تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,747 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,962 |
هدایت پس از ایمان | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1389، شماره 302، اردیبهشت 1389 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
«و انى لغفار لمن تاب و آمن و عمل صالحا ثم اهتدى» (سوره طه - آیه 82) و همانا من آمرزنده کسى باشم که توبه کرد و ایمان آورد و کارهاى شایسته و نیکو انجام داد سپس هدایت یافت. غفّار: صیغه مبالغه است از غفران یعنى من بسیار آمرزندهام. ظاهرا این تأکید به معناى این است که آمرزش خداوند نسبت به چنین أشخاصى نه تنها یکبار که چندین بار دربر مىگیرد. و یا اینکه تأکید بر آمرزش کامل است یعنى بیشتر گناهانشان را مىآمرزم و آنان را مستحق بهشت قرار مىدهم. البته از رحمت واسعه پروردگار بدور نیست که حتى همه گناهان را بیامرزد. وانگهى استمراریت آمرزش را نیز مىرساند یعنى افرادى که داراى چنان أوصاف و خصلتهائى باشند قطعا مورد آمرزش و غفران پیوسته خدا قرار مىگیرند. حال باید دید این چه شرایطى است که باید تحقق پذیرد تا خداوند انسانها را بیامرزد. این اوصاف چنانکه در آیه مبارکه آمده است عبارتند از: 1- توبه و بازگشت: به این معنى که انسان به فطرت خود بازگردد و شرک نداشته باشد. شرک به آن معنى نیست که قطعا براى خدا شریک و انبازى همچون بتها یا اولیائى مانند عیسى و عزیر و دیگران قرار دهد و به آنان معتقد باشد. بلکه هرنوع شریکى نادرست است. و این خود بحث مفصلى است که نیاز به گفتارى دیگر دارد. پس اولین شرط، توحید واقعى است و دورى از هرگونه شرک براى خدا. 2- ایمان: ایمان عبارت است از باور داشتن و معتقد بودن. یعنى باید قلباً اسلام را پذیرفت نه تنها به زبان شهادتین را جارى ساخت. البته بسیارى از مسلمانان اسلام را قبول دارند ولى تنها قبولى براى آمرزش کافى نیست. 3- عمل صالح: پس بعد از آنکه ایمان انسان محقق شد، نوبترسد به تحقق ایمان در خارج یعنى با انجام کارهاى درست و شایسته و عمل صالح،سخن را به کردار برگرداند. انجام عمل صالح که قرآن پیوسته بر آن تأکید دارد و هرگاه سخن از ایمان به عمل مىآورد عمل صالح را قرینه آن مىگرداند چیست ؟ عمل کردن به احکام و تسلیم کامل در برابر آنها بدون آنکه خمى بر ابرو آورد.. این است عمل صالح. خداوند مىفرماید: «فلا و ربک لا یؤمنون حتى یحکموک فیما شجر بینهم ثم لا یجدوا فى أنفسهم حرجا مما قضیت و یسلموا تسلیما» (سوره نساء، آیه 65) به خدایت سوگند هرگز ایمان نمى آورند تا اینکه تو را در تمام اختلافاتشان داور کنند سپس هرگز دردل خود از داوریت احساس ناراحتى نکنند و کاملا تسلیم شوند. عمل در صورتى صالح است و شایسته که انسان صد در صد تسلیم امر خدا شود و در برابر تمام احکام سر تسلیم فرود آورد. 4- هدایت: جالب است که پس از توبه و ایمان و عمل صالح تازه سخن از هدایت به میان مىآید. گویا آن همه اعمال شایسته و خوب و اطاعت بى چون و چرا، محقق نمى شود و پذیرفته نیست جز با هدایت. البته یک هدایت اولیه است که فطرى مىباشد «کل مولود یولد على الفطرة» ولى هدایت دیگرى هست که ایمان کامل نمى شود جز با آن. برخى از مفسرین این هدایت را به معناى استقامت دانسته اند یعنى ایمان، با استقامت و ثبات و پایدارى باید توأم باشد. علماى تفسیر گفته اند: الاهتداء لزوم الایمان و الاستمرار علیه ما دامت الحیاة. مقصود از هدایت شدن (اهتداء) این است که بر ایمان خود تمام عمر، پایدار و پابرجا بماند. برخى نیز گفتهاند مقصود از اهتداء این است که پیروى از سنت پیامبر کند و دنباله رو بدعتها نباشد. برخى دیگر بر این باورند که اهتدا یعنى زدودن دل از اخلاق بد و منشهاى نادرست و خصلتهاى ناپسند. و هیچ دلیلى بر این تفاسیر نیست. ولى امام صادق علیهالسلام آن را به گونه اى دیگر معرفى مىکند: «ثم اهتدى الى ولایتنا أهل البیت فو الله لو أن رجلا عبد الله عمره ما بین الرکن و المقام ثم مات و لم یجئ بولایتنا أکبّه الله فى النار على وجهه» امام پس از تلاوت آیه مبارکه مىفرماید: پس از آن هدایت یابد به ولایت ما أهل بیت. به خدا سوگند اگر کسى تمام عمرش بین رکن و مقام خدا را عبادت و پرستش کند سپس از دنیا برود و ولایت ما اهل بیت را نداشته باشد خداوند با صورت او را در آتش دوزخ بیافکند. و شبیه همین روایت از امام باقر علیه السلام نیز نقل شده است که حاکم ابو القاسم حسکانى از علماى اهل سنت آن را نقل کرده است. کسى نیست از او بپرسد ولایت اهل بیت چیست؟ در تفسیر نور الثقلین سدیر از امام باقر علیه السلام نقل مىکند که: «یا سدیر انما أمر الناس أن یأتوا هذه الاحجار فیطوفوا بها ثم یأتونا فیعلمونا ولایتهم لنا و هو قول الله: " و انى لغفار لمن تاب و آمن و عمل صالحا ثم اهتدى ثم أومى بیده الى صدره: الى ولایتنا» اى سدیر همانا خداوند مردم را امر مىکند که به سوى این سنگها بیایند وطواف کنند سپس به طرف ما بیایند و ولایتشان را نسبت به ما اقرار و اعتراف کنند و این است سخن خدا که فرمود: «و انى لغفار لمن تاب ...» آنگاه حضرت به سینه خود اشاره کرد و فرمود: هدایت شوند به ولایت ما. و این معنى در روایات مکرر دیگرى نیز نقل شده که مورد تأکید معصومین علیهمالسلام است. بنابراین معلوم مىشود شرط صحت اعمال، ولایت است وگرنه هزار سال اگر عمر کند و در کنار خانه خدا شبها را به صبح با اطاعت و عبادت بگذراند و روزها را روزه بدارد هرگز او را فایده نبخشد و در روز قیامت سر به زیر و شرمسار به سوى دوزخ روانه شود. خدایا ما را بر این ولایت که اساس قبولى اعمال است پایدار بدار. آمین رب العالمین. پاورقی ها: | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 57 |