تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,123 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,041 |
تمدن جهانى در نگاه ادیان | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1389، شماره 305، اردیبهشت 1389 | ||
نویسنده | ||
محمدعلی حائری | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
در بستر تاریخ همواره انسانهایى آمدهاند و آرزوى فردا و فرداهایى بهتر و روشنتر را نوید دادهاند. سرآمد این انسانها پیامبران الهى بودهاند که تمدن جهانى را در آینده به گونهاى سامان یافته و آرامش بخش ترسیم کردهاند، در این نوید همه ادیان الهى همخوانى دارند. در این نگاه آینده تمدن جهانى نه ناتمام است و نه ناکام، بلکه انسانها با فطرت کمال جویى که دارند به سمت تکامل فکرى و اخلاقى و معنوى به پیش مىروند(1) و صلح ،عدالت و آزادى را بر زور و مکر و استکبار قطعى مىشمارند و بر این باورند که بشر هر چه به جلوتر برود بر بلوغ عقلى و پختگىاش افزوده مىشود.(2) در کتاب جوک، از کتابهاى هندیان آمده است: سرانجام، دنیا به کسى برگردد که خدا را دوست دارد و از بندگان خاص او باشد و نام او فرخنده و خجسته باشد(3) به عقیده برهمائیان و بر اساس کتاب ددانک از کتابهاى مقدس آنها آمده «دست حق درآید و جانشین آخر «متاطا» ظهور کند و مشرق و مغرب عالم را بگیرد و همه جا خلایق را هدایت کند.»(4) در مزامیر داوود آمده است: شریران منقطع خواهند گشت و اما متوکلان به خداوند، وارث زمین خواهند شد(5) و در تورات به روشنى به این حقیقت اشاره شده است: «و نهالى از تنه بسى بیرون آمده شاخهاى از ریشههایش خواهد شکفت و روح خدا بر او قرار خواهد گرفت، مسکینان را به عدالت و داورى خواهد کرد و به مظلومان زمین به راستى حکم خواهد نمود... جهان از معرفت خداوند پر مىگردد.»(6) و در انجیل مىخوانیم: «کمرهاى خود را بسته و چراغهاى خود را افروخته بدارید باید مانند کسى باشید که انتظار آقاى خود را مىکشد...تا هر وقت آید و در را بکوبد بىدرنگ براى او باز کنند خوشا به حال آن غلامان که آقاى ایشان چون آید ایشان را بیدار یابد.»(7) قرآن نیز به روشنى از پیروزى حق بر باطل سخن رانده(8) از وارث زمین شدن شایستگان و صالحان(9) و در آیهاى دیگر از پیشوایى مستضعفان خبر دادهاند(10) و بر آنچه در کتابهاى مقدس پیشین آمده مهر تأیید زده است. «و لقد کتبنا فى الزّبور من بعد الذکر انّ الأرض یرثها عبادى الصالحون؛(11) در کتاب زبور کتاب آسمانى داوود بعد از یادها که در آن کردیم نوشتیم. بندگان صالح من، وارث زمین خواهند بود و آنان در این جهان از جهانیان میراث برند» و در احادیث وارد شده: «لولم یبق من الدنیا الّا یوم واحد لطوّل اللّه ذلک الیوم حتى یخرج رجل من ولدى؛(12) اگر از دنیا یک روز بیشتر نمانده باشد خدا آن روز را مىگستراند و بر درازاى آن مىافزاید تا مردى از فرزندان من ظهور کند.» آرى آینده تمدن جهانى در اندیشه اسلام روشن است و نوید مىدهد از روزى