تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,068 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,017 |
مافیاى ویژه خوارى یا تروریستهاى عرصه اقتصاد | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1389، شماره 299، اردیبهشت 1389 | ||
نویسنده | ||
محمدتقی رهبر | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
مبازره با مفاسد اقتصادى و تروریستهاى این عرصه هر از چند گاه دستاویز دست اندرکاران امور و مسئولین کشور قرار مىگیرد و مطبوعات و رسانهها خوراک تبلیغاتى و رسانهاى از آن مىسازند. ولى در عمل حرکت جدّى و پیگیرى لازم صورت نمىپذیرد و مافیاى اقتصادى و ویژه خواران مانند مارهاى سمى جابجا مىشوند و چهره عوض مىکنند و اقتصاد بیمار ما را دردمندتر از گذشته با مشکل روبرو مىسازند و با احتکار، یا انحصار و یا ویژهخوارى، حقوق عمومى را به چالش مىکشند و در نتیجه دود گرانیها و تورم به چشم اقشار آسیبپذیر جامعه مىرود و فشار آن بر مردم بیشتر سنگینى مىکند که کمترین بهره را بابیشترین تلاش از این سفره گسترده دارند. حقیقت این است که در کشور ما هیچ نوع کاستى از نظر منابع و پول و مایحتاج عمومى وجود ندارد و درآمدهاى نفتى و صادراتى و سرمایهاى از هر زمان بهتر و بیشتر است و امکانات بالقوه و بالفعل در خزانه ملّى وجود دارد. در سالهاى اخیر قیمت نفت در تاریخ کشورمان بى سابقه بوده و صادرات غیر نفتى نیز رو به رشد فزونى دارد و صندوق ارزى و ریالى ما از هر زمان دیگر غنىتر و روبه افزایش است با این حال تورّم و گرانى نیز با این روند سیر صعودى دارد و فقر و غنى عمیق مىشود. مشکل کجاست که با این پشتوانه خداداد و منابع سرمایهاى نتوانستهایم یک نظام اقتصادى پویا و عادلانه را پى ریزى کنیم و با حاکمیت و نظارت بر اقتصاد و تولید و توزیع و مصرف، این امکانات را به آحاد مردم و نقاط محروم بکشانیم و از این منابع سرشار دورترین نقاط مرزى بهره گیرند و در خانهها سرسفره مردم (به مثل معروف) از این سرمایههاى ملى نوائى آورده شود و فاصلههاى طبقاتى از میان برخیزد و فشار اقتصادى برگرده مردم کاهش یابد و این در حالى است که افراد یا باندهاى فساد مالى سرچشمه دارائىها را به دست گرفته و با رباخوارى و بهره کشى و ویژه خوارى مىبلعند و به حلقوم حاشیههاى خود سرازیر مىکنند... . مشکل مدیریت در اقتصاد آسیبشناسى اقتصادى به ما نشان مىدهد که مشکل اصلى تا کنون نبودن مدیریت علمى و با نگرش اسلامى بر اقتصاد و نابسامان بودن بازار و تولید و توزیع روند تجارت و حاکمیت بر سرمایه و پول و دارائیهاى ملى است به علاوه سوء استفادهها و فرصتطلبىهاى مافیاى پنهان و آشکار که در فضاى کنونى و با استفاده از خلأ حاکمیت جدى و عدم نظارت و پیگیرى و به تکاثر و انباشت ثروت سرگرمند و این مفسدان مرئى و نامرئى آنچنان به راههاى سوء استفاده واردند که شیطان را درس مىدهند!و ما نشستهایم و از مجازات خائنان به اموال عمومى و اعلام اسامى مفسدین اقتصادى حرف مىزنیم و مردم در عمل جز مورد بسیار ناچیزى از این برخورد را نمىبینند، دیوان محاسبات کشور اسناد قطورى از تخلفات را در تفریغ بودجه سالهاى اخیر ارائه مىدهد و تحقیقات اطلاعاتى و بانکى و قضائى از اختلاس و سوء استفاده مالى ارقامى از پروندهها را گزارش مىکنند و چند روزى صداى آن در رسانهها مىپیچد و مردم در انتظار محاکمه و مجازات مفسدان اقتصادى مىمانند و وسط راه رشته قطع مىشود و سرانجام نه نامى از مافیاى سودپرست دیده مىشود و نه از بازگشت اموال به صاحبان اصلى آن یعنى مردم و اقشار محروم و بیت المال! مشکل کجاست؟ چرا یک عزم جدى وجود ندارد؟ چرا یک اراده استوار و پیگیرى مستمر دیده نمىشود؟ چنین به نظر مىرسد که آنانکه دم از عدالت مىزنند و باید عزم جدى در مبارزه با فساد و تبعیض داشته باشند هنوز آنگونه که باید طعم تلخ فقر و مشکل عائلهمندى و ناکافى بودن حقوق و درآمدها را بدرستى لمس نکردهاند هرچند خود اهل تکاثر نیستند اما عمق مشکل جامعه را یا درک نکرده و یا کثرت مشاغل به آنان اجازه نمىدهد که فکر و عمل را متمرکز کنند و مبارزه با مفاسد را به جائى برسانند و با اینکه مقامات عالیه کشور به این ضرورت پى بردهاند و مىخواهند آن را به آخر برسانند اما وقتى کار به دستگاههاى ذى ربط و زیرین مدیریت مىرسد حربهها کند مىشود و باب توجیه و تاویل و سفارشات گشوده مىگردد و بخشى از عوامل مافیاى اقتصادى که در دل دستگاهها جا خوش کردهاند نمىگذارند کار مبارزه به نتیجه برسد چرا که خود آنها یا شریک اند و یا خریدار مىشوند و یا اصولاً اعتقاد به عدالت ندارند و یا نفوذى اند و چهره عوض کرده و ژست خیرخواهى به خود مىگیرند و خریدار آبروى!اشخاصى مىشوند که با کمال جسارت و جرئت به حقوق عمومى لطمه مىزنند و بى اعتمادى را در جامعه دامن مىزنند و یا احتمالاً عوامل دیگرى در کار است که مبارزه با فساد به آخر نمىرسد و گاهى هم گزینشى عمل مىشود و برخى به دام مىافتند و برخى از دام مىگریزند، تمام احتمالات فوق قابل عمل است، اینست که مبارزه با مفاسد راه به جائى نمىبرد... در هرحال ساز و کار لازم، عزمى جدى و بازخواستى مسئولانه لازم است تا شعار مبارزه با تروریستهاى اقتصادى در گفتار نماند که موجب بى اعتمادى گردد و آخرین تیرها از ترکش رها شود و هدفها را نزند و دست خالى در این عرصه بمانیم و همان آش و همان کاسه و گرد نومیدى به چهره مردم بنشیند. ما اگر در صدد اجراى عدالتیم و مبارزه با فساد را جدّى مىدانیم باید به سیره امیرالمؤمنین(ع) برگردیم که پس از آنکه بر کرسى خلافت ظاهریه نشست و دید که ثروتهاى عمومى و بیت المال سراز خانه نخبگان سیاسى و فامیلى در آورده و میان فقر و غنا شکافى عمیق پدید آمده، به تصفیه و پاکسازى پرداخت و فرمود: بخدا اگر این ثروتها در قباله زنان هم رفته باشد آنرا بیرون کشیده و به بیت المال برمى گردانم. هر چند برنامه انقلابى امیر عدالت به جهت موانع موجود و عادات ویژه خوارى با بسیارى از دشواریها روبرو شد و جامعه آنروز به ویژه خواص و مرفهین که سر در آخور بیت المال داشتند ظرفیت این عدالت را نداشتند و جمعى از جاهطلبان و شیفته گان ثروت سربه طغیان برداشتند و تا ساماندهى جنگهاى خونین پیش رفتند و مردم را به زور و زر و تزویر خریدند و حکومت عدل على(ع) را با چالش بروبرو کردند که تاریخ اسفبار آن پیش روى گشوده است، اما با اینهمه مشکلات و موانع یک چیز ماند وآن سیره علوى بود در اجراى عدالت، عدالتى که حتى فرزندان و برادران و خاندان آن جضرت از آن مستثنى نشدند. بعبارت دیگر گرچه جامعه آنروز عدل امام را برنتابید و على (ع) در محراب عبادت شهید عدل خود شد اما فرهنگ عدالتخواهى و معیار عدالت گسترى و طرد فساد و تبعیض باقى ماند تا پس از چهارده قرن دانشمندان و نویسندگان غیر مسلمان على(ع) را میزان حق و باطل بدانند و نداى عدالت انسانیت بنامند و از اسطوره عدالت خواهى و قاطعیت آن حضرت کتابها و مقالهها بنویسند، تا در جهان غربت عدالت روزنهاى به بهشت عدالت خواهى باز باشد که عدالت نمرده و هرچند اجراى آن دشوار است اما مرد عدالت را از این دشواریها هراس نیست. «و لایخافون فى الله لومة لائم» و این درسى باشد براى پیروان آن حضرت که کمرها را محکم ببندند و بیش از این تبعیض و فساد را تحمل نکنند. اسلام و مفاسد اقتصادى تمدن اسلامى گونه هائى از قوانین اقتصادى را ترسیم مىکند، چه از نظر منابع ثروت و کسب درآمد و چه از نظر قوانین و شرایع حاکم بر کسب و تجارت و تولید و چه از نظر مصرف اموال و در عین حال به عواقب نامطلوب و بازتاب فردى و اجتماعى و دنیوى و اخروى مفاسد اقتصادى هشدار مىدهد.