهاى آموزش و فرهنگى و دانشگاهى و مطبوعاتى و رسانهاى ما با چالشهاى جدى روبرو هستند که وزارتخانههاى مربوطه چون وزارت آموزش و پرورش و آموزش و تحقیقات و فرهنگ و ارشاد اسلامى و همچنین دستگاههاى اجرائى به یک تحول بنیادین نیاز دارند تا دست آورد این نهادها را مردم منطبق با موازین شرع بنگرند متأسفانه سیماى فرهنگى و اخلاقى شهرهاى ما تدریجاً سیماى خیابانهاى پاریس و لندن را به خود گرفته،، فروشگاهها، نوارها، سىدىها،مجلات با عکسهاى مبتذل زنان هنرپیشه و تبلیغات سینمائى تدریجاً رجعت به عصر طاغوت را حکایت دارد...مردم دیندار با بى صبرى تمام از دولت و مجلس و قوه قضائیه مىخواهند براى این وضع که تهدید جدى براى انقلاب اسلامى است چارهاى بیندیشند و متأسفانه در عمل اثرى نمىبینند. نمایشگاههاى کتاب نمایشگاه مد و آرایش عروسکهاى خیابانى شده و پاساژها و مغازهها آکنده از مدها و تیپهاى خلاف شرع است و شعار مبارزه با مفاسد اخلاقى نقش بر آب شده است و از حجاب اسلامى بر دیوارها تنها نوشتارى دیده مىشود و همین هاست که بازگشت به اسلام و شعائر ارزشى را جدىتر مطرح مىسازد. در همین حال تأکید بر اینست که دولت محترم و عناصر وابسته به دولت روابط خود را با حوزهها و علما و مراجع عالیقدر بیش از پیش مستحکم کند، در تصمیمات خود نظر بزرگان را بگیرد چرا که حوزه و مرجعیت رکن رکین کشور و پشتوانه دین و ملت و دولت است که بدون آن تصمیمات ناقص و حرکتها ابتر خواهد بود. چه در غیر این صورت تنشهاى فکرى در مسائل اسلامى و اجتماعى پیش مىآید که اثرات زیانبار آن جبران کردنى نیست. پاورقی ها: | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 75 |