که حق بر باطل پیروز مىگردد و ارزشهاى تمدن اسلام مانند عدالت دامن مىگسترد، ستمها و نابرابرىها رخت برمىبندد، صلح و صفا جایگزین آنها مىشود، زمین برکت و گنجینههاى خود را بیرون مىریزد و آسمان باران رحمت خدا را بر دشت و دمن مىباراند و همه جا را عطر بوى خوش فرا مىگیرد. خلاصه از منظر مسلمانان و غیر آنان ساحل نجات و یک تکیه گاه استوارى در آینده تاریخ وجود دارد که دور یا نزدیک براى جامعه بشرى پیش خواهد آمد و آنان را از امواج نابسامانىها، بحرانها، چالشها به آرامش و آسایش رهنمون خواهد شد. از این حقیقت در فرهنگ دینى با عنوانهایى چون فرج بعد از شدت(13) و انتظار فرج یاد شده و لازم به دقت است که انتظار فرج از برترین عبادتها به شمار آمده است.(14) بنابراین از آنچه ذکر شد از دیدگاه دین باوران و مسلمانان نسبت به آینده تمدن جهانى و تاریخ آینده بشرى دیدگاهى ویژه و جامع است که با فرهنگهاى پیرامون خود تا زمانى که در راستاى همکارى و زندگى مسالمتآمیز با مسلمانان قرار داشته باشند، هیچ گونه برخوردى ندارد و آنان که نه خود تسلیم حق مىشوند و نه به دیگران اجازه ورود به حوزه حقیقت را مىدهند، اتمام حجت مىکند و اگر حق را نپذیرفتند و با منطق تسلیم نشدند برخورد شدید مىنماید.(15) مهدویت نماد تمدّن جهانى مهدویت یک فلسفه بزرگ جهانى است که در این عقیده سخن از سراسر کره زمین است که به انسانهاى شایسته به ارث مىرسد و به عبارت دیگر سخن از «استخلاف»(16) در کره خاکى است و سخن از قوم یا نژاد ویژه نیست. اعتقاد به فلسفه مهدویت و تمدّن وى باورى است فراگیر و فلسفهاى است جهانى که همه تمدّنها و فرهنگها را زیر پوشش مىگیرد، زیرا روح نماد تمدّن جهانى با بعثت پیامبراکرم(ص) بر کالبد جامعه جهانى انسانى دمیده شد و در مدینة النبى هسته اولیه آن پى ریخته شد و کم کم نسیم آن به فضاهاى دیگر سرزمینها راه یافت و انقلابى بزرگ در امتها و ملتهاى دیگر پدید آورد و از تجربه ملتها و تمدّنهاى پیشین تمدّنى بى بدیل شد و سرزمینهاى بسیارى را زیر چتر خود گرفت و از تاریکى و جهل به درآورد و به اوج روشنایى و دانایى رساند این تمدّن بزرگ قرنها درخشید ولى کم کم اختلافها، ناشایستگىهاى حاکمان، اشرافى گرىها، دورى افتادن بین مردمان و حاکمان، پاى بند نبودن آنان به قانون شریعت، آلودگى به گناه و ظلم، خود بزرگ بینى و خلاصه تنبلیها و تن پرورىها سبب شد که آن تمدّن برخاسته از مدینةالنبى از اوج فرود آید و به دیگر سرزمین هایى که پاس آن را مىدارند منزل گزیند. آیة اللّه شهید مطهرى در این باره مىگوید: یک فرد سه دوره کلى دارد: کودکى، که دوره بازى است. جوانى، که دوره خشم و شهوت است، و دروه عاقله و مردى و پیرى که دوره پختگى و استفاده از تجربیات و دوره دور بودن از احساسات و حکومت عقل است. اجتماع بشرى نیز سه دوره را باید طى کند یک دوره دوره اساطیر و افسانهها و به تعبیر قرآن دوره جاهلیت است. دوره دوم دوره علم است. یعنى دوره خشم و شهوت و دوره سوم دورهاى است که واقعاً در آن معرفت و عدالت و صلح و انسانیت و معنویت حکومت کند؟ چگونه مىشود چنین دورهاى نیاید؟ مگر مىشود خداوند این عالم را خلق کند و بشر به دوره بلوغ خویش نرسیده، یک مرتبه تمام بشر را زیر و رو کند؟(17) عقول انسانها هم چنین داورى مىکند که لازمه تکامل فردى و اجتماعى روزى روزگارى را مىطلبد که استعدادهاى بشرى جلوه گر شود و غنچههاى اندیشهها بشکفد، مهرورزیها رشد کند، و روح انسانیت و معنویت فضاى زندگى را زیبا کند، تا در سایه اجراى عدالت فراگیر، فرهنگ و تمدّن بشرى به اوج خود برسد، و آسایش و آرامش، بر زوایاى جامعه پرتو افکند. و این وعده خداوند است که بار دیگر، پرهیزگاران و خداجویان و موحدان، حاکم بر زمین خواهند شد و تمدّن مهدوى به طور گسترده ظاهر شده و بر تمام فرهنگها و تمدّنهاى زمان خود چیره خواهد گشت و مدینه مهدوى، به عنوان مدینه کرامت، عزّت، برکت، عدالت، امنیت، غیرت، اخوت، رحمت، رأفت، صلابت و مدینه ایده آل و دولت کریمه طلوع خواهد کرد.(18) و به زمین روشنایى خواهد بخشید. اساساً تمدّن مهدوى مدینه و اجتماعى را سامان خواهد داد که وجهه «رحمة للعالمین»(19) بودن آن بر همگان آشکار باشد و حوزه رسالتش «کافة للناس» یعنى همه مردم باشد و نحوه رسالتش «بشیراً و نذیراً» باشد.(20) تمدّن مهدوى، هم مادى است و هم معنوى این دو بال است که در دنیاى زندگى مىتوانند با هم به پرواز در آیند و همیشه در اوجگیرىها و فرود یکى کمک کار دیگرى است و هیچ یک بى نیاز از دیگرى نیست. پاسخ به یک پرسش اگر سؤال شود که تمدّن مهدوى در جهان امروز چگونه ظهور خواهد کرد در حالى که دنیا رو به سوى دیگر در حرکت است، انسان امروز به خیال خود سعادت را در فن آورى، تکنولوژى جدید و هر چه پیشرفتهتر آن مىجوید. تمدّن مهدوى چگونه انسان امروز و فردا و نسلهاى آینده را با افکار و اندیشههاى گوناگون و گرایشها و مکتبهاى مختلف زیر یک پرچم گرد مىآورد و نیز چگونه در برابر آن همه ابزار و ادوات جنگى پیشرفته مرام و مسلک نوینى را به جهان عرضه مىدارد؟ در پاسخ لازم است به دو نکته توجه داشت. الف: به طور کلى نشانهها و علائمى وجود دارد که بیانگر این نکته است که بشر دیر یا زود بر اساس فطرت به سوى وحدت و یگانگى، همکارى و همدلى در حرکت است. حجةالاسلام و المسلمین هاشمى رفسنجانى در این باره مىگوید: خوشبختانه امروز بحث کردن پیرامون مسأله حکومت واحد جهانى از پنجاه سال پیش آسانتر است، امروز وقتى صحبت از حکومت واحد جهانى مىشود به گوشها آن قدر سنگینى نمىکند چون دنیا خود همین حرفها را مىزند. تعبیر دهکده جهانى به عنوان یک بحث کاملاً جدى در محافل تصمیم گیر دنیا مطرح است، تعابیرى همچون، دنیاى تک قطبى، تأسیس بانک جهانى، صندوق بینالمللى پول، تأسیس سازمان ملل، شوراى امنیت، پلیس بینالملل، دادگاه جهانى بینالملل و جهانى شدن اقتصاد، فرهنگ و سازمانهایى مثل یونسکو و یونیسف و بهداشت جهانى نمونهاى از این اعمال است.