تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,085 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,030 |
چاره جویى مشکلات معیشتى مردم | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1389، شماره 307، اردیبهشت 1389 | ||
نویسنده | ||
محمدتقی رهبر | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
این روزها بیشترین حرف مردم گرانیهاى لجام گسیخته و ساعت شمار مایحتاج عمومى، فاجعه مسکن و اجارهبها و سایر نیازمندیهاست که هرچند براى ارباب سود و سرمایه چندان اهمیت ندارد و بلکه فرصتى براى افزایش ثروت است اما براى اقشار و خانوادههاى کم درآمد و دهکهاى پائین جامعه و کارمندان و بازنشستگان خبرهاى ناخوشایندى را همراه دارد، کارگر، کارمند، معلم، پرستار، بازنشسته، با عائله سنگین و با حقوق ناکافى، غول گرانى را پیش روى مىبیند و کابوس نارسائى اوّلیات زندگى خانوادگى هالهاى از اندوه و درماندگى را پیش رویشان مجسم مىبینند و راه پیش و پس ندارد، اینها مىدانند گرانى یعنى چه؟! قطعاً مسؤولین امر نیز که شب و روز با مردم سرو کار دارند و همواره شاهد آه و ناله افراد کم بضاعت و بىبضاعتاند و رنج و درد آنان را گوش مىدهند مشکل را درک مىکنند اما به نظر مىرسد آنها نیز در برابر این مشکل درمانده شده و راه حل و پاسخى قانع کننده ندارند. راستى چه باید کرد؟ اقتصاددانان، برنامه ریزان و کارشناسان اطاق فکر ویژهاى تشکیل دهند و مطالعه کنند که عوامل این بحران در کجاست؟! آیا مافیاى زمین و زمین خوارى در کجا ریشه دارد رشد صد در صد اجاره بهاى خانه را چه کسى دامن مىزند مجلس و دولت نیز غافل از مشکلات مردم و گرانیهاى بى مهار نبودهاند و لایحههایى چون نظام هماهنگ پرداخت در این راستا پیگیرى مىشود، حقوق کارکنان دولت به نسبت تورّم منظور نظر نمایندگان و مسؤولان دولتى قرار دارد، اما مشکل این است که گرانىهاى کنونى مایحتاج مردم بویژه، مسکن و اجاره خانه از این حرفها گذشته و به صورت کابوس درآمده است. رشد سرطانى قیمتها به مراتب فراتر از نرخ تورّم است. تورّم سیزده درصد گزارش مىشود اما گرانىها تا دو برابر و بیشتر به پیش مىرود!! و بدتر از همه اینکه نظارتى جدى بر بازار کالا و مصرف و خرید و فروش اجناس و قیمت گذارى مسکن وجود ندارد. به نظر مىرسد شرکتها و تولیدىها و دلّالها و سوداگران ثروت در هیچ کشورى اینقدر آزادى ندارند که در کشور ما. به یک مغازه یا سوپر مارکت در خارج که مىرویم مىبینیم حتى یک قوطى کبریت اتکت دارد و هر یک از اجناس قیمت گذارى شده و خریدار مىداند تکلیفش چیست. در ترکیه قیمت بنزین دو دلار یعنى 1800 تومان است اما تاکسى و اتوبوس و لباس و غذا و هر کالاى دیگر قیمت خود را دارد (اما کسى تا کنون نتوانسته بداند چرا در کشور ما با افزایش 20 تومان در هر لیتر بنزین یکباره بازار کالا و مسکن و همه چیز درهم مىریزد افزایش 20 درصد بنزین در حالى است که براى دولت هر لیتر بنزین وارداتى تا تحویل آن 600 تا 700 تومان تمام مىشود، در برابر این یارانه که دولت مىدهد صدتومان هر لیتر بنزین در حقیقت هزینه حمل و نقل آن است. بدین ترتیب همه چشمها بسته است و کسى نیست مچ تروریستهاى اقتصادى را بگیرد که به چه دلیل نرخ همه اجناس باید به شیوه نامعقول از این موضوع متأثر باشد؟ آیا جز بهانه جویى براى سوداگران اقتصادى عامل دیگرى در کار است! به نظر مىرسد دولت باید بیش از این از خود اقتدار نشان دهد. باید نهضت قیمت گذارى و نظارت بر تولید و مصرف و خرید و فروش و اجاره مسکن و قیمت زمین و غیره در کشور بپا شود و با قاطعیت و جدیت و بدون هراس قیمت گذارى هر چیزى در اختیار نهادهاى اقتصادى دولتى باشد. در مرحله اول خود کارخانههاى دولتى و شرکتهاى وابسته از این نظارت دور نباشند. دست واسطهها و دلّال و سوداگران اقتصادى قطع گردد و آنها به سهم خود در این ماجرا بهرهمند شوند نه اینکه خون مردم را بمکند و براى دولت و ملت بحران سازى کنند. مجلس شوراى اسلامى طى سه سال گذشته قیمت چند قلم استراتیژیک چون: بنزین، آب و برق و...