موضوعاتى چون اکل مال به باطل رشوه، رباخوارى، غش در معاملات و اسراف و تبذیر، تکاثرو حرامخوارى، ثروت اندوزى و مال پرستى و آثار زیانبار آن در قرآن آمده و مورد نهى و تحذیر و توبیخ قرار گرفته است. به عنوان مثال به چند آیه مىنگریم: 1- «و لا تأکلوا اموالکم بینکم بالمال و تدلوا بها الى الحکّام لتأکلوافریقاً من اموال الناس بالاثم و انتم تعلمون»، سوره بقره، آیه 188. اموال یکدیگر را به باطل و به شیوه نامشروع نخورید و به عنوان رشوه به حاکمان ندهید تا بدانوسیله بخشى از اموال مردم به گناه و حرام نخورید در حالیکه خود مىدانید چه مىکنید. آیه کریمه مردم را مکلف ساخته تا از حرامخوارى و شیوههاى نامشروع در کسب مال بپرهیزند و بطور خاص از رشوه دادن به قضات به منظور جلب رأى آنها به نفع خود برحذر داشته است. مىدانیم که یکى از مجارى حرامخوارى و عامل مفاسد اقتصادى دستگاه قضائى ناصالح است که آیه کریمه نیز بدان اشاره دارد. چه آراء ناحقى که در محاکم به دست قضات صادر مىشود و چه رشوهها و بقول امروز زیرمیزىها که به برخى از آنان داده مىشود و با بست و بند و پول و پارتى حقوق مظلومان پایمال گردد. کار بجائى رسیده که ارباب رجوع امیدوار نیستند که بدون پول و پارتى به حق خود برسند. البته قضات دیندار و با وجدانى هم پیدا مىشوندکه خدا را در نظر بگیرند که اینها انگشت شمارند و مع الاوسف جوّ حاکم بردستگاه قضائى ناامید کننده است و نگارنده این مقال موارد بسیارى را از آنچه مىگوید مشاهده کرده و از اینکه به نفع مظلومى وارد شود و با مسئولى صحبت کند ناامید شده است. چه اموالى که به ناحق مصادره شده و به حلقوم دستگاههاى دولتى یا برخى نهادهاى امدادى و یا اشخاص، سرازیر شده و صاحب مال فریادش به جائى نرسیده که با چه دلیلى محصول عمر او به صورت ساختمان یا زمین زراعتى از او گرفته شده است؟! و چه مافیاهاى پول و زمین خورانى که با سند سازى و رشوه و نیرنگ صاحب میلیاردها شده و خدا مىداند کى و کجا و چگونه به این موارد رسیدگى خواهد شد؟!و سرنوشت مفسدان اقتصادى که پروندههاى قطورشان روى میز دادسراها و دادگاهها مانده است، بالاخره به کجا ختم خواهد شد. آیا رسیدگى به این پروندهها چند ماه یا چند سال وقت مىخواهد؟ و آیا وعدههائى که مسئولان داده و مىدهند که مفسدان اقتصادى را که برخى دستگاههاى دولتى و قضائى نیز آتش بیارآنند، معرفى خواهند کرد و به کیفر خواهند رساند، بالاخره عملى مىشود؟! 2- «و آتوا الیتامى اموالهم و لاتتبدّلوا الخبیث بالطیّب و لا تأکلوا اموالهم الى اموالکم انّه کان حوباً کبیرا»، سوره نساء،آیه 2. اموال یتیمان را به آنها بازگردانید و مال پلید و حرام را به مال پاکیزه و حلال تبدیل نکنید و اموال آنها را با اموال خود نیامیزید و بخورید که این گناهى بزرگ است. 3- «الذین یأکلون اموال الیتامى ظلماً انّما یأکلون فى بطونهم ناراً و سیصلون سعیرا»، سوره نساء، آیه 10. آنانکه اموال یتیمان را به ستم مىخورند همانا آتش را در شکمهایشان جاى مىدهند و به زودى به آتش دوزخ در خواهد آمد. 