(21) بىشک حضرت مهدى(عج) در راستاى پیشرفت تمدّن و توسعه و رشد فرهنگى، اقتصادى و سیاسى تلاش خواهند نمود همان گونه که تمدّن آغازین اسلام و پیشرفت آن بدان سبب بود که بین ملتها و قومهاى گوناگون همکارى، و هم راهى وجود داشت در تمدّن جهانى حضرت مهدى نیز چنین پدیدهاى رخ خواهد داد و همراهى و هم فکرى وجود خواهد داشت. البته تمدّن جهانى اسلام در آخر زمان مانند تمدّن اسلام در آغاز، دنباله رو دیگر تمدّنها و فرهنگها نخواهد بود، بلکه راه و رسم جدیدى را پى خواهد گرفت، با این که از همه تجربههاى بشرى استفاده مىبرد. ولى چون گوهر آن از وحى سرچشمه مىگیرد و هسته اصلى و مرکزى آن را وحى و پیام الهى تشکیل مىدهد و از هرگونه خرافهاى که در طول زمان بر چهره آموزههاى اسلام نشسته برى خواهد بود. به نحوى که گویا براى نخستین بار است، که چنین تمدّنى با این ویژگىها، چهره مىنماید و جلوهگرى مىآغازد.(22) تمدّن مهدویت روح تمدّن دینى را در کالبد تمدّنهاى کنونى خواهد دمید و روند تکامل تمدنها را شتاب خواهد بخشید. آن حضرت با استفاده از تمامى ابزار زندگى مدرن و پیشرفته و با به کارگیرى سلاحها و تکنولوژیهاى موجود در جهان چهره زندگى انسانها را دگرگون خواهد ساخت. جهان در انتظار تمدن مهدویت و این حقیقتى است که بر زبان رسول گرامى اسلام(ص) جارى شده است که فرمود: «لمّا عرج بى الى السماء قال اللّه عزّوجلّ و عزّتى وجلالى لأظهرّن بهم دینى ولاعلیّن بهم کلمتى ولاطهّرن الأرض بآخرهم من اعدائى ولاملکنّه مشارق الأرض و مغاربها و لأسخّرن له الریاح ولأذّللنّ له السحاب الصعاب ولأرقینّنه فى الأسباب...ولاداولنّ الأیام بین اولیائى الى یوم القیامه؛(23) در سیر و سفر آسمانى (معراج) خداوند عزّ و جلّ به من فرمود: به عزت و جلالم سوگند(به دست دوستان و بندگان شایستهام) دین و آیینم را پیروز خواهم کرد و حق را برترى و اعتلا خواهم بخشید. زمین را به دست آخرین حجت از نابکاران و دشمنان پاک خواهم ساخت و او را بر شرق و غرب عالم چیره خواهم ساخت.بادها و ابرها را در اختیار او خواهم گذاشت، اسباب پیروزى او را فراهم خواهم ساخت...آنگاه حاکمیت و دولت او را تا برپایى قیامت میان دوستانم دست به دست قرار خواهم داد.» از این حدیث چند نکته استفاده مىشود. الف: جهان در انتظار مصلحى است که روزى ظهور خواهد کرد و این وعده حتمى است. ب: آن ولىّ خدا تمام زمین را از وجود تبهکاران و آلودگان پاک خواهد کرد. ج: حوزه حکومت و تمدّن او شرق و غرب عالم را فرا خواهد گرفت. د: امدادهاى غیبى و عوامل طبیعى به یارى او مىشتابند. س: پس از پیدایش آن حاکمیت و رهبرى، تمدّن دینى آخرین شیوه زندگى خواهد بود و تا پایان جهان پایدار خواهد ماند. آرى پس از آن که همه نظامها و رژیمهاى سیاسى جهان، امتحان خودشان را داده باشند. به عنوان آخرین حکومت در تاریخ تمدّن بشر، پدید مىآید و بشر تشنه تمدن او خواهد شد. در حدیث است که امام صادق(ع) مىفرماید: «دولتنا آخر الدُول و لن یبقى اهل بیت لهم دولة الّا ملکوا قبلنا