تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,130 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,046 |
به بهانه، انتخابات خبرگان رهبرى و شوراها | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1389، شماره 301، اردیبهشت 1389 | ||
نویسنده | ||
محمدتقی رهبر | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
روز 24 آذرماه ملت بزرگ ایران با حضورى کم نظیر حماسهاى دیگر آفریدند، انتخابات خبرگان رهبرى و شوراهاى شهر و روستاو میاندورهاى مجلس شوراى اسلامى در یک تجمیع زیباى انتخاباتى حضور پرشور ملت را به نمایش گذاشت به گونهاى که نه فقط براى ما افتخار و سربلندى و براى نظام اقتدار بیشتر آفرید، بلکه دیگران را به شگفتى و اعجاب واداشت که این حماسه پرشکوه را که بیعتى مجدد با رهبرى نظام و اعلام وفادارى به آرمانهاى بنیانگذار جمهورى اسلامى امام راحل بود قلمداد کنند و در همین حال پاسخى دندان شکن بود به دشمنان ملت و امپریالیسم و صهیونیسم و خاک یأس بر چهره خصم بداندیش پاشیدند که دیگر خواب و خیال واهى یأس آفرینى و سردى مردم را در سر نپرورند که با حضور همیشگى مردم توهمات دشمنان رؤیاى بى تعبیر است چرا که انقلاب اسلامى در رگ و خون ملت جاى دارد و به هیچ وجه از آن دست نخواهد کشید. در اینجا به چند نکته اساسى باید توجه داشت: 1- حضور مردم در پاى صندوقهاى رأى را ما نباید فقط به حساب اشخاص و افراد و جبههها و جناحهاى سیاسى بگذاریم و این مایه غرور و غفلت شود و از وظائف سنگین منتخبان و یا نقدهائى که در پاره موارد به صورت جدى وجود دارد غافل باشیم. رأى مردم پیش از آنکه به انتخاب شدگان باشد، رأى به نظام اسلامى و اعلام وفادارى و پایدارى در راهى است که بهاى سنگینى براى آن پرداخته شده و با تمام تلاش و توان باید از آن دفاع کنیم، حتى اگر از عملکرد برخى مسؤولان ناراضى باشیم و یا نابسامانیهائى را در مدیریتها و یا موارد دیگر شاهد باشیم، حساب اینها از حساب اصل نظام جدا است. ملت در هر انتخاباتى در مرحله نخست به اصل نظام رأى مىدهد به رغم آنچه دشمنان براى آن در تلاشند و آن دلسرد کردن ملت و سست کردن باورهاى آنها و جدائى افکندن میان آنها و نظام اسلامى است و این دستاورد بزرگى است که باید به ملت بزرگ تبریک گفت و آحاد مردم را ستود و نقش بزرگ آنان را آنگونه که هست شناخت و از آن غافل نشد و کمر به خدمت آنان بست. 2- مردم ما در انتخاب کردن اشتباه نمىکنند. این را باید باور کرد، چرا که وقتى اخلاص و ایمان بر دلها حاکم باشد خداوند نور فرقان و تمیز و تشخیص و گزینش را در دلها تابش مىدهد. افزون بر این مردم ما از رشد سیاسى کافى برخوردارند، در فراز و نشیب دهها سال تجربه سیاسى و تلخ و شیرین حوادث، جریانها و جبههها و خط و خطوط را شناختهاند و چشم بسته به کسى روى نمىآورند و از کسى روى بر نمىتابند بلکه با آگاهى سیاسى و فطرت پاک و ایمان و اخلاص راهى را دنبال مىکنند که در جهت آرمانهاى مقدّسشان باشد و بدین ترتیب نه تبلیغات پر حجم انتخاباتى و القاب دهن پرکن تأثیر چندانى در انتخاب آنها مىگذارد و نه وعدههاى دوران تبلیغات انتخاباتى دل مردم را مىفریبد که طى سالها تناقضاتى را در شعار و عمل تجربه کرده و چندان به وعدهها دل نمىبندند بلکه به اصولى مىاندیشند که نظام با آن شکل گرفته و هر کجا این اصول را پر رنگتر دیدند بار ارادت و امید و اطمینان خود را آنجا فرود مىآورند، به عبارت دیگر امکان دارد مردم نارضایتىهائى در مسائل جانبى از عملکرد دستگاهها و جریانهاى سیاسى داشته باشند اما در نهایت به جریانى رو مىآورند که به اصل نظام وفادار باشد و از آنانکه راه انحراف مىپیمایند رخ مىگردانند بنابراین رویکرد مردم نسبت به یک گروه نباید مایه غرور یک جریان سیاسى (حتى خودىها) باشد که تصور کنند تمام آنچه مىکنند مورد رضایت ملت است. بلکه برگزیدگان ملت باید به