را ثابت نگهداشت اما اجناس دیگر همچنان با افزایش قیمت روبرو بود. این به معناى حاکم نبودن قانون بر اقتصاد کشور و بى مهار بودن و عدم نظارت است که از آن سخن گفتیم و اکنون که سخن از مدیریت سوخت و سهمیهبندى و قیمت گذارى مازاد بر سهم به منظور حمایت از ثروت ملى به میان مىآید سر و صدا بلند مىشود که چرا؟ در حالیکه این یک اقدام ضرورى است که سالها قبل باید عملى مىشد. ما مردم را به مصرف بى رویه با خودروهاى پرمصرف چهل سال است عادت دادهایم، حتى مؤسسات دولتى و ادارات به مصرف بىرحمانه عادت کردهاند گوئى که بیت المال کمترین ارزشى ندارد. این تنها به سوخت اختصاص ندارد بلکه در مصرف آب و برق و گاز این بىمهارى مشاهده مىشود. در مصرف کاغذ و نشریه و پاکت و کاغذ گلاسه نیز این روزها در ادارات و سازمانها به مسابقه گذاشته شده است یعنى نمونه بارز اسراف و تبذیر. بارى اسراف و تبذیر در مقاله پیشین مورد بحث قرار گرفت و اینک سخن از گرانى و عدم نظارت حکومتى بر قیمت هاست که به بخشى از آن اشاره شد. از اقدامات دیگر مجلس و دولت کاهش سود بانکى است که خوشبختانه طى دو سه سال اخیر از 24 درصد به چهارده درصد رسیده و اینک سخن از کاهش مجدد آن به 12 درصد و ادامه این کاهش تا یک رقمى شدن است. این راهى است که دنیا پیموده و از موفقیتهاى دولت و مجلس کنونى است. با این حال این اقدام و تصویب قانون مورد اعتراض بسیارى قرار گرفت حتى برخى مسؤولان بانکى از ضرر دهى بانکها در این رهگذر سخن گفتند. گوئى شکستن تابوى سود بانکى چیزى است که کسى جرأت نزدیک شدن به آن را ندارد یا هر اقدامى این مجلس و دولت بکند مىبایست مورد اعتراض عدّهاى خاص قرار گیرد و بگویند اقتصاد دستورى نیست! اینها مىخواهند دولت و مجلس را ناکارآمد جلوه دهند حتى در امورى که به سود ملت و در جهت مصالح کشور است. از بعد سیاسى این بحث مىگذریم و تنها به جنبه اقتصادى آن مىنگریم. بارى اقدام مجلس و دولت در کاهش سود بانکى نه تنها براى بانکها زیان آور نبود بلکه در رضایت مردم مؤثر بود، علاوه بر آن درآمد بانکها را کاهش نداد. طبق گزارشى که اخیراً بانک مرکزى داده، درآمد بانکهاى دولتى و خصوصى در پایان بهمن ماه 85 گذشته 17 هزار میلیارد تومان بوده است و نسبت به سال 83 و 84، بیش از 27 درصد افزایش داشته است. این پاسخى است به آنانکه کاهش سود بانکى را که خواسته آحاد مردم است زیان آور براى بانکها مىدانستند و بر ضد مصوبه مجلس غوغاسالارى به راه انداختند. مطلب قابل ذکر اینکه بانکهاى خصوصى مصوبه دولت و مجلس و شوراى پول و اعتبار را عمل نکرده و به رغم مصوبه مجلس خودسرانه عمل مىکنند که دولت باید به این امر رسیدگى کند. اما جاى این سؤال هست که با اینهمه چرا قیمت زمین و مسکن سیر صعودى داشته و ریشهیابى نمىشود؟! مطلب دیگر گرانى میوه و تره بار است که در بازار به صورت وحشتناک دیده مىشود. هندوانه و سیفىجات در محل تولید از کشاورزان هر کیلو 20 تا 30 تومان خریدارى مىشود اما در بازار هندوانه به قیمت 250 تومان و طالبى 600 تومان به خریداران عرضه مىشود!چرا چنین است مگر از مزرعه تا میدان میوه و تره بار و از آنجا تا برسد به دست مصرف کنندگان چه اتفاقى مىافتد؟ واسطهها چه مقدار سود مىخواهند کرایه حمل و نقل چه قدر مىشود؟ هرگز وزارت بازرگانى یا کشاورزى و امور صنفى این موضوع را بررسى کردهاند؟ تنها در مورد میوه ایام نوروز بازرگانى اقدامات مناسبى داشته که قیمت بعضى اقلام میوه را مهار نموده که شایسته قدردانى است. امامشکل تنها در ایام نوروز نیست. مردمى هستند که با درآمدهاى ناچیز نمىتوانند چند کیلو میوه براى خانه خود ببرند. این قیمتهاى بى مهار چگونه قابل توجیه است. اینها به جیب چه کسانى جز واسطهها و دلّالها مىرود؟ از کشاورزان بیچاره جنس را ارزان خریدارى مىکنند و با گشتن دو سه دست ده برابر به فروش مىرسانند! آیا اینها نظارت نمىخواهد و دلالها و واسطهها و میدانىها هرگونه دلشان بخواهند باید عمل کنند و کسى ناظر نباشد و حق قیمت گذارى نداشته باشد. اینها سؤالاتى است که مردم از ما دارند. موارد از این قبیل فراوان است. وضعیت قند و شکر از مقوله دیگر نابسامانیهاى اقتصادى است. از چغندر کاران گرفته تا کارخانه قند و شکر که مدتهاى زیادى با مشکل جدى روبروست. واردات بىرویه قند و شکر بازار فعلى را با بحران روبرو کرده و کارخانهها را به تعطیلى کشانده و کارگر و کشاورز را بیکار و سرگردان نموده. قیمت قند و شکر حدود پانصد تومان تعیین مىشود اما در بازار 800 تومان و بیشتر به دست مصرف کننده مىرسد. این موضوع بارها از تریبون مجلس به صورت تذکر یا سؤال یا نامه مطرح شده و مسؤولین صنعت و کشاورزى و بازرگانى پاسخ قانع کنندهاى ندادهاند! کدام کشور این جفا را در حق تولیدات داخلى مىکند که در داخل بحران بیافریند و بازار فروش براى کالاى خارجى فراهم سازد؟! نظیر این مشکلات را در مورد چاى و چایکارى مشاهده مىکنیم. میلیاردها تومان تولیدات داخلى چاى در انبارها مىپوسد و به صورت کود در مىآید در حالیکه چاى خارجى هر کیلو 6000 تومان سیل آسا بفروش مىرسد. در صورتى که کیفیت چاى خارجى ذاتاً این نیست که در قوطىها به دست ما مىدهند. آنها چاى را فرآورى مىکنند عطر و رنگ مىزنند و در زرورق به قیمت عالى به ما مىفروشند در حالیکه به تصدیق کارشناسان، اصول بهداشتى در چاى خارجى رعایت نمىشود و بسیار نامطلوب است. چرا صنایع و کشاورزى و بازرگانى ما به فکر فرآورى چاى داخل نیست، به کشاورز زیان مىرسانند، سرمایه ملى را به باد مىدهند و به نفع خارجىها و تجار چاى و شرکتها کار مىکنند آیا خیلى مشکل است که دولت کارشناسانى را به خارج و به هند و سریلانکا بفرستند تکنولوژى چاى را ببینند و این سرمایه ملى را احیا کنند! موارد از این دست فراوان است. خسارت به بیت المال در تماشاى فوتبال بوسیله جمعى ماجراجو که در روزهاى اخیر یک مورد تأسف بار آن گزارش شد. برآورد کردند دویست میلیون تومان خسارت تنها به اتوبوسهاى شرکت واحد و شکستن شیشهها و به آتش کشیدن صندلىها که مجموع این خسارات 400 میلیون برآورد شده است. پاسخگوى این خسارات کیست؟ آیا ما الزام داریم براى تماشاى فوتبال اتوبوسهاى شرکت واحد را در اختیار عدّهاى بگذاریم.. این اعمال غیر انسانى چه توجیهى دارد؟ به نظر مىرسد در اختیار گذاشتن اتوبوسهاى دولتى در این شرائط خیانت به بیت المال و کمک به هرج و مرج است و تا تماشاچیان خود را اصلاح نکنند حق نداریم اتوبوس براى تماشاى فوتبال و بازیهاى دیگر بگذاریم. افزون بر این بعد اخلاقى و انسانى است که متأسفانه در این رهگذر به حراج نهاده مىشود. چرا این مشکلات در رسانهها مورد گفتگو قرار نمىگیرد و افشاگرى نمىشود؟! این فوتبال با این خسارتها چه سودى براى کشور دارد. وقتى اخلاق و جوانمردى اینگونه پایمال شده است. به هر حال دردهاى بى درمان یکى دو تا نیست. هر چند مطالب مطرح شده در مقاله مواردى متفرق بود، اما درد و رنجهاى اجتماعى و اقتصادى ماست که به قلم آورده مىشود. این موارد و نظائر آن راه کارهاى عملى و مدیریتى دارد به شرط آنکه مطالعه شود، از کنار آنها به سادگى عبور نکنیم و بى تفاوت نگذریم. انتظارات مسؤولان و مدیران و متصدیان امور موارد را به بررسى نهاده و با نگاه تحول خواهى به حل و فصل و چاره سازى آن بکوشند. اینها انتظارات ملت است تا آنان چه کنند؟ پاورقی ها: | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 80 |