لئلا یقولوا اذا رأوا، سیرتنا. اذا ملکنا سرنا مثل سیرة هؤلاء و هو قول اللّه و العاقبة للمتقین؛(24) دولت و نظام ما واپسین دولت خواهد بود. همه گونه دولتها پیش از این سرکار خواهند آمد تا نگویند اگر ما سر کار بودیم چنین و چنان مىکردیم »و این است آن حقیقتى که خداوند در قرآن فرمود: «والعاقبة للمتقین؛ عاقبت از آن پرهیزگاران است.» بنابراین پیام روشن این حدیث شریف آن است که بشر ناچاراً باید تمام فراز و نشیبهاى حکومتهاى سیاسى و اجتماعى را پشت سر بگذارد و نظامها و دولتهاى بشرى و عرفى را پیش از ظهور تجربه کند به ناکارآمدى و ناتوانایى آنها پى ببرد و ضرورت نظام توانمند و مدیریت شایسته و فراگیر را با تمام وجود احساس کند. در آن شرائط است که دولت حضرت مهدى(عج) به عنوان نظام رهایى بخش در سطح جهان اعلام موجودیت مىکند و پایههاى تمدن جهانى خویش را با همکارى، مردمان پارسا و مددهاى غیبى پى مىریزد و چهره دنیا را دگرگون مىسازد. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «(امام زمان) هنگامى قیام مىکند که دنیا را هرج و مرج فرا گرفته و کشورها به یکدیگر شبیخون مىزنند. نه بزرگ به کوچک رحم مىکند. نه نیرومند بر ناتوان مهر مىورزد»(25) و نیز امام باقر(ع) فرمود: قائم قیام نمىکند جز در هنگامى که ترسى شدید مردم را فرا گرفته. گرفتارىها، بیمارىها و آشوبها آنان را در بر گرفته باشد، کشتارهاى وحشیانه، درگیرى شدید و تفرقه دینى بین مردم محسوس مىشود به طورى که مردم دچار رنج و افسردگى مىباشند که صبح و شام آرزوى مرگ کنند. آن حضرت در ناامیدى مطلق مردم ظهور و خروج خواهد کرد.(26) پاورقی ها:پىنوشتها: - 1. مرتضى مطهرى، قیام و انقلاب مهدى، ص 59، چاپ صدرى با اقتباس. 2. صاحب الزمانى، دیباچهاى بر رهبرى، ص 91، مؤسسه مطبوعاتى عطایى، تهران. 3. آیة اللّه مکارم، مهدى و انقلابى بزرگ، ص 54، چاپ امیر قم.به نقل از کتاب وشن جوک. 4. همان . 5. همان، ص 55 به نقل از کتاب مقدس، ص 857. 6. همان، ص 56. 7. همان، ص 57. 8. سوره توبه، آیه 3 و سوره صف، آیه 9 و سوره فتح، آیه 28. 9. سوره انبیاء، آیه 105. 10. سوره قصص، آیه 5. 11. سوره انبیاء، آیه 105. 12. مجلسى، بحارالانوار، ج 83، ص 51. 13. همان،ج 51، ص 57. 14. نهج الفصاحة، شماره 409، چاپ جاویدان، لطف اللّه صافى، منتخب الأثر، ص 493، چاپ داورى قم. 15. منتخب الأثر، ص 132. 16. سوره نور، آیه 55. 17. مرتضى مطهرى، سیرى در سیره ائمه اطهار، ص 198. 18. شیخ عباس قمى مفاتیح الجنان، دعاى افتتاح. 19. سوره انبیاء، آیه 107. 20. سوره سبأ، آیه 28. 21. هاشمى رفسنجانى، سخنرانى در دومین سمینار گفتمان مهدویت، مدرسه دارالشفاء، آبان 79. 22. عبدالحسین زرین کوب، کارنامه اسلام، ص 29، امیر کبیر، تهران. 23. محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، ج 2، ص 312. 24. همان، ج 52، ص 332. 25. همان، ص 380. 26. همان، ص 348. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 90 |