دور از خود باورى، چالشها را بشناسند، نقصها را جبران کنند و اشتباهات را تصحیح نمایند و مسؤولیت سنگین خود را از یاد نبرند و بدانند خادم ملتاند نه حاکم و قیّم آنها. 3- با اعتراف به این حقیقت که پیروز این انتخابات ملت است و رکن عمده نظام ایمان و اعتماد مردم است و اکثریت قاطع مردم همان کسانى هستند که با ایمان به اصول انقلاب اسلامى و خط امام و رهبرى همواره در همه سنگرها حضور داشته و دارند و در همایشهاى ملى و رفراندومهاى همگانى عملى اعلام حضور مىکنند، مصالح و خواستهها و انتظارات این اکثریت عظیم بر همه چیز مقدم است هر چند اقلیتهائى باشند با گرایشهاى سیاسى خاص که با راه ملت همسوئى ندارند و به دنیاى دیگرى مىاندیشند که در چارچوب انقلاب نمىگنجد، اعلام نارضایتى کنند به دلیل خواسته هائى که دارند و با امیال دشمنان بیشتر سازگارى دارد تا راه استوار ملت، که رضایت آنان ملاک عمل نیست و حاکمیت نمىتواند به خواستههاى آنان بیندیشد. 4- منتخبین ملت در هر جایگاه اعم از مجلس، دولت،خبرگان و شوراها به خوبى مىدانند که در نظام اسلامى هیچ یک از این مقامات جز با هدف خدمتگذارى ارزش ندارد و به فرموده امیرالمؤمنین(ع) به یکى از کارگزارانش «طعمه» نیست بلکه «امانت» است. حاکمیت مطلق از آن خداست و بندگان در هر سطح که باشند امانتدارند و باید این امانت را پاس دارند و حق آن را ادا کنند. اداى حق این امانت به رعایت حقوق و وظایف مقرر است که خداوند بر عهده آنان نهاده. قرآن کریم در بیان این مطلب مىفرماید: «آنانکه اگر در زمین تمکن و اقتدار مىدادیم نماز را بپا دارند، زکات را ادا کنند وامر به معروف و نهى از منکر نمایند» تمام ارکان حاکمیت از صدر تا به ذیل موظف به این وظائفاند که آیه بیان مىکند: اقامه نماز و ترویج و گسترش این عبادت بزرگ و پرستش خداوندگار جهان که در صدر واجبات مىباشد. آنگاه رساندن حقوق نیازمندان به آنان به ویژه محرومان و مستمندان و از کار افتادگان و فراموش شدهگان و بدیهى است که اداى زکات در اینجا فراتر از گندم و جو و خرما و کشمش و سایر موارد مشمول زکات است. زکات دادن حکومت اسلامى نوع دیگر است، رساندن بیت المال یعنى میلیاردها بودجه و امکانات و درآمد عمومى کشور به مصارف اصلى آن، توزیع بودجهها به گونهاى که به دورترین نقطه کشور و محرومترین افراد رسانیده شود و این هنگامى میسر است که سیاست حاکمیت خدمت به محرومان و مناطق فراموش شده باشد و این مسؤولیت شوراها است که این مناطق را شناسایى کنند و به مسؤولان نظام منتقل نمایند. و این وظیفه براى همه مسؤولان از آلى و دانى است تا کارنامه قابل قبولى داشته باشند. سیره مبارکه پیامبر و اهلبیت علیهم السلام در این میدان باید ملاک عمل باشد که حتى ارزاق یتیمان و تهى دستان را به دوش مىکشیدند و به خانههاى آنها مىبردند. این است معناى زکات دادن حکومت و گرنه میان حکومت مداران و سایر مردم که مقدارى از درآمد خود به عنوان خمس و زکات مىدهند تفاوتى نخواهد بود. بنابراین سیاستگذارى نظام حاکم در کلیه سطوح باید در راستاى اجراى عدالت و رساندن حق صاحبان حق به آنان باشد به گونهاى که آحاد ملت از امکانات کشور بهرهمند شوند و شوراهاى اسلامى مىتوانند در این فرایند نقش مهمى ایفا کنند. امر به معروف و نهى از منکر نیز از وظایف نظام حاکم و همه دست اندرکاران است که آیه کریمه بر آن تأکید مىورزد، مع الأسف این دو اصل مهم اجتماعى که با هدف نظارت و امر و نهى در مسائل فرهنگى و اخلاقى و اقتصادى تشریع شده به درستى حق آن ادا نشده است شاهد بر این مدعا گسترش روزافزون فساد و هنجار شکنىهاى علنى است که در سطح جامعه به چشم مىخورد و براى دردمندان اسلام رنج آور و مایه دردمندى شده و راه چارهاى براى آن اندیشیده نمىشود. بدانیم که دشمنان ما سرمایههاى کلانى را براى اسلام زدائى و منحرف کردن این نسل هزینه کرده و مىکنند در چنین فضائى که انواع ابزارها براى هجوم بر اسلام به کارگرفته مىشود مسؤولیت ما بسیار سنگین است، مسؤولیتى که خداوند بر دوشمان نهاده و کوتاهى کردن در انجام آن هیچگونه توجیهى ندارد و عقوبت الهى را در پى دارد بویژه در شرائط کنونى که همه ارکان نظام در اختیار اصولگرایان است و این همسوئى و همنوائى که کمتر فراهم شده است امروزه فراهم آمد، و عزم جدى و شجاعت لازم مىطلبد که براى مبارزه با فساد اعم از فرهنگى یا اقتصادى کمر ببندیم و امر به معروف و نهى از منکر را به عنوان مسؤولیت حاکمیت جدى بگیریم و راه کارهاى عملى آن را در فضاى جامعه و مراکز فرهنگى و رسانهاى شناسائى کنیم و نسل جوان را دریابیم که لحظهاى غفلت حسرت بىفرجام را در پى خواهد داشت «اضاعة الفرصة غصة». 5 - نکته دیگر در انتخابات اخیر خاک یأس و نومیدى بود که حضور پرشور ملت بر چهره استکبار جهانى به سردمدارى آمریکا پاشید. در حالى که نو محافظه کاران آمریکا در انتخابات اخیر کنگره شکست خوردند و دموکراتها بر جمهورى خواهان پیروز شدند و کرسىهاى کنگره را تصاحب کردند و مردم آمریکا سیاستهاى جنگ طلبانه کاخ سفید را عملاً مردود ساختند و نظام حاکم را داغ ننگ بر پیشانى نهادند، انتخابات ما با حضور بیش از 60 درصدى باشور و اشتیاق ملت و رقابت آزاد داوطلبان انجام شدو در این مرحله نیز به اصولگرایان بیشترین رأى را دادند. قطع نظر از نتیجه انتخابات از اهمیت فوق العاده برخوردار است، اصل حضور پرشور مردم عامل نیرومندى است براى تحکیم نظام اسلامى و پاسخى دندان شکن به بمبارانهاى تبلیغاتى دشمنان ملت .این حماسه با شکوه در شرائطى که دشمنان ما با استفاده از سازمانهاى دستآموز بین المللى برآنند تا مردم ما را از یک حق مشروع و قانونى در بهرهورى از انرژى هستهاى محروم سازند دستمایه نیرومندى است در دست مسؤولان، تا با قوت و قاطعیت در برابر زورگوئیهاى قدرتهاى اهریمنى ایستادگى کنند و از حق مسلّم کشور و ملت در صحنه بین المللى دفاع نمایند. 6- نکته قابل ذکر دیگر در این مقال، ضرورت همسوئى و وحدت نیروهاى انقلاب و وفاداران نظام و پرهیز از تنش و تشتت زیانبار است که گهگاه رخ مىنماید. لحظههایى را پیش روى داریم که دشمنان ما مىکوشند با ایجاد اختلاف جبهه ما را ضعیف کنند و از فضاى آلوده اختلافات بهره گیرند و اگر به این خطر توجه کافى نشود و خودىها در تضعیف یکدیگر بکوشند علاوه بر آن که به نقشه دشمنان کمک رساندهاند دوستان را نیز دلگیر و گلایهمند ساخته که عواقب نامطلوب آن بر کسى پوشیده نیست. راستى اگر خودىها نتوانند در این لحظههاى حساس به وحدت و همدلى برسند و با انسجام و اتحاد براى حل مشکلات گام بردارند آیا مىتوانند وجدان خود را راضى کنند؟ آیا هرگز به محاسبه نشستهاند که براى چه چیز اختلاف؟ اگر ما براى خدا کار مىکنیم و هدفمان خدمت به ملت است چرا تحریک کردن و چرا انگ زدن؟ با کدام مجوز و استنادى به اختلاف روى آوردند؟ اختلاف پس از پیروزیها همواره خطر ساز بوده و دنیاگرائى پس از پیروزى شکستهائى را در پى داشته است. نظیر آنچه در جنگ احد اتفاق افتاد که سرگذشت اسفبار آن را همه مىدانیم. بنابراین توصیه به اصولگرایان (البته اگر توصیه ما را بپذیرند) این است که بخود آیند و همدلى را شعار خود سازند که با هضم نفس و شکستن خودىها به مصالح کلى بیندیشند نه مصالح و خواستههاى گروهى و جناحى چرا که اختلاف آنها و تعدد لیستهاى انتخاباتى آنها زمینه را براى رقیبان فراهم مىسازد، همانها که ورود به شوراها را پلى براى مجلس و مجلس را پل دولت آینده مورد نظر خود دانسته و بدان تصریح کردهاند. اصولگرائى باید با گذشت و نفى خودى و وفاق و همدلى همراه باشد و گرنه مصداق این مثال خواهند شد که: «آبادى بتخانه ز ویرانى ماست» انشاءاللّه که از تجربهها درس بیاموزیم و آزمون و خطا را کمتر کنیم. پاورقی ها: | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 75 |