تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,130 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,046 |
مبارزه با مفاسد و بدحجابى | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1389، شماره 309، اردیبهشت 1389 | ||
نویسنده | ||
محمدتقی رهبر | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
وظیفه ارکان حاکمیت
در مقاله پیشین از طرح ارتقاى اخلاقى نیروى انتظامى شامل برخورد با اراذل و اوباش و مفاسد اجتماعى از جمله مبارزه با بدحجابى به عنوان یک منکر آشکار سخن به میان آمد. موضوعى که با واکنشهاى مثبت دینداران جامعه و علاقمندان به صلاح اجتماع روبرو شد و نیروى انتظامى را مورد حمایت قرار داده و ادامه و استمرار آن را خواستار شدند، هرچند پارهاى لیبرال مآبها و پارهاى نشریات و روزنامهها با گرایش خاص بر آن خرده گرفته و در برابر این حرکت صف آرائى کردند و جوّ منفى را دامن زدند.اقدام نیروى انتظامى همانقدر که معتقدین به ارزشهاى اسلامى را شادمان کرد و آنرا نویدى در جهت پاکسازى چهره جامعه از ناهنجاریها دانستند، گروههایى نیز با اقلیت به خردهگیرى و جوّسازى پرداخته و اینها کسانى بودند که به فرهنگ اباحیگرى تمایل بیشترى داشته و آزادى بى قید و شرط را به شیوه غربیها دامن مىزنند. به هر حال ما چه بخواهیم و چه نخواهیم در جامعه ما دو تفکر وجود دارد: یکى تفکر اصول گرایى که حاکمیت ارزشهاى اسلامى را خواهان است و دیگرى تفکر نقطه مقابل آن که هرچند در اقلیت است اما چندان در قید حاکمیت اصول و ارزشهاى اسلامى نیست و این را در موضعگیریهاى خود در برابر دولت و مجلس و مسائل فرهنگى و اجتماعى نشان داده است. جریانى که بیگانگان نیز از آن حمایت مىکنند و خواه خود آنها بخواهند و بفهمند یا نخواهند و نفهمند عملاً در مسیرى گام بر مىدارند که به دشمنان این ملت امیدى و نویدى بدهند. یکى از دلائل آن همین طرح امنیت اخلاقى نیروى انتظامى و برخورد با اراذل و اوباش و مزاحمان نوامیس مردم و لمپنها و آنارشیستها و عروسکهاى خیابانى است که نه تنها برخى از داخل به نقد و انکار آن پرداختهاند بلکه رسانههاى خارجى نیز از آن سوژهها ساخته و آنرا منافى با آزادى و حقوق بشر! دانستهاند و براى لکه دار کردن این نهضت مفاسد اخلاقى فیلم ساخته و سوژه درست کرده و گزارشهاى خلاف واقع داده و آنرا نوعى خشونت و سلب آزادى در دولت کنونى قلمداد کردهاند و البته نیازى به بیان ندارد که کسانى در برابر این حرکت اخلاقى صف بندى کردهاند که اعمال خشونت بارشان و شکنجههاى قرون وسطائى آنها در عراق و فلسطین و جاى جاى جهان و زندانهاى مخفى و آشکارشان در اروپا و آمریکا و اسرائیل و گوانتانامو و... روى جنایتکاران تاریخ را سفید کرده و خاطرههاى ننگین آتیلا و آیشمن و هیتلر را تداعى مىکند آنگاه رسانههایشان از واشنگتن و لندن و تل آویو اقدامات نیروى انتظامى را در مبارزه با مفاسد و مفسدان و هنجارشکنان زیر سؤال بردهاند که این مایه شگفتى نیست، آنچه شگفتى آفرین است همصدایى برخى رسانههاى خودى با بیگانگان و دشمنان ایران اسلامى است که هر حرکت اصلاحى در دولت اصولگرا را با دید منفى مىنگرند و چشم خود را بر واقعیات و حقایق بستهاند و براى هر