4- «یا ایها الذین آمنوا انّ کثیراً من الاحبار و الرهبان لیأکلون اموال الناس بالباطل و یصدّون عن سبیل الله و الذین یکنزون الذهب و الفضة و لاینفقونها فى سبیل الله فبشّرهم بعذاب الیم...» اى کسانیکه ایمان آوردهاید، (بدانید) که بسیارى از روحانیون و راهبان اهل کتاب (تورات و انجیل) اموال مردم را به باطل مىخورند و بدینوسیله مانع بر سرراه خدا مىشوند، آنانکه از طلا ونقره گنجینه مىسازند و آنرا در راه خدا انفاق نمىکنند به عذاب دردناک بشارت ده. در این آیه کریمه به نکاتى مىتوان دست یافت: افرادى هستند از بیرون آئین مسیحى و یهودى به نام دین و در کسوت روحانیان که به مال پرستى آلوده مىشوند و مطامع دنیوى آنان را مىفریبد و دین خدا دستمایه دنیا گرفته و آخرت را به مال و جاه مىفروشند که مورد نکوهش اند. بدیهى است که یهودى یا مسیحى بودن در تقبیح عملکرد اینان دخالتى ندارد و هر آنکس که به نام دین در چنین وضعى باشد مورد نکوهش و مستوجب عذاب است هر چند در آئین اسلام باشد، چه دین فروشانى بودند در دربار خلافتهاى جور و وعاظ السلاطین و قضات وابسته که به نفع غاصبان و جنایتکاران فتوى مىدادند و حق را کتمان مىکردند و آیات قرآن را به مذاق تبهکاران تفسیر مىنمودند تا از دنیاى آنها برخوردار شوند و کاسه لیس سفرههاى رنگین آنان باشند و در هر زمان امکان دارد چنین افرادى وجود داشته باشند که بى تردید نکوهش قرآن متوجه آنان نیز خواهد بود اینها دین را ملعبه دنیا ساخته و علاوه بر فساد مالى فسادى فرهنگى و اعتقادى و دینى را باعث مىشوند که خطر آن بیش از مفاسد مالى است. بنابراین مفاسد اقتصادى مفاسد دینى و ایمانى و اعتقادى را نیز در پى دارد که نباید از آن غفلت ورزید. قسمت پایانى آیه و ادامه آن در آیه بعدى از ثروت اندوزى و گنجینه داران ثروت که حقوق مردم آن را نمىدهند سخن گفته و عقوبت سخت آخرت را نوید مىدهد. و بدین ترتیب تکاثر ثروت اندوزى از طریق نامشروع منشأ فساد دین و عذاب آخرت است و هرگز نمىتواند منشأ خیر براى جامعه باشد. گاهى مىبینیم که برخى از مسئولان، مبارزه با مفاسد را عامل فرار سرمایهها مىدانند و از طرح مبارزه با فساد اقتصادى اظهار نگرانى مىکنند در حالى که آیات قرآنى به گونه دیگر سخن مىگوید. آنچه مسلم است هرگز با ثروتهاى نامشروع نمىتوان به صلاح اجتماع کارى کرد. آنانکه ثروتهاى خود را به دلار تبدیل مىکنند و در بانکهاى خارج انباشته مىکنند غارتگرانى هستند که حاضر نیستند ثروت خود را در خدمت به مردم مسلمان و کشور خود بکار گیرند، نه آن ثروتها را از طریق مشروع بدست آورده و نه این ثروتها خیرى براى مردم دارد. آرى دولت باید از سرمایه گزارى سالم حمایت کند و فضائى در امنیت اقتصادى در کشور فراهم شود تا آنانکه عشق به خدمت همنوعان خود دارند در آبادانى کشور و ایجاد کار و اشتغال راغب شوند و تسهیلات و خدمات و امکانات رونق صنعت و کشاورزى و اشتغال را در اختیار آنها قرار دهند. این امنیت سرمایه گذارى و اقتصادى است که مع الاوسف همیشه سرمایه گزارى بخش خصوصى با مشکل روبرو بوده و دولت حمایتهاى لازم را نکرده و از این بابت وزارتخانهها و بانکها و نهادهاى خدمت رسانى در جهت تولید و اشتغال مسئولیت دارند مشوّق سرمایه گزارى باشند نه مانع و مشکل تراشى کنند و زمینه فرار سرمایهها را فراهم سازند. مسئولان باید ضمن مبارزه با مفاسد اقتصادى بخش خصوصى را یارى دهند که ثروتها به خارج کشور فرار نکندو کارها معوّق نماند. ادامه دارد پاورقی ها: | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 96 |