اقدامى توجیه منفى دارند! و البته ناگفته نگذاریم که در هر طرح اصلاحى پارهاى اشتباهات و سوء رفتارها امکان وقوع دارد و در این مورد نیز مکرر به نیروى انتظامى گفتهایم که به همه نیروهاى عامل زیر دست باید تأکید شود در برخورد با مفاسد تخلف و فساد دیگرى را مرتکب نشوند که با امر به معروف و نهى از منکر در تضاد باشد و بد بینى و تنفر ایجاد کند و از اصول اخلاق و کرامت انسانى بدور باشد. چه، موفقیت در امر و نهى الهى در سایه رعایت اصول اخلاق و روش ارشادى قابل دسترسى است. هدف از این طرح زدودن منکرات از چهره جامعه است و این اصول و روشهاى درست و مشروع خود را طلب مىکند و البته فرماندهان نیروى انتظامى نیز معتقدند که این روش باید اساس کار باشد هرچند تخلف در پارهاى موارد وجود دارد که با آن باید برخورد شود و مباحث خاص این مطلب در گفتگو با فرماندهان نیرو مطرح شده که با استقبال آنان مواجه شده است و در هر حال صحّت عمل و راه و روش مناسب و منطبق با تعلیم و تربیت اسلامى در مقابله با مفاسد باید منظور نظر باشد. زیرا هدف از برخورد با فساد و تخلفات اخلاقى، اصلاح و هدایت و روشنگرى و تربیت است و در این بخش از موضوع نقش رسانهها به ویژه صدا و سیما بسیار با اهمیت است. که باید به وظیفه توجیهى و فرهنگى خود بهتر از پیش توجه کنند. اگر ما بتوانیم هنجار شکنان را به زشتى عملشان توجه دهیم و در جهت تغییر مسیرشان با هدایت و ارشاد حرکت کنیم این یک حرکت دیرپاى و مفیدى خواهد بود که درباره آن توضیح بیشتر خواهیم داد. هر چند در همه موارد این روش کارایى ندارد و برخورد عملى در هر حال الزامى است. چرا که اگر با فساد برخورد نشود دامن دیگر افراد جامعه را خواهد گرفت. برخورد عملى با مفسدان وظیفه حاکمیت موضوعى که باید به آن پرداخت و در برخى مقالات و تحقیقات جلب نظر مىکند این است که آیا برخورد عملى با مفاسد از وظائف دولت اسلامى است یا اینکه نهادهاى حکومتى تنها به تذکر و ارشاد باید بسنده کنند؟پاسخ به این پرسش را مىتوان از منابع اسلامى و کتاب و سنت و سیره صالحین به دست آورد که در این مقام به صراحت تکلیف را روشن ساخته است. علاوه براینکه وظیفه معروف پرورى و منکر ستیزى تکلیف آحاد مسلمانان است، براى حاکمان ویژگى خاص دارد، چرا که عمل حاکمان تعیین کننده سرنوشت جامعه است. حاکمان هم خود باید عامل به معروف و تارک منکر باشند و هم جامعه را بدان فرا خوانند و براى اجرایى شدن آن اقدام نمایند. قرآن کریم در موارد متعددى به این موضوع پرداخته است. از جمله: 1- «الذین ان مکنّاهم فى الارض اقاموا الصلوة و آتوا الزکاة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و لله عاقبة الامور؛(1) آنانکه اگر در زمین تمکن و اقتدار دادیم نماز را بپا دارند و زکات را بپردازند و امر به معروف و نهى از منکر کنند. و سرانجام همه امور براى خداست.» و در همین حال که قرآن ویژگى مؤمنان و حاکمان اسلامى را در باب امر و نهى بیان فرموده است در مقابل آن امر به منکر و نهى از معروف را خصلت منافقان برشمرده و مىفرماید: «المنافقون و المنافقات بعضهم من بعض یأمرون بالمنکر و ینهون عن المعروف و یقبضون ایدیهم نسوا اللّه فنسیهم انّ المنافقین هم الفاسقون؛(2) مردان منافق و زنان منافق از یک گروهاند، به بدى فرمان مىدهند و از نیکى باز مىدارند و دستانشان را از انفاق بستهاند، خدا را فراموش کرده و خداوند آنها را به دست فراموشى سپرده است، منافقان همان تبهکارانند.» درست بر عکس مؤمنان که دائماً از طریق امر به معروف و نهى از منکر در اصلاح جامعه و پیراستن آن از آلودگى و فساد مىکوشند(3) منافقان سعى مىکنند فساد همه جا را بگیرد و معروف از جامعه برچیده شود تا بتوانند در چنان محیط آلودهاى به اهداف شوم خود برسند. از این آیه کریمه مىتوان استفاده کرد که ترویج فساد و مخالفت بامعروف از خصلتهاى منافقان است هر چند مدعى اسلامیت و ایمان باشند و با این شاخصه مىتوان مدعیان اصلاحات را از اصلاحگران واقعى باز شناخت. بسیارند مدعیان اصلاحطلبى که در درون خود فساد را مىپروند و در جامعه مىپراکنند، چرا که عناصر فاسد جز در فضاى آلوده رشد نمىکنند آنها از فرآوردههاى فساد تغذیه مىشوند، اینست که مایل نیستند جامعه رو به صلاح برود و محیط آراسته و پیراسته باشد چه در این شرائط آنها جایگاهى ندارند. بنابراین آنها که به رواج منکرات چهره خوش نشان مىدهند به موجب این آیه در صف منافقان قرار مىگیرند. همچنین قرآن کریم در مقام نکوهش روحانیان اهل کتاب، انگشت روى مسئله نهى از منکر نهاده و مىفرماید: «لولاینهاهم الربانیون و الاحبار عن قولهم الاثم و اکلهم السحت لبئس ماکانوا یعملون؛(4) چرا علماى ربانى و دانشمندان دینى (از یهودى و نصارى) آنها را از گفتار گناه آلود و خوردن حرام نهى نمىکنند بسیار زشت است آنچه آنها عمل مىکنند.» در روایتى از حضرت سید الشهدا(ع) در باب امر به معروف و نهى از منکر چنین آمده است که این گروه از اهل کتاب دست در جیب ظلمه داشتند و از سفره آنها مىخوردند از اینرو زبان اعتراض به اعمال مفسدانه آنان نمىگشودند و از منکرات آنان را برحذر نمىداشتند. و در همین خطبه است که امام، عالمان و راویان مسلمان را هشدار مىدهد و تحذیر مىکند که نباید در برابر فساد و منکر که از ظالمان زمان خود مىبینند ساکت باشند چرا که آنها هر چه عزّت و حرمت در جامعه دارند به برکت دین خدا است و بنابراین نباید نظارهگر فساد و منکر باشند و دین خود را در معرض خطر ببینند و دم برنیاورند و زبان به اعتراض نگشایند. صرفاً به این دلیل که دنیایشان در خطر مىافتد! (به متن و ترجمه خطبه رجوع شود تحف العقول، ص 240 - 243). بارى آیات بسیارى به این وظیفه مهم اسلامى توجه داده که در اینجا نقل آن ضرورى نیست. در روایات نیز ضمن تأکید بر این وظیفه مهم اسلامى تصریح شده به اینکه ترک امر به معروف و نهى از منکر خصلت بى دینان است و یا تارک این وظیفه مردهاى در میان زندهها. از سخن نبى اکرم(ص) است که مىفرماید: «واى بر آن مسلمانى که دین ندارد. مىپرسند: یا رسول اللّه مسلمانى که دین ندارد کدام است؟ در پاسخ مىفرماید: آنکس که امر به معروف و نهى از منکر نمىکند. در روایتى از امیرالمؤمنین(ع) است که براى امر به معروف و نهى از منکر سه مرحله قائل شدهاند: مرحله قلبى، مرحله زبانى، مرحله عملى و این سه را از مراحل جهاد بر شمردهاند و هشدار دادهاند که زمانى مىرسد که مسلمانان این سه را ترک مىکنند و این نشانه سقوط و انحطاط است...» (رجوع به نهج البلاغه کلمات قصار، 373، 374، 375). سیره عملى پیامبراکرم(ص) و ائمه معصومین - علیهم السلام - نیز نشان مىدهد که آنان در برابر منکرات موضعگیرى داشته و اضافه بر نهى و تحذیر به اقدام عملى دست مىزدند. امیرالمؤمنین(ع) در زمان حاکمیت خود در حالى که تازیانه در دست داشتند در بازار راه مىرفتند و اگر خلاف شرعى مىدیدند و عمل حرامى مشاهده مىکردند از آن بر حذر داشته و به ترک آن ملزم مىساختند. از تمام آنچه گذشت مىتوان چنین نتیجه گرفت که دولت اسلامى موظف است با شیوههاى مناسب و اقدام عملى جلو مفاسد را بگیرد و تنها تذکر زبانى و رسانهاى کافى نیست به ویژه آنکه در فقه اسلامى به استناد روایات، امر به معروف و نهى از منکر از مراحل جهاد شمرده شده و فقها بر اساس آن فتوا دادهاند. دولت اسلامى همانگونه که باید فروش مسکرات و قمار و ربا و سایر اعمال مردم را مانع شود مىبایست از کشف حجاب و هنجار شکنى جلوگیرى کند. به ویژه در شرائطى که گفتار و تذکر تأثیر لازم را ندارد و ناگزیر به اقدام عملى باید رو آورد و بخصوص در عصر ما که بىحجابى و بدحجابى به صورت یک سیاست از سوى دشمنان اسلام و بیگانگان و عوامل آنان هدایت و ساماندهى مىشود و بر این مطلب تصریح کرده و آن را از سیاستهاى راهبردى خود در برابر انقلاب اسلامى اعلام کردهاند و حتى کار بجایى رسیده که عدّهاى از دختران و زنان فریب خورده را اجیر مىکنند که با لباسهاى مبتذل در خیابانهاى تهران دور بزنند فقط به این منظور که مد لباس مبتذل و نیمه برهنگى را ترویج کنند! در این شرائط دستگاه نظارتى و امنیتى باید بطور جدى برخورد کنند. و این حرکت هرچند دیر هنگام شروع شده و گذشتگان تقصیر یا قصور کردهاند و باید جریمه آن به حساب آنان نوشته شود چرا که مجال دادند در جامعه اینهمه فساد و گستاخى توسعه یابد و چهره جامعه اسلامى اینقدر آلوده شود و از کسى صدایى برنیاید و اقدامى صورت نپذیرد؟! کار فرهنگى، ضرورت همه دستگاههاى کشور بدیهى است که نیروى انتظامى به تنهایى قادر نیست امنیت اخلاقى جامعه را تأمین کند و اصولاً چنین انتظارى خطاست که مسؤولیتى را که بر دوش کلیه ارکان نظام سنگینى مىکند به عهده نیروى انتظامى بگذاریم و اقدامات ناجا را دیرپاى بدانیم. اقدامات ناجا به چهره جامعه و مراقبتهاى ظاهرى مربوط مىشود امّا تعمیق این فرهنگ و دیرپاى ساختن آن ساز و کار دیگرى مىطلبد، به علاوه آنکه در همین کنترل و نظارت نباید نیروى انتظامى را تنها گذاشت. به بیان دیگر دو مطلب اساسى در مبارزه با فساد آشکار و از جمله بدحجابى باید مد نظر قرار گیرد. 1- همیارى فرهنگى نهادهاى مسؤول همواره سخن از کار فرهنگى است و همه مىگویند باید کار فرهنگى کرد. ما مىپرسیم چه کسى باید کار فرهنگى کند؟ آیا طى 27 سال در کار فرهنگى تقصیر کردهایم که امروزه تبعات آن را مىبینیم؟ این نسل کنونى که در جامعه با وضع نامناسب ظاهر مىشوند کجا تربیت شدهاند؟ و کجا آموزش دیدهاند؟ درست است که در جامعه ما جوانان صالح و پسران و دختران و مردان و زنان شایسته کم نیستند و اکثریت جامعه را خوبان تشکیل مىدهند اما بالأخره باید بررسى کرد مسؤولین فرهنگى طى سالیان دراز چه کردند؟ و آیا اصولاً در کار فرهنگى موفق بودهایم؟ و اگر نبودهایم چرا؟ آیا بدون تردید در پدیده فساد و ابتذال علل و عواملى بوده که بازشناسى اینها مىتواند براى آینده راهگشا باشد. در شناخت این عوامل از توطئههاى ضد فرهنگى و تهاجم بیگانه نباید غفلت ورزید از بىتفاوتى برخى خانوادهها، از برنامههاى ماهوارهها، از میلیونها دلار آمریکا جهت مقابله با انقلاب اسلامى و... اما در این میان باید بپذیریم در داخل نیز کم کارى فرهنگى بوده و یا موانعى وجود داشته که کارهاى فرهنگى را خنثى مىکرده است. رسیدگى به این موضوع فعلاً محور سخن نیست. سخن در این است که در این حرکت کنونى دیرهنگام که بر دوش نیروى انتظامى نهاده شده و حتماً باید استمرار داشته باشد، نباید نیروى انتظامى را تنها گذاشت. همه دستگاههاى فرهنگى از دبستان گرفته تا دبیرستان و دانشگاههاى کشور مسؤولیت دارند. از رسانه ملى صدا و سیما گرفته تا مطبوعات و اهل قلم باید بخشى از این مسؤولیت را به دوش بکشند. آموزش و پرورش باید در تعلیم و تربیت طرحى نو دراندازد و با احیاى واحد پرورش و نظارت بر اخلاق و رفتار دانشآموزان و ارائه مشوقهاى لازم به تربیت اسلامى و تعمیق فرهنگ دینى و اخلاقى و نظارت بر عملکرد دانشآموزان و توجیه بیشتر معلمان راه نوینى را بپیماید و دانش آموختهگانى آشنا به معارف اسلامى و تربیت اخلاقى تحویل جامعه و یا دانشگاه بدهد. و این امر به یک نهضت فرهنگى نیاز دارد که انتظار است آموزش و پرورش همت گمارد و انقلابى در این نهاد فرهنگى که قریب بیست میلیون فرزندان آب و خاک را پوشش مىدهد، پدید آورد. دانشگاه و وزارت علوم رکن دیگر مسؤولیت بر عهده وزارت علوم و دانشگاههاى وابسته به آن همچنین دانشگاه آزاد اسلامى و دیگر دانشگاههاى غیر دولتى است. در این مقطع تحصیلى نارساییهاى بسیارى چه از بعد آموزش و چه پرورش و تربیت دینى وجود داشته و دارد و زمینههاى انحرافهاى اخلاقى نیز فراهم است. در این مقطع تحصیلى علاوه بر نارسائیها، آموزش و مشکل تعهد دینى برخى اساتید و بىتفاوتى برخى مسؤولان، فضاى مختلط پسر و دختر و زمینههاى یارگیرى مجال چندانى براى تعهد دینى فراهم نمىسازد. هر چند نهادهاى انقلابى چون بسیج اساتید و بسیج دانشجویى حضور نسبتاً چشمگیرى در دانشگاه دارند و عمره دانشجویى و اعتکاف و مراسم نماز جماعت در دانشگاهها منشأ تربیت دینى است. اما اینهمه خود جوش به وجود آمده و برنامه عمومى دانشگاه نبوده است. شوراى عالى انقلاب فرهنگى نیز کار چشم گیر و قابل توجهى نداشته و در شرائطى که براى هر دانشجو از بودجه دولت و سرمایه ملت هر سال چند میلیون هزینه مىشود اما بازدهى آن در ساختار علمى و اخلاقى دانشگاه با علامت سؤال روبرو است. دانشجویى که در نخستین روزهاى ورود به دانشگاه مىآید شش ماه بعد تغییر چهره مىدهد و حجاب اسلامى کم کم کنار مىرود و فضاى مختلط دوجنس زمینه فرهنگ اخلاقى را با چالش مواجه مىسازد. اینجاست که مسؤولیت مدیریت دانشگاه و وزارت علوم بسیار سنگین است و اندک مسامحهاى در آن عواقب نامطلوبى را ببار خواهد آورد. چنانکه ببار آورده است (شرح این ماجرا و راههاى اصلاحى آن را به فرصتى دیگر موکول مىکنم). بخش فرهنگ عمومى بخش دیگر فرهنگ مربوط به نهادهاى خبرى، تبلیغى و فرهنگى عمومى چون صدا و سیماست که نقش بسیار مهمى در ساختار فرهنگى جامعه ایفا مىکند، رسانه ملى هر چند برنامههاى مثبت و مفید مذهبى و اخلاقى دارد اما از آسیبهاى فرهنگى نیز بدور نیست. شاید اشکال کار در گستردگى کار رسانه و برنامههاى متنوع و کارکنان و هنرمندان بى حد و مرز آن باشد که هر چند مسؤولان آن، متعهد به هنجارهاى اخلاقى و اندیشههاى اسلامى مىباشند اما نتوانند به درستى آن را مدیریت کنند از اینرو برخى برنامهها و سریالها و فیلمهاى ارائه شده با مشکلاتى روبرو است که باید نظارت و مدیریت قوىترى بر آن اعمال گردد. در طرح امنیت اخلاقى سیماى جمهورى اسلامى مىتوانست بهتر از این و مؤثرتر عمل کند. به اعتقاد نگارنده جاى آموزش و توجیه در همین مسئله حجاب و عفاف و بدحجابى بسیار خالى است. اینکار با چند مصاحبه با فرماندهان ناجا عملى نیست. کار فرهنگى این است که رسانه ملى با دعوت از دانشمندان و هنرمندان و کارشناسان دلسوز به توجیه این معضل اجتماعى در گفتگوها و برنامههاى متنوع بپردازد و آثار زیانبار لجام گسیختگىهاى اخلاقى را در زندگى فرد و خانواده و جامعه به تصویر کشد، احکام حجاب را با توجه به فقه اسلامى با بیان فلسفه آن به گوش مخاطبان برساند و مسؤولان فرهنگى و اجرایى را به وظائف سنگین شان توجه دهد. و از راهکارهاى هنرى و روانشناسانه و آموزنده به یارى طرح امنیت اخلاقى بپردازد. سایر دستگاههاى فرهنگى نیز مىبایست نقش خود را ایفا کنند. سازمانها و دفاتر تبلیغاتى و حوزه هنرى و سازمان ملى جوانان و مطبوعات و فیلمها هر کدام در این نهضت اخلاقى گوشهاى از مسؤولیت را باید به عهده گیرند تا جامعه با یک نهضت فرهنگى روبرو شود و تحوّلى اساسى پدید آید. 2- دستگاههاى اجرایى و ادارات کشور شاخه دیگر مسؤولیت بر عهده دستگاههاى دولتى از وزارتخانهها و سازمانها و ادارات و نهادهاى مربوطه است کارکنان این دستگاهها که عددشان کم نیست مىبایست الگوى شایسته عفاف و حجاب و اخلاق و معنویت باشد. اگر این دستگاهها که ابواب جمعى خانواده دولتاند هر کدام با تعهد به وظیفه خود عمل کنند یک انقلاب در دستگاههاى اجرایى و نتیجتاً در جامعه پدید خواهد آمد و این انتظار به حقى است که ملت از دولتىها دارند که هم خود و هم خانواده و فرزندان خود را از انحرافها مراقبت کنند و هم کارکنان و حقوق بگیران را. در این صورت نه فقط به شؤونات اسلامى ارج نهاده مىشود بلکه بازدهى کار و خدمت رسانى مضاعف خواهد شد. هرچند در این دستگاهها نیروى مخلص کم نیستند اما موارد تخلّف هم وجود دارد که مدیران مافوق مىبایست براى حل آن جدیت در عمل داشته باشند... بطور خلاصه: مسؤولیت تأمین ارتقاى اخلاقى و شؤونات اسلامى مىبایست تقسیم شود و هر نهاد فرهنگى و اجرایى بخشى از آن را عهده دار شود تا این نهضت به نتیجه برسد و به عبارت دیگر همانگونه که بارها گفتهایم جامعه ما به یک انقلاب فرهنگى دیگر نیاز دارد که مسؤولان نظام نباید از آن غفلت ورزند و گرنه فرداى ما بدتر از امروز خواهد بود و این مسؤولیت دینى و ملى بر دوش مسؤولان ماست... پاورقی ها:پىنوشتها: - 1. سوره حج، آیه 41. 2. سوره توبه، آیه 67. 3. سوره توبه، آیه 71. 4. سوره مائده، آیه